eitaa logo
دانشگاه حجاب
13.8هزار دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
3.7هزار ویدیو
184 فایل
نظرات 🍒 @t_haghgoo پاسخ به شبهات 🍒 @abdeelah تبلیغ کانال شما (تبادل نداریم) 🍒 eitaa.com/joinchat/3166830978C8ce4b3ce18 فروشگاه کانال 🍒 @hejabuni_forooshgah کمک به ترویج حجاب 6037997750001183
مشاهده در ایتا
دانلود
دانشگاه حجاب
بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌛عاشقی به افق حلب🌜 #پارت_سیُ_دوم بابا رفت... برای همیشه. دیگر نباید من
بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌛عاشقی به افق حلب🌜 دل کندن از بابا برایم سخت بود... هر چند که بابا ، ناباورانه برایم شد یک خاطره ... خاطره ای با آغاز شیرین و پایان تلخ. از مزار دل کندم... دل کندن که نه! جان کندم... احساس پوچی میکردم... نفس کشیدن برایم غریزی بود... نمیخواستم زنده باشم،اما خب...انگار مجبور بودم. هر قدمی که بر میداشتم ،برمیگشتم و مزار بابا را نگاه میکردم. نمیخواستم تنهایش بگذارم... ایستادم و از فاصله ای نچندان دور به خاک های سرد و تازه مزار بابا خیره شدم و اشک ریختم. پاهایم از شدت سرما می‌لرزید... سوز هوای پاییز در اعماق وجودم رخنه کرده بود... ته قلبم میسوخت... نفس هایم به معنای واقعی کلمه درد میکرد... عمو کنارم نشسته بود روی زمین و آرام اشک میریخت... قلبم به تپش افتاده بود. هر چه میگذشت دردش بیشتر میشد... دستم را روی قلبم گذاشتم. سینه ام به تنگ آمده بود و درد تمام وجودم را گرفته بود... از روی درد ناله کردم ... عمو متوجه حالم شد! _ریحانه جان.چیشد عمو؟ خوبی؟ ریحانه منو نگاه کن ...قلبت درد میکنه؟ +آره عمو...خیلی تیر می‌کشه... _یا حسین(ع) ...تورو خدا آروم باش یکم... بدنم بی حس شد و خودم را در آغوش عمو رها کردم... عمو از شدت نگرانی بلند بلند گریه میکرد. ادامه دارد... ✍نویسنده: 🌜🌹 @hejabuni 🌹🌛