💐( یا وَلیَّ الحَسَنات)
به بهانه تولد ۲۳ سالگی محمدرضا:
💫با توجه به نزدیک شدن سالروز تولد شهید محمدرضا دهقان، لازم دیدیم کمی با شما عزیزان به گفتگو بنشینیم. با توجه به اینکه در دوسال گذشته، مراسم معنوی به مناسبت تولد ایشان در محوطه امامزاده علی اکبر چیذر برگزار میشد، امسال به لطف خداوند قراربراین است که برنامه ای متفاوت از سالهای گذشته برگزار شود و دراین راه به کمک شما عزیزان هم نیاز است.
❗️هرساله تعداد زیادی مراسم یادواره، تولد، سالگرد و ... برای شهدا برگزارمیشود و هزینه های زیادی صرف این مراسمات می گردد.
صحیح است که زنده نگه داشتن یاد و مرام شهدا وظیفه تک تک ماست اما نه تنها این وظیفه فقط دربرگزاری مراسمات سنگین خلاصه نمیشود، بلکه در حال حاضر برگزاری این قبیل مراسمات در کمترین اولویت قرار دارد.
تا به حال به این موضوع فکر کرده اید که اگر به نام محمدرضا، درد یک کودک سرطانی را تسکین دهید یا یک مادر را که به خاطر مشکلاتمالی در زندان به سر میبرد به فرزندانش بازگردانید یا از شرمندگی یک پدر باآبرو اما بی بضاعت نزد فرزندانش کم کنید یا مشکل ازدواج دو جوان پاک اما بی بضاعت را حل کنید یا به یک کودک کم توانِ مالی در تحصیل کمک کنید، چه خواهد شد؟
قطره قطره ای را که هرشخص برای یک شهید خرج می کند را اگر جمع کنید، دریایی خواهد شد که غم را اززندگی افراد زیادی خواهد شست.
🕊شهیدی که تنها بایک لبخند در عکس جذب قلوب میکند، بابرطرف کردن غم از دل افراد به واسطه شما چه اثری در جامعه خواهد داشت؟؟؟
بیایید برای زنده نگه داشتن یاد شهدا، ذهنمان را از مراسم یادواره و تولد بیرون بیاوریم و به دستور حضرت عشق، مقام معظم رهبری، به دنبال کار فرهنگی تمیز و خودجوش باشیم که در درجه اول برعهده نیروهای انقلابی دلسوز نهاده شده.
💥از این رو برآن شدیم تا هزینه جشن تولد ۲۳ سالگی عزیزدلمان را برای آزادسازی چند زندانی جرایم غیرعمد هزینه کنیم البته با نام و معرفی محمدرضا به این افراد و خانواده هایشان.
امیدواریم دراین راه خیر، کمک خود را از ما دریغ نفرمایید.
👌شماره کارت جهت شرکت در این طرح :
۶۲۲۱۰۶۱۲۰۷۱۰۲۹۴۰
به نام خانم زهره یاری
اجرکم عندالله
_______________
در دلم بود که جانْ بر تو فشانم روزی/
باز در خاطرم آمد که متاعیست حقیر ...
#تولدت_مبارک_نازنین_برادر
#آتش_به_اختیار
🆔 @Shahid_Dehghan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام برادرشهیدم.
نمیدانم بایدامروزرابه توتبریک بگویم یاغروب یکی ازروزهای آبان را..
اماهرچه که هست امروز،روزآمدن توست وبه نام توست وهرچه به نام توباشدخوب است.
تولدت مبارک رفیق آسمونیم
#تأمل
یه نگاه متفاوت.....
💫کم تر از ۵ دقیقه وقت بذاریم و ببینیم خداوند در آیات امروز چه پیام های کاربردی ای برای ما بیان فرمودند.
🌸نگاهی به #پیام آیات امروز
تفسیر نور
🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟
سوره انفال آیه های ۴۶تا ۵۲
🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟
1. 👌 جهاد مسلمین باید تحت فرماندهی رهبر مسلمین و به فرمان خدا و رسول او باشد.
2. 👌قانون و رهبر الهی محور وحدت است.
3. 👌 نزاع شما را از درون پوک ساخته و از بیرون بی آبرو می کند.
4. 👌 در اطاعت و وحدت پایدار باشیم و اگر چیزی بر خلاف میل ما بود صبور باشیم و یکدیگر را تحمل کنیم
5. 👌 نصرت و امداد الهی با صابران است.
6. 👌 غرور و ریا ار آفات قدرت در جبهه های جنگ است
7. 👌 دشمنان بدانند با همه تلاشی که در برابر خدا می کنند اما هرگز از تحت قدرت الهی خارج نمی شوند.
8. 👌 یکی از راه های فریب شیطان زیبا جلوه دادن بدی هاست.
9. 👌 ایمان حمایت فرشتگان را جلب می کند.
10. 👌 شیاطین آتش فتنه را روشن می کنند اما خود را در معرکه قرار نمی دهند.
11. 👌 توکل بر خدا سبب رها شدن انسان از مشکلات می شود.
12. 👌 شیطان قادر به مشاهده برخی امور پنهانی است.
۱۳-👌کسانی که روحیه ناسالم دارند با منافقان هم صدا می شوند.
۱۴-👌ظلم به یک نفر به منزله ظلم به همه است.
۱۵-👌گناه سبب قهر الهی است
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
@hekayate_deldadegi
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
#شوخ_طبعی
#راوی : مادر و دوستان سید
"سید مجتبی" در موقع کار بسیار جدی بود. اما زمانی که پای شوخی به میان مي آمد انسان بسیار شوخ طبعی بود. همین جاذبه و دافعه، سید را برای همه
دوستداشتنی کرده بود. شوخی های سید فقط برای خنده نبود، بلکه همه کارهایش هدفمند بود. مادرش ميگفت: "در خانه نشسته بودم. مثل هر روز چشم انتظار سید بودم؛ چشم انتظار لحظه ای که از جبهه برگردد و زنگ خانه را بزند و به استقبالش بروم. ناخودآگاه در همان لحظه صدای زنگ خانه آمد. با عجله رفتم و در را باز کردم. پشت در "پسرعموی سید، آقا سید مصطفی" بود. دیدم چهره اش درهم و ناراحت است! بعد از احوالپرسی گفت: ”زنعمو موضوعی پیش آمده، اما شما
نباید ناراحت شوید.“ دل توی دلم نبود. با ناراحتی پرسیدم: ”چی شده!؟“ گفت: ”یکی از برادرهای پاسدار آمده و با شما کار دارد.“
برای لحظاتی از خود بیخود شدم. "خدایا" یعنی چه خبری برایم آورده اند. ترسی عجیب وجودم را فراگرفت. نكند سید مجتبی ...
سید مصطفی به سمت چپ نگاه کرد. به آرامی قدمی به جلو گذاشتم و از منزل خارج شدم تا آن پاسدار را ببینم. در این چند لحظه کوتاه چه فکرها که
از سرم نگذشت!تا صورتم را برگرداندم صدای سلام شنیدم. چهره نورانی پسرم، سید مجتبی،
در مقابلم بود. گفتم: ”مجتبی "خدا" خفه ات نکند این چه کاری بود که با من کردی تو که من را کشتی!“ پسرم را در آغوش گرفتم. بعد درحالیکه ميخندیدیم، به داخل خانه رفتیم. مجتبی رو به من کرد و بعد از معذرت خواهی گفت: ”مادر جان خیلی شما را
دوست دارم. اما ميدانی جنگ است هر لحظه امکان دارد خبر شهادت مرا برای شما بیاورند. ميخواستم آماده باشی.“
٭٭٭
در کردستان بر روی ارتفاعات مستقر بودیم. چشمه زلالی در آنجا قرار داشت. بچه ها با کمک یک لوله، آب را به قسمتهای پایین منتقل کرده بودند. آب دائم در جریان بود. بقیه نیروها از سنگرهایشان برای بردن آب به کنار سنگر ما مي آمدند. دبه آب را پر ميکردند و ميرفتند. یک روز سید نشسته بود کنار سنگر. یک بسیجی با دبه آب جلو آمد و
مشغول پر کردن دبه شد. در حال برگشتن بود که "سید" گفت: "برادر، نشنیدی اسراف حرام است! چرا شیر آب را نبستی!؟" بنده "خدا" معذرت خواهی کرد. سریع برگشت و گفت: "ببخشید، حواسم نبود." بعد دنبال شیر آب گشت. هر چه به اطراف نگاه كرد شير آب نبود! وقتی به مسير لوله نگاه کرد خندید و برگشت!
٭٭٭
زمانی که در منطقه فاو دوره آموزش غواصی را ميگذراندیم، یکی از کارهای ما این بود که بعد از مدتی شنا کردن، با لباس غواصی به درون یک کشتی، که در دوران جنگ صدمه دیده بود، ميرفتیم وآنجا مستقر ميشدیم.
سید به دلیل آمادگی جسمانی بالایی که داشت، معمولًا جزء اولین نفرات بود. او زودتر از بقیه وارد کشتی ميشد. به محض ورود طناب کشتی را باز ميکرد! هر کسی که به طناب آویزان بود به حالت بامزه ای به درون آب پرتاب ميشد. این کار سید موجب شور و نشاط بچه ها ميشد. شوخ طبعی هاي سید باعث ميشد که دوره آموزشی با همه سختیهایش
برای ما شیرین شود.
👈صلوات
🍃کانال شهید ابراهیم هادی🍃
✨ @hekayate_deldadegi ✨
🌷" ابراهیم هادی دیگر "🌷
باران که میبارد
دلم برایت تنگ تر می شود
راه می افـتم
بدون ِ چتر ، من بـغض می کنم ، آسمان گـریـه . . .
#صبحتون_شهدایی
کانال شهید ابراهیم هادی
@hekayate_deldadegi
#فراخوان_ثبت_نام
🌸بسم رب الشهدا و صدیقین🌸
-نشستم کنارش
+گفت پاشو برو
-گفتم چرا؟!
+گفت برو دنبال حرف های #زمین_مانده امام‼️
"شهید گریه کن نمیخواهد رَهرو هم میخواهد.
حرف رهبرمون میدونی چیه رهبر دستور داده آتش به اختیار عمل کنید
میپرسی آتش به اختیار چیه؟ پس بخون👇
#آتش_به_اختیار_یعنی_مقابله_جوانان_با_هجمه_های_دشمن
جواب جنگ نرم رو فقط میشه با کار فرهنگی جواب داد پس تردید نکن و بیا برای ثبت نام
خادم کانال◀️
@r_asooll
پس منتظرم که به گروه فرهنگی جهادی شهید رسول خلیلی بیایی و کارمون رو گسترش بدیم ما وابسته به جایی نیستیم و داریم آتش به اختیار کار میکنیم پس توام بیا جزو ما شو و حرف رهبر زمین نمونه...
#گروه_فرهنگی_جهادی_شهید_رسول_خلیلی
🆔 @ra_sooll
🔸🔶 صفحه ۱۸۴ قرآن کریم
هدیه ازطرف"شهید ابراهیم هادی وشهید حججی" به"حضرت زهرا(س)"
#صلوات
کانال شهید ابراهیم هادی
@hekayate_deldadegi
4_5954050705030382444.mp3
3.06M
🌸هدیۀ تولد شهید ابراهیم هادی🌸
🎧گوش کنید و برای عاشقان شهید ابراهیم هادی ارسال کنید:
@hekayat_deldadgi
ارسالی از اعضا