🍃🌸🍃
مهربانم ،ای از تبارِ مردترین های روزگار
روزت مبارک ...
تو هیچوقت همسری برنگزیدی،
هیچوقت پدر نشدی
هیچوقت طعم لبخند نوزادت را در آغوشت نچشیدی ، چراکه به جای آن سختی های جنگ را در آغوش گرفته بودی ،،،
اما #ابراهیمم ...
شما برای خیلی از ما نه تنها برادری که
پدری مهربان بوده ای ...
گاهی مادرانه همراه بغض هایمان شدی
و سرمان را به شانه ی عکس هایت گذاردی ،،،
گاهی جلوی آینه که ایستادیم برادرانه غیرت خرجمان کردی وحجاب را، تاج بندگی را یادآورمان شدی ...
گاهی میان سختی ها که حیران ماندیم، تنها و سرگردان که بودیم و نمی توانستیم دردهایمان را حتی به نزدیکترین افراد زندگیمان بگوییم، تو آمدی اما در هیبت یک پدر دلسوز و مهربان ...
گرچه ما رویِ بوسیدنِ کف پای پدرمان را نداریم، اما بارها به آن نیّت پایین پای مزارت را همچون فرزندی دلتنگ بوسیده ایم ...
دعایمان کن مهربانم ...
دعایی که پدری در حق فرزندش میکند ...
باز هم هادی راهمان شو ...
طرح زیبا هدیه از طرف کاربر گرامیمون
🌸 @hekayate_deldadegi 🌸
🌷" ابراهیم هادی دیگر "🌷
به بهانه ی تولدتان 👇👇👇👇
🔹﷽🔹
🌹 #دلنوشته 🌹
روزی که نوجوان بودم،
سر نترس تری داشتم، هنوز از خیابانهای ترسناک و نگاه های پر از تیرشیطان و سادگی خودم و پیچیدگی روح آدمها خیلی خبر نداشتم ...
بی ترس به خیابانهای این شهر میزدم ،
به گمان اینکه من دختری از ایرانم، از کشوری شیعه هستم و اگر خطری پیش بیاید، تمام مردان اطرافم برادری میکنند برایم ...
میان تمام مردهای روزگار اما ، دستهای نامردیِ آدم های ظاهرالصلاح را نیز کم ندیدم ، از آنجا ترسیدم ، از آنجا تنهاشدم، از آنجا گوشه نشین اتاق ساده ی دخترانه ام شدم ... همه ی دنیا تاریک شد ، ترسناک شد و پر از نامحرم هایی که نامحرم تر از تمام نامسلمانی ها بودند ...
به یکباره ، میان فریادها، کنار برج آزادی، در روزی که نمیدانستم تاریخ رهایی توست، تاریخ پرکشیدنت، گمنام شدنت، دخترکی عکس تورا به من هدیه داد ...
و تو به یکباره در اِزای آن عکس تمام روح مرا با خودت به آسمان بردی و دگر پس ندادی ...
حالا من ، زنده ام با آن عکس ساده،
نفسم به آن تصویر بند است،
سلام صبح و شب بخیر شبهای دلتنگی ام، ادای احترام به آن تصویر است ...
تو مرا رسم نترسیدن آموختی،
رسم بیرون زدن و خدمت به خلق ،
رسم خوش اخلاقی و گذشتن ،
رسم برادری و خواهری کردن،
تو مرا دوباره از کنج اتاق تنگ و تاریک دلهره هایم بیرون کشیدی ، و گفتی نترس من همراه تو قدم به قدم می آیم ...
تا بازی دراز، تا قصر شیرین، تا پادگان ابوذر ، تا مشهد و حرم ، تا کربلا، قدم به قدم اربعین، نه جلوی ضریح وقت وصال،یا نه همین جا تهران کنار پیکر شهدا، راهپیمایی، انتخابات، لحظه وداع #حاج_قاسم ... تو همه جا کنار منی، قدم به قدم مراقب منی ...
هرجا ترسیدم، هرجا تنهاشدم، هرجا استخوان در گلویم ماند و خار به چشمم،
تو رساندی خودت را کنار ترسهای دخترانه ام ...
بی دلیل نیست، چادر را که برمیدارم ، عزم بیرون زدن از خانه که میکنم، صدایت میزنم ، که #ابراهیمم با من بیا ، شهر پر از نگاه نامحرم است مراقبم باش داداش ... مراقب روحی که در 22 بهمن سالی سخت با خودت امانت بردی و وقتی خواستم به "مادرت(سلام الله علیها)" بگویی جسم و روحم را باهم خریدار شود به خوابم آمدی، گفتم برایم از "روضه ی مادر(سلام الله علیها)" بخوان، لبخند زدی و گفتی که الان وقتش نیست و مرا به دنبال خودت بردی ...
پر از دلتنگی ام و شرمندگی که خواهری کردن برایت را بلد نیستم ...
فقط نذر کردم در سالروز عاشقی ام ، عکسهایت را به دختران و پسران سرزمینم هدیه کنم تا شاید بدانند کسی هست برایشان برادری بکند ...
"حالا هر زمان دلتنگ که میشوم ،
سختی ها هجوم که می آور
" قرآن کریم" را که باز میکنم این آیات می آید :
🍃 ﷽ 🍃
"به یقین ابراهیم به تنهایی یک امت بود،
پرستشگر "خدا" و فرمانبردار "او" و حقگرا و از هرگونه انحرافی به دور بود و هرگز از مشرکان نبود.* "ما" در دنیا زندگی نیکویی به او دادیم و قطعاً او در آخرت از شایستگان خواهد بود.* سپس به تو وحی کردیم که از آیین ابراهیم که حقگرا و از انحراف پیراسته بود و هرگز از مشرکان نبود پیروی کن. " (سوره نحل آیات 120 تا 123).
بی شک ... #تو از نسل
#ابراهیم_های_بت_شکن هستی .
✍ا.ص
#تولدت_مبارک_داداش
@hekayate_deldadegi
تو کنار منی ، همه جا
شما برگ برنده ای هستی که
وسط بی آبرویی هایم از گناه و
"ستار العیوبی های مهربان خدایم"
رو میکنم عکسِ زیبایت را و
واسطه میکنم تا نگاهم کنند ...
مهربان، برادر، قهرمان، آبرودار
شما را وسط دعا، وسط روضه، وسط اشک و سینه زنی یاد میکنم ... آیا شما هم کنار "ارباب(علیه السّلام)" یاد میکنی از دلتنگی که به یاد شماست ؟؟
#شب_قدر_سوم
#سال_نودو_نه
#ابراهیمم 💔
@hekayate_deldadegi
🌷" ابراهیم هادی دیگر "🌷
#ابراهیم برای #تو دلتنگم ... برای #تو مینویسم ... 👇👇👇👇
🔹﷽🔹
🌹 #دلنوشته 🌹
روزی که نوجوان بودم،
سر نترس تری داشتم، هنوز از خیابانهای ترسناک و نگاه های پر از تیرشیطان و سادگی خودم و پیچیدگی روح آدمها خیلی خبر نداشتم ...
بی ترس به خیابانهای این شهر میزدم ،
به گمان اینکه من دختری از ایرانم، از کشوری شیعه هستم و اگر خطری پیش بیاید، تمام مردان اطرافم برادری میکنند برایم ...
میان تمام مردهای روزگار اما ، دستهای نامردیِ آدم های ظاهرالصلاح را نیز کم ندیدم ، از آنجا ترسیدم ، از آنجا تنهاشدم، از آنجا گوشه نشین اتاق ساده ی دخترانه ام شدم ... همه ی دنیا تاریک شد ، ترسناک شد و پر از نامحرم هایی که نامحرم تر از تمام نامسلمانی ها بودند ...
به یکباره ، میان فریادها، کنار برج آزادی، در روزی که نمیدانستم تاریخ رهایی توست، تاریخ پرکشیدنت، گمنام شدنت، دخترکی عکس تورا به من هدیه داد ...
و تو به یکباره در اِزای آن عکس تمام روح مرا با خودت به آسمان بردی و دگر پس ندادی ...
حالا من ، زنده ام با آن عکس ساده،
نفسم به آن تصویر بند است،
سلام صبح و شب بخیر شبهای دلتنگی ام، ادای احترام به آن تصویر است ...
تو مرا رسم نترسیدن آموختی،
رسم بیرون زدن و خدمت به خلق ،
رسم خوش اخلاقی و گذشتن ،
رسم برادری و خواهری کردن،
تو مرا دوباره از کنج اتاق تنگ و تاریک دلهره هایم بیرون کشیدی ، و گفتی نترس من همراه تو قدم به قدم می آیم ...
تا بازی دراز، تا قصر شیرین، تا پادگان ابوذر ، تا مشهد و حرم ، تا کربلا، قدم به قدم اربعین، نه جلوی ضریح وقت وصال،یا نه همین جا تهران کنار پیکر شهدا، راهپیمایی، انتخابات، لحظه وداع #حاج_قاسم ... تو همه جا کنار منی، قدم به قدم مراقب منی ...
هرجا ترسیدم، هرجا تنهاشدم، هرجا استخوان در گلویم ماند و خار به چشمم،
تو رساندی خودت را کنار ترسهای دخترانه ام ...
بی دلیل نیست، چادر را که برمیدارم ، عزم بیرون زدن از خانه که میکنم، صدایت میزنم ، که #ابراهیمم با من بیا ، شهر پر از نگاه نامحرم است مراقبم باش داداش ... مراقب روحی که در 22 بهمن سالی سخت با خودت امانت بردی و وقتی خواستم به "مادرت(سلام الله علیها)" بگویی جسم و روحم را باهم خریدار شود به خوابم آمدی، گفتم برایم از "روضه ی مادر(سلام الله علیها)" بخوان، لبخند زدی و گفتی که الان وقتش نیست و مرا به دنبال خودت بردی ...
پر از دلتنگی ام و شرمندگی که خواهری کردن برایت را بلد نیستم ...
فقط نذر کردم در سالروز عاشقی ام ، عکسهایت را به دختران و پسران سرزمینم هدیه کنم تا شاید بدانند کسی هست برایشان برادری بکند ...
"حالا هر زمان دلتنگ که میشوم ،
سختی ها هجوم که می آور
" قرآن کریم" را که باز میکنم این آیات می آید :
🍃 ﷽ 🍃
"به یقین ابراهیم به تنهایی یک امت بود،
پرستشگر "خدا" و فرمانبردار "او" و حقگرا و از هرگونه انحرافی به دور بود و هرگز از مشرکان نبود.* "ما" در دنیا زندگی نیکویی به او دادیم و قطعاً او در آخرت از شایستگان خواهد بود.* سپس به تو وحی کردیم که از آیین ابراهیم که حقگرا و از انحراف پیراسته بود و هرگز از مشرکان نبود پیروی کن. " (سوره نحل آیات 120 تا 123).
بی شک ... #تو از نسل
#ابراهیم_های_بت_شکن هستی .
✍ا.ص
@hekayate_deldadegi