eitaa logo
🌷" ابراهیم هادی دیگر "🌷
209 دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
705 ویدیو
24 فایل
🍃بسم رب شهدا والصدیقین🍃 +إمروز فضاے مجازے میواند ابزارے باشد براے زدݩ در دهان دشمن..[• إمام خامنهـ اے•]😊 ↶ فضیلٺ زندهـ نگهـ داشتن یاد و خاطرهـ ے شہدا ڪمتر از شهادٺ نیسٺ.+حضرٺ آقـا 🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷" ابراهیم هادی دیگر "🌷
#ابراهیم برای #تو دلتنگم ... برای #تو مینویسم ... 👇👇👇👇
🔹﷽🔹 🌹 🌹 روزی که نوجوان بودم، سر نترس تری داشتم، هنوز از خیابانهای ترسناک و نگاه های پر از تیرشیطان و سادگی خودم و پیچیدگی روح آدمها خیلی خبر نداشتم ... بی ترس به خیابانهای این شهر میزدم ، به گمان اینکه من دختری از ایرانم، از کشوری شیعه هستم و اگر خطری پیش بیاید، تمام مردان اطرافم برادری میکنند برایم ... میان تمام مردهای روزگار اما ، دستهای نامردیِ آدم های ظاهرالصلاح را نیز کم ندیدم ، از آنجا ترسیدم ، از آنجا تنهاشدم، از آنجا گوشه نشین اتاق ساده ی دخترانه ام شدم ... همه ی دنیا تاریک شد ، ترسناک شد و پر از نامحرم هایی که نامحرم تر از تمام نامسلمانی ها بودند ... به یکباره ، میان فریادها، کنار برج آزادی، در روزی که نمیدانستم تاریخ رهایی توست، تاریخ پرکشیدنت، گمنام شدنت، دخترکی عکس تورا به من هدیه داد ... و تو به یکباره در اِزای آن عکس تمام روح مرا با خودت به آسمان بردی و دگر پس ندادی ... حالا من ، زنده ام با آن عکس ساده، نفسم به آن تصویر بند است، سلام صبح و شب بخیر شبهای دلتنگی ام، ادای احترام به آن تصویر است ... تو مرا رسم نترسیدن آموختی، رسم بیرون زدن و خدمت به خلق ، رسم خوش اخلاقی و گذشتن ، رسم برادری و خواهری کردن، تو مرا دوباره از کنج اتاق تنگ و تاریک دلهره هایم بیرون کشیدی ، و گفتی نترس من همراه تو قدم به قدم می آیم ... تا بازی دراز، تا قصر شیرین، تا پادگان ابوذر ، تا مشهد و حرم ، تا کربلا، قدم به قدم اربعین، نه جلوی ضریح وقت وصال،یا نه همین جا تهران کنار پیکر شهدا، راهپیمایی، انتخابات، لحظه وداع ... تو همه جا کنار منی، قدم به قدم مراقب منی ... هرجا ترسیدم، هرجا تنهاشدم، هرجا استخوان در گلویم ماند و خار به چشمم، تو رساندی خودت را کنار ترسهای دخترانه ام ... بی دلیل نیست، چادر را که برمیدارم ، عزم بیرون زدن از خانه که میکنم، صدایت میزنم ، که با من بیا ، شهر پر از نگاه نامحرم است مراقبم باش داداش ... مراقب روحی که در 22 بهمن سالی سخت با خودت امانت بردی و وقتی خواستم به "مادرت(سلام الله علیها)" بگویی جسم و روحم را باهم خریدار شود به خوابم آمدی، گفتم برایم از "روضه ی مادر(سلام الله علیها)" بخوان، لبخند زدی و گفتی که الان وقتش نیست و مرا به دنبال خودت بردی ... پر از دلتنگی ام و شرمندگی که خواهری کردن برایت را بلد نیستم ... فقط نذر کردم در سالروز عاشقی ام ، عکسهایت را به دختران و پسران سرزمینم هدیه کنم تا شاید بدانند کسی هست برایشان برادری بکند ... "حالا هر زمان دلتنگ که میشوم ، سختی ها هجوم که می آور " قرآن کریم" را که باز میکنم این آیات می آید : 🍃 ﷽ 🍃 "به یقین ابراهیم به تنهایی یک امت بود، پرستشگر "خدا" و فرمانبردار "او" و حقگرا و از هرگونه انحرافی به دور بود و هرگز از مشرکان نبود.* "ما" در دنیا زندگی نیکویی به او دادیم و قطعاً او در آخرت از شایستگان خواهد بود.* سپس به تو وحی کردیم که از آیین ابراهیم که حقگرا و از انحراف پیراسته بود و هرگز از مشرکان نبود پیروی کن. " (سوره نحل آیات 120 تا 123). بی شک ... از نسل هستی . ✍ا.ص @hekayate_deldadegi
🌹 گاهی از زمین و زمان که میبُرم پناه میاورم به غار تنهایی ام ... گوشه ای دنج زیر انداز کوچکم را پهن کرده و اذن دخول میخوانم از برای زیارت عشق ... اینجا به ظاهر اسمش "کهف" است، اما برای من پناهگاهی امن است میان هیاهوی این شهر شلوغ. به ظاهر اینجا پنج شهید خفته ، ولی، اینجا قدمگاه شهدای فراوانیست ... قدمگاه ها، ها، ها ... گاهی هم از گوشه و کنارش بوی به مشام میرسد ... مشامت را که از اهل دنیا خالی کنی، خواهی دید اینجا از هر شهیدی عطری جاریست ... تمام شهر را که زیر پا بگذاری ، از تمام هیاهوها که رد شوی، از کوی و برزن های پیچ در پیچ این خیابانها که بگذری میرسی تا بهشت ، راه نفس به ناگاه باز میشود، چشمانت تلالوی نور را که دنبال کند خواهی رسید به پنج لاله ، به پنج فانوس راه، به پنج مَأمنِ ... بگذریم آری اینجا مدرسه ی عشق است، دانشگاهِ معرفت ، غاری به ظاهر کوچک ولی انتهایش میرسد به جاده ای از بهشت ... سرم را بالا میبرم، اینجا انگار رنگ آسمانش فرق دارد، جنس ستاره هایش، حتی نور ماهش ... اینجا هوایش از جنس نسیمِ بازی دراز است، از جنس شلمچه ها اینجا همه چیز بوی گمنامی میدهد ، بوی دعوت، بوی جوانی ، بوی نور ... آری راست گفته اند : " کهف را عاشق شوی، آخر شهیدت میکند" به یاد 🌹 زیارت قبل از شیوع کرونا 😔 🕊 😔 ┄┅─✵❤️✵─┅┄. @hekayate_deldadegi ┄┅─✵❤️✵─┅┄
📝قصه ی ما قبلِ ظهوریا ... قصه ی ما قبلِ ظهوریا ... قصه ی پشت در موندن و یه کور سوی نور داشتنه ... اگر میدونستیم پشت اون در و لحظه بعد ظهور چه خبره ... همه زندگیمون انتظار میکشیدیم و دعا میکردیم ... 😔 ببخش "آقاجان" ما قبلِ ظهوریا ، تا حالا امام به خودمون ندیدیم بلد نیستیم راه و رسم "امام داشتنو" ... "شما" یادمون بدین قربونتون بشم "الهی" ... نیکی کن به نیابت از "امام زمانت(عج)" ... این آخرین نخ ارتباطت با "مولاجانت(عج)" رو قطع نکن ... 🤝 ┄┅─✵💔✵─┅┄ @hekayate_deldadegi ┄┅─✵💔✵─┅┄
اصلا آدم باید یکی را داشته باشد مثل همیشه خیالش تخت باشد هستی ... گوشه ای غوطه ور میان مهربانی هایت ... مگر میشود دنیا را بدون تصور کرد ... 🌻 ┄┅─✵🍂🍁✵─┅┄ @hekayate_deldadegi ┄┅─✵🍁🍂✵─┅┄
🌺 🍃🌺.🍃 نورانی میشود رنگ خیالم هر زمان با یاد تو روی نیمکت آرزوهایم مشق انتظار را انشا میکنم تو کدام تصمیم بزرگ گم شده ی منی که گم شدی میان ورق های کتاب زندگی ام برگرد و مرا نیز به ببر به شهری دور شبیه بهشتت آنجا که بودنت تمامی ندارد ... ... ‹ @hekayate_deldadegi🌿 ›
🌷" ابراهیم هادی دیگر "🌷
|°🌺🍃 چنــــــــد خط °°° به بهـــــــانه تولــــــــدتان °°° @hekayate_deldadegi
🔹﷽🔹 🌹 🌹 روزی که نوجوان بودم، سر نترس تری داشتم، هنوز از خیابانهای ترسناک و نگاه های پر از تیرشیطان و سادگی خودم و پیچیدگی روح آدمها خیلی خبر نداشتم ... بی ترس به خیابانهای این شهر میزدم ، به گمان اینکه من دختری از ایرانم، از کشوری شیعه هستم و اگر خطری پیش بیاید، تمام مردان اطرافم برادری میکنند برایم ... میان تمام مردهای روزگار اما ، وجود نامردیِ آدم های ظاهرالصلاح را نیز کم ندیدم ، از آنجا ترسیدم ، از آنجا تنهاشدم، از آنجا گوشه نشین اتاق ساده ی دخترانه ام شدم ... همه ی دنیا تاریک شد ، ترسناک شد و پر از نامحرم هایی که نامحرم تر از تمام نامسلمانی ها بودند ... به یکباره ، میان فریادها، کنار برج آزادی، در روزی که نمیدانستم تاریخ رهایی توست، تاریخ پرکشیدنت، گمنام شدنت، دخترکی عکس تورا به من هدیه داد ... و تو به یکباره در اِزای آن عکس تمام روح مرا با خودت به آسمان بردی و دگر پس ندادی ... حالا من ، زنده ام با آن عکس ساده، نفسم به آن تصویر بند است، سلام صبح و شب بخیر شبهای دلتنگی ام، ادای احترام به آن تصویر است ... تو مرا رسم نترسیدن آموختی، رسم بیرون زدن و خدمت به خلق ، رسم خوش اخلاقی و گذشتن ، رسم برادری و خواهری کردن، تو مرا دوباره از کنج اتاق تنگ و تاریک دلهره هایم بیرون کشیدی ، و گفتی نترس من همراه تو قدم به قدم می آیم ... تا بازی دراز، تا قصر شیرین، تا پادگان ابوذر ، تا مشهد و حرم ، تا کربلا، قدم به قدم اربعین، نه جلوی ضریح وقت وصال،یا نه همین جا تهران کنار پیکر شهدا، راهپیمایی، انتخابات، لحظه وداع ... تو همه جا کنار منی، قدم به قدم مراقب منی ... هرجا ترسیدم، هرجا تنهاشدم، هرجا استخوان در گلویم ماند و خار به چشمم، تو رساندی خودت را کنار ترسهای دخترانه ام ... بی دلیل نیست، چادر را که برمیدارم ، عزم بیرون زدن از خانه که میکنم، صدایت میزنم ، که با من بیا ، شهر پر از نگاه نامحرم است مراقبم باش داداش ... مراقب روحی که در 22 بهمن سالی سخت با خودت امانت بردی و وقتی خواستم به "مادرت(سلام الله علیها)" بگویی جسم و روحم را باهم خریدار شود به خوابم آمدی، گفتم برایم از "روضه ی مادر(سلام الله علیها)" بخوان، لبخند زدی و گفتی که الان وقتش نیست و مرا به دنبال خودت بردی تا راه را نشانمان بدهی ... پر از دلتنگی ام و شرمندگی که خواهری کردن برایت را بلد نیستم ... فقط نذر کردم در سالروز عاشقی ام ، عکسهایت را به دختران و پسران سرزمینم هدیه کنم تا شاید بدانند کسی هست برایشان برادری بکند ... "حالا هر زمان دلتنگ که میشوم ، سختی ها هجوم که می آور " قرآن کریم" را که باز میکنم این آیات می آید : 🍃 ﷽ 🍃 "به یقین ابراهیم به تنهایی یک امت بود، پرستشگر "خدا" و فرمانبردار "او" و حقگرا و از هرگونه انحرافی به دور بود و هرگز از مشرکان نبود.* "ما" در دنیا زندگی نیکویی به او دادیم و قطعاً او در آخرت از شایستگان خواهد بود.* سپس به تو وحی کردیم که از آیین ابراهیم که حقگرا و از انحراف پیراسته بود و هرگز از مشرکان نبود پیروی کن. " (سوره نحل آیات 120 تا 123). بی شک ... از نسل هستی . ✍ا.ص @hekayate_deldadegi
🍃🌸🍃 🌹 "شما" یک تنه برای ما همه کَسی ... محور تمام دلتنگی های ما ... دلتنگ "مادر(سلام الله علیها)" که میشویم مارا حواله ی زیارت "شما" میکنند. دلمان هوای "امام رضا(علیه السّلام)" که میکند سری به خواهرشان میزنیم. هوایی کاظمین(علیهم السّلام)" که میشویم بی هوا راه حرم را در پیش میگیریم، نیمه شعبان که میشود به سمت قم رهسپار میشویم. هوای دمشق که به سرمان میزند میان روضه های "بی بی جان حضرت زینب(سلام الله علیها)" روضه ی "شمارا" میخوانیم. دلمان هوای مدینه و بقیع را که میکند ... پرچم "امام حسن مجتبی(علیه السّلام)" را بر گنبد شما نصب میکنیم . آری "شما" یک تنه برای ما همه کَسی ... محور تمام دلتنگی های ما ... یک تنه هم میکنی و هم و هم رسم می آموزی "بی بی جانم(سلام الله علیها)" ... چه خوب است "شمارا" داریم ... 🕊 ولادت "حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها)" و روز دختر مبارک 🕊 🌸 @hekayate_deldadegi 🌸
﷽ فرقی نداره محرم باشه یا غیر محرم شادی باشه یا "خدای نکرده" ناراحتی دلتنگی باشه یا سرور در هر حال دلم مثل یه کش که از دور ، که از هرجا رهاش کنی باشتاب میاد سمت شما ، سمت عطرتون ، اسمتون ، حال و هواتون این روزا که دورم ، که دلتنگ ترم بیشتره بیشتر ... امسال مثل هرسال برادری کردین، خواهری کردین ، بودین نفس به نفس باهام ، قدم به قدم ، صدای دعاهاتون برام رو شنیدم ، رد قدم هاتون رو کنار قدم هام دیدم ... اشکایی که ازم پاک کردین رو حس کردم تو این لحظه های آخر سال خواستم بدونین بازم این کش دل رها شده ... دلتنگ شده اومده تا کناره شما ... نفس بگیره از نفساتون جون بگیره از عطر خوشتون و عقده دل باز کنه از دلتنگی ها اینجا یادتونم ، جاهای خوب خوب یادمون باشین لطفا 🥺🥺 🌹🍃
🖇 مهربونم نگی به یاد تو نبودم ... داداش ابراهیم تولد تو مبارک بود ... مبارک برای امثال من که در گناه و در روزمرگی و غفلت دست و پا میزدم ... کاش نهایت زندگی همچو منی هم شبیه خیلی از کسایی که شما واسطه دست گیری شان شدی ختم به شهادت بشه "ان شاءالله" ... تولدت نورانی ... 🌿' 🌺🍃
🤍🌱﷽ " من باهات میام دکتر" میگفت بچم تازه به دنیا اومده دندون درد داشتم و نوزادم مهلت اینکه ساعت طولانی تو دندونپزشکی بشینم رو بهم نمی‌داد تو دلم گفتم با کی برم کسی نیست بتونه اینقدر نگهش داره بدون اینکه گریه کنه ... شب خواب شهید مورد علاقم از نوجوانی تا الان رو دیدم ... خودش بود "آقامرتضی آوینی" بود تلفنی بهم گفت : " من باهات میام دکتر " و بعد شروع کرد به آدرس دادن داشتم میرفتم تا آدرس رو پیدا کنم همین که رسیدم خواستم چهره نورانیش رو ببینم با صدای گریه نوزادم بیدار شدم صداش هنوز تو گوشمه همین حوالی دلسوزانه ، پدرانه ، و بسیار زنده " من باهات میام دکتر" بااینکه حتی در خواب هم مشخص بود چقدررررر مشغله دارن و کار دارن و می‌خوان که برن آرزو داشتم یک بارم که شده در خواب ببینمشون بهم آدرس بدن ، برم و ببینمشون ✍ ا.ص 🌺🍃 @hekayate_deldadegi
🖇 مهربونم نگی به یاد تو نبودم ... داداش ابراهیم تولد تو مبارک بود ... مبارک برای امثال من که در گناه و در روزمرگی و غفلت دست و پا میزدم ... کاش نهایت زندگی همچو منی هم شبیه خیلی از کسایی که شما واسطه دست گیری شان شدی ختم به شهادت بشه "ان شاءالله" ... تولدت نورانی ... 🌿' 🌺🍃
🍃🌸🍃 🌹 "شما" یک تنه برای ما همه کَسی ... محور تمام دلتنگی های ما ... دلتنگ "مادر(سلام الله علیها)" که میشویم مارا حواله ی زیارت "شما" میکنند. دلمان هوای "امام رضا(علیه السّلام)" که میکند سری به خواهرشان میزنیم. هوایی کاظمین(علیهم السّلام)" که میشویم بی هوا راه حرم را در پیش میگیریم، نیمه شعبان که میشود به سمت قم رهسپار میشویم. هوای دمشق که به سرمان میزند میان روضه های "بی بی جان حضرت زینب(سلام الله علیها)" روضه ی "شمارا" میخوانیم. دلمان هوای مدینه و بقیع را که میکند ... پرچم "امام حسن مجتبی(علیه السّلام)" را بر گنبد شما نصب میکنیم . آری "شما" یک تنه برای ما همه کَسی ... محور تمام دلتنگی های ما ... یک تنه هم میکنی و هم و هم رسم می آموزی به ما "بی بی جانم(سلام الله علیها)" ... چه خوب است "شمارا" داریم ... 🕊 ولادت "حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها)" و روز دختر مبارک 🕊 🌸 @hekayate_deldadegi 🌸