eitaa logo
🌷" ابراهیم هادی دیگر "🌷
209 دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
705 ویدیو
24 فایل
🍃بسم رب شهدا والصدیقین🍃 +إمروز فضاے مجازے میواند ابزارے باشد براے زدݩ در دهان دشمن..[• إمام خامنهـ اے•]😊 ↶ فضیلٺ زندهـ نگهـ داشتن یاد و خاطرهـ ے شہدا ڪمتر از شهادٺ نیسٺ.+حضرٺ آقـا 🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷" ابراهیم هادی دیگر "🌷
🍃 شهید بزرگوار محسن حججی 🍃 #قسمت_اول #تولد_و_کودکی @hekayate_deldadegi
🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🍃. شهید محسن حججی .🍃 ✅تولد و كودكى 🔸 حججی فرزند محمدرضا فرزند مرتضی فرزند شیخ ابوالقاسم حججی نجف آبادی ۱۳۷۰/۴/۲۱ در خانواده ای متدیّن در نجف آباد اصفهان پا به عرصه وجود گذاشت. جدش عالم فاضل شیخ ابوالقاسم حججی از علمای بنام نجف آباد و پدرش راننده تاکسی است که در تمام عمر جز به تلاش برای کسب روزی حلال نیاندیشید، پدر در سالهای دفاع مقدس از رزمندگان بود. 🔸مادرش زهرا مختارپور از خانواده ای مذهبی و خانه دار است. حججی فرزند سوم خانواده و دارای سه خواهر و یک برادر است. 🔸مادرش بیاد فرزند "شهید حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)" او را محسن نام نهاد. او از کودکی به اهتمام والدینش در مجالس بیت (علیهم السّلام) شرکت می کرد و حضور در هیئت ها برای او از هیئت خانوادگی که پدرش در منزل برپا می کرد شروع شد. علاقه زیادی به داشت و در نوجوانی در مراسم ویژه نوجوانان و قرآن قرائت می کرد. @modafe_haram_shahid_hojaji @hekayate_deldadegi 🍃 کانال شهید ابراهیم هادی 🍃
🍃🌸🍃 دمی با " آقا ابراهیم هادی " "هر كس براي مصائب ما گريه كند و  ديگران را بگرياند هر چند يك نفر باشد اجر او با "خدا" خواهد بود و هر كه در مصيبت‌ ما چشمانش اشك‌آلود شود و بگريد "خداوند" او را با ما محشور خواهد كرد". مستدرك‌الوسائل ج1 ص386 "ابراهیم" در دوران دبيرستان به همراه دوستانش هيئت جوانان وحدت اسلامي رو راه‌اندازي کرد و منشاء خير، براي بسياري از دوستان شد. بارها نيز به دوستانش توصيه مي‌كرد كه براي حفظ روحيه ديني و مذهبي از تشكيل هيئت در محله‌ها غافل نشويد آن هم هيئتي كه سخنراني محور اصلي آن باشد. يكي از دوستانش نقل مي‌كرد كه:" سالها پس از شهادت ابراهيم در يكي از مساجد مشغول فعاليت فرهنگي بودم. روزي در اين فكر بودم كه با چه وسيله‌اي ارتباط بچه‌ها را با مسجد و فعاليت‌هاي فرهنگی حفظ كنيم كه همان شب، ابراهيم را در خواب ديدم.  تمامي بچه‌هاي مسجد را جمع كرده بود و مي‌گفت: "از طريق تشكيل هيئت بچه‌ها را حفظ كنين" و بعد در مورد نحوه كار توضيح مي‌داد. ما هم اين كار را انجام داديم. ابتدا فكر نمي‌كرديم كه بتوانيم موفق شويم. ولي باگذشت سالها هنوز ازطريق هيئت هفتگي با بچه‌ها ارتباط داريم. مرام و شيوه "ابراهيم" در برخورد با بچه‌هاي محل نيز به اين صورت بود كه، پس از جذب به ورزش، آنها را به سوي هيئت  و مسجد سوق مي‌داد و مي‌گفت:"وقتي دست بچه‌ها رو تو دست "امام حسين (علیه السّلام)" قرار بگيره مشكل حل مي‌شه و خود آقا نظر لطفش رو به اونها خواهد داشت".   "ابراهيم" از همان دوران دبيرستان شروع به مداحي كرد، بدون هيچ تكلفي مي‌خواند، و بقيه را هم به خواندن و مداحي كردن ترغيب مي‌كرد. هر هفته در هيئت جوانان وحدت اسلامي به همراه "عبدالله مسگر" حضور داشت و مداحي مي‌كرد. اين مجموعه چيزي فراتر از يك هيئت بود و در رشد مسائل اعتقادي و حتي سياسي بچه‌ها بسيار تأثيرگذار بود. دعوت از علمائی نظير "علامه محمدتقي جعفر(ره)" و "حاج آقا نجفي" و دعوت از شخصيت‌هاي سياسي، مذهبي جهت صحبت  از فعاليت‌هاي اين هيئت بود. لذا مأموران ساواك روي اين هيئت دقت نظر خاصي داشتند و چند بار جلوي تشكيل جلسات آن را گرفتند. "ابراهيم" ، مداحي را از همين هيئت و همچنين هنگامي كه ورزش باستاني انجام مي‌داد آغاز كرد. در دوران انقلاب و بعد از آن هم به اوج خود رسيد. اما نكته مهمي كه رعايت مي‌كرد اين بود كه مي‌گفت:  "براي دل خودم مي‌خونم و سعي مي‌كنم بيشتر خودم استفاده كنم و نيت غيرخدايي رو در مداحي وارد نكنم".  يكبار روي موتور به زيبايي شروع به خواندن اشعاري براي "حضرت زهرا (سلام الله علیها)" نمود كه خيلي جالب و سوزناك بود. از ابراهيم خواستم كه شب توي هيئت همون اشعار رو به همان سبك بخونه ولي زير بار نرفت و گفت: "اينجا مداح دارن. منم كه اصلاً صداي خوبي ندارم، بي‌خيال شو..."  اما مي‌دونستم هر وقت چيزي بوي غير"خدا" بده، يا باعث مطرح شدنش بشه ترك مي‌كند. در مداحي‌ عادات جالبي داشت. به بلندگو، اكو و ... مقيد نبود. بارها مي‌شد كه بدون بلندگو مي‌خواند. در عروسي‌ها و در عزاها هر جا مي‌ديد وظيفه‌اش خواندن است مي‌خواند. اما اگر مي‌فهميد به غير از او مداح ديگري هست نمي‌خواند و بيشتر به دنبال استفاده بود. توي سينه‌زني هم خيلي محكم سينه مي‌زد و مي‌گفت: "اهل بيت همه وجودشان را براي اسلام دادن، ما همين سينه‌زني را كه مي‌تونيم انجام بدیم ، بايد خوب باشه. "  در عزاداري‌ها حال خوشي داشت. خيلي‌ها با وجود "ابراهيم" و عزاداري و گريه‌های او شور و حال خاصي پيدا مي‌كردن. "ابراهيم" هر جايي که بود اونجا رو كربلا مي‌كرد، گريه‌ها و ناله‌هاي "ابراهيم" شور عجيبي ايجاد مي‌كرد كه نمونه آن در اربعين سال 1361 در هيئت "عاشقان حسين(علیه السّلام)" بود. بچه‌هاي هيئتي هرگز اون روز رو فراموش نمي‌كنن.  ابراهيم ذكر "حضرت زينب (سلام الله علیها)" رو مي‌گفت و شور و حال عجيبي به مجلس داده بود. بعد هم از حال رفت و غش كرد. آن روز حالتي در بچه‌ها پيدا شدكه ديگر نديديم و مطمئن هستيم به خاطر سوز دروني و نَفَس گرم "ابراهيم"، مجلس اينگونه متحول شده بود.   در مورد مداحي هم حرفاي جالبي مي‌زد، مي‌گفت:" مداح بايد آبروي اهل بيت رو توي خوندنش حفظ كنه و هر حرفي نزنه، اگه هم توي مجلسي شرايط مهيا نبود نبايد روضه بخونه"  هيچوقت خودش رو مداح حساب نمي‌كرد ولي هر جا كه مي‌خواند شور و حال واقعي رو ايجاد مي‌كرد.  "ذكر شهدا" رو هم هيچ ‌وقت فراموش نمي‌كرد چند بيت شعر آماده كرده بود كه "اسم شهدا" علي‌الخصوص "اصغر وصالي و علي قرباني" رو مي‌آورد و در بيشتر مجالس مي‌خواند. 📚منبع:نرم افزار برای دوست شهیدم @hekayate_deldadegi
🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🍃. شهید محسن حججی .🍃 ✅تولد و كودكى 🔸 حججی فرزند محمدرضا فرزند مرتضی فرزند شیخ ابوالقاسم حججی نجف آبادی ۱۳۷۰/۴/۲۱ در خانواده ای متدیّن در نجف آباد اصفهان پا به عرصه وجود گذاشت. جدش عالم فاضل شیخ ابوالقاسم حججی از علمای بنام نجف آباد و پدرش راننده تاکسی است که در تمام عمر جز به تلاش برای کسب روزی حلال نیاندیشید، پدر در سالهای دفاع مقدس از رزمندگان بود. 🔸مادرش زهرا مختارپور از خانواده ای مذهبی و خانه دار است. حججی فرزند سوم خانواده و دارای سه خواهر و یک برادر است. 🔸مادرش بیاد فرزند "شهید حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)" او را محسن نام نهاد. او از کودکی به اهتمام والدینش در مجالس بیت (علیهم السّلام) شرکت می کرد و حضور در هیئت ها برای او از هیئت خانوادگی که پدرش در منزل برپا می کرد شروع شد. علاقه زیادی به داشت و در نوجوانی در مراسم ویژه نوجوانان و قرآن قرائت می کرد. @modafe_haram_shahid_hojaji @hekayate_deldadegi 🍃 کانال شهید ابراهیم هادی 🍃
🍃🌸🍃 دمی با " آقا ابراهیم هادی " "هر كس براي مصائب ما گريه كند و  ديگران را بگرياند هر چند يك نفر باشد اجر او با "خدا" خواهد بود و هر كه در مصيبت‌ ما چشمانش اشك‌آلود شود و بگريد "خداوند" او را با ما محشور خواهد كرد". مستدرك‌الوسائل ج1 ص386 "ابراهیم" در دوران دبيرستان به همراه دوستانش هيئت جوانان وحدت اسلامي رو راه‌اندازي کرد و منشاء خير، براي بسياري از دوستان شد. بارها نيز به دوستانش توصيه مي‌كرد كه براي حفظ روحيه ديني و مذهبي از تشكيل هيئت در محله‌ها غافل نشويد آن هم هيئتي كه سخنراني محور اصلي آن باشد. يكي از دوستانش نقل مي‌كرد كه:" سالها پس از شهادت ابراهيم در يكي از مساجد مشغول فعاليت فرهنگي بودم. روزي در اين فكر بودم كه با چه وسيله‌اي ارتباط بچه‌ها را با مسجد و فعاليت‌هاي فرهنگی حفظ كنيم كه همان شب، ابراهيم را در خواب ديدم.  تمامي بچه‌هاي مسجد را جمع كرده بود و مي‌گفت: "از طريق تشكيل هيئت بچه‌ها را حفظ كنين" و بعد در مورد نحوه كار توضيح مي‌داد. ما هم اين كار را انجام داديم. ابتدا فكر نمي‌كرديم كه بتوانيم موفق شويم. ولي باگذشت سالها هنوز ازطريق هيئت هفتگي با بچه‌ها ارتباط داريم. مرام و شيوه "ابراهيم" در برخورد با بچه‌هاي محل نيز به اين صورت بود كه، پس از جذب به ورزش، آنها را به سوي هيئت  و مسجد سوق مي‌داد و مي‌گفت:"وقتي دست بچه‌ها رو تو دست "امام حسين (علیه السّلام)" قرار بگيره مشكل حل مي‌شه و خود آقا نظر لطفش رو به اونها خواهد داشت".   "ابراهيم" از همان دوران دبيرستان شروع به مداحي كرد، بدون هيچ تكلفي مي‌خواند، و بقيه را هم به خواندن و مداحي كردن ترغيب مي‌كرد. هر هفته در هيئت جوانان وحدت اسلامي به همراه "عبدالله مسگر" حضور داشت و مداحي مي‌كرد. اين مجموعه چيزي فراتر از يك هيئت بود و در رشد مسائل اعتقادي و حتي سياسي بچه‌ها بسيار تأثيرگذار بود. دعوت از علمائی نظير "علامه محمدتقي جعفر(ره)" و "حاج آقا نجفي" و دعوت از شخصيت‌هاي سياسي، مذهبي جهت صحبت  از فعاليت‌هاي اين هيئت بود. لذا مأموران ساواك روي اين هيئت دقت نظر خاصي داشتند و چند بار جلوي تشكيل جلسات آن را گرفتند. "ابراهيم" ، مداحي را از همين هيئت و همچنين هنگامي كه ورزش باستاني انجام مي‌داد آغاز كرد. در دوران انقلاب و بعد از آن هم به اوج خود رسيد. اما نكته مهمي كه رعايت مي‌كرد اين بود كه مي‌گفت:  "براي دل خودم مي‌خونم و سعي مي‌كنم بيشتر خودم استفاده كنم و نيت غيرخدايي رو در مداحي وارد نكنم".  يكبار روي موتور به زيبايي شروع به خواندن اشعاري براي "حضرت زهرا (سلام الله علیها)" نمود كه خيلي جالب و سوزناك بود. از ابراهيم خواستم كه شب توي هيئت همون اشعار رو به همان سبك بخونه ولي زير بار نرفت و گفت: "اينجا مداح دارن. منم كه اصلاً صداي خوبي ندارم، بي‌خيال شو..."  اما مي‌دونستم هر وقت چيزي بوي غير"خدا" بده، يا باعث مطرح شدنش بشه ترك مي‌كند. در مداحي‌ عادات جالبي داشت. به بلندگو، اكو و ... مقيد نبود. بارها مي‌شد كه بدون بلندگو مي‌خواند. در عروسي‌ها و در عزاها هر جا مي‌ديد وظيفه‌اش خواندن است مي‌خواند. اما اگر مي‌فهميد به غير از او مداح ديگري هست نمي‌خواند و بيشتر به دنبال استفاده بود. توي سينه‌زني هم خيلي محكم سينه مي‌زد و مي‌گفت: "اهل بيت همه وجودشان را براي اسلام دادن، ما همين سينه‌زني را كه مي‌تونيم انجام بدیم ، بايد خوب باشه. "  در عزاداري‌ها حال خوشي داشت. خيلي‌ها با وجود "ابراهيم" و عزاداري و گريه‌های او شور و حال خاصي پيدا مي‌كردن. "ابراهيم" هر جايي که بود اونجا رو كربلا مي‌كرد، گريه‌ها و ناله‌هاي "ابراهيم" شور عجيبي ايجاد مي‌كرد كه نمونه آن در اربعين سال 1361 در هيئت "عاشقان حسين(علیه السّلام)" بود. بچه‌هاي هيئتي هرگز اون روز رو فراموش نمي‌كنن.  ابراهيم ذكر "حضرت زينب (سلام الله علیها)" رو مي‌گفت و شور و حال عجيبي به مجلس داده بود. بعد هم از حال رفت و غش كرد. آن روز حالتي در بچه‌ها پيدا شدكه ديگر نديديم و مطمئن هستيم به خاطر سوز دروني و نَفَس گرم "ابراهيم"، مجلس اينگونه متحول شده بود.   در مورد مداحي هم حرفاي جالبي مي‌زد، مي‌گفت:" مداح بايد آبروي اهل بيت رو توي خوندنش حفظ كنه و هر حرفي نزنه، اگه هم توي مجلسي شرايط مهيا نبود نبايد روضه بخونه"  هيچوقت خودش رو مداح حساب نمي‌كرد ولي هر جا كه مي‌خواند شور و حال واقعي رو ايجاد مي‌كرد.  "ذكر شهدا" رو هم هيچ ‌وقت فراموش نمي‌كرد چند بيت شعر آماده كرده بود كه "اسم شهدا" علي‌الخصوص "اصغر وصالي و علي قرباني" رو مي‌آورد و در بيشتر مجالس مي‌خواند. 📚منبع:نرم افزار برای دوست شهیدم @hekayate_deldadegi
🌷" ابراهیم هادی دیگر "🌷
🏴 دمی با " آقا ابراهیم هادی " #برای_دوست_شهیدم 🕯 @hekayate_deldadegi
🍃🌸🍃 دمی با " آقا ابراهیم هادی " "هر كس براي مصائب ما گريه كند و  ديگران را بگرياند هر چند يك نفر باشد اجر او با "خدا" خواهد بود و هر كه در مصيبت‌ ما چشمانش اشك‌آلود شود و بگريد "خداوند" او را با ما محشور خواهد كرد". مستدرك‌الوسائل ج1 ص386 "ابراهیم" در دوران دبيرستان به همراه دوستانش هيئت جوانان وحدت اسلامي رو راه‌اندازي کرد و منشاء خير، براي بسياري از دوستان شد. بارها نيز به دوستانش توصيه مي‌كرد كه براي حفظ روحيه ديني و مذهبي از تشكيل هيئت در محله‌ها غافل نشويد آن هم هيئتي كه سخنراني محور اصلي آن باشد. يكي از دوستانش نقل مي‌كرد كه:" سالها پس از شهادت ابراهيم در يكي از مساجد مشغول فعاليت فرهنگي بودم. روزي در اين فكر بودم كه با چه وسيله‌اي ارتباط بچه‌ها را با مسجد و فعاليت‌هاي فرهنگی حفظ كنيم كه همان شب، ابراهيم را در خواب ديدم.  تمامي بچه‌هاي مسجد را جمع كرده بود و مي‌گفت: "از طريق تشكيل هيئت بچه‌ها را حفظ كنين" و بعد در مورد نحوه كار توضيح مي‌داد. ما هم اين كار را انجام داديم. ابتدا فكر نمي‌كرديم كه بتوانيم موفق شويم. ولي باگذشت سالها هنوز ازطريق هيئت هفتگي با بچه‌ها ارتباط داريم. مرام و شيوه "ابراهيم" در برخورد با بچه‌هاي محل نيز به اين صورت بود كه، پس از جذب به ورزش، آنها را به سوي هيئت  و مسجد سوق مي‌داد و مي‌گفت:"وقتي دست بچه‌ها رو تو دست "امام حسين (علیه السّلام)" قرار بگيره مشكل حل مي‌شه و خود آقا نظر لطفش رو به اونها خواهد داشت".   "ابراهيم" از همان دوران دبيرستان شروع به مداحي كرد، بدون هيچ تكلفي مي‌خواند، و بقيه را هم به خواندن و مداحي كردن ترغيب مي‌كرد. هر هفته در هيئت جوانان وحدت اسلامي به همراه "عبدالله مسگر" حضور داشت و مداحي مي‌كرد. اين مجموعه چيزي فراتر از يك هيئت بود و در رشد مسائل اعتقادي و حتي سياسي بچه‌ها بسيار تأثيرگذار بود. دعوت از علمائی نظير "علامه محمدتقي جعفر(ره)" و "حاج آقا نجفي" و دعوت از شخصيت‌هاي سياسي، مذهبي جهت صحبت  از فعاليت‌هاي اين هيئت بود. لذا مأموران ساواك روي اين هيئت دقت نظر خاصي داشتند و چند بار جلوي تشكيل جلسات آن را گرفتند. "ابراهيم" ، مداحي را از همين هيئت و همچنين هنگامي كه ورزش باستاني انجام مي‌داد آغاز كرد. در دوران انقلاب و بعد از آن هم به اوج خود رسيد. اما نكته مهمي كه رعايت مي‌كرد اين بود كه مي‌گفت:  "براي دل خودم مي‌خونم و سعي مي‌كنم بيشتر خودم استفاده كنم و نيت غيرخدايي رو در مداحي وارد نكنم".  يكبار روي موتور به زيبايي شروع به خواندن اشعاري براي "حضرت زهرا (سلام الله علیها)" نمود كه خيلي جالب و سوزناك بود. از ابراهيم خواستم كه شب توي هيئت همون اشعار رو به همان سبك بخونه ولي زير بار نرفت و گفت: "اينجا مداح دارن. منم كه اصلاً صداي خوبي ندارم، بي‌خيال شو..."  اما مي‌دونستم هر وقت چيزي بوي غير"خدا" بده، يا باعث مطرح شدنش بشه ترك مي‌كند. در مداحي‌ عادات جالبي داشت. به بلندگو، اكو و ... مقيد نبود. بارها مي‌شد كه بدون بلندگو مي‌خواند. در عروسي‌ها و در عزاها هر جا مي‌ديد وظيفه‌اش خواندن است مي‌خواند. اما اگر مي‌فهميد به غير از او مداح ديگري هست نمي‌خواند و بيشتر به دنبال استفاده بود. توي سينه‌زني هم خيلي محكم سينه مي‌زد و مي‌گفت: "اهل بيت همه وجودشان را براي اسلام دادن، ما همين سينه‌زني را كه مي‌تونيم انجام بدیم ، بايد خوب باشه. "  در عزاداري‌ها حال خوشي داشت. خيلي‌ها با وجود "ابراهيم" و عزاداري و گريه‌های او شور و حال خاصي پيدا مي‌كردن. "ابراهيم" هر جايي که بود اونجا رو كربلا مي‌كرد، گريه‌ها و ناله‌هاي "ابراهيم" شور عجيبي ايجاد مي‌كرد كه نمونه آن در اربعين سال 1361 در هيئت "عاشقان حسين(علیه السّلام)" بود. بچه‌هاي هيئتي هرگز اون روز رو فراموش نمي‌كنن.  ابراهيم ذكر "حضرت زينب (سلام الله علیها)" رو مي‌گفت و شور و حال عجيبي به مجلس داده بود. بعد هم از حال رفت و غش كرد. آن روز حالتي در بچه‌ها پيدا شدكه ديگر نديديم و مطمئن هستيم به خاطر سوز دروني و نَفَس گرم "ابراهيم"، مجلس اينگونه متحول شده بود.   در مورد مداحي هم حرفاي جالبي مي‌زد، مي‌گفت:" مداح بايد آبروي اهل بيت رو توي خوندنش حفظ كنه و هر حرفي نزنه، اگه هم توي مجلسي شرايط مهيا نبود نبايد روضه بخونه"  هيچوقت خودش رو مداح حساب نمي‌كرد ولي هر جا كه مي‌خواند شور و حال واقعي رو ايجاد مي‌كرد.  "ذكر شهدا" رو هم هيچ ‌وقت فراموش نمي‌كرد چند بيت شعر آماده كرده بود كه "اسم شهدا" علي‌الخصوص "اصغر وصالي و علي قرباني" رو مي‌آورد و در بيشتر مجالس مي‌خواند. 📚منبع:نرم افزار برای دوست شهیدم @hekayate_deldadegi
🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🍃. شهید محسن حججی .🍃 ✅تولد و كودكى 🔸 حججی فرزند محمدرضا فرزند مرتضی فرزند شیخ ابوالقاسم حججی نجف آبادی ۱۳۷۰/۴/۲۱ در خانواده ای متدیّن در نجف آباد اصفهان پا به عرصه وجود گذاشت. جدش عالم فاضل شیخ ابوالقاسم حججی از علمای بنام نجف آباد و پدرش راننده تاکسی است که در تمام عمر جز به تلاش برای کسب روزی حلال نیاندیشید، پدر در سالهای دفاع مقدس از رزمندگان بود. 🔸مادرش زهرا مختارپور از خانواده ای مذهبی و خانه دار است. حججی فرزند سوم خانواده و دارای سه خواهر و یک برادر است. 🔸مادرش بیاد فرزند "شهید حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)" او را نام نهاد. او از کودکی به اهتمام والدینش در مجالس بیت (علیهم السّلام) شرکت می کرد و حضور در هیئت ها برای او از هیئت خانوادگی که پدرش در منزل برپا می کرد شروع شد. علاقه زیادی به داشت و در نوجوانی در مراسم ویژه نوجوانان و قرآن قرائت می کرد. ۱ 🌺🍃 @hekayate_deldadegi
حاج سید مجید بنی فاطمه 08.mp3
زمان: حجم: 8.41M
🎤️حاج سید مجید بنی فاطمه reyhanatolhossein..channel
پویانفر،هلالی4_5800741705665743421.mp3
زمان: حجم: 8.39M
"عفوا یاحسین(علیه السلام)" 🎙️مداحان : آقایان رضا هلالی و محمدحسین پویانفر 💔
Mohammad Hossein PoyanfarPoyanfar - Donya Be Che Dardi Mikhore (128).mp3
زمان: حجم: 3.82M
دنیا به چه دردی میخوره ... 🎙️مداحان :آقای پویانفر 💔
@Soleimany_hoseinie4_5783003336114440372.mp3
زمان: حجم: 4.75M
☑️ 💔 🎶 دلم را بردی سلیمانی 🍂 / به شهر چشمان بارانی 🖤😭 🎧 حاج صادق آهنگران 🏴✨ پیشنهاد دانلود 👌🏻 @hekayate_deldadegi