eitaa logo
🌷" ابراهیم هادی دیگر "🌷
222 دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
705 ویدیو
24 فایل
🍃بسم رب شهدا والصدیقین🍃 +إمروز فضاے مجازے میواند ابزارے باشد براے زدݩ در دهان دشمن..[• إمام خامنهـ اے•]😊 ↶ فضیلٺ زندهـ نگهـ داشتن یاد و خاطرهـ ے شہدا ڪمتر از شهادٺ نیسٺ.+حضرٺ آقـا 🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
❁ ﷽ ❁ دیروز سالروز شهادت شهید محسن قوطاسلو #_۵گلواژه_صلـــوات 🕊هدیه به شهید محسن قوطاسلو رسانه اولین شهیدمدافع حرم ارتش🇮🇷 @shahid_mohsen_ghotaslo
🍃🌸 #علمدار 🌸🍃 #قسمت_هفتم
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 : رضا علیپور روزهای دوران آموزشی بسیار سخت بود. تعداد نفرات شرکت کننده بیشتر از ظرفیت دوره بود. بنابراين تدارکات بسیار ضعیف عمل ميکرد. غذا کم بود. حتی نان هم به سختی پیدا ميشد! در مدت دوره آموزشی منجیل، حسرت یک روز غذای سیر به دل ما مانده بود! با این حال شوق حضور در جبهه همه مشکلات را برطرف ميکرد. بعد از پایان دوره آموزشی، نیروها برای اعزام به جبهه تقسیم شدند. بسیاری از نیروها علاقه داشتند که به جبهه جنوب بروند. تشکیل تیپ "25 کربلا" شامل بسیجیان استانهای شمالی علاقه بچه ها را برای حضور در جنوب بیشتر کرده بود. مجتبی به من گفت: "حالا که همه دوست دارند به جنوب بروند بیا ما به کردستان برویم!". بالاخره راهی کردستان شدیم. آن ایام مصادف بود با آغاز زمستان و پایان عملیات والفجر 4 بر روی ارتفاعات منطقه پنجوین. نیروهای اعزامی از منجیل در یگان "جندالله" مریوان مستقر شدند. سپس تعدادی از آنها به پایگاه ساوجی در پنجوین منتقل شدند. شرایط کردستان بسیار عجیب بود. ما برای اولین بار به منطقه اعزام شده بودیم. بیشتر نیروهای ما شانزده یا هفده ساله بودند. ما باید مدتی بسیار طولانی در پاسگاههای مرزی یا بر روی ارتفاعات مي ماندیم. وقتی به پاسگاه ميرفتیم تا حدود یک ماه به هیچ چیزی دسترسی نداشتیم. حتی رادیو هم آنجا نبود. وقتی کسی مجروح یا مریض ميشد تا چند روز وسیله ای برای انتقال او نبود. ٭٭٭ جادهای در مسیر مریوان داشتیم که به محور جانوران معروف بود! البته نام این مسیر بعدها تغییر کرد. هر روز ساعت نُه صبح نیروهای ارتش تأمین جاده را انجام ميدادند و ساعت پنج عصر تأمین جاده جمع ميشد. و تا صبح فردا هیچ کس جرئت تردد در جاده نداشت. چند نفر از بچه ها با یک خودرو از مریوان به سمت پایگاه در حرکت بودند. نزدیکی پایگاه خودروی آنها پنچر ميشود. همزمان با فرارسیدن ساعت پنج، تأمین جاده جمع شد. ما هم از آنها خبری نداشتیم. روز بعد وقتی سراغ جاده رفتیم. با یک خودروی سوخته مواجه شدیم! عصر روز قبل، وقتی ساعت پنج فرارسید و تأمین جاده جمع شد، با شلیک یک گلوله آرپیجی خودرو منهدم شده بود. دو پیکر سوخته در داخل ماشین مانده بود. که آنها را به قرارگاه منتقل کردیم. آری، وضعیت امنیت کردستان به این صورت بود. در چنین شرایط امنیتی "سید مجتبی" یکی از بهترین نیروهای پایگاه ما بود. روحیه مدیریتی "سید" از همان روزها به خوبی مشخص بود. وقتی به اطراف پایگاه ميرفتیم منطقه را به خوبی برای ما تشریح ميکرد. نقاطی که ممکن بود دشمن از آن طریق نفوذ کند مشخص ميکرد و ... حضور ما در کردستان تا اوایل سال 1363 به طول انجامید. در آن مقطع بود که به جنوب اعزام شدیم و به لشکر "25 کربلا" رفتیم. "سید مجتبی" مدتی در گردان "یا رسول(صلی الله علیه و آله و سلم)" و سپس به گردان "امام حسین (علیه السّلام)" و بعد به گردان "مسلم(علیه السّلام)" رفت و تا پایان جنگ در همین گردان ماند. 👈صلوات 🍃کانال شهید ابراهیم هادی🍃 ✨ @hekayate_deldadegi
#قرار_شبانه فرستادن 5صلوات جهت تعجیل در امر فرج به نیت #شهید_حججی و #شهید_ابراهیم_هادی 📚منبع: @sardaare_bisar 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 🆔 شهید ابراهیم هادی 🆔 @hekayate_deldadegi
🔹﷽🔹 با استعانت از "حضرت ولی عصر(عج) " بسم الله الرحمن الرحیم" ✨ اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و سهل مخرجهم و لعن اعدائهم اجمعین 🍃کانال شهید ابراهیم هادی🍃 ✨ @hekayate_deldadegi ✨
🍃🌸 تاصبحـدم به یاٖدتو شب را قدم زدم آتش گرفتم ازتو و درصبحدم زدم با آسمان مفاخره کردیم تا سحـر او از ستاره دم زد و من از تو دم زدم #صبحتون شهدایی☀️ کانال شهید ابراهیم هادی @hekayate_deldadegi
🌷﷽🌷 ای شهیدوالا اگردر زمین بودی امروز تولدت بود امازمین برای وجودت حقیر بود آسمانها جای تو بود. تولدتون مبارک ۲۶فروردین سالروز زمینی شدنت مبارک. 🍃🌸 @hekayate_deldadegi
🌸نزدیک اذان ظهر است و چه دعایی زیباتر از صلوات.... به رسم یک #قرار روزانه 5صلوات جهت تعجیل در امر فرج و ظهور "ان شاءالله" 🌹به نیت شهید_ ‌#حججی و شهید #ابراهیم هادی🌹 🆔 @hekayate_deldadegi
🍃🌸...روزی که به دنیا آمدی هرگز نمی دانستی زمانی میرسد که آرامبخش روح و روان ما میشوی "تولدت مبارک" ای واسطه ی مهربان از سوی "خداوندمتعال" ...🌸🍃 @shahid_dehghan @hekayate_deldadegi
💐( یا وَلیَّ الحَسَنات) به بهانه تولد ۲۳ سالگی محمدرضا: 💫با توجه به نزدیک شدن سالروز تولد شهید محمدرضا دهقان، لازم دیدیم کمی با شما عزیزان به گفتگو بنشینیم. با توجه به اینکه در دوسال گذشته، مراسم معنوی به مناسبت تولد ایشان در محوطه امامزاده علی اکبر چیذر برگزار میشد، امسال به لطف خداوند قراربراین است که برنامه ای متفاوت از سالهای گذشته برگزار شود و دراین راه به کمک شما عزیزان هم نیاز است. ❗️هرساله تعداد زیادی مراسم یادواره، تولد، سالگرد و ... برای شهدا برگزارمیشود و هزینه های زیادی صرف این مراسمات می گردد. صحیح است که زنده نگه داشتن یاد و مرام شهدا وظیفه تک تک ماست اما نه تنها این وظیفه فقط دربرگزاری مراسمات سنگین خلاصه نمیشود، بلکه در حال حاضر برگزاری این قبیل مراسمات در کمترین اولویت قرار دارد. تا به حال به این موضوع فکر کرده اید که اگر به نام محمدرضا، درد یک کودک سرطانی را تسکین دهید یا یک مادر را که به خاطر مشکلات‌مالی در زندان به سر میبرد به فرزندانش بازگردانید یا از شرمندگی یک پدر باآبرو اما بی بضاعت نزد فرزندانش کم کنید یا مشکل ازدواج دو جوان پاک اما بی بضاعت را حل کنید یا به یک کودک کم توانِ مالی در تحصیل کمک کنید، چه خواهد شد؟ قطره قطره ای را که هرشخص برای یک شهید خرج می کند را اگر جمع کنید، دریایی خواهد شد که غم را اززندگی افراد زیادی خواهد شست. 🕊شهیدی که تنها بایک لبخند در عکس جذب قلوب میکند، بابرطرف کردن غم از دل افراد به واسطه شما چه اثری در جامعه خواهد داشت؟؟؟ بیایید برای زنده نگه داشتن یاد شهدا، ذهنمان را از مراسم یادواره و تولد بیرون بیاوریم و به دستور حضرت عشق، مقام معظم رهبری، به دنبال کار فرهنگی تمیز و خودجوش باشیم که در درجه اول برعهده نیروهای انقلابی دلسوز نهاده شده. 💥از این رو برآن شدیم تا هزینه جشن تولد ۲۳ سالگی عزیزدلمان را برای آزادسازی چند زندانی جرایم غیرعمد هزینه کنیم البته با نام و معرفی محمدرضا به این افراد و خانواده هایشان. امیدواریم دراین راه خیر، کمک خود را از ما دریغ نفرمایید. 👌شماره کارت جهت شرکت در این طرح : ۶۲۲۱۰۶۱۲۰۷۱۰۲۹۴۰ به نام خانم زهره یاری اجرکم عندالله _______________ در دلم بود که جانْ بر تو فشانم روزی/ باز در خاطرم آمد که متاعیست حقیر ... 🆔 @Shahid_Dehghan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام برادرشهیدم. نمیدانم بایدامروزرابه توتبریک بگویم یاغروب یکی ازروزهای آبان را.. اماهرچه که هست امروز،روزآمدن توست وبه نام توست وهرچه به نام توباشدخوب است. تولدت مبارک رفیق آسمونیم
#روزشمار_نیمه_شعبان 📆17روز تا میلاد حضرت مهدی علیه السلام 🗣پیشنهادتبلیغی: سخنران میتواند با بيان این نکته که تنها خداوند منصب امامت را تعيين می نماید، جايگاه امامت را تبیین کند
🔸🔶 صفحه ۱۸۳ قرآن کریم هدیه ازطرف"شهید ابراهیم هادی وشهید حججی" به"حضرت زهرا(س)" #صلوات کانال شهید ابراهیم هادی @hekayate_deldadegi
یه نگاه متفاوت..... 💫کم تر از ۵ دقیقه وقت بذاریم و ببینیم خداوند در آیات امروز چه پیام های کاربردی ای برای ما بیان فرمودند. 🌸نگاهی به آیات امروز تفسیر نور 🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟 سوره انفال آیه های ۴۶تا ۵۲ 🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟 1. 👌 جهاد مسلمین باید تحت فرماندهی رهبر مسلمین و به فرمان خدا و رسول او باشد. 2. 👌قانون و رهبر الهی محور وحدت است. 3. 👌 نزاع شما را از درون پوک ساخته و از بیرون بی آبرو می کند. 4. 👌 در اطاعت و وحدت پایدار باشیم و اگر چیزی بر خلاف میل ما بود صبور باشیم و یکدیگر را تحمل کنیم 5. 👌 نصرت و امداد الهی با صابران است. 6. 👌 غرور و ریا ار آفات قدرت در جبهه های جنگ است 7. 👌 دشمنان بدانند با همه تلاشی که در برابر خدا می کنند اما هرگز از تحت قدرت الهی خارج نمی شوند. 8. 👌 یکی از راه های فریب شیطان زیبا جلوه دادن بدی هاست. 9. 👌 ایمان حمایت فرشتگان را جلب می کند. 10. 👌 شیاطین آتش فتنه را روشن می کنند اما خود را در معرکه قرار نمی دهند. 11. 👌 توکل بر خدا سبب رها شدن انسان از مشکلات می شود. 12. 👌 شیطان قادر به مشاهده برخی امور پنهانی است. ۱۳-👌کسانی که روحیه ناسالم دارند با منافقان هم صدا می شوند. ۱۴-👌ظلم به یک نفر به منزله ظلم به همه است. ۱۵-👌گناه سبب قهر الهی است 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 @hekayate_deldadegi
پنج شنبه جایی قول ندید❗️ #همه دعوتیم ویژه برنامه سالروزتولددوست آسمانی من ... @emameraofam @hekayate_deldadegi
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 : مادر و دوستان سید "سید مجتبی" در موقع کار بسیار جدی بود. اما زمانی که پای شوخی به میان مي آمد انسان بسیار شوخ طبعی بود. همین جاذبه و دافعه، سید را برای همه دوستداشتنی کرده بود. شوخی های سید فقط برای خنده نبود، بلکه همه کارهایش هدفمند بود. مادرش ميگفت: "در خانه نشسته بودم. مثل هر روز چشم انتظار سید بودم؛ چشم انتظار لحظه ای که از جبهه برگردد و زنگ خانه را بزند و به استقبالش بروم. ناخودآگاه در همان لحظه صدای زنگ خانه آمد. با عجله رفتم و در را باز کردم. پشت در "پسرعموی سید، آقا سید مصطفی" بود. دیدم چهره اش درهم و ناراحت است! بعد از احوالپرسی گفت: ”زنعمو موضوعی پیش آمده، اما شما نباید ناراحت شوید.“ دل توی دلم نبود. با ناراحتی پرسیدم: ”چی شده!؟“ گفت: ”یکی از برادرهای پاسدار آمده و با شما کار دارد.“ برای لحظاتی از خود بیخود شدم. "خدایا" یعنی چه خبری برایم آورده اند. ترسی عجیب وجودم را فراگرفت. نكند سید مجتبی ... سید مصطفی به سمت چپ نگاه کرد. به آرامی قدمی به جلو گذاشتم و از منزل خارج شدم تا آن پاسدار را ببینم. در این چند لحظه کوتاه چه فکرها که از سرم نگذشت!تا صورتم را برگرداندم صدای سلام شنیدم. چهره نورانی پسرم، سید مجتبی، در مقابلم بود. گفتم: ”مجتبی "خدا" خفه ات نکند این چه کاری بود که با من کردی تو که من را کشتی!“ پسرم را در آغوش گرفتم. بعد درحالیکه ميخندیدیم، به داخل خانه رفتیم. مجتبی رو به من کرد و بعد از معذرت خواهی گفت: ”مادر جان خیلی شما را دوست دارم. اما ميدانی جنگ است هر لحظه امکان دارد خبر شهادت مرا برای شما بیاورند. ميخواستم آماده باشی.“ ٭٭٭ در کردستان بر روی ارتفاعات مستقر بودیم. چشمه زلالی در آنجا قرار داشت. بچه ها با کمک یک لوله، آب را به قسمتهای پایین منتقل کرده بودند. آب دائم در جریان بود. بقیه نیروها از سنگرهایشان برای بردن آب به کنار سنگر ما مي آمدند. دبه آب را پر ميکردند و ميرفتند. یک روز سید نشسته بود کنار سنگر. یک بسیجی با دبه آب جلو آمد و مشغول پر کردن دبه شد. در حال برگشتن بود که "سید" گفت: "برادر، نشنیدی اسراف حرام است! چرا شیر آب را نبستی!؟" بنده "خدا" معذرت خواهی کرد. سریع برگشت و گفت: "ببخشید، حواسم نبود." بعد دنبال شیر آب گشت. هر چه به اطراف نگاه كرد شير آب نبود! وقتی به مسير لوله نگاه کرد خندید و برگشت! ٭٭٭ زمانی که در منطقه فاو دوره آموزش غواصی را ميگذراندیم، یکی از کارهای ما این بود که بعد از مدتی شنا کردن، با لباس غواصی به درون یک کشتی، که در دوران جنگ صدمه دیده بود، ميرفتیم وآنجا مستقر ميشدیم. سید به دلیل آمادگی جسمانی بالایی که داشت، معمولًا جزء اولین نفرات بود. او زودتر از بقیه وارد کشتی ميشد. به محض ورود طناب کشتی را باز ميکرد! هر کسی که به طناب آویزان بود به حالت بامزه ای به درون آب پرتاب ميشد. این کار سید موجب شور و نشاط بچه ها ميشد. شوخ طبعی هاي سید باعث ميشد که دوره آموزشی با همه سختیهایش برای ما شیرین شود. 👈صلوات 🍃کانال شهید ابراهیم هادی🍃 ✨ @hekayate_deldadegi
🔹﷽🔹 با استعانت از "حضرت ولی عصر(عج) " بسم الله الرحمن الرحیم" ✨ اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و سهل مخرجهم و لعن اعدائهم اجمعین 🍃کانال شهید ابراهیم هادی🍃 ✨ @hekayate_deldadegi ✨
هوای دلــم ... هوایــ"شــمــاســتــ" ؛؛؛ "آقــاجــانــ" هوای دلــتــنــگــی هوای بــغــضِ بــی ڪــســی هوای تــنــهایــی کانال شهید ابراهیم هادی @hekayate_deldadegi
🌷" ابراهیم هادی دیگر "🌷
باران که میبارد دلم برایت تنگ تر می شود راه می افـتم بدون ِ چتر ، من بـغض می کنم ، آسمان گـریـه . . . کانال شهید ابراهیم هادی @hekayate_deldadegi
🌸 چه دعایی زیباتر از صلوات.... به رسم یک #قرار روزانه 5صلوات جهت تعجیل در امر فرج و ظهور "ان شاءالله" 🌹به نیت شهید_ ‌#حججی و شهید #ابراهیم هادی🌹 🆔 @hekayate_deldadegi
🌸بسم رب الشهدا و صدیقین🌸 -نشستم کنارش +گفت پاشو برو -گفتم چرا؟! +گفت برو دنبال حرف های امام‼️ "شهید گریه کن نمیخواهد رَهرو هم میخواهد. حرف رهبرمون میدونی چیه رهبر دستور داده آتش به اختیار عمل کنید میپرسی آتش به اختیار چیه؟ پس بخون👇 جواب جنگ نرم رو فقط میشه با کار فرهنگی جواب داد پس تردید نکن و بیا برای ثبت نام خادم کانال◀️ @r_asooll پس منتظرم که به گروه فرهنگی جهادی شهید رسول خلیلی بیایی و کارمون رو گسترش بدیم ما وابسته به جایی نیستیم و داریم آتش به اختیار کار میکنیم پس توام بیا جزو ما شو و حرف رهبر زمین نمونه... 🆔 @ra_sooll