eitaa logo
حکمت و حکایت
450 دنبال‌کننده
306 عکس
861 ویدیو
17 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
📖 شخصی آمد خدمت امام باقر علیه السلام عرض کرد: امید بخش ترین آیه قرآن چیه؟ حضرت فرمودند به نظر خودت کدوم آیه است؟ گفت: قُل یا عِبادیَ الَّذینَ اَسرَفوا عَلَی اَنْفُسِهِم لا تَنقَطوا مِنْ رحْمَةِ الله ، آی بنده هایی که گناه کردید ، از رحمت خدا مأیوس نشوید. آقا فرمودند: نه این ممکنه خیلی به انسان امید بدهد، اما امیدبخش ترین نیست، امید بخش ترین آیه این آیه است: وَلَسَوفَ یُعطیکَ رَبُکَ فَتَرضی، یعنی پیغمبر اینقدر روز قیامت شفاعت از تو قبول می کنیم تا راضی بشوی. بعد امام باقر علیه السلام سه مرتبه فرمود: امید ما به شفاعته ، امید ما به شفاعته، امید ما به شفاعته. واقعا همینطور است، ما چه نماز و چه روزه ای داریم، یه بازنگری توی اعمال خودمان کنیم تازه با هزاران تیر که بهش می زنیم و با هزاران حبطی که اتفاق می افتد ما چقدر می توانیم این اعمال را حفظ کنیم. به نقل از حجت السلام دکتر رفیعی
امام حسین ع و مرد فقیر - انصاریان.mp3
1.22M
🎤 امام حسین ع و مرد فقیر - انصاریان
لباس امام در کربلا - انصاریان.mp3
516.1K
🎤 لباس امام در کربلا - انصاریان
امام حسین ع و مهمانی فقرا - انصاریان.mp3
1.11M
🎤 امام حسین ع و مهمانی فقرا - انصاریان
امام حسین ع و موعظه عمر سعد - انصاریان.mp3
1.4M
🎤امام حسین ع و موعظه عمر سعد - انصاریان
عابس بن ابي شبيب شاكري ابومخنف از ربيع بن تميم همداني نقل مي كند كه گفت: «هنگامي كه را ديدم كه به ميدان مي آيد او را شناختم پس گفتم: اي مردم! اين شير شيران است، اين پسر ابن شبيب است، مبادا تنها به جنگ او برويد. در اين حال عابس ندا مي داد كه آيا مردي هست كه به جنگ من در آيد؟ ولي كسي جرأت مصاف با او را ننمود. عمر بن سعد چون چنين ديد: فرياد زد كه: واي بر شما سنگ بارانش كنيد. پس از هر طرف سنگ به سوي او سرازير گشت. عابس چون اينگونه ديد، كلاه خود و زره خويش از تن درآورد و سپس حمله كرد و به خدا قسم او را ديدم كه بيش از دويست نفر را به عقب مي راند و چون كار بر سپاه ابن سعد تنگ آمد او را محاصره نمودند و از هر سوي به وي تاختند و او را به شهادت رساندند و سرش را بريدند.و ديدم چند تن از افراد نامدار سپاه بر آن درگيري داشتند و هر يك مدعي بود كه من سر او را بريده ام و چون نزد عمر سعد آمدند. ابن سعد به آنان گفت: نزاع نكنيد كه اين مرد را نكشته است، همه شما در خون او شريكيد و با اين سخن به كشمكش آنان پايان داد. 📚مقتل الحسين (ع)، ابومخنف «وقعة الطف» ص ٢٨۵ ـ ٢٨٢
◾️*وقایع روز هفتم محرم الحرام سال ۶۱* 🏴🏴 *روز هفتم محرم، عمربن سعد، عمر بن حجاج را با ۵۰۰ سوار در کنار شریعه فرات مستقر کرد و مانع دسترسی امام حسین (ع) و یارانش به آب شد*. این رفتار غیرانسانی سه روز قبل از شهادت امام حسین (ع) صورت گرفت روز هفتم محرم آب به روی سپاه امام حسین (ع) بسته شد و آرام آرام زمان هرچه بیشتر به نمایانگر شدن جلوه‌های ایثارگری در صحرای کربلا نزدیک می‌شد. امام باقر (ع) فرمودند: «امام حسین (ع) از کربلا نامه‌ای برای محمد بن حنفیه فرستاد که متن آن چنین بود: «بسم الله الرحمن الرحیم من الحسین بن علی الی محمدبن علی و من قبله من بنی‌هاشم، اما بعد فکان الدنیا لم تکن و کان الاخرة لم تزل، والسلام؛ نامه‏‌ای است از حسین بن علی به محمد بن علی و دیگر بنی‌هاشم. اما بعد، مثل این‌که دنیا اصلا وجود نداشته و آخرت همیشگی و دائم بوده و هست». در شب هفتم امام حسین (ع) با عمر سعد ملاقات و گفتگو کردند. ◼️خولی بن یزید اصبحی، چون عداوت شدیدی با امام حسین (ع) داشت ماجرا را به عبیدالله بن زیاد گزارش داد و آن ملعون نامه‌ای برای عمر سعد نوشت و او را از این ملاقات‌ها بر حذر داشت و دستور منع آب را صادر کرد. ◼️در این روز عبیدالله بن زیاد نامه‏‌ای به نزد عمر بن سعد فرستاد و به او دستور داد تا با سپاهیان خود بین امام حسین و اصحابش و آب فرات فاصله ایجاد کرده و اجازه نوشیدن حتی قطره‏ای آب را به امام ندهد، همان‌گونه که از دادن آب به عثمان بن عفان خودداری شد. هنگامی که کاملا آب به روی امام حسین (ع) و یارانشان بسته شد مردی به نام عبدالله بن حصین ازدی که از قبیله بجیله بود فریاد برداشت که:‌ای حسین! این آب را دیگر بسان رنگ آسمانی نخواهی دید، به خدا سوگند که قطره‏‌ای از آن را نخواهی آشامید تا از عطش جان دهی. ◼️ امام حسین (ع) فرمودند: خدایا او را از تشنگی بکش و هرگز او را مشمول رحمت خود قرار مده. ◼️حمید بن مسلم می‌گوید: به خدا سوگند که پس از این گفتگو به دیدار او رفتم در حالی که بیمار بود، قسم به آن خدایی که جز او پروردگاری نیست، دیدم که عبدالله بن حصین آن‌قدر آب می‏ آشامید تا شکمش بالا می‏ آمد و آن را بالا می‏ آورد، و باز فریاد می‏ زد: العطش! باز آب می‏ خورد تا شکمش آماس می‏ کرد، ولی سیراب نمی‌شد، و چنین بود تا جان داد. ◼️ از قدیم الایام روز هفتم را متعلق به حضرت علی اصغر (ع)، کوچکترین سرباز سپاه امام حسین (ع)، می‌دانند، که یکی ازمصائب ناگوار و سوزناک واقعه کربلا شهادت حضرت علی اصغر (ع) است و در این روز مرثیه خوانی می‌شود
امام حسین ع و محبت به دشمن - انصاریان.mp3
834K
🎤 امام حسین ع و محبت به دشمن - انصاریان
امام حسین ع و نامه به بزرگان کوفه - انصاریان.mp3
1.55M
🎤 امام حسین ع و نامه به بزرگان کوفه - انصاریان
نامه مردم کوفه به امام حسین ع - آیت الله دستغیب.mp3
2.1M
🎤 نامه مردم کوفه به امام حسین ع - آیت الله دستغیب
تولد حضرت عباس ع - انصاریان.mp3
510.4K
🎤 تولد حضرت عباس ع - انصاریان
هدایت شده از ولايت
👁 درخت چناری است در زرآباد قزوین که هر ساله فقط از سحر تا ظهر روز خون گریه میکند 🏴
هدایت شده از جهاد
🖌خواهر شهید ابراهیم هادی تعریف میکرد که: یک روز موتور شوهر خواهرم را از جلوی منزل مان دزدیدند، عده ای دنبال دزد دویدند و موتور را زدند زمین. ابراهیم رسید و دزد زخمی شده را بلند کرد، نگاهی به چهره وحشت زده اش انداخت و به بقیه گفت: اشتباه شده! بروید. ابراهیم دزد را برد درمانگاه و خودش پیگیر درمان زخمش شد. آن بنده خدا از رفتار ابراهیم خجالت زده شد. ابراهیم از زندگی اش سوال کرد، کمکش کرد و برایش کار درست کرد. ️طرف نمازخوان شد، به جبهه رفت و بعد از ابراهیم در جبهه شهید شد... اگر مثل ابراهیم هادی هنر جذب نداریم، دیگران را هم دزد تر نکنیم.
هدایت شده از معارف
✅سستی انسان در نماز ✍️پیامبر اکرم (ص) فرمودند: کسی که در نماز سستی کند، در قبر به غصه شدید و تاریکی، تنگی قبر و عذاب قبر تا قیامت و محرومیّت از بشارت ملائکه رحمت مبتلا می‌شود، حشر او در محشر بصورت الاغ خواهد بود نامه عملش را به دست چپ می‌دهند و حسابش طولانی می‌شود. ☘️پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) ضمن حدیثی در باب احوالات برزخی مردم فرمودند: « پس از آن بر جمعیتی گذشتم که سر و صورت هایشان را با سنگ شکسته و له می‌کردند. 💥از جبرائیل پرسیدم: آنها کیستند؟ گفت: جمعی از امت تو هستند که نماز عشاء را نخوانده، از روی غفلت و اهمیّت ندادن به نماز آن را ترک کرده اند. 📚 نصایح، ص 108، ح 52. 📚 لئالی، ج 5، ص 88.
هدایت شده از 
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 اشک‌های بازیگر نقش حرمله برای حضرت علی اصغر(ع). 🏴 آجرک الله یا صاحب‌الزمان(عج)...
جُوَیْن بْن مالک بْن قَیْس جوین؛ از شهدای که ابتدا همراه لشگر عمر بن سعد برای با امام حسین(ع) از کوفه به کربلا آمد، ولی وقتی مشاهده کرد که پیشنهاد امام حسین از سوی ابن زیاد پذیرفته نشد و کار به جنگ کشید، همراه عده‌ای از افراد قبیله خود شبانه به پیوست. تعداد آنان را هفت نفر گفته‌اند. 📚سماوی، ابصارالعین، ص۱۹۴. ✅نجات یافته در آخرین دقایق شب جوین از شیعیان امام علی (ع) بود و در قبیله ی بنی تمیم در کوفه، مردم را به پذیرفتن امامت امام علی (ع) دعوت می کرد. بسیار شجاع و جنگجو بود و جنگاوری اش شهرت داشت. در جریان نهضت حسینی، جوین همراه با لشکر عمر سعد از کوفه خارج و وارد کربلا شد و با چند نفر از قبیله ی بنی تمیم، شبانه و مخفیانه به خیمه گاه امام حسین (ع) رفت و به سپاهش پیوست. برخی تاریخ نگاران می نویسند جوین با چند نفر از قبیله بنی تمیم به قصد جنگ با امام حسین (ع) از کوفه به سپاه عمر سعد پیوست ولی همین که دید عبیدالله ابن زیاد، والی کوفه، پیشنهاد امام حسین (ع) را رد کرد و درخواست امام را مبنی بر اینکه اجازه دهند از همان راه که آمده اند، برگردند، نپذیرفت و فهمید که یزید تصمیم به ریختن خون امام دارد، با یاران قبیله ی خود از لشگر عمربن سعد جدا شد و شبانه به سپاه امام پیوست. جوین در اولین حمله همه جانبه ی لشگر عمر سعد در صبح عاشورا پس از جنگی دلاورانه به شهادت رسید. ✅نام وی در زیارت ناحیه آمده است: اَلسَّلَامُ عَلَی جُوَینِ بْنِ مَالِک الضُّبَعِی
چای روضه.mp3
2.29M
♨️چای روضه 🎤حجت الاسلام
هدایت شده از ولايت
💢تاسوعا چه روزی بود؟ ✅امام صادق ( علیه السلام ): تاسوعا روزی است که در آن روز، امام حسین و اصحابش را محاصره کردند و ابن‌مرجانه و عمربن‌سعد به جهت زیادی لشکر خود شادمانی می‌کردند و در این روز حسین را تنها و غریب یافتند و دانستند که دیگر یاوری به سراغ او نخواهد آمد و اهل عراق او را یاری نخواهند کرد. 📚سفینه البحار - جلد ۲ - صفحه ۱۲۳
هدایت شده از ولايت
✍️بعد از واقعه عاشورا حدودا 3 مرتبه 3 گروه به ندای امام حسین علیه السلام(بخوان اَيْنَ عمار) لبیک گفتند : 🔹- گروه اول توابین بودند همانهایی که روز عاشورا و قبل از آن سکوت کردند همگی قیام کردند تقریبا همه کشته شدند 5000 نفر *« ولی »* . 🔹 - گروه دوم مردم مدینه بودند بعد از عاشورا قیام کردند همگی کشته شدند حدود 10000 نفر یزید گفت لشکری که به مدینه حمله کند 3 روز جان و مال و ناموس مردم مدینه برایش حلال است آورده اند اهل بیت امام سجاد(ع) را در این زمان از مدینه خارج کردند،در یک صحرا، تا در مدینه شاهدجنگ نباشند. ولشکریان جنایتکاریزیدازهیچ جنایت وخیانتی کوتاهی نکردند و 10000 نفرهم شهید شدند. *« اما »* . 🔹 - گروه سوم مختار بود که بعد از جنگهای فراوان و کشته شدن حدود 15000 نفر شکست خورد و حدود 7000 نفر هم از اسرا گردن زده شدند . مجموعا حدود 20000 نفر کشته شد *«اما »* . مردمی که در مدینه هنگام خروج امام حسین علیه السلام همراهیش نکردند و مردمی که هنگام ورود امام حسین علیه السلام به کوفه کمکش نکردند ، همه بعد ها به کمک امام رفتند *«ولی »* . 💥امام سجاد هم استقبال خاصی از این حرکتها نمی کردند *«چون »* . 👈حدود 35000 نفر کشته شدند *«اما »* . ✍️خیلی فرق هست بین آن 72 نفری که به موقع به یاری امامشان رفتند با این 35000 نفری که بعد از شهیدشدن امام حسین(ع)قیام کردند . 👈ما باید مراقب باشیم از امام خودمان عقب نیفتیم . ✍️الْمُتَقَدِّمُ لَهُمْ مارِقٌ، وَالْمُتَاَخِّرُ عَنْهُمْ زاهِقٌ وَاللّازِمُ لَهُمْ لاحِقٌ، 👈هر که بر ایشان تقدم جوید از دین بیرون رفته و کسى که از ایشان عقب ماند به نابودى گراید. 🍃والسلام علي من اتبع الهدي.
هدایت شده از ولايت
🔻 معنایی متفاوت از : عاشورا و تاسوعا 🏴 ☑️ چرا روز شهادت امام حسین (ع) و یارانش را عاشورا گفته اند؟ بیشتر اهل لغت این تصور را دارند که چون عشر و عاشر از یک ریشه اند و واقعه کربلا هم در دهم ماه محرم اتفاق افتاده پس عاشورا یعنی دهم محرم. همین طور تاسوعا. اما نظر ديگری هم هست ‏اما این معنا به دلایلی اشتباه است: ۱- آیا واژه عاشورا برای دهم ماه‌های دیگر نیز بکار می‌رود؟ یا این مفهوم مختص دهم ماه محرم است؟ ۲- آیا اگر امام حسین مثلا در یازدهم محرم شهید می شد آنگاه تاسوعا با عاشورا عوض می شد و عاشورا واژه دیگری داشت؟ ‏۳- آیا قبل از این واقعه به دهم محرم عاشورا و نهم محرم تاسوعا گفته می شده است؟ در هیچ منبعی حداقل در مورد تاسوعا چنین چیزی وجود ندارد. ۴- در ریاضی اعداد قاعده خود را دارند و هر قاعده ای که بر شمارش اعداد حکم کند بر سلسله اعداد هم حاکم خواهد بود. اعداد بر خلاف کلمات ‏استثناپذیر نیستند. مثلا در کلام عرب اعداد این گونه شمارش می شوند: اول –ثانی- ثالث- رابع .... و یا اولا –ثانیا- ثالثا- رابعا و... چنانچه تاسوعا و عاشورا در زمره اعداد باشند باید قاعده پذیر باشند. یعنی باید بتوان بقیه اعداد را هم به همان سیاق تلفظ نمود مثل ثامونا – سابوعا ‏اما می بینیم که بقیه اعداد از این قاعده پیروی نمی کنند. لذا نمی توانیم دلیلی داشته باشیم که تاسوعا و عاشورا عدد هستند تا از قاعده شمارش پیروی کنند. و این دو روز هیچ ربطی به اعداد ندارد بلکه معنای دیگری دارند. 🔹 ‏عِشر (به کسر عین) و عِشرت, به معنای معاشرت و مصاحبت است. مُعاشر (به ضم میم) یعنی مصاحب و عاشر اسم فاعل عشر است که خودش ثلاثی مجرد اسم مصدر عشرت می باشد . خداوند متعال می فرماید: وَ عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ (نسا ۱۹) - با زنان آن گونه که شایسته آنان است معاشرت کنید. ‏عشیر یعنی همدم و رفیق وَ لَبِئْسَ الْعَشِیرُ (حج۱۳) - چه بد دوستی انتخاب کرده اند و چه بد معاشر و رفیقی است. العاشور از ریشه عِشر به کسی گفته می شود که معاشرت خصلت او باشد. العاشوراء جایی که میل به معاشرت و رفاقت و مصاحبت نمایان می شود و افراد میل معاشرت خود را به کسی که ‏مورد نظر است عرضه می‌کنند. ✅ و عاشوراء مبالغه است از میل به معاشرت. یعنی روزی که میل معاشرت و رفاقت با امام به شدت بالا می رود. با خارج شدن عاشورا از سلسله اعداد،عدد بودن تاسوعا نیز مورد تردید قرار می گیرد و معنی نهم را از دست می دهد. 🔹 اتسع (به فتح الف) یعنی گروهها ۹ نفره شدند. ‏اما اِتسع (به کسر الف) یعنی وسعت پیدا کرد- گشاد شد- فراخ گردید. اِتساع یعنی گسترده شدن – گشاد شدن – بالا رفتن ظرفیت. اتساع شرائین ؛ یعنی رگ ها گشاد شدند و ظرفیت شان برای عبور خون زیاد باشد. التاسوع چیزی که فراخی و گستردگی و ظرفیتش زیاد باشد. ‏و بالاخره التاسوعا یعنی جایی که بتوان ظرفیت را بالا برد و فراخی ایجاد کرد. ✅ و تاسوعا این معنی را پیدا می کند: روزی که ظرفیت بالا می رود و در سینه ها فراخی ایجاد می شود و به جای تنگی, وسعت می یابد. 🔸‏این ۲ نام از ابداعات امام سجاد است و اگر در بعضی از روایات پیامبراکرم از کلمه عاشورا، بجز واقعه کربلا روایاتی گفته شده است، اکثرا جعلیات بنی امیه برای کم کردن اثرات عاشورای امام حسین است. اما در مورد تاسوعا تقریبا نداریم که قبل از امام سجاد لغت تاسوعا بکار برده شده باشد. ×نفیسه سادات موسوی
هدایت شده از نی نوا
48.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 مصیبت شهادت حضرت سلام الله علیه 🎤 آیة الله Gap.im/nava66 - eitaa.com/nava66
‍ ✅احضار روح عمرسعد و معاویه توسط برادر علامه طباطبایی حاج سیدمحمد الهی فرزند آیت الله سیدمحمدحسن الهی طباطبائی، برادر حضرت علامه می‌گوید: «یک روحانی بنام ادیب العلما در تبریز بود که به بنده نیز مأنوس بود و درعلوم غریبه نیز سر رشته داشت که اخیراً فوت نموده است. یک روز آمده بود به خانه‌مان و من نیز آن موقع در کبریت سازی مشغول بکار بودم عصر که به خانه برگشتم والده‌ام فرمودند که والد بزرگوارم (آیت الله سیدمحمدحسن الهی طباطبایی) حال خوشی ندارد خانه‌مان آن موقع در دانشسرا قرار داشت طبقه دوم پیش پدرم رفتم و جویای حالشان شدم فرمودند: چیزی نشده فقط حالم کمی منقلب شده بود که درست شد. بالاخره چیزی نگفتند و من هم نفهمیدم. چند روز بعد که جناب ادیب العلما را دیدم ایشان از من در مورد اتفاقات آن روز پرسیدند گفتم بنده که بی خبرم. ادیب العلما برگشت گفت آن روز که آمده بودم خانه‌تان، پدرت در حالی که نشسته بود به این فکر می‌کرده که روح عمربن سعد را احضار نمایند ببینند که این ظالم چگونه تیپ و قیافه‌ای داشته و این غلط بزرگ غیرقابل بخشش را در مورد امام حسین (ع) و اهل بیت اش در صحرای کربلا مرتکب شده است. ادیب العلما می‌گوید در یک لحظه خانه‌ای که در آن نشسته بودم به یک ظلمتکده تبدیل شدو همه جای خانه را تاریکی فرا گرفت من از ترس پا به فرار گذاشتم یک آن فهمیدم که در پل منجم هستم بعداً برگشتم و در مورد ماوقع سؤال پرسیدم آقا فرمودند که روح عمرسعد ترسید و پا به فرار گذاشت. مادر بنده نیز به خیال اینکه فرار ادیب العلما از خانه به واسطه حال ناخوش پدرم بوده لذا با یکی از پزشکان تبریز به نام دکتر نقشینه برای مداوای پدرم تماس گرفته بود و دکتر پس از معاینه پدرم، حال پدرم خوب شده بود و بدین صورت همه چیز در خانه بهم خورده بود. در یکی از روزها یکی از این افرادی که پدرم می‌خواست در حضور وی یکی از ارواح را احضار نماید حاج میرستارآقا میر محمدی نامی بود. وی تعریف می‌کرد که یک روز با پدرم تصمیم گرفتند روح معاویه را احضار نمایند که در حین این جریان یکی از دوستان از درب خانه می‌خواست وارد شود خطاب به ما گفت که در اینجا چه خبر است این بوی بد مشمئز کننده از کجا می‌آید چگونه در این فضای آلوده نشسته‌اید؟ در این حالت رفت و فوراً یکی از پنجره‌ها را باز نمود. در حالیکه در اتاق چیز خاصی نبود فقط بوی روح کثیف معاویه بود که بواسطه احضارش همه جا را دربرگرفته بود. بله احضار ارواح یکی از کارهایی بود که پدرم می‌توانست آن را انجام دهد. در برابر احضار ارواح انسانهای ملعون، پدرم روح انسانهای بزرگ را نیز احضار می‌نمود مثلاً بارها خود شاهد بودم که چگونه روح مرحوم سیدعلی آقاقاضی را فرا می خواندو از ایشان پاسخ برخی از سوالاتش را می‌گرفت و با حاج سیدمحمد الهی طباطبائی فرزند حضرت آیت الله سیدمحمدحسن الهی طباطبائیاحضار ایشان، عطر و بوی خوشی در داخل اتاق می‌پیچید. یکبار یک ضایعه‌ای پوستی روی پای پدرم ظاهر شده بود به هر دکتر مراجعه نمود نتوانست برای آن چاره‌ای بیابد یکبار اراده نمود تا روح شیخ ابوعلی سینا را بخواند و از او بخواهد تا پایش را در میان جمع مداوا نماید ابوی می‌گفت بنده سؤالات علمی زیادی از ارواح علما و دانشمندان بزرگی همچون بوعلی سینا، سقراط، افلاطون، ارسطو و... کرده‌ام سوالاتی که اصلاً در حد و اندازه آنها هم نبود ولی آنها به درستی به این سؤالات پاسخ داده و پدرم همه این سؤال و جواب‌ها را در یک دفترچه‌ای یادداشت نموده و ثبت کرده است و دانشگاه علامه طباطبایی هم اکنون بر روی سرگذشت پدرم حضرت آیت الله سیدمحمدحسن الهی طباطبائی برنامه ریزی جامعی انجام داده قرار بر این شده است تا بصورت کتابی چاپ و منتشر گردد
📚قصه فداکاری اسب سیدالشهدا(ع) چون حضرت به زمين افتاد، اسب آن جناب ازمولاي خود حمايت مي كرد ، بر سواران مي پريد و آنها را اززين به زمين مي كشيد ، و با لگد مي ماليد و مي كشت تا آنكه چهل نفر راكشت ، آنگاه خود را به خون امام حسين (ع) آغشته نمود، بلند شيهه مي كشيد و دستها به زمين مي كوفت، وبه طرف خيمه ها مي رفت.(1) درروايت امام صادق (ع) چنين آمده است ... ( واسب امام حسين (ع) يال و كاكل خود را بخون او آغشته كرد ، وشيهه كنان به سوي خيمه هامي –دويد. چون دختران پيغمبر صداي شيهه اسب را شنيدند ازخيمه ها بيرون دويدند ، واسب را بي صاحب ديدند ، دانستند كه حسين (ع) كشته شده، امّ كلثوم دست برسرنهاد و ندبه مي كرد و مي گفت: وا مُحَمَّداهُ، اين حسين است كه دربيابان افتاده و عمّامه و ردايش به غارت رفته...(2) علامه مجلسي رحمة الله نقل مي كند: اسب حسين (ع) ازدست لشكر گريخت ( چون عمرسعد ملعون گفته بود او رابگيريد و نزد من بياوريد ) و كاكل بخون حضرت آغشته كرد و به سوي خيمه زنان دويد وشيهه مي كشيد ، ونزد خيمه ها سربه زمين نهاد تا جان داد . 📚1- مناقب ابن شهرآشوب : 4/58 ، بحار الانوار : 45/ 56 2- امالي صدوق / 163 م 30