❣نه مال دارم و نه جمال، نه حسب دارم و نه نسب، چه كسى به من زن مىدهد؟
💕 جويبر و ذلفا
🔸 چقدر خوب بود زن مىگرفتى و خانواده تشكيل مىدادى و به اين زندگى انفرادى خاتمه مىدادى، تا هم حاجت تو به زن برآورده شود و هم آن زن در كار دنيا و آخرت كمك تو باشد.
🔹 يا رسول الله! نه مال دارم و نه جمال، نه حسب دارم و نه نسب، چه كسى به من زن مىدهد؟ و كدام زن رغبت مىكند كه همسر مردى فقير و كوتاه قد و سياهپوست و بدشكل مانند من بشود؟!
🔸اى جويبر! خداوند به وسيله اسلام ارزش افراد و اشخاص را عوض كرد.
بسيارى از اشخاص در دوره جاهليت محترم بودند و اسلام آنها را پايين آورد.
بسيارى از اشخاص در جاهليت خوار و بیمقدار بودند و اسلام قدر و منزلت آنها را بالا برد. خداوند به وسيله اسلام نخوتهاى جاهليت و افتخار به نسب و فاميل را منسوخ كرد. اكنون همه مردم از سفيد و سياه، قرشى و غير قرشى، عربى و عجمى در يك درجهاند، هيچ كس بر ديگرى برترى ندارد مگر به وسيله تقوا و طاعت. من در ميان مسلمانان فقط كسى را از تو بالاتر مىدانم كه تقوا و عملش از تو بهتر باشد.اكنون به آنچه دستور مىدهم عمل كن.
💠 اينها كلماتى بود كه در يكى از روزها كه رسول اكرم به ملاقات «اصحاب صفه» آمده بود، ميان او و جويبر رد و بدل شد.
💠 جويبر از اهل يمامه بود. در همان جا بود كه شهرت و آوازه اسلام و ظهور پيغمبر خاتم را شنيد. او هرچند تنگدست و سياه و كوتاه قد بود، اما باهوش و حق طلب و بااراده بود. بعد از شنيدن آوازه اسلام، يكسره به مدينه آمد تا از نزديك جريان را ببيند.
💠 طولى نكشيد كه اسلام آورد و در سلك مسلمانان درآمد، اما چون نه پولى داشت و نه منزلى و نه آشنايى، موقتا به دستور رسول اكرم در مسجد به سر مىبرد.
💠 تدريجا در ميان افراد ديگرى كه مسلمان مىشدند و در مدينه مىماندند، افرادى ديگر هم يافت شدند كه آنها نيز مانند جويبر فقير و تنگدست بودند و به دستور پيغمبر در مسجد به سر مىبردند. تا آنكه به پيغمبر وحى شد مسجد جاى سكونت نيست، اينها بايد در خارج مسجد منزل كنند. رسول خدا نقطهاى در خارج از مسجد در نظر گرفت و سايبانى در آنجا ساخت و آن عده را به زير آن سايبان منتقل كرد.آنجا را صُفه» مىناميدند و ساكنين آنجا كه هم فقير بودن و هم غريب، «اصحاب صفه» خوانده مىشدند. رسول خدا و اصحاب به احوال و زندگى آنها رسيدگى مىكردند.
💠 يك روز رسول خدا به سراغ اين دسته آمده بود. در آن ميان چشمش به جويبر افتاد، به فكر رفت كه جويبر را از اين وضع خارج كند و به زندگى او سر و سامانى بدهد. اما چيزى كه هرگز به خاطر جويبر نمى گذشت- با اطلاعى كه از وضع خودش داشت- اين بود كه روزى صاحب زن و خانه و سر و سامان بشود.
🔸اين بود كه تا رسول خدا به او پيشنهاد ازدواج كرد، با تعجب جواب داد:
💠 ادامه دارد ...
#جوبیر_و_زلفا
#داستان_راستان
📚بینش مطهر استان مرکزی
🆔 @hekmatemotahar1