eitaa logo
حکمتانه. #سخنان_گهر_بار / #حکمت_زندگي
2هزار دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
3.6هزار ویدیو
69 فایل
✨🌸🌿🌟 به نام الله که حکمت را در اختیار ما قرار داد . ☀️✨🌟🌿🌸🌿 🌿 @hekmatkhoban 🌸
مشاهده در ایتا
دانلود
(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌) 🏴 کار امام حسین علیه‌السلام در کربلا، با کار جدّ مطهّرش حضرت محمّدبن‌عبداللّه صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم در بعثت، قابل تشبیه و مقایسه است؛ قضیّه این است. همان‌طور که پیغمبر در آنجا یک‌تنه با یک دنیا مواجه شد، امام حسین هم در ماجرای کربلا یک‌تنه با یک دنیا مواجه بود؛ آن بزرگوار هم نترسید، ایستاد و جلو آمد؛ امام حسین هم نترسید، ایستاد و جلو آمد. حرکت نبوی و حرکت حسینی مثل دایره‌ی متّحدالمرکز هستند؛ به یک جهت متوجّهند. لذا اینجا "حُسَینٌ مِنّی وَ اَنَا مِن حُسَین"(الارشاد، ج ۲، ص ۱۲۷) معنا پیدا می‌کند. این عظمت کار امام حسین است. ۱۳۷۵/۹/۲۴
(علیه‌السلام) 🏴 امام حسن، احیاءکننده نهضت اسلام روایتی از امام خامنه‌ای درباره دوران مبارزات امام حسن مجتبی علیه‌السلام - بخش اول 🔹‌ دوران امام مجتبی(علیه‌الصّلاةوالسّلام) و حادثه‌ی صلح آن بزرگوار با معاویه، یا آن چیزی که به نام صلح نامیده شد، حادثه‌ی سرنوشت‌ساز و بی‌نظیری در کل روند انقلاب اسلامىِ صدر اول بود. دیگر ما نظیر این حادثه را نداشتیم. توضیح کوتاهی راجع به این جمله عرض کنم و بعد وارد اصل مطلب بشوم. انقلاب اسلام، یعنی تفکر اسلام و امانتی که خدای متعال به نام اسلام برای مردم فرستاد، در دوره‌ی اول، یک نهضت و یک حرکت بود و در قالب یک مبارزه و یک نهضت عظیم انقلابی، خودش را نشان داد و آن در هنگامی بود که رسول خدا(صلّی‌اللَّه‌علیه‌واله‌وسلّم)، این فکر را در مکه اعلام کردند و دشمنان تفکر توحید و اسلام، در مقابل آن صف‌آرایی نمودند؛ برای این‌که نگذارند این فکر پیش برود. پیامبر، با نیرو گرفتن از عناصر مؤمن، این نهضت را سازماندهی کرد و یک مبارزه‌ی بسیار هوشمندانه و قوی و پیشرو را در مکه به وجود آورد. این نهضت و مبارزه، سیزده سال طول کشید. این، دوره‌ی اول بود. 🔹 بعد از سیزده سال، با تعلیمات پیامبر، با شعارهایی که داد، با سازماندهی‌ای که کرد، با فداکاری‌ای که شد، با مجموع عواملی که وجود داشت، این تفکر، یک حکومت و یک نظام شد و به یک نظام سیاسی و نظام زندگی یک امت تبدیل گردید و آن هنگامی بود که رسول خدا(صلی‌الله علیه‌و‌آله‌و‌سلم) به مدینه تشریف آوردند و آن‌جا را پایگاه خودشان قرار دادند و حکومت اسلامی را در آن‌جا گستراندند و اسلام از شکل یک نهضت، به شکل یک حکومت تبدیل شد. این، دوره‌ی دوم بود. 🔹 این روند، در ده سالی که نبىّ‌اکرم(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) حیات داشتند و بعد از ایشان، در دوران خلفای چهارگانه و سپس تا زمان امام مجتبی(علیه‌الصّلاةوالسّلام) و خلافت آن بزرگوار - که تقریباً شش ماه طول کشید - ادامه پیدا کرد و اسلام به شکل حکومت، ظاهر شد. همه چیز، شکل یک نظام اجتماعی را هم داشت؛ یعنی حکومت و ارتش و کار سیاسی و کار فرهنگی و کار قضایی و تنظیم روابط اقتصادی مردم را هم داشت و قابل بود که گسترش پیدا کند و اگر به همان شکل پیش می‌رفت، تمام روی زمین را هم می‌گرفت؛ یعنی اسلام نشان داد که این قابلیت را هم دارد. 🔹 در دوران امام حسن(علیه‌السلام)، جریان مخالفی آن‌چنان رشد کرد که توانست به صورت یک مانع ظاهر بشود. البته این جریان مخالف، در زمان امام مجتبی(علیه‌السلام) به وجود نیامده بود؛ سال‌ها قبل به وجود آمده بود. اگر کسی بخواهد قدری دور از ملاحظات اعتقادی و صرفاً متکی به شواهد تاریخی حرف بزند، شاید بتواند ادعا کند که این جریان، حتّی در دوران اسلام به وجود نیامده بود؛ بلکه ادامه‌ای بود از آنچه که در دوران نهضت پیامبر - یعنی دوران مکه - وجود داشت. 🔹 بعد از آن‌که خلافت در زمان عثمان - که از بنی‌امیه بود - به دست این قوم رسید، ابوسفیان - که در آن‌وقت، نابینا هم شده بود - با دوستانش دور هم نشسته بودند. پرسید: چه کسانی در جلسه هستند؟ پاسخ شنید که فلانی و فلانی و فلانی. وقتی که خاطر جمع شد همه خودی هستند و آدم بیگانه‌ای در جلسه نیست، به آنها خطاب کرد و گفت: «تلقّفنّها تلقّف الکرة». یعنی مثل توپ، حکومت را به هم پاس بدهید و نگذارید از دست شما خارج بشود! این قضیه را تواریخ سنی و شیعه نقل کرده‌اند. اینها مسایل اعتقادی نیست و ما اصلاً از دیدگاه اعتقادی بحث نمی‌کنیم؛ یعنی من خوش ندارم که مسائل را از آن دیدگاه بررسی کنم؛ بلکه فقط جنبه‌ی تاریخی آن را مطرح می‌کنم. البته ابوسفیان در آن‌وقت، مسلمان بود و اسلام آورده بود؛ منتها اسلامِ بعد از فتح یا مشرف به فتح. اسلامِ دوران غربت و ضعف نبود، اسلامِ بعد از قدرتِ اسلام بود. این جریان، در زمان امام حسن مجتبی(علیه‌الصّلاةوالسّلام) به اوج قدرت خودش رسید و همان جریانی بود که به شکل معاویةبن‌ابی‌سفیان، در مقابل امام حسن مجتبی(علیه‌السلام) ظاهر شد. این جریان، معارضه را شروع کرد؛ راه را بر حکومت اسلامی - یعنی اسلام به شکل حکومت - برید و قطع کرد و مشکلاتی فراهم نمود؛ تا آن‌جایی که عملاً مانع از پیشروی آن جریان حکومت اسلامی شد.
(علیه‌السلام) 🏴 امام حسن، احیاءکننده نهضت اسلام روایتی از امام خامنه‌ای درباره دوران مبارزات امام حسن مجتبی(علیه‌السلام)- بخش دوم در باب صلح امام حسن(علیه‌السّلام)، این مسأله را بارها گفته‌ایم و در کتاب‌ها نوشته‌اند که هر کس - حتّی خود امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) - هم اگر به جای امام حسن مجتبی(علیه‌السلام) بود و در آن شرایط قرار می‌گرفت، ممکن نبود کاری بکند، غیر از آن کاری که امام حسن کرد. هیچ‌کس نمی‌تواند بگوید که امام حسن، فلان گوشه‌ی کارش سؤال‌برانگیز است. نه، کار آن بزرگوار، صددرصد بر استدلال منطقىِ غیر قابل تخلف منطبق بود. 🔹‌ در بین آل رسول خدا(صلّی‌اللَّه‌علیه‌واله‌وسلّم)، پُرشورتر از همه کیست؟ شهادت‌آمیزترین زندگی را چه کسی داشته است؟ غیرتمندترین آنها برای حفظ دین در مقابل دشمن، برای حفظ دین چه کسی بوده است؟ حسین‌بن علی(علیه‌السّلام) بوده است. آن حضرت در این صلح، با امام حسن(علیه‌السلام) شریک بودند. صلح را تنها امام حسن نکرد؛ امام حسن و امام حسین این کار را کردند؛ منتها امام حسن(علیه‌السلام) جلو بود و امام حسین(علیه‌السلام) پشت سر او بود. 🔹 امام حسین(علیه‌السّلام)، جزو مدافعان ایده‌ی صلح امام حسن(ع) بود. وقتی که در یک مجلس خصوصی، یکی از یاران نزدیک - از این پُرشورها و پُرحماسه‌ها - به امام مجتبی(علیه‌الصّلاةوالسّلام) اعتراضی کرد، امام حسین با او برخورد کردند: «فغمز الحسین فی وجه حجر». هیچ‌کس نمی‌تواند بگوید که اگر امام حسین به جای امام حسن بود، این صلح انجام نمی‌گرفت. نخیر، امام حسین با امام حسن بود و این صلح انجام گرفت و اگر امام حسن(علیه‌السّلام) هم نبود و امام حسین(علیه‌السّلام) تنها بود، در آن شرایط، باز هم همین کار انجام می‌گرفت و صلح می‌شد. 🔹 صلح، عوامل خودش را داشت و هیچ تخلف و گزیری از آن نبود. آن روز، شهادت ممکن نبود. مرحوم «شیخ راضی آل یاسین»(رضوان‌اللَّه‌تعالی‌علیه)، در این کتاب «صلح الحسن» - که من بیست سال پیش، آن را ترجمه کردم و چاپ شده است - ثابت می‌کند که اصلاً جا برای شهادت نبود. هر کشته شدنی که شهادت نیست؛ کشته شدنِ با شرایطی، شهادت است. آن شرایط، در آن‌جا نبود و اگر امام حسن(علیه السّلام)، در آن روز کشته می‌شدند، شهید نشده بودند. امکان نداشت که آن روز کسی بتواند در آن شرایط، حرکت مصلحت‌آمیزی انجام بدهد که کشته بشود و اسمش شهادت باشد و انتحار نکرده باشد.
(علیه‌السلام) 🏴 امام حسن، احیاءکننده نهضت اسلام روایتی از امام خامنه‌ای درباره دوران مبارزات امام حسن مجتبی(علیه‌السلام) - بخش سوم راجع به صلح، از ابعاد مختلف صحبت کرده‌ایم؛ اما حالا مسأله این است که بعد از صلح امام حسن مجتبی(علیه‌الصّلاةوالسّلام)، کار به شکلی هوشمندانه و زیرکانه تنظیم شد که اسلام و جریان اسلامی، وارد کانال آلوده‌ای که به نام خلافت - و در معنا سلطنت - به وجود آمده بود، نشود. این، هنر امام حسن مجتبی(علیه‌السّلام) بود. امام حسن مجتبی کاری کرد که جریان اصیل اسلام - که از مکه شروع شده بود و به حکومت اسلامی و به زمان امیرالمؤمنین و زمان خود او رسیده بود - در مجرای دیگری، جریان پیدا بکند؛ منتها اگر نه به شکل حکومت - زیرا ممکن نبود - لااقل دوباره به شکل نهضت جریان پیدا کند. این، دوره‌ی سوم اسلام است. 🔹 اسلام، دوباره نهضت شد. اسلام ناب، اسلام اصیل، اسلام ظلم‌ستیز، اسلام سازش‌ناپذیر، اسلام دور از تحریف و مبرّا از این‌که بازیچه‌ی دست هواها و هوس‌ها بشود، باقی ماند؛ اما در شکل نهضت باقی ماند. یعنی در زمان امام حسن(علیه‌الصّلاةوالسّلام)، تفکر انقلابىِ اسلامی - که دوره‌ای را طی کرده بود و به قدرت و حکومت رسیده بود - دوباره برگشت و یک نهضت شد. البته در این دوره، کار این نهضت، به مراتب مشکل‌تر از دوره‌ی خود پیامبر بود؛ زیرا شعارها در دست کسانی بود که لباس مذهب را بر تن کرده بودند؛ درحالی‌که از مذهب نبودند. مشکلىِ کار ائمه‌ی هدی(علیهم‌السّلام)، این‌جا بود. 🔹‌ البته من از مجموعه‌ی روایات و زندگی ائمه(علیهم‌السّلام) این‌طور استنباط کرده‌ام که این بزرگواران، از روز صلح امام مجتبی(علیه‌الصّلاةوالسّلام) تا اواخر، دائماً درصدد بوده‌اند که این نهضت را مجدداً به شکل حکومت علوی و اسلامی در بیاورند و سر پا کنند. در این زمینه، روایاتی هم داریم. البته ممکن است بعضی دیگر، این نکته را این‌طور نبینند و طور دیگری ملاحظه بکنند؛ اما تشخیص من این است. ائمه می‌خواستند که نهضت، مجدداً به حکومت و جریان اصیل اسلامی تبدیل بشود و آن جریان اسلامی که از آغشته شدن و آمیخته شدن و آلوده شدن به آلودگی‌های هواهای نفسانی دور است، روی کار بیاید؛ ولی این کار، کار مشکلی است. 🔹 در دوران دوم نهضت - یعنی دوران خلافت خلفای سفیانی و مروانی و عباسی - مهمترین چیزی که مردم احتیاج داشتند، این بود که اصالت‌های اسلام و جرقه‌های اسلام اصیل و قرآنی را در لابلای حرفهای گوناگون و پراکنده ببینند و بشناسند و اشتباه نکنند. بیخود نیست که ادیان، این‌همه روی تعقل و تدبر تکیه کرده‌اند. بیخود نیست که در قرآن کریم، این‌همه روی تفکر و تعقل و تدبر انسان‌ها تکیه شده است؛ آن هم درباره‌ی اصلی‌ترین موضوعات دین، یعنی توحید.
🌸ان‌شاءالله ربيع الاول برای همه 🌸برکت ، شادي ، آرامش خوشبختي ، موفقیت را به همراه داشته باشد🌸 صفر هم مثل محرم رفت 🕊 امیدواریم . . . 🕊 هرغصه اےبه شادی💖 هربیمارےبه سلامتی هرقهرےبه آشتی ✨ تبدیل شود🌸 التماس دعا🤲🏻
♻️ مرگ *معلمی از دانش آموزانش خواست تا در مورد زندگی و مرگ انشا بنویسند ...* *آنچه در ادامه آمده انشای یکی از دانش آموزان هست و طوری معلم را تحت تاثیر قرار داد که برای او آرزوی مرگ کرد!* 😆 به نام خدا . انشایم را با نام زندگی آغاز میکنم. آقا به نظر من زندگی، بدون *مرگ* معنا و مفهومی ندارد! ما از صبح که بیدار میشویم عزرائیل یار جدا نشدنی ماست. مثلا همین جمعه ای که گذشت، قرار بود خاله پری به ما سر بزند. خواب بودم که مادرم داد زد" الهی خدا *مرگ* ت بده! پا نمیشی از این وسط!!!" همین را که گفت فهمیدم یعنی زود بیدار شو و اتاقت را جمع کن. بعد بابا در حمام را باز کرد و گفت خبر *مرگ* شون کی میان؟؟ بعد هم که خاله پری آمد و همه خوب و خوش بودیم. البته شوهر خاله پری معتقد است ما خوشی نداریم و با این گرانی ها همه باید سرمان را بگذاریم و  برویم بمیریم. بعد هم که خواستند بروند هر چه مامان اصرار کرد، برای ناهار بمانند گفت به *مرگ* خودم ناهار خوردیم! و رفتند!!! مثلا خود ما آقا، میگوییم خدا کند فلان معلم بمیرد! یا شما خودتان آقا همش میگویید : *"مرگ! چه مرگتونه".* دایی ام میگوید کاش صاحب خانه اشان بمیرد . من فکر میکنم صاحبخانه اش هم ، هر ماه که اجاره دایی عقب می افتد همین دعا را به جانش میکند! مطمئنم اگر *مرگ* نبود هیچ کس به ادامه ی زندگی امیدی نداشت برای همین من *مرگ* را خیلی دوست دارم. ما هر روز صبح *مرگ* را سر صف صدا میکنیم و برای خیلی از کشورها آرزوی *مرگ* میکنیم. ماشین بابا هر روز صبح روشن نمیشود و ما میفهمیم که باز یک *مرگ* ش شده؛ طوری که بابا میگوید عزرائیل خودت بیا و راحتم کن! کلا *مرگ* خوب است. بابا میگوید دیدن *مرگ* آدمهای بد هم خیلی خوب است چون یاد میگیریم کار بد نکنیم. در ایام *مرگ* مدارس تعطیل است و ما کلی زندگی می کنیم. آقا ما اینقدر *مرگ* را دوست داریم که بعد از فوتبال و والیبال و کشتی ... بعد از وزنه برداری چه ببریم و چه ببازیم بالاخره برای یکی آرزوی *مرگ* میکنیم.   عمو احمد میگوید *مرگ* رحمت خداست و اگر *مرگ* می آمد نصف مملکت میمردند ، جمعیت کم میشد و مشکلات بیکاری ، کم آبی و فقر هم رفع میشد! *من فکر میکنم "مرگ" واقعا چیز خوبی است. پدربزرگم هم که مرد همه میگفتند خدا را شکر که مُرد ؛ راحت شد.* *مرگ* آنقدر خوب است که ما صبح عید نوروز سر قبر همه آدمهای فامیل که مرده اند میرویم و مرده ها را بیشتر از زنده ها دوست داریم. *نمی خواهم شعار بدهم اما من فکر میکنم عزرائیل در ایران خیلی پر کار است .* این بود انشای من! انشای دانش آموز که به اتمام رسید ؛ معلم گفت : *"بمیری.برو بتمرگ"😂*
6.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اسم جلال اسدی این خادم قهرمان را یک جا بنویسید او میرود تا زوار را از آتش نجات بدهد موفق هم میشود اما حالا خودش دچار 52 درصد سوختگی شده است برای شفای این قهرمان واقعی دعا کنید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 یکی از زائران ایرانی اربعین کیسه‌ای را برای جمع‌آوری زباله به دست گرفته و زوار را به رعایت نظافت دعوت می‌کند و به آنها می‌گوید: عراقی‌ها نوکر ما نیستند که ما بخوریم و بریزیم.‌ پ‌ن: لحظه‌ای فکر کنیم...با چه تفکری بسادگی زباله رو کف جاده می‌ریزیم؟ چرا بسرعت همه‌ی آداب مسلمانی و میهمانی را فراموش می‌کنیم؟ آنهم در سفری صددرصد زیارتی و معنوی!!!
12.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️ پیام یکی از موکب داران عراقی به مقام معظم رهبری: سلام بر تو ای نابود کننده اسراییل! ♦️از سرزمین جدتان امیرالمومنین به شما لبیک می‌گوییم و در هر ساعت و زمانی که امر کنید در خدمت شما هستیم.
🎨 لوح | خشت اول ✏️ رهبر انقلاب: حرکت شهدای مدافع‌حرم شما که در این برهه در خارج از کشور به شهادت رسیدند، درواقع شبیه حرکت آن کسانی است که با جانِ خودشان توانستند قبر حضرت اباعبدالله را حفظ کنند.... همان رفتن‌ها بود که حالا رسیده به بیست میلیون زائر پیاده‌ی اربعین. ✏️ اگر آنجا کسانی فداکاری نمیکردند، امروز شوکت و هیمنه‌ی محبّت اباعبدالله الحسین علیه‌السلام این‌جور دنیا را فرا نمیگرفت؛ که شما می‌بینید در راه‌پیمایی اربعین از کشورهای مختلف -از فارس و ترک و اردو و کشورهای اروپایی و حتّی از آمریکا- افرادی بلند میشوند می‌آیند آنجا؛ این کار را چه‌کسی کرد؟ این خشت اوّل و اصلیِ این کار را همان کسانی گذاشتند که درواقع جانشان را برای زیارت قبر اباعبدالله علیه‌السلام فدا کردند. ۱۳۹۷/۷/۳۰
🔅 ✍ خدا کند عمرمان را بیهوده تلف نکرده باشیم 🔹قبل از ظهری برای دیدن مردی روستایی به منزل او رفتم. پای درددلش نشستم و با مدد الهی قصد کمک به او را داشتم. 🔸نزدیک ظهر بوی آبگوشت تازه در منزل پیچید. خواستم برگردم اصرار کرد ناهار بمانم و نان و پنیر و ماستی بخوریم. 🔹به این امید که تعارف می‌کند و آبگوشت برای من پخته است، نشستم. 🔸وقتی سر ظهر سفره را گشود، آش در سر سفره دیدم و منتظر آبگوشت شدم. اما تا پایان غذا خبری از آبگوشت نشد و ناامید از منزل خارج شدم. چه فکر می‌کردم و چه خوردم. 🔹وقتی داشتم از جلوی منزل همسایه‌شان رد می‌شدم متوجه شدم آبگوشت را در خانه همسایه می‌پختند و شب چهلم یکی از بستگانشان بود. 💠قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُمْ بِالْأَخْسَرِينَ أَعْمَالًا الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعًا؛ بگو آيا شما را از زيانكارترين مردم آگاه گردانم. [آنان] كسانى‏‌اند كه كوشش‏شان در زندگى دنيا به هدر رفته و خود مى ‌پندارند كه كار خوب انجام مى‏‌دهند.(کهف: ۱٠۳ و ۱۰۴) 🔸از آن روز وقتی این آیات کلام خدا را می‌خوانم، یاد خاطره آن روز می‌افتم که گمان می‌کنم بسیاری از اعمالم مستحق پاداش هستند اما در روز قیامت خواهم دید کار خیری نکرده بودم که پاداشی منتظرم باشم. 🔹سلمان بعد از رحلت نبی مکرم اسلام (صلی‌الله علیه وآله) زار می‌گریست و استغفار می‌کرد و می‌گفت: پناه می‌برم به خدا، چقدر از سنت نبی خارج شده‌ام. 🔸سلمانی که همنشین نبی مکرم اسلام و از اهل بیت بود چنین از گمراهی بدعت‌ها می‌ترسد، حال تکلیف ما چیست، خدا می‌داند؟!