eitaa logo
حکمت و حکومت
218 دنبال‌کننده
380 عکس
150 ویدیو
9 فایل
محور پیامهای این کانال حکمت، حکومت و خصوصا حکمتهایی که در حکومت به کار آید(تفسیر الهیاتی سیاست) ادمین: @sjfadak (سجاد فدک طلبه درس خارج شهر مقدس قم و دانشجوی دکتری فقه سیاسی)
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸 اشاره آنچه پیش روی خوانندگان گرامی قرار دارد، یادداشتی از دومین جلسه «حلقه متن‌پژوهی مطالعات فقه سیاست» انجمن فقه سیاسی دانشگاه باقرالعلوم (علیه السلام) و گروه فقه سیاسی مرکز فقهی ائمه اطهار(علیهم السلام) است. این یادداشت با هدف ارائه خوانشی انتقادی از قرائت های دموکراتیک درباره نقش مردم در مشروعیت سیاسی نگاشته شده و به‌طور خاص، متن کتاب «پیامبری و قرارداد» را مورد بررسی قرار داده است. ___________________________________ 💢پیامبری و قرارداد تحمیل قرائت بر رخ‌داد ✍️سجاد قدک محتوا و مدعای کتاب پیامبری و قرارداد مرحوم فیرحی بر پایه «نفی نظریه نصب الهی پیامبر(ص) به عنوان زعیم سیاسی» و به عبارت دیگر نفی ولایت سیاسی پیامبر(ص) است. بر این اساس ایشان ماهیت دولت پیامبر(ص) را منطبق بر قرارداد اجتماعی معرفی می‌کند. در مورد ارزیابی این کتاب اشکالات جزیی متعددی می‌توان طرح کرد، ولی عمده نقد در ناحیه روش و نگاه کلی کتاب قابل طرح است. با بررسی مفاد کتاب، روشن می‌شود که مؤلف با سوگیری بسیار روشنی به موضوع پرداخته است. این نوع سوگیری را می‌توان «تقدم نظریه بر نص» نامید. ادامه...👇👇
👆👆... ✅تبارشناسی مسأله ولایت سیاسی پیامبر(ص) از جهتی مسأله‌ای فقهی و از شاخه فقه سیاسی محسوب می‌شود که تکلیف مکلفین و دولت را مشخص می‌کند و از جهت دیگر مسأله‌ای کلامی است و مربوط به شئون نبوت و امامت است. مسأله فقهی سطحی از استدلال و استناد و مسأله کلامی سطحی بالاتر از دلایل و استنادات را می‌طلبد. به عنوان نمونه، خبر واحد در مسائل فقهی حجت است، ولی عموماً در مسأله کلامی مورد پذیرش قرار نمی‌گیرد. مرحوم فیرحی به فرازهایی از قرارداد مدینه استناد می‌کند که مستند آن عمدتاً کتب تاریخی است و استناد به این فرازها، در حد استدلال فقهی هم مورد پذیرش فقهی قرار نمی‌گیرد چه برسد به اینکه مورد پذیرش کلامی واقع شود. ✅نفی ولایت سیاسی پیامبر مخالف قاطبه شیعه و سنی در موضع کلامی باید در نظر داشت که دیدگاه مرحوم فیرحی مخالف با قاطبه اهل سنت و شیعه است. اساساً اختلاف شیعه و سنت با پیش‌فرض نصب الهی پیامبر شروع می‌شود با این سوال که آیا بعد از پیامبر، جانشینی از طرف خداوند برای زعامت نصب شده است یا خیر؟ شیعه می‌گوید نصب شده است و اهل سنت منکر نصب الهی است. دیدگاه مرحوم فیرحی اصل این پرسش را باطل می‌کند و مخالف نظر فریقین است. ایشان معتقد است که خود پیامبر(ص) هم منصوب الهی نیست چه برسد به جانشینان ایشان! البته در سده اخیر معدود نویسندگان مسلمان به این دیدگاه متمایل شده‌اند که از آن جمله است: محمد عبدالرزاق و محمد عابد الجابری. برخی از محققان معتقدند که مرحوم آقای فیرحی در مبانی متأثر از محمد عابد الجابری است. مرحوم فیرحی معتقد است که تا زمان مرحوم نائینی و ماجرای مشروطه، فقهای شیعه با نگاه دموکراتیک به دین بیگانه بوده‌اند و لذا ملتفت به ماهیت قراردادی حکومت پیامبر(ص) نیز بوده‌اند. در مورد مدعای ایشان این اشکال قابل طرح است که فرض می‌گیریم فقها به این مسأله التفات نداشته‌اند؛ چطور اهل بیت(ع) به این مسأله مهم التفات نداشته‌اند؟ برعکس، نصوص دینی اعم از آیات و روایات به بیانات متعدد به نصب الهی و ولایت سیاسی پیامبر(ص) تصریح دارند. ✅نسخ برخی فرازهای قرارداد مدینه به وسیله قرآن مرحوم آیت‌الله منتظری - یعنی همان فقیهی که برخی همفکران آقای فیرحی ایشان را «لویاتان اسلامی» نامیده‌اند - در کتاب دراسات فی ولایة الفقیه با ذکر متن قرارداد مدینه، فرازهایی از آن را «منسوخ شده» به واسطه قرآن می‌داند. بر این اساس، این اشکال مطرح می‌شود که اگر ماهیت دولت بر قرارداد، رضایت طرفین قرارداد و برابری استوار است، چطور می‌توان بدون کسب رضایت از طرف دیگر (مردم) مفاد قرارداد را تغییر داد و نسخ کرد؟! در واقع می‌توان گفت لازمه دیدگاه مرحوم فیرحی در مورد قراردادی بودن دولت پیامبر(ص) صرفاً نفی نظریه رهبری و ولایت سیاسی پیامبر(ص) نیست بلکه نفی مرجعیت سیاسی و اجتماعی شریعت هم است! یعنی براساس مبنا قرار گرفتن قرارداد، برابری و رضایت طرفین فقط رهبر نیست که باید توسط مردم تعیین شود بلکه مشروعیت قوانین دولت هم منوط به قرارداد و رضایت طرفین است. همچنان‌که قرارداد مدینه صرفاً به مسأله رهبری نپرداخته و در مورد قوانین دولت و جامعه اسلامی نیز است و مرحوم فیرحی اصرار دارد که شأن رسول‌الله(ص) در این قرارداد صرفاً شأن پیشنهادی و ارائه پیش‌نویس است و قوام آن به رضایت طرفین قرارداد است. پس تمام مفاد قرارداد تحت نظریه قرارداد قرار می‌گیرد نه صرف رهبری. ✅استدلال به سیره قرارداد دلیلی ناکافی در کتاب تلاش فراوانی صورت گرفته بر این مطلب که پیامبر(ص) اهتمام بسیاری بر قرارداد دارد و از ابتدا حکومت خود را بر آن پایه‌ریزی کرده است و لذا ماهیت دولت پیامبر(ص)، قراردادی است، یعنی همان سنخ دولتی که برخی اندیشمندان غربی، مانند جان لاک، در مورد دولت بر اساس «قرارداد اجتماعی» تصویر می‌کنند. حال آن‌که اساس استدلال ایشان بر دلیلی است که اعم از مدعاست. سیره پیامبر(ص) در مورد قرارداد لزوماً به معنای آن نیست که ماهیت دولت پیامبر(ص) قراردادی باشد و مشروعیت دولت بر اساس رضایت طرفین قرارداد باشد. گرفتن رضایت، توافق و بیعت به عنوان «روش‌های حکمرانی» می‌تواند در نظریه رهبری و نصب هم استفاده شود؛ خصوصاً که در نظریه رهبری نقش مردم در پیشبرد اهداف تعیین‌کننده است و اهداف رهبری و نظام اسلامی با تجمیع اراده‌های افراد جامعه تحقق پیدا می‌کند. جدا از اینکه سیره عملی معصوم، از نظر فقهی بیش از جواز دلالتی ندارد و الزام‌آور نیست. ادامه...👇👇
هدایت شده از گروه فقه سیاسی: مرکز پژوهشی فقه و اجتهاد فاضل
👆👆... ✅نقصان‌های استدلال به برابری مرحوم فیرحی مدعای خود را بر پایه «برابری» سامان داده است. ایشان تناظری برقرار می‌کند میان فضای اسلام و مسیحیت که هر دو تا زمان مشروطه‌خواهی، دیدگاهی اقتدارگرایانه نسبت به سیاست داشته‌اند. از فضای مسیحیت رابرت فیلمر را مثال می‌زند که به نابرابری و حق طبیعی پادشاهان معتقد است و در علمای اسلامی نیز میرزای قمی را مثال می‌زند که در ارشادنامه به «نابرابری و برتری طبیعی» معتقد بوده است. از معتقدان به برابری در مسیحیت جان لاک و از اسلام مرحوم نائینی را ذکر می‌کند. اما نسبت به تصویری که ایشان ارائه می‌دهند اشکالاتی قابل طرح است: ✅استنادی نادرست: به نظر می‌رسد مرحوم فیرحی از این عبارت میرزای قمی، دیدگاه نابرابری را استفاده کرده است: «آفریدگار عالم افراد بنی نوع آدم را قاطبة از نر و ماده خلقت کرده... بعد از آن یکی را تاج سروری بر سر نهاده و در روی زمین شبیه به جانشین از برای خود قرار داده... و دیگری را ریسمان مذلت و خواری در گردن نهاده و بنده سایر بندگان کرده». در مورد این استفاده نیز تقدم نظریه بر نص قابل مشاهده است. در اشکال به این برداشت می‌توان گفت اولا میرزای قمی در مقام ارشاد یک پادشاه مستبد است نه در مقام طرح موضوعات علمی. محذورات این مقام، با یک متن علمی متفاوت است. ثانیا از عبارات ایشان به هیچ‌وجه استفاده نمی‌شود که حقوق تشریعی برای پادشاهان در برابر غلامان قائل باشند بلکه عبارت ایشان ناظر به «تقدیر الهی» است. بنابراین استخراج یک نظریه حقوقی_سیاسی به عنوان «نابرابری میان شاه و رعیت» مشابه با دیدگاه رابرت فیلمر، از این عبارات میرزای قمی روا نیست. ⬅️مثال نقض: اشکال دیگر به مبنای مرحوم فیرحی آن است که چطور ایشان در کتاب خود، به صراحت ولایت بر قضاءِ پیامبر(ص) را می‌پذیرد ولی پذیرش ولایت سیاسی پیامبر(ص) را منافی برابری می‌انگارد؟! چه تفاوتی میان شأن قضا و شأن سیاست از این منظر وجود دارد؟! ⬅️اشکال مبنایی:مقوله برابری یک مقوله حیثی است. انسان‌ها از برخی حیثیت‌ها حقوق و شأن برابر دارند مانند تساوی ایشان در مقابل قوانین الهی؛ ولی از برخی حیثیت‌ها متفاوتند. نصب الهی پیامبر(ص) برخاسته از شایسته‌سالاری و فلسفه نبوت و امامت است. از این جهت ایشان دچار خلط میان مساوات و عدل شده است. مساوات و برابری در هر موضعی مساوی عدالت نیست. پیامبر(ص) به تصریح قرآن بر مؤمنان ولایت دارد: «النبی اولی بالمؤمنین من أنفسهم». دفاع از مساوات با نفی ولایت پیامبر(ص)، مخالف عدالت است. بر اساس این ولایت است که در آیات متعدد به صورت مطلق امر به اطاعت ایشان شده است که طبعاً شامل اوامر سیاسی پیامبر(ص) نیز می‌شود. همچنان‌که این‌گونه آیات بیانگر «مشروعیت آمریت پیامبر(ص)» در عرصه سیاسی هستند بدون آن‌که منوط به قرارداد باشند. —————————————— 💠 گروه فقه سیاسی؛ مرکز فقهی ائمه اطهار علیهم السلام https://eitaa.com/joinchat/1690304590Cfccefed4e8
-1826414847_273361282.opus
3.34M
گزارش دوستمون اقا هادی زینعلی از دیدار امروزشون با مقام معظم رهبری و انتقال توصیه های ایشان اقای زینعلی از فعالان و متخصصان حوزه تعلیم و تربیت هستند
🔸با پنج نفر رفیق نشو! عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَنْ أَبِيهِ قَالَ: قَالَ لِي أَبِي عَلِيُّ بْنُ اَلْحُسَيْنِ عَلَيْهِمَا اَلسَّلاَمُ يَا بُنَيَّ اُنْظُرْ خَمْسَةً فَلاَ تُصَاحِبْهُمْ وَ لاَ تُحَادِثْهُمْ وَ لاَ تُرَافِقْهُمْ فِي طَرِيقٍ فَقُلْتُ يَا أَبَهْ مَنْ هُمْ عَرِّفْنِيهِمْ 🔺 قَالَ إِيَّاكَ وَ مُصَاحَبَةَ اَلْكَذَّابِ فَإِنَّهُ بِمَنْزِلَةِ اَلسَّرَابِ يُقَرِّبُ لَكَ اَلْبَعِيدَ وَ يُبَعِّدُ لَكَ اَلْقَرِيبَ 🔺وَ إِيَّاكَ وَ مُصَاحَبَةَ اَلْفَاسِقِ فَإِنَّهُ بَائِعُكَ بِأُكْلَةٍ وَ أَقَلَّ مِنْ ذَلِكَ 🔺وَ إِيَّاكَ وَ مُصَاحَبَةَ اَلْبَخِيلِ فَإِنَّهُ يَخْذُلُكَ فِي مَالِهِ أَحْوَجَ مَا تَكُونُ إِلَيْهِ 🔺وَ إِيَّاكَ وَ مُصَاحَبَةَ اَلْأَحْمَقِ فَإِنَّهُ يُرِيدُ أَنْ يَنْفَعَكَ فَيَضُرُّكَ 🔺وَ إِيَّاكَ وَ مُصَاحَبَةَ اَلْقَاطِعِ لِرَحِمِهِ فَإِنِّي وَجَدْتُهُ مَلْعُوناً فِي كِتَابِ اَللَّهِ فِي ثَلاَثَةِ مَوَاضِعَ الکافي ج ۲، ص ۳۷۶ امام صادق عليه السّلام روايت كرده كه پدرم فرمود:على بن الحسين عليه السّلام به من فرمود:پسر جانم! پنج كس را در نظر دار و به آنها همراه و هم‌سخن و رفيق راه مشو، گفتم:پدر جان!آنها چه كسانى‌اند؟ فرمود: 1⃣ بپرهيز از همراهى با كذّاب، زيرا كه او به مانند سرب است، نزديك كند به تو دور را و دور كند به تو نزديك را 2⃣ بپرهيز از همراهى فاسق و بدكار، زيرا اوست كه تو را به يك خوراكى بفروشد يا به كمتر از آن 3⃣ مبادا با بخيل رفاقت كنى، زيرا او مالش را از تو دريغ مى‌دارد، به تو كمك مالى ندهد در وقتى كه بى‌نهايت بدان نيازمندى 4⃣ مبادا با احمق رفاقت كنى، زيرا او مى‌خواهد به تو سود برساند ولى از نفهمى به تو زيان مى‌رساند. 5⃣ مبادا با كسى كه قاطع رحم است رفاقت كنى، زيرا من او را سه جا از قرآن يافتم كه به او لعن شده است پ ن: به علت دوستی نکردن با فاسق دقت کنید. او را راحت میتوان خرید و راحت نسبت به تطمیع شل میشود. شرط عدالت برای حاکمیت(به معنای فاسق نبودن) از رفاقت هم حساس تر است. اگر حاکمان اهل فسق باشند منافع شخصی خود را بر همه مصالح دیگر ترجیح میدهند.
🔸عقاید دنباله رو اغراض سیاسی ✍️لابد شما فیلم زیارت و گریه برخی از اعضاء تحریرالشام در کنار قبر معاویه را دیده اید. یک سوال: مگر همین تکفیریها نبودند که شیعه را به جرم زیارت مشرک میدانستند و آنها را به خاطر همین عقاید شرک آلود «عدو قریب» و واجب القتل می دانستند و هزاران شیعه را به همین جرم کشتند؟! چه شد حالا خودشان اهل زیارت شده اند؟! در تاریخ جریانات منتسب به اهل سنت، موارد بسیاری را می‌توان مثال زد که احکام و عقاید متأثر از منافع و اغراض سیاسی طرح شده است. در اهل سنت، مشروعیت خلیفه و حاکم ابتدائا بر اساس شیوه انتخاب خلفای راشدین(4 خلیفه اول مسلمانان) تعریف شد. سپس با روی کار آمدن امویان و عباسیان مشروعیت حاکمی که به زور حاکم شده بر آن موارد 4 گانه اضافه شد(مشروعیت با غلبه) و قیام علیه حاکم ولو حاکم جائر و فاسق، مطلقا حرام اعلام شد. حالا که شیعه در گوشه و کنار حاکمیتی به دست آورده، حرمت قیام علیه حاکم تغییر کرد. بر این اساس باید جریان های منتسب به اهل سنت، علیه بشار اسد و انصار الله یمن و جمهوری اسلامی قیام کنند! آن فتوای حرمت قیام هزار ساله، یک دفعه به وجوب قیام متبدل شد! زیارت هم مادامی که شیعه انجام دهد شرک است ولی اگر نو اموی ها به زیارت بروند نه تنها شرک نیست بلکه بالاترین اجرها را خواهد داشت!
🔸سخنی با حامیان مذاکره با ترامپ ✍️به آنانکه تنها راه نجات ملت ایران را مذاکره می دانند عرض میکنیم، که اگر شما به دنبال «نتیجه ای از مذاکره با امریکا» باشید، باز هم باید حامی و موافق پاسخ ایران به اسرائیل و عملیات وعده صادق 3 باشید نه مخالف آن. چرا؟ این از بدیهیات دیپلماسی و مذاکره است که مذاکره کننده در صورتی که در موضع ضعف وارد مذاکره شود کاملا بازنده خواهد بود. پس از سقوط سوریه انگاره تضعیف ایران و محور مقاومت در اذهان تقویت شده است و دشمن طمع پیدا کرده است، در چنین شرایطی، نشستن پای میز مذاکره با ترامپ به معنای استیصال و درماندگی ایران است و طبعا نمیتواند منافع و گشایشهای مورد انتظار شما را حاصل کند. بنابراین طرفداران مذاکره با امریکا هم باید حامی پاسخ قوی ای از ایران باشد که صحنه را به گونه ای تغییر دهد! هر چند که دوستان غربگرا در ماجرای برجام هم نشان دادند که قصد استفاده از اصول اولیه مذاکره را ندارند و بر این اساس بود که دائما قبل و حین مذاکره پیام ضعف می فرستادند!
🔸دو نعمت کمیاب در آخر الزمان رسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله: أقلُّ ما یکونُ فی آخِرِ الزّمانِ أخٌ یُوثَقُ بهِ أو دِرْهَمٌ من حَلالٍ. کمیاب ترین چیز در آخر الزمان برادری قابل اعتماد، یا درهمی حلال است. 🔹پ ن: وقتی در بعد فردی دوست قابل اعتماد بسیار کمیاب میشود در بعد سیاسی طبعا، دولت/بازیگر سیاسی قابل اعتماد کمتر خواهد بود. بشار اسد و مسئولان سوریه چوب اعتماد به برخی دولتهای غیرقابل اعتماد را خوردند. در چنین زمانه ای که دوست قابل اعتماد کمیاب است، عده ای در داخل میخواسته و میخواهند اعتماد به دشمن را تئوریزه کنند! سخت بودن به دست آوردن مال حلال مصادیق بسیاری دارد چون عرصه های حرام و شبهه ناک بسیار گسترده شده: - معاملات ربوی ـ شبه ربوی - معامله های شبهه ناک رمزارزی - معاملات هرمی - معاملات و مزایای رانتی - بورس بازی ها - فروش/خدمات به کسی که قصد استفاده حرام دارد - اقداماتی که منجر به کاهش ارزش پول داخلی میشود - بر هم زدن تعادل بازار، عرضه و تقاضا - خروج سرمایه از کشور - خدمت به دول استعماری - تقلب در مسیر تحصیل، مدارک تحصیلی و مجوزها - سرقتهای علمی - رشوه به شکلهای گوناگون - فریب دادن مشتری در مشاغل تخصصی و...
🔸سری عملیاتهای موسوم به پرچم دروغین ✍️حوادث تروریستی ای که در این ایام، در غرب اتفاق می افتد بسیار مشکوک است. چه آن حادثه ای که در بازار کریسمس در شرق آلمان اتفاق افتاد و گفته شد پزشک عربستانی عامل آن بوده و چه آن حادثه ای که در نیواورلئان آمریکا رخ داد و بایدن آن را «تحت تاثیر داعش» دانست. با توجه به ضعیف شدن داعش در این سالها، به نظر میرسد این عملیاتها از سنخ «عملیات پرچم دروغین» است. عملیات پرچم دروغین به عملیات‌هایی گفته می‌شود که توسط نهادهای نظامی، شبه‌نظامی، اطلاعاتی یا سیاسی به‌گونه‌ای انجام می‌شود که این تصور به‌وجود آید که گروه‌ها یا کشورهای دیگری این عملیات‌ها را انجام داده‌اند. این عملیاتها نشان دهنده اراده آمریکا برای حضور بیشتر در سوریه و عراق است کما اینکه واقعیت میدانی هم این سیاست را تایید میکند برای اینکه مردم آمریکا و متحدان آمریکا برای حضور بیشتر آمریکا در عراق و سوریه توجیه شوند ابتدائا باید در آمریکا و غرب احساس ناامنی و خطر کنند. در واقع این اتفاقات نسخه کوچکی از حوادث 11 سپتامپر در آمریکا است حضور پرتعدادتر، طولانی تر و با هزینه بیشتر در عراق و سوریه موقعی توجیه میشود که شهروند آمریکایی امنیت خودش را در گسیل نیرو به خاورمیانه تعریف کند. از همین روست که در ادبیات سیاسی مقامات غربی، بسیار پر تکرار است که حوادث منطقه، «مرتبط با امنیت ملی» آنهاست! دقیقا برخلاف پیامی که رسانه های آنها به مخاطب ایرانی القاء میکند که حوادث منطقه ربطی به یک ایرانی ندارد!
🔸حدیثی موسوم به «حدیث غرقد» مورد توجه فضای عربی، عبری و غربی عن أبی هریرة؛ أن رسول الله صلى الله علیه وسلم قال "لا تقوم الساعة حتى یقاتل المسلمون الیهود. فیقتلهم المسلمون. حتى یختبئ الیهود من وراء الحجر والشجر. فیقول الحجر أو الشجر: یا مسلم! یا عبدالله! هذا یهودی خلفی. فتعال فاقتله. إلا الغرقد. فإنه من شجر الیهود" (صحیح مسلم، کتاب الفتن وأشراط الساعة، ح 2922) ابوهریره از پیامبر ص نقل میکند که ایشان فرمودند: قیامت نخواهد آمد تا اینکه مسلمانان با یهودیان بجنگند و آنها را بکشند تا حدی که یهودیان پشت سنگ­ها و درختان پنهان شوند و سنگ یا درخت خواهد گفت: ای مسلمان و بنده خدا، یک یهودی پشت من است. بیا و او را بکش مگر درخت غرقد چراکه این درختِ یهود است. غرقد، درختی است بیابانی و به ظاهر کم ارزش؛ اما این درخت موجب توجه و بحث و جدل مسلمانان با غربیها و صهیونیستها شده است. حدیث فوق چندی است به طور وسیعی توسط سایت های غربی و یهودی مورد توجه قرار گرفته است و تکرار می شود. دلیل این امر را می توان در موارد زیر دانست: 1- اثبات یهود ستیز بودن اسلام از آغاز تاکنون 2- تکرار این حدیث در سایتهای اسلامی و نیز توسط علما و سخنرانان مذهبی مسلمان (غالبا سنی مذهب) 3- اخذ این حدیث توسط گروههای مبارز فلسطینی به عنوان شعار علیه اسرائیل 4- نگاه منفی اسلام به یهودیان در آخرالزمان و یهود ستیز بودن منجی مسلمانان (حضرت مهدی عج)
18.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸بررسی روایت آخرالزمانی معروف به غرقد در این کلیپ، روایت غرقد روایتی نمادین قلمداد شده است که در آن میتواند خبردادن سنگ و درختها از یهودی ای که پشت آنها مخفی شده نماد وجدان عمومی مردم دنیا باشد که علیه جنایات یهود افشاگری می کنند و درخت غرقد، میتواند آمریکا و انگلیس باشد که تا آخر حامی یهودیان خواهد ماند و سعی در پوشاندن جنایات انها دارند. (متن روایت: ابوهریره از پیامبر ص نقل میکند که ایشان فرمودند: قیامت نخواهد آمد تا اینکه مسلمانان با یهودیان بجنگند و آنها را بکشند تا حدی که یهودیان پشت سنگ­ها و درختان پنهان شوند و سنگ یا درخت خواهد گفت: ای مسلمان و بنده خدا، یک یهودی پشت من است. بیا و او را بکش مگر درخت غرقد چراکه این درختِ یهود است.)