eitaa logo
حکمت و حکومت
220 دنبال‌کننده
382 عکس
150 ویدیو
9 فایل
محور پیامهای این کانال حکمت، حکومت و خصوصا حکمتهایی که در حکومت به کار آید(تفسیر الهیاتی سیاست) ادمین: @sjfadak (سجاد فدک طلبه درس خارج شهر مقدس قم و دانشجوی دکتری فقه سیاسی)
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹 ماه رجب ماه مغفرت از امام صادق(علیه السلام) روایت است كه حضرت رسول اکرم( صلى الله علیه و آله) فرمود كه: ماه رجب ماه استغفار امت من است پس در این ماه بسیار طلب آمرزش كنید كه خدا آمرزنده و مهربان است و رجب را "أصب" مى‏گویند زیرا كه رحمت خدا در این ماه بر امت من بسیار ریخته مى‏شود پس بسیار بگوئید: «أَسْتَغْفِرُ اللهَ وَ أَسْأَلُهُ التَّوْبَةَ».
به مناسبت ماه استعفار و توبه، بحث عمیق و زیبایی را از استاد مطهری با اقتباس از کتاب عدل الهی به صورت خلاصه شده و دسته بندی شده ارائه می گردد 🔸 تبیین دقیق مغفرت در بیان استاد مطهری: 1- مغفرت، یکی از مظاهر تسلط رحمت پروردگار بر غضب الهی است امدادهای غیبی، تاییدات رحمانی، اصل تطهیر(مواردی مانند تصفیه جو به وسیله گیاهان، تجزیه لاشه های حیوانات)، اصل سلامت(اصالت با سلامت است و مرضها و بیماریها استثنا هستند) همگی از مظاهر سبقت رحمت بر غضب الهی هستند. 2- تعریفی از مغفرت: «مغفرت» عبارت است از شستشو دادن دلها و روانها- تا حدى كه قابل شستشو باشند- از عوارض و آثار گناهان. اصل تطهیر هم در مادیات جریان دارد و هم معنویات است و مغفریت مصداقی از اصل تطهیر عالم است 3-شمولیت مغفرت: مغفرت الهى، عامّ است و همه موجودات را- در حدود امكان و قابليت آنها- فرا مى‏ گيرد. اين اصل در فوز به سعادت و نجات از عذاب، براى همه رستگاران مؤثر است‏. رمز مغفرت خواهى رسول اكرم (صلّى اللّه عليه و آله) و ساير انبياء و ائمه معصومين (عليهم السلام) نيز در همان عموميّت و شمول اصل مغفرت است و در حقيقت مى‏ توان گفت كه هر كس مقرّب‏تر است از اين اصل بيشتر استفاده مى‏ كند 4-شیوه جریان مغفرت: براساس دلیل عقلی: - مغفرت الهى مانند هر رحمت ديگر داراى نظام و قانون است. - مغفرت پروردگار هم بايد از طريق نفوس كمّلين و ارواح بزرگ انبياء و اولياء به گناهكاران برسد و اين لازمه نظام داشتن جهان است. به همان دليلى كه رحمت وحى بدون واسطه انجام نمى‏ گيرد و همه مردم از جانب خدا به نبوّت برانگيخته نمى‏ شوند و هيچ رحمت ديگر هم بدون واسطه واقع نمى‏ شود، رحمت مغفرت هم بى‏ واسطه ممكن نيست تحقق پيدا كند. 🔹از اینجا براساس تصویر مغفرت، به مفهوم شفاعت می رسند فلذا از نظر ایشان: شفاعت همان مغفرت الهى است كه وقتى به خداوند كه منبع و صاحب خيرها و رحمتهاست نسبت داده مى‏ شود با نام «مغفرت» خوانده مى‏ شود و هنگامى كه به وسائط و مجارى رحمت منسوب مى‏ گردد نام «شفاعت» به خود مى‏ گيرد ادامه در پیام بعد @hekmatvahokumat
- اقتضای ادله نقلی: قرآن كريم ما را در اينجا نيز رهبرى فرموده است؛ با ضميمه كردن روايات اسلامى، خصوصا با توجه به آنچه در روايات معتبر و شامخ شيعه در باب ولايت كليه رسول خدا و ائمه اطهار (عليهم السلام) و مراتب ولايت در طبقات پايين‏تر اهل ايمان رسيده است، چنين استنباط مى‏كنيم كه وسيله مغفرت تنها يك روح كلى نيست بلكه نفوس كليه و جزئيه بشرى با اختلاف مراتبى كه دارند هر كدام سهمى از شفاعت دارند 5- شرط شمول مغفرت/شفاعت: ▪️ از نظر عقلى: از نظر عقلی شرط مغفرت چيزى جز قابليت‏ داشتن شخص براى آن نيست. اگر كسى از رحمت خدا محروم گردد صرفا به موجب قابل نبودن خود او است نه آنكه- معاذ اللّه- در رحمت خدا محدوديت و ضيقى باشد. ▪️ از نظر متون دینی: اين اندازه مسلّم است كه كفر به خدا و شرك، مانع مغفرت است. إِنَّ اللَّهَ لا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ وَ يَغْفِرُ ما دُونَ ذلِكَ لِمَنْ يَشاءُ ايمان به خدا شرط لازم نيل به شفاعت و مغفرت است ولى شرط كافى نيست، هيچ‏كس هم نمى‏تواند جميع شرايط را به صورت قطعى بيان كند در آيه‏اى كه مغفرت گناهانى ديگر غير شرك را نويد مى‏دهد قيد «لمن يشاء» وجود دارد در آيات شفاعت هم قيد «وَ لا يَشْفَعُونَ إِلَّا لِمَنِ ارْتَضى‏» (شفاعت نمى‏كنند مگر براى كسى كه خدا بپسندد) هست و اين هر دو به يك معنى است؛ گويى قرآن نخواسته است كه همه شرايط شمول شفاعت را بطور صريح بيان كند، خواسته است قلوب را در ميان خوف و رجاء نگهدارد @hekmatvahokumat
بسم الله دقت کنید وزارت بهداشت فرمان می دهد ۱- زیارت گاهها محدود شود. ۲- نمازجمعه تعطیل شود. ۳- مجالس مذهبی تعطیل شود. ۴- مراسم معنوی اعتکاف تعطیل شود. و.... و همه علما قبول می کنند به این دلیل که حفظ جان انسانها واجب است و توجه به نظر متخصص لازم اما اگر علما بگـویند؛ جلسات کنسرت، اختلاط زن و مرد، فضای مجازی و اموری از این قبیل را کنترل کنید چون روح انسانها را آلوده می کند و انسانیت را می میراند آن وقت علما می شوند متحجر و .... و تقلید از مراجع می شود... ؟؟؟ (حجت‌الاسلام محمد ابراهیم کفیل حفظه الله) @hekmatvahokumat
🔸بیماری کرونا درمانگر «بیماری استغنا» ما در دوره استغنا(بی نیاز شمردن) بشر نسبت به منبع لطف و رحمت الهی زندگی می کنیم. استغنایی که اولین شکایت خداوند در قرآن از بشر قدرنشناس است و آن را ریشه طغیان او برمی شمارد. انجا که در اولین آیات نازله بر پیغمبر اکرم ص، در سوره علق ندا می دهد: "کلا ان الانسان لیطغی أن رآه استغنا" کلید راهشگای بشر آخرالزمان، همان اولین آیات قرآن است. «محور رابطه انسان با خداوند» رابطه فقر و نیازمندی اوست. خداوند به عموم انسان ها خطاب می کند: «یا ایها الناس انتم الفقراء الی الله و الله هو الغنی الحمید. ان یشاء یذهبکم و یأت بخلق جدید و ما ذلک علی الله بعزیز» ای مردم، شما به خداوند نیازمندید.. او اگر بخواهد [با کرونا و غیرکرونا] شما را خواهد برد و خلق جدید خواهد اورد و این کار برای خداوند دشوار نیست انسان به میزانی که خود را به خدا نیازمند می بیند به خدا اتصال دارد و به میزان احساس بی نیازی و استغنایش منقطع است غرب امروز مظهر استغنای بشر شده است انجا که با سکولاریسم دین را کنار میزند و با اومانیسم انسان مستغنی از خدا را محور همه افعال خود قرار میدهد. و هواپرستی را جایگزین خداپرستی میکند. "افرایت من اتخذ الهه هواه" ممکن است تصور کنیم که ما «اعتقادی» به بی نیازی خود نسبت به خدا نداریم اما حقیقت آن است که هر یک از ما به گونه ای و مراتبی درگیر "بیماری استغنا" هستیم. ما بیشتر از اینکه در اعتقاد به استغنا مشکل داشته باشیم «احساس استغنا» داریم ما چقدر از سر نیاز به سراغ قرآن و معارف الهی می رویم؟ ما چقدر از سرنیاز به سجاده عبادت و راز و نیاز می رویم؟ ما چقدر خود را نیازمند حجت شرعی در افعال فردی و اجتماعی می دانیم؟ در نگاهی دقیقتر و ظریفتر تفاوت حال و احساس ما در نیاز به خدا نسبت به کسی که اسباب و علل مادی جلوی راهش نمی بیند چگونه است؟ تفاوت حال ما با دکتر جواب کرده ها چقدر است؟ "این السبب المتصل بین الارض و السماء" برای اینکه رابطه رحیمیت و هدایتگری خدا با بشر به اوج خود برسد و ظهور حضرت حجت عج پایان بخش همه تاریکی ها گردد لازم است محور رابطه انسان تقویت شود و "اعتقاد و احساس فقر" جایگزین "اعتقاد و احساس استغنا" شود احساس زیبای نیاز اگر باز گردد بلای کرونا چرا بیاید و اگر هم بیاید چرا نرود؟ @hekmatvahokumat
🔹زندگی بی معنا اگر کسی مرتبا بی معنا سخن بگوید چه قضاوتی در مورد او خواهیم داشت؟ دیوانه است؟ بیمار است؟ یا؟ ما سکوت را بهتر از سخن گفتنهای بی معنا میدانیم درسته؟ آیا به همین قانون در زندگی توجه کرده ایم؟ زندگی بی معنا کردن چه مفهومی دارد؟ معنای زندگی چیست؟ سوالی که هر کس باید به آن پاسخ دهد و زندگی اش را دائما با آن بسنجد کوتاه سخن: بنده اینطور فکر میکنم «معنویت» را از چه جهت معنویت نامیده اند؟ معنویت، معنای زندگی است و سایر شئون زندگی ما در حکم قالب و الفاظ هستند. زندگی بی معنویت یعنی زندگی بی معنا و منشأ و مبدأ همه معنویات اتصال با خداست بی معنا سخن نمی گوییم بی معنا هم زندگی نکنیم همانطور که معنای سخنانمان را ارتقا میدهیم معنای حیاتمان را نیز ارتقا دهیم ماه رجب ماه ارتباط با خدا فرصت استثنایی معنویت را غنیمت بشماریم @hekmatvahokumat
🔹احکام شخصی و احکام الهی ما روزی سه وعده به غذای کامل احساس نیاز می کنیم از این احساس نیاز به غذا و آب به «حکم شخصی وجوب» می رسیم از بیماری و جراحت احساس درد می کنیم از این احساس درد به «حکم شخصی حرمت» می رسیم از خوردن میوه احساس لذت می کنیم و از این احساس لذت به «حکم شخصی استحباب» می رسیم از شنیدن آواز شخص بدصدا احساس کراهت می کنیم و از این احساس به حکم شخصی کراهت می رسیم پس ما هم در زندگی «احکام شخصی» داریم برگرفته از احساسات و ادراکات این احکام و ادراکات برای ما وجدانی هستند نه دستوری و بیرونی انسان اگر مسیر رشد را طی کند روزی پنج وعده گرسنه یا تشنه نماز می شود آنگاه حکم وجوب شخصی اش با وجوب الهی منطبق می شود از ارتکاب گناه احساس درد و جراحت می کند و حکم حرمت شخصی اش بر حرمت الهی منطبق می شود اگر ما با تشنگی یا گرسنگی که هیچ اگر با احساس علاقه و لذت سراغ نماز نرویم یعنی روح ما نسبت به نماز به حکم شخصی استحباب هم نرسیده اگر از ارتکاب گناه احساس درد و بلکه کراهت نکند یعنی روح ما نسبت به گناه به حکم شخصی کراهت هم نرسیده میزان تعالی روح را میتوان در میزان تناسب و تطابق احکام شخصی و الهی سنجید اولیاء خدا به دینداری وجدانی می رسند آنها احساسات و نیازهای حقیقی روحشان را می یابند و نسبت به واجبات احساس نیازشان قوی تر از احساس نیاز ما به غذا و آب میشود و احساس دردشان نسبت به معاصی قوی تر از احساس درد ما از جراحات و شکستگیها می شود از خدا میخواهیم که به حق این ماه عزیز به ما توفیق عنایت کند در این مسیر گام برداریم که بایدها و نبایدهای شخصی و وجدانی ما، بر بایدها و نبایدهای الهی تطابق پیدا کند @hekmatvahokumat
🔸چرا احساس نیاز معنوی نمی کنیم؟ در پیامهای گذشته به این موضوع اشاره شد که ما هر کدام به نوعی درگیر بیماری استغنا هستیم و احساس نیاز ما به فعلی که خداوند ما را عمیقا نیازمند به آن آفریده مطابقت ندارد. ما به هر وعده نماز و هر روزه و... به مانند غذای روزانه احساس نیاز نداریم استغنا چگونه در ما ایجاد میشود؟ و چرا نسبت به نماز و روزه و سایر واجبات احساس نیازی در حد وجوب نداریم؟ این سوال عمیق و ذو ابعادی است بنده سعی دارم با یک تمثیل به پاسخ این سوال نزدیک تر شوم. تمثیل وضعیت ما به یک معتاد مواد مخدر🚬💉 ❓برای معتاد چه اتفاقی افتاده است؟ او ابتدائا در خود یک نیاز کاذب به وجود آورده است. طبیعتا انسان نیازی به مواد مخدر ندارد اما او با مصرف چندباره مواد مخدر احساس نیاز به آن پیدا کرده است. با مصرف مستمر و تصاعدی مواد، نیاز کاذب قوت یافته به گونه ای که جای نیازهای حقیقی دیگر را هم تنگ میکند. او حاضر است روی نیازهای حقیقی خورد و خوراک و عزت و ابرو و... پا بگذارد تا نیاز کاذبش را برآورده کند. از وضعیت او در می یابیم که یک نیاز کاذب چگونه میتواند احساس نیازهای واقعی را بپوشاند دلبستگی به دنیا می تواند برای انسان نیازکاذب درست کند و با افزایش آن نیازکاذب، احساس نیازهای حقیقی انسان فراموش و پوشیده گردد @hekmatvahokumat
🔑از این تمثیل و تحلیل به یک کلید و راه حل میرسیم: ما در دوره هایی از زندگی احساسات معنوی یا انگیزه های معنوی قوی ای پیدا می کنیم: انگیزه قوی خدمت در هیات و بسیج به خاطر خدا و اهل بیت انگیزه قوی پیوستن به حوزه علمیه انگیزه قوی خدمت مخلصانه برای ایتام و نیازمندان انگیزه قوی خدمت به انقلاب اسلامی کار برای شهدا و... هر گاه دیدید احساسات و انگیزه های معنوی شما ضعیف و سست شده است بدانید به علائق یا دغدغه های جسمی و دنیایی خود بیش از حد بها داده اید. و یک نیاز کاذب در وجودتان رشد داده اید باید آن نقطه ها را بشناسید و درمان کنید💊💊 ممکن است بیش از حد به لذت ها و بهره های جسمی خود بها داده باشید فلذا بایستی برای کاهش انها برنامه ریزی کنید ممکن است ترس بیجا از یک عوامل مادی بیش از حد در وجود شما شکل گرفته باشد ممکن است آرزویی دور و دراز دنیوی تمام هم و غمتان را گرفته باشد @hekmatvahokumat
پیامهای تربیتی و سیاسی قرآن 🔸استکبارشناسی - فرعون مظهر استکبار (بخش اول) إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلَا فِي الْأَرْضِ وَجَعَلَ أَهْلَهَا شِيَعًا يَسْتَضْعِفُ طَائِفَةً مِنْهُمْ يُذَبِّحُ أَبْنَاءَهُمْ وَيَسْتَحْيِي نِسَاءَهُمْ إِنَّهُ كَانَ مِنَ الْمُفْسِدِينَ . قصص - آیه 4 نکات فراز اول: "ان فرعون علا فی الارض" 1-اولین و مهمترین خصلت فرعون استکبار و علو فی الارض است. او در این خصلت به نقطه اوج و خلوص رسیده لذا عاقبتش، عاقبت این ویژگی را به خوبی تصویر میکند. تکرار زیاد ماجرای فرعون، اهمیت این خصلت را در بعد فردی و اجتماعی نشان میدهد. فرعون مظهر استکبار در قران است لذا استکبار را با او باید به دقت و مطالعه نشست 2- مشکل این علو طلبی، "فی الارض" و زمینی بودن آن است. همانطور که در مورد آزادی خواهی، لذت خواهی و جاودانگی خواهی قید "فی الارض" بودن باعث انحراف امیال فطری انسان است. 3- انسان برتری طلب است دین نمیخواهد برتری طلبی را از بین ببرد، بلکه با تصحیح ملاک برتری، زمین مسابقه را تغییر میدهد. میدان های مسابقه و برتری جویی که قران به ما نشان میدهد: - عمل برتر "الذی خلق الموت و الحیاة لیبلوکم ایکم أحسن عملا" - مسابقه مغفرت خواهی "سابقوا الی مغفرة من ربکم" -مسابقه درخواست نعم بهشت "خِتَامُهُ مِسْكٌ وَفِي ذَلِكَ فَلْيَتَنَافَسِ الْمُتَنَافِسُونَ" تا نهایتا به مقامات عالی " فی جنت عالیه" برسد 4- این "برتری جویی زمینی" باعث جحود و انکار حق میشود حتی اگر انسان به حق یقین پیدا کند "و جحدوا بها و استیقنتها انفسهم ظلما و علوا". [فرعون و قومش] با آنكه دلهايشان به [آن آیات] يقين داشت از روى ظلم و تكبر آن را انكار كردند از دیدگاه شهید مطهری، عامل اصلی جهنمی شدن انسان، جحود است و کفر در قران هم به معنای جحود است یعنی پوشاندن حق بعد از درک حقانیت ان. 5- این علوخواهی باعث از دست دادن آخرت و سعادت اخروی میشود: "تلک الدار الاخره نجعلها للذین لایریدون علوا فی الارض و لافسادا" مقامات معنوی با علو خواهی فی الارض منافات دارد. این خصلت هم ذومراتب است و هر کس باید مرتبه و شکل آن را در وجود خود بیابد 6- علو خواهی منشا فساد و تباهی است برای فرد و جامعه است. "ان فرعون علا فی الارض ... انه کان من المفسدین" فلذا اگر خواستی خودت را اصلاح کنی بایستی باید خودت را از علو فی الارض تزکیه کنی کما اینکه اصلاح جوامع به حذف علو طلبی (استکبار) است @hekmatvahokumat
هدایت شده از حکمت و حکومت
🔸غربت مرگ با کرونا شیوع بیماری کرونا شرایط متفاوتی را در زندگی ما پدید اورده است. یکی از آن اتفاقات ویژه، فوت غریبانه برخی از مبتلایان به این بیماری است. بیمار مبتلا به کرونا مبتلا به تنهایی و غربتهایی اضافه بر مصائب بیماری خود میشود. از تنهایی ایام قرنطینه گرفته تا لحظات احتضار دور از خانواده و نزدیکان و سرانجام غربتهایی که در تشریفات و برنامه های بعد از وفات به وجود می آید؛ به گونه ای که حتی برخی نزدیکان هم از آنها دوری می کنند. نماز میت، آداب تدفین و تشییع و مراسمات ختم و... همگی تحت تاثیر این بیماری و شیوع آن، با غربت همراه است. غربتی که انسان را بیشتر به تامل در «تنهایی انسان» وا میدارد. خداوند در برخی ایات قران از تنهایی انسان سخن می گوید: «وَ لَقَدْ جِئْتُمُونَا فُرَادَى‏ كَمَا خَلَقْنَاكُمْ أَوَّلَ مَرَّة» (همه شما تنها به سوى ما بازگشت نموديد، همان‏گونه كه روز اوّل شما را آفريدی) آنجا که انسان را به تنهایی قبل از این دنیا و تنهایی بعد از آن در حیات ابدی خودش توجه می دهد. اگر انسان در قیامت تنها محشور میشود کاشف از آن است که در این دنیا هم تنهایی همراه اوست زیرا که آخرت باطن دنیاست و از احوالات آخرت می توان به باطن این دنیا دست یافت. منظور از این تنهایی دائمی چیست؟ من وقتی در این دنیا همراه دیگران هستم و یا در آخرت که یوم الجمع است، به همراه همه انسانها محشور میشوم پس چگونه انسان را باید قبل از دنیا، دنیا و بعد از دنیا تنها و فرید دانست؟ برای تنهایی معانی مختلفی ذکر شده است. مانند این درک که هیچ کس حقیقتا مرا برای خودم نمی خواهد هر کسی مرا می خواهد برای نفع خودش می خواهد نفع مادی یا معنوی، دنیوی یا اخروی. اما آن معنایی که مورد نظر بنده است که میتوان آن را عمیق ترین معنای تنهایی دانست، آنست که : «هیچ کس نمی تواند باری از بارهای مرا به دوش بکشد» هم بارهای گذشته ی من و هم بارهای آینده ی من، هر دو بر دوش خودم است عبارت دیگر از این تنهایی همان تعبیر معروف و معهود در قرآن است: "ولاتزر وازرة وزر اخری" هيچ كس بار اعمال ديگرى را بر دوش نمى‏گيرد هیچ کس غیر از من زیر بار گذشته و آینده من نمی رود. خودم فقط و فقط مسئول خویشتن هستم. قرآن کریم گزارش می دهد که انسان نه تنها از انیسهای خود در یوم الحساب می گریزد بلکه می خواهد عزیزانش را سپر بلای خود کند! ما برخلاف برخی اندیشمندان غربی نمی خواهیم از واقعیت تنهایی انسان به یک نتیجه تلخ و تراژیک برسیم که مثلا نتیجه اش این باشد که انسان در مقابل این تنهایی خود را سرگرم کند یا اینکه مهر اطرافیانش را از دل بیرون کند و به انزوا روی آورد بلکه میخواهیم پس از دقیق نگریستن به این تنهایی "نیاز حقیقی" خود را پیدا کنیم و بفهمیم که این تنهایی ذاتی یکی از نعمتها و الطاف الهی است تا با تنها انیس خود مرتبط شویم. "ففروا الی الله" پیشه کنیم و از عمق جان بگوییم: "الهی و ربی من لی غیرک" کسی می تواند حقیقتا به سوی خدا بگریزد و این ندا را از دل سر دهد که عمیقا تنهایی خود را درک کرده باشد. خدا علاوه بر زبان تشریع، به زبان تکوین با نمایاندن بی کس شدنها، مرگ غریبانه با کرونا، تنها شدن تدریجی در کهنسالی که به تنهایی خانه قبر می انجامد انسان را متوجه کند که او تنها انیس است و انسان هیچ انیسی جز او ندارد. "یا انیس من لا انیس له" @hekmatvahokumat
🔸رواج رجاء(امید) در ماه رجب ما ماه رجب را به دعای زیبای "یا من ارجوه لکل خیر" می شناسیم. این دعا از سایر ادعیه این ماه رایجتر است و معمولا جایگزین تعقیبات نمازهای یومیه می شود. من فکر میکنم رواج این دعا بی حکمت نیست. رواج این دعا در میان خلق، حکایت از ترویج خالق می کند! در تبلیغات هر روز می بینیم که تولید کننده برای محصول خودش شعار زیبایی انتخاب میکند و خریداران را ترغیب به خرید و استفاده از آن می کند "دعوت به امید برای دستیابی همه خیرات" به نظر میرسد شعار خداوند در مورد محصول نمونه و با کیفیتش یعنی "ماه رجب" است تا بندگان به آن ترغیب شوند و بیشتر استفاده کنند شب جمعه اولش را هم لیلة الرغائب نام نهاده است. لیلة الرغائب براساس ادبیات عرب، شب آرزوها معنا نمی شود. معنایش شب "همه" آرزوها و خواستنی هاست بنابراین "الرغائب" با "رجاء به کل خیر" در یک راستا قرار می گیرند اما ممکن است بندگان خدا شعار این محصول را شنیده باشند ولی توضیحات تکلمیلی کاتالوگهای خدا را پیگیری نکرده باشند فلذا قدر این دعوت را ندانند. خداوند در این ماه می خواهد در ابتدای فصل سه ماه بندگی رجب، شعبان و رمضان در دل بندگان «امید تازه» و «سوخت حرکت» ایجاد کند. امام سجاد ع در مناجات راجین به خداوند عرضه میدارد: "یا من بابه مفتوح لداعیه و حجابه مرفوع لراجیه" (یعنی ای خدایی که حجابها را برای امیداواران کنار میزند) حجابهایی که در اثر اعمال، غفلتها و خودخواهی های ما ضخیم شده و تاریکیهای روی هم(ظلمات بعضها فوق بعض) را ایجاد کرده اگر با امید حقیقی و درست به در خانه خدا بیایی حجابها را کنار میزند و بی پرده به بنده امیدوارش ملاطفت میکند عارفان الهی می گویند رفع حجابها منشا جذبه ها و تجلیات شوق انگیز خداوند هستند. البته به شرط آنکه شیطان متاع اصلی امید را از انسان نگیرد و جنس تقلبی غرور را عوض آن قالب نکند گاهی انسان در تشخیص جنس اصلی از تقلبی دچار اشتباه می شود اما لااقل میتوان به لحاظ نتیجه آنها را از هم تمییز دادکه: نتیجه امید راستین(رجاء) طاعت است و نتیجه امید دروغین(غرور) معصیت @hekmatvahokumat