🔸چرا احساس نیاز معنوی نمی کنیم؟
در پیامهای گذشته به این موضوع اشاره شد که ما هر کدام به نوعی درگیر بیماری استغنا هستیم و احساس نیاز ما به فعلی که خداوند ما را عمیقا نیازمند به آن آفریده مطابقت ندارد. ما به هر وعده نماز و هر روزه و... به مانند غذای روزانه احساس نیاز نداریم
استغنا چگونه در ما ایجاد میشود؟ و چرا نسبت به نماز و روزه و سایر واجبات احساس نیازی در حد وجوب نداریم؟
این سوال عمیق و ذو ابعادی است
بنده سعی دارم با یک تمثیل به پاسخ این سوال نزدیک تر شوم.
تمثیل وضعیت ما به یک معتاد مواد مخدر🚬💉
❓برای معتاد چه اتفاقی افتاده است؟
او ابتدائا در خود یک نیاز کاذب به وجود آورده است. طبیعتا انسان نیازی به مواد مخدر ندارد اما او با مصرف چندباره مواد مخدر احساس نیاز به آن پیدا کرده است. با مصرف مستمر و تصاعدی مواد، نیاز کاذب قوت یافته به گونه ای که جای نیازهای حقیقی دیگر را هم تنگ میکند. او حاضر است روی نیازهای حقیقی خورد و خوراک و عزت و ابرو و... پا بگذارد تا نیاز کاذبش را برآورده کند.
از وضعیت او در می یابیم که یک نیاز کاذب چگونه میتواند احساس نیازهای واقعی را بپوشاند
دلبستگی به دنیا می تواند برای انسان نیازکاذب درست کند و با افزایش آن نیازکاذب، احساس نیازهای حقیقی انسان فراموش و پوشیده گردد
@hekmatvahokumat
🔑از این تمثیل و تحلیل به یک کلید و راه حل میرسیم:
ما در دوره هایی از زندگی احساسات معنوی یا انگیزه های معنوی قوی ای پیدا می کنیم:
انگیزه قوی خدمت در هیات و بسیج به خاطر خدا و اهل بیت
انگیزه قوی پیوستن به حوزه علمیه
انگیزه قوی خدمت مخلصانه برای ایتام و نیازمندان
انگیزه قوی خدمت به انقلاب اسلامی
کار برای شهدا و...
هر گاه دیدید احساسات و انگیزه های معنوی شما ضعیف و سست شده است بدانید به علائق یا دغدغه های جسمی و دنیایی خود بیش از حد بها داده اید.
و یک نیاز کاذب در وجودتان رشد داده اید
باید آن نقطه ها را بشناسید و درمان کنید💊💊
ممکن است بیش از حد به لذت ها و بهره های جسمی خود بها داده باشید فلذا بایستی برای کاهش انها برنامه ریزی کنید
ممکن است ترس بیجا از یک عوامل مادی بیش از حد در وجود شما شکل گرفته باشد
ممکن است آرزویی دور و دراز دنیوی تمام هم و غمتان را گرفته باشد
@hekmatvahokumat
پیامهای تربیتی و سیاسی قرآن
🔸استکبارشناسی - فرعون مظهر استکبار
(بخش اول)
إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلَا فِي الْأَرْضِ وَجَعَلَ أَهْلَهَا شِيَعًا يَسْتَضْعِفُ طَائِفَةً مِنْهُمْ يُذَبِّحُ أَبْنَاءَهُمْ وَيَسْتَحْيِي نِسَاءَهُمْ إِنَّهُ كَانَ مِنَ الْمُفْسِدِينَ . قصص - آیه 4
نکات فراز اول: "ان فرعون علا فی الارض"
1-اولین و مهمترین خصلت فرعون استکبار و علو فی الارض است. او در این خصلت به نقطه اوج و خلوص رسیده لذا عاقبتش، عاقبت این ویژگی را به خوبی تصویر میکند. تکرار زیاد ماجرای فرعون، اهمیت این خصلت را در بعد فردی و اجتماعی نشان میدهد.
فرعون مظهر استکبار در قران است لذا استکبار را با او باید به دقت و مطالعه نشست
2- مشکل این علو طلبی، "فی الارض" و زمینی بودن آن است. همانطور که در مورد آزادی خواهی، لذت خواهی و جاودانگی خواهی قید "فی الارض" بودن باعث انحراف امیال فطری انسان است.
3- انسان برتری طلب است دین نمیخواهد برتری طلبی را از بین ببرد، بلکه با تصحیح ملاک برتری، زمین مسابقه را تغییر میدهد.
میدان های مسابقه و برتری جویی که قران به ما نشان میدهد:
- عمل برتر "الذی خلق الموت و الحیاة لیبلوکم ایکم أحسن عملا"
- مسابقه مغفرت خواهی "سابقوا الی مغفرة من ربکم"
-مسابقه درخواست نعم بهشت "خِتَامُهُ مِسْكٌ وَفِي ذَلِكَ فَلْيَتَنَافَسِ الْمُتَنَافِسُونَ"
تا نهایتا به مقامات عالی " فی جنت عالیه" برسد
4- این "برتری جویی زمینی" باعث جحود و انکار حق میشود حتی اگر انسان به حق یقین پیدا کند "و جحدوا بها و استیقنتها انفسهم ظلما و علوا". [فرعون و قومش] با آنكه دلهايشان به [آن آیات] يقين داشت از روى ظلم و تكبر آن را انكار كردند
از دیدگاه شهید مطهری، عامل اصلی جهنمی شدن انسان، جحود است و کفر در قران هم به معنای جحود است یعنی پوشاندن حق بعد از درک حقانیت ان.
5- این علوخواهی باعث از دست دادن آخرت و سعادت اخروی میشود: "تلک الدار الاخره نجعلها للذین لایریدون علوا فی الارض و لافسادا"
مقامات معنوی با علو خواهی فی الارض منافات دارد. این خصلت هم ذومراتب است و هر کس باید مرتبه و شکل آن را در وجود خود بیابد
6- علو خواهی منشا فساد و تباهی است برای فرد و جامعه است. "ان فرعون علا فی الارض ... انه کان من المفسدین" فلذا اگر خواستی خودت را اصلاح کنی بایستی باید خودت را از علو فی الارض تزکیه کنی کما اینکه اصلاح جوامع به حذف علو طلبی (استکبار) است
#آیات_سیاسی
#استکبار
@hekmatvahokumat
هدایت شده از حکمت و حکومت
🔸غربت مرگ با کرونا
شیوع بیماری کرونا شرایط متفاوتی را در زندگی ما پدید اورده است. یکی از آن اتفاقات ویژه، فوت غریبانه برخی از مبتلایان به این بیماری است. بیمار مبتلا به کرونا مبتلا به تنهایی و غربتهایی اضافه بر مصائب بیماری خود میشود. از تنهایی ایام قرنطینه گرفته تا لحظات احتضار دور از خانواده و نزدیکان و سرانجام غربتهایی که در تشریفات و برنامه های بعد از وفات به وجود می آید؛ به گونه ای که حتی برخی نزدیکان هم از آنها دوری می کنند. نماز میت، آداب تدفین و تشییع و مراسمات ختم و... همگی تحت تاثیر این بیماری و شیوع آن، با غربت همراه است.
غربتی که انسان را بیشتر به تامل در «تنهایی انسان» وا میدارد.
خداوند در برخی ایات قران از تنهایی انسان سخن می گوید: «وَ لَقَدْ جِئْتُمُونَا فُرَادَى كَمَا خَلَقْنَاكُمْ أَوَّلَ مَرَّة» (همه شما تنها به سوى ما بازگشت نموديد، همانگونه كه روز اوّل شما را آفريدی)
آنجا که انسان را به تنهایی قبل از این دنیا و تنهایی بعد از آن در حیات ابدی خودش توجه می دهد.
اگر انسان در قیامت تنها محشور میشود کاشف از آن است که در این دنیا هم تنهایی همراه اوست زیرا که آخرت باطن دنیاست و از احوالات آخرت می توان به باطن این دنیا دست یافت.
منظور از این تنهایی دائمی چیست؟ من وقتی در این دنیا همراه دیگران هستم و یا در آخرت که یوم الجمع است، به همراه همه انسانها محشور میشوم پس چگونه انسان را باید قبل از دنیا، دنیا و بعد از دنیا تنها و فرید دانست؟
برای تنهایی معانی مختلفی ذکر شده است. مانند این درک که هیچ کس حقیقتا مرا برای خودم نمی خواهد هر کسی مرا می خواهد برای نفع خودش می خواهد نفع مادی یا معنوی، دنیوی یا اخروی.
اما آن معنایی که مورد نظر بنده است که میتوان آن را عمیق ترین معنای تنهایی دانست، آنست که :
«هیچ کس نمی تواند باری از بارهای مرا به دوش بکشد»
هم بارهای گذشته ی من و هم بارهای آینده ی من، هر دو بر دوش خودم است
عبارت دیگر از این تنهایی همان تعبیر معروف و معهود در قرآن است: "ولاتزر وازرة وزر اخری" هيچ كس بار اعمال ديگرى را بر دوش نمىگيرد
هیچ کس غیر از من زیر بار گذشته و آینده من نمی رود. خودم فقط و فقط مسئول خویشتن هستم.
قرآن کریم گزارش می دهد که انسان نه تنها از انیسهای خود در یوم الحساب می گریزد بلکه می خواهد عزیزانش را سپر بلای خود کند!
ما برخلاف برخی اندیشمندان غربی نمی خواهیم از واقعیت تنهایی انسان به یک نتیجه تلخ و تراژیک برسیم که مثلا نتیجه اش این باشد که انسان در مقابل این تنهایی خود را سرگرم کند یا اینکه مهر اطرافیانش را از دل بیرون کند و به انزوا روی آورد
بلکه میخواهیم پس از دقیق نگریستن به این تنهایی "نیاز حقیقی" خود را پیدا کنیم و بفهمیم که این تنهایی ذاتی یکی از نعمتها و الطاف الهی است تا با تنها انیس خود مرتبط شویم.
"ففروا الی الله" پیشه کنیم و از عمق جان بگوییم: "الهی و ربی من لی غیرک"
کسی می تواند حقیقتا به سوی خدا بگریزد و این ندا را از دل سر دهد که عمیقا تنهایی خود را درک کرده باشد.
خدا علاوه بر زبان تشریع، به زبان تکوین با نمایاندن بی کس شدنها، مرگ غریبانه با کرونا، تنها شدن تدریجی در کهنسالی که به تنهایی خانه قبر می انجامد انسان را متوجه کند که او تنها انیس است و انسان هیچ انیسی جز او ندارد. "یا انیس من لا انیس له"
@hekmatvahokumat
🔸رواج رجاء(امید) در ماه رجب
ما ماه رجب را به دعای زیبای "یا من ارجوه لکل خیر" می شناسیم. این دعا از سایر ادعیه این ماه رایجتر است و معمولا جایگزین تعقیبات نمازهای یومیه می شود.
من فکر میکنم رواج این دعا بی حکمت نیست.
رواج این دعا در میان خلق، حکایت از ترویج خالق می کند!
در تبلیغات هر روز می بینیم که تولید کننده برای محصول خودش شعار زیبایی انتخاب میکند و خریداران را ترغیب به خرید و استفاده از آن می کند
"دعوت به امید برای دستیابی همه خیرات" به نظر میرسد شعار خداوند در مورد محصول نمونه و با کیفیتش یعنی "ماه رجب" است تا بندگان به آن ترغیب شوند و بیشتر استفاده کنند
شب جمعه اولش را هم لیلة الرغائب نام نهاده است. لیلة الرغائب براساس ادبیات عرب، شب آرزوها معنا نمی شود. معنایش شب "همه" آرزوها و خواستنی هاست
بنابراین "الرغائب" با "رجاء به کل خیر" در یک راستا قرار می گیرند
اما ممکن است بندگان خدا شعار این محصول را شنیده باشند ولی توضیحات تکلمیلی کاتالوگهای خدا را پیگیری نکرده باشند فلذا قدر این دعوت را ندانند.
خداوند در این ماه می خواهد در ابتدای فصل سه ماه بندگی رجب، شعبان و رمضان در دل بندگان «امید تازه» و «سوخت حرکت» ایجاد کند.
امام سجاد ع در مناجات راجین به خداوند عرضه میدارد: "یا من بابه مفتوح لداعیه و حجابه مرفوع لراجیه" (یعنی ای خدایی که حجابها را برای امیداواران کنار میزند)
حجابهایی که در اثر اعمال، غفلتها و خودخواهی های ما ضخیم شده و تاریکیهای روی هم(ظلمات بعضها فوق بعض) را ایجاد کرده
اگر با امید حقیقی و درست به در خانه خدا بیایی حجابها را کنار میزند و بی پرده به بنده امیدوارش ملاطفت میکند
عارفان الهی می گویند رفع حجابها منشا جذبه ها و تجلیات شوق انگیز خداوند هستند.
البته به شرط آنکه شیطان متاع اصلی امید را از انسان نگیرد و جنس تقلبی غرور را عوض آن قالب نکند
گاهی انسان در تشخیص جنس اصلی از تقلبی دچار اشتباه می شود اما لااقل میتوان به لحاظ نتیجه آنها را از هم تمییز دادکه:
نتیجه امید راستین(رجاء) طاعت است و نتیجه امید دروغین(غرور) معصیت
@hekmatvahokumat
🔸بسته عملیاتی بیوتروریسم
اگر قرائنی بر بیوتروریسم در موضوع کرونا وجود دارد کما اینکه رهبر معظم انقلاب آن را در پیام اخیر محتمل دانسته اند
باید این احتمال هم در نظر داشت که بیوترور یک «فرآیند» و یک بسته عملیاتی باشد نه صرفا یک هجوم و یک عملیات
فلذا محتمل است تروریستهای بیولوژیک با پوشش درمان و از کانال نهادهای بین المللی پازلهای بعدی این اقدام تروریستی را تکمیل کنند.
کما اینکه بسته های رسانه ای و اقتصادی این تهاجم هم بایستی مورد بررسی و تدقیق قرار گیرد همچنان که برخی کارشناسان از تیعات استقراض دولت از صندوق بین المللی پول ابراز نگرانی کرده اند.
هنوز یادمان نرفته چگونه غربی ها بمبهای شیمیایی را در اختیار صدام قرار دادند سپس با پذیرفتن بیماران شیمیایی ما، نقصهای این بمبها را شناسایی کردند و آنها را رفته رفته قویتر و کشنده تر کردند و در اختیار صدام جنایتکار قرار دادند.
ما از «خوش بینی» مستمر این دولت نسبت به استعمارگران بین المللی در این سالها کم ضربه ندیدیم خواهشا در مورد جان و سلامت مردم «واقع بین» باشید.
#کرونا
#بیوتروریسم
@hekmatvakokumat
یک پیشنهاد:
💦دو شستشو در یک شستشو💦
گفتند: دستها باید به مدت بیست ثانیه شسته بشه.
شش صلوات با و عجل فرجهم، حدودا میشه بیست ثانیه 🕓
خوبه عادت کنیم هر بار موقع شستن دستهامون و برای اینکه بفهمیم بیست ثانیه شده این شش صلوات رو بفرستیم،
تا انشاالله به بركت این صلواتها مشکل این بیماری هم حل بشه و بلاها دور بشه
چون صلوات گره گشاست
ضمن اینکه هم شستشوی دست انجام شده و هم شستشوی دل😊
اگر شما هم این پیشنهاد رو به بقیه بکنید در این سنت حسنه شریک میشید ان شاء الله
@hekmatvahokumat
🔸 ویروس شناسی و شیطان شناسی
دانش فیزیولوژی انسان، عوامل بیماری و درمان انها پیشرفتهای زیادی کرده است. دانش پزشکی مورد احترام و اهتمام ویژه بشر بوده و است. تعداد رشته های پزشکی و مرتبط با آن بسیار گسترده شده و هر روز بر دامنه ان افزوده میشود. برای انها تمهیدات متنوعی اندیشیده است از نیروی انسانی گرفته تا امکانات مالی، اقتصادی و سیاسی، رسانه ای، بین المللی و...
عوامل بیماری زای انسان، یعنی میکروبها و ویروسها به لحاظ مراتب حیات و شعور در پایین ترین مراتب هستی قرار میگیرند اما باز هم انسان از شناخت و کنترل همین موجودات و تغییرات انها وامانده میشود. این موجودات، گاهی تغییراتی می یابند و تمام ابزارها و دانشهای به دست امده پیشین را به چالش میکشند که نمونه اش همین چالش امروز بشر با ویروس کروناست
علیرغم برخورداری بشر امروز از عقل جمعی، علم و تجربه جمعی و رسانه ها و ابزارهای ارتباطات جمعی سریع، این مشکل برای عموم بشر اتفاق افتاده است.
🔹مقایسه تهدیدات روح و جسم
داستان مواجهه انسانها با ویروسها برای حفظ حیات و سلامت جسم بدین صورت است
وضعیت مواجهه انسان با تهدیدات روحی او چگونه است؟
- تفاوت در مرتبه وجودی
ابلیس یعنی همان تهدیدگر روح انسان، به لحاظ مرتبه هستی پس از انسان حائز بالاترین مراتب است. خلقت ابلیس ماقبل انسان است. او موجودی تجربه آموز است و به پهنه تاریخ تجربه ی آسیب رساندن دارد اما ویروس ها در مرتبه نازلی از موجودات خلقت قرار میگیرند
- تفاوت در سطح هوشمندی
شیطان به مانند شطرنج باز زبردست و کهنه کاری است که مرحله به مرحله در مقابل اقدام شما، حرکت آماده دارد. آیا ویروس ها و میکروبها هم در این حد پیچیده و هوشمند عمل می کنند؟
- تفاوت در وسعت و شدت تهدید
او قبل از تولد ما، حین حیات ما در این دنیا، با شدت بیشتر در لحظه جان دادن و حتی بعد از جان دادن ما به نوعی دیگر به ما آسیب میزند و مانع میشود که بازماندگان خیراتی برای انسان بفرستند. وسعت و شدت تهدیدی که در مورد ویروس و تهدیدات جسمی متصور نیست.
جسم شناسی بشر رشد کرده، تهدید شناسی(میکروب شناسی و ویروس شناسی) جسم او هم رشد کرده اما روح شناسی بشر چطور؟ تهدید شناسی و شیطان شناسی چطور؟ انواع بیماری روحی را می شناسد؟ بیماری های مسری روح را چقدر می شناسد؟ میزان آسیب بیماریها را چقدر می شناسد؟
می دانیم که دائما دزد و پلیس در حال رقابتند. دزدها قوی تر و حرفه ای تر میشوند و در مقابل، اقدامات پلیسی و امنیتی هم رشد میکند.
داستان مواجهه انسان با تهدیدات روحی عرصه ای است که دزدها مرتب حرفه ای تر شده اند اما پلیسها رشد چندانی نکرده اند بلکه ضعیفتر شده اند!! انسانها در غفلت از تهدیدات، ضربات مهلکی را متحمل شده اند
مثال دیگر شرایطی است که شگردها و حیله های سیاست بازان و استثمارگران روزبروز ارتقا پیدا کند اما جوامع تحت سلطه بیشتر از سیاست فاصله بگیرند و غیرسیاسی بودن را حُسن قلمداد کنند که در نتیجه بیشتر دوشیده و استثمار شوند
گسترش فساد در زمین(ظهر الفساد فی البر و البحر) را بایستی در رشد دزدها(شیاطین) و تضعیف پلیسها(ضعف انسان در شناخت و مقابله با شیاطین) جستجو کرد
انسان عهد خدا را در مورد جدی گرفتن دشمنی شیطان مراعات نکرده است آنقدر که نه تنها او را دشمن نگرفته او را عبادت کرده است و با ویروسهای نابودکننده روح و جانش طرح رفاقت ریخته است!!
و این عهدشکنی بزرگ، اولین سرزنش خداوند خطاب به مجرمان در روز جزاست:
و امتازوا الیوم ایها المجرمون - الم اعهد الیکم یا بنی آدم الا تعبد الشیطان انه لکم عدو مبین
و اى گناهكاران امروز [از بى گناهان] جدا شويد اى فرزندان آدم مگر با شما عهد نكرده بودم كه شيطان را مپرستيد زيرا وى دشمن آشكار شماست
#شیطان_شناسی
@hekmatvahokumat
🔸استحکام قاعده نظام با استحکام قاعده حوزه به وسیله سه عنصر
حوزه علميه- همانطور كه امام (ره) مكرر فرمودند- قاعده ى نظام جمهورى اسلامى است و همه چيز روى اين قاعده بنا شده و دوام خواهد يافت. اين قاعده بايد محكم باشد. استحكام اين قاعده، با تضمين سه عنصر اصلى امكانپذير است
ما بحث آينده ى بلندمدت نظام اسلامى را مىكنيم. شما در ذهنتان چهل سال بعد را تصوير كنيد و ببينيد كه جمهورى اسلامى در آن سالها چگونه بر تمام دنياى ظلمانى مادّى آن روز پرتو خواهد افكند؛ «أَ لَمْ تَرَ كَيْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِي السَّماء. تُؤْتي أُكُلَها كُلَّ حينٍ بِإِذْنِ رَبِّها» «1». دل مؤمن، به كمتر از اين پيشرفت قانع نيست
🔹اولين عنصر، فقه است.
فقاهت را به همان معناى پيچيده و ممتازى كه امام (ره) براى ما معنا مى كردند يعنى تركيبى از متد علمى و دقيق فقاهتى و به تعبير امام (ره): فقه جواهرى.
اين فقاهت، دو ركن دارد:
1- اصول معتدل و قوى و آگاه به همه ى جوانب استنباط است،
2- تطور فقه مىباشد و همان چيزى است كه امام در معناى اجتهاد و مجتهد و فقيه مى فرمودند و تأكيد داشتند كه مجتهد و فقيه بايد با ديد باز بتواند استفهامها و سؤالهاى زمانه را بشناسد
🔹عنصر دوم، تهذيب و اخلاق است.
ما اگر مهذب باشيم، خواهيم توانست هستى خود را در خدمت اسلام و نظام اسلامى قرار دهيم؛ ولى اگر مهذب نباشيم، آنچه كه داريم، در خدمت قرار نخواهد گرفت و چه بسا كه در جهت عكس هم قرار گيرد.
اعتقاد من اين است كه اخلاص و صفاى باطن و رابطه ى معنوى و پيوند مستحكم بين قلب او(امام) و خداى مقلب القلوب، موجب شد كه اين مرد بتواند از انزواى ظاهرى خود خارج شود و دست نيرومندى براى دگرگون كردن بنياد ارزشهاى مادّى در سطح جهان شود.
🔹عنصر سوم، آگاهى سياسى است.
آگاهى سياسى به مثابه ى چشمى است كه اگر نداشته باشيم، آن دو عنصر ديگر در حركت به ما كمك نخواهند كرد
_______________
مقام معظم رهبری - سخنرانى در مراسم بيعت هزاران تن از طلاب، فضلا و اساتيد حوزهى علميه ى قم و روحانيون بيست كشور جهان 22/ 03/ 1368
(با تلخیص)
@hekmatvahokumat
🔸شباهت امام موسی کاظم علیه السلام و حضرت یوسف علیه السلام
حسد برادران يوسف، يوسف را به چاه انداخت. تقاضاها و تمناهاى غير قابل پذيرش زنان مصر او را روانه زندان كرد و سالهايى در زندان بسر برد (فَلَبِثَ فِي السِّجْنِ بِضْعَ سِنِينَ). در همان زندان به مقام نبوت رسيد. از زندان، خالصتر و كاملتر و پخته تر خارج گشت.
در ميان پيغمبران، يوسف است كه به جرم محبوبيت نزد پدر به چاه انداخته شد و به جرم پاكى و تقوا و حق شناسى روانه زندان شد، و در ميان ائمه، موسى بن جعفر بود كه به جرم علاقه و توجه مردم و اعتقاد اينكه او از هارون شايسته تر است سالها زندانى شد؛ با اين تفاوت كه يوسف را از زندان آزاد كردند اما دستگاه هارونى عاقبت الامر موسى بن جعفر را در زندان مسموما شهيد كرد. «أَمْ يَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلى ما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ» بلى، وقتى كه فضل خدا را مى بينند كه شامل حال گروهى از افراد شده حسد مى برند و در صدد آزار برمى آيند.
شاعر عرب مى گويد:
قالوا حُبِسْتَ فَقُلْتُ لَيْسَ بِضائِرٍ
حَبْسى وَ أىُّ مُهَنَّدٍ لا يُغْمَدُ
مرا ملامت كردند كه تو زندانى شدى. گفتم اين كه عيب نيست، كدام شمشير كارى هست كه او را در غلاف قرار ندهند؟.
شخصى که به جرم شخصيت و عظمت و به واسطه حق گويى و حق خواهى و ايستادگى در مقابل ظلم و استبداد به زندان مى رود. اين مايه افتخار و مباهات است.
بَيْتٌ يُجَدِّدُ لِلْكَريمِ كَرامَةً
وَ يُزارُ فيه وَ لا يَزورُ وَ يُحْفَدُ
زندان آن جايگاهى است كه آنچنان را آنچنانتر مى كند. آنها كه به موجب شرافت ذاتى و بزرگوارى و حق گويى زندانى مى شوند، در آنجا صافتر و خالصتر و مصمم تر مى گردند و شرفى بر شرفهايشان افزوده مى گردد. آنجاست كه ديگران خود را نيازمند مى بينند كه به زيارت او بروند و افتخار مى كنند، اما او از رفتن به زيارت آنها بى نياز است.
مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى ج18، ص: 88
(با تلخیص)
@hekmatvahokumat
🔸تحمل ۱۸ سال اسارت به تأسی از امام کاظم علیه السلام
🔹آیا در منزل قرنطینه هستید؟ چند روز؟ حوصله تان سر رفته؟ تحملتان تمام شده؟ خیلی خسته شدید؟
لطفا این متن را با دقت بخوانید ببینید یک عده برای دین و عزت ما چه کشیده اند...
✍️بازی های روزگار حواس مان را پرت کرده که روزگاری یک حسین لشکری داشتیم که ۲۷ شهریور ۵۹، ۳ روز قبل از شروع رسمی جنگ اسیر بعثی ها شده
او در پی اقدامات مرزی نظامیان بعثی در جدار مرزی به پرواز در می آید که هواپیمای او توسط بعثی ها مورد هدف قرار گرفته و با خروج از هواپیما به اسارت نظامیان بعثی در می آید
و ۱۸ سال اسارت کشید…
تصورش هم سخت است.۱۸سال دوری از وطن و خانواده …تازه نه یک دوری ساده یک دوری پر ازسختی و مشقت…
همسر شهید لشگری می گفت خدا حسین را فرستاد تا سرمشقی برای همگان شود...
او اولین کسی بودکه رفت و آخرین نفری بود که برگشت....
اسیر که شد پسرش علی۴ ماهه بود و دندان نداشت و به هنگام آزادیش علی پسرش دانشجوی دندانپزشکی بود...
وقتی بازگشت از او پرسیدند این همه سال انفرادی را چگونه گذراندی و او می گفت: برنامه ریزی کرده بودم و هر روز یکی از خاطرات گذشته خود را مرور می کردم سالها در سلول های انفرادی بوده و با کسی ارتباط نداشت، قرآن راکامل حفظ کرده بود، زبان انگلیسی می دانست و برای ۲۶ سال نماز قضا خوانده بود.
حسین می گفت: از هیجده سال اسارتم ده سالی که تو انفرادی بودم سالها با یک "مارمولک" هم صحبت می شدم.
بهترین عیدی که این ۱۸ سال اسارت گرفتم، یک نصفه لیوان آب یخ بود!
عید سال ۷۴ بود، سرباز عراقی نگهبان یک لیوان آب یخ می خورد می خواست باقی مانده آن را دور بریزد، نگاهش به من افتاد، دلش سوخت و آن را به من داد، من تا ساعت ها از این مساله خوشحال بودم.
این را بگویم که من ۱۲ سال در حسرت دیدن یک برگ سبز، یک منظره بودم، حسرت ۵دقیقه آفتاب را داشتم...
او پس از ۱۶ سال اسارت به نیروهای صلیب سرخ معرفی شد و دو سال بعد یعنی سال ۱۳۷۷ به ایران بازگشت و بدین ترتیب او نخستین اسیر و آخرین آزاده جنگ بود.
در بدو ورود در دیدار صمیمانه با رهبر معظم انقلاب مفتخر به لقب «سید الاسرای ایران» گردید.
شهید حسين لشكری در مصاحبه خود گفت:
اعتقادات مذهبی و مكتبی سربازان ايرانی مهمترين عامل مقاومت آنها در مقابل فشارهای روحی، روانی و جسمی بعثی ها بود... ما با تاسی به سيره اهل بيت(ع) و به خصوص حضرت موسی بن جعفر (ع)، تمسك به دين و اهداف آن خود را از گزند ترفندهای دشمن حفظ كرديم.
منبع: کتاب خاطرات دردناک(تالیف ناصر کاوه) و پایگاه خبری اخبار آزادگان
https://azadeganirankhabar.ir/140967
@hekmatvahokumat