✍ متأسفانه یک روندی در جمهوری اسلامی وجود دارد که مجالس انقلابی در برابر دولتهای غربگرا بسیار دست بسته و گاهی ذلیلانه عمل می کنند ولی در قبال دولت های انقلابی تر بسیار جسورتر رفتار میکنند.
یادمان هست که مجلس چگونه نسبت به تعویض معاون سیاسی وزارت کشور عکس العمل تندی نشان داد؟ به چه خاطر؟
خلاف قانونی مرتکب نشده بود فقط چون آیین نامه ای فرستاده بود به استانداری ها که نزدیک انتخابات، از اقداماتی که شائبه تبلیغ نماینده موجود است پرهیز کنند، مجلس به دولت آقای رئیسی فشار آورد که حتما معاون وزیر کشور را برکنار کند.
در این دولت اوضاع چگونه است؟
در برابر انتصابات غیرقانونی دولت دست بسته است!
مجبور شد/مصلحت دید که بلااستثنا به وزرا رای اعتماد بدهد
دولت برخی مصوبات مجلس را ابلاغ نمی کند!
برخی وزرا حتی برای پاسخ به سوالات نمایندگان حاضر نمیشوند!
مصلحتهای مدارای بیشتر در برابر دولت غربگرا قابل درک است تا مبادا زمینه ای برای بحران و شورش پدید نیاید.
اما به هر حال این وضعیت یعنی افت جایگاه مجلس هم ناراحت کننده و موجب تأسف است.
با خود میگویم نکند که مجلس تقاص برخی رفتارش را در قبال نجابت اقای رئیسی دارد پس میدهد!
🔸فرصت سوزی ها در ارتباط با چین
امیر حسین ثابتی: مشکل اصلی در رابطه با چین این است که در این دولت، هیچ متولی خاصی برای این مساله وجود ندارد! حتی معلوم نیست سفیر بعدی در آنجا کیست و اینها مصداق فرصتهایی است که به خاطر گیج بودن دولت در حال از دست رفتن است.
🔹پ ن:
«گیج بودن دولت» را عامل دانستن، به نظر میرسد خوش بینانه است.
دولت روحانی هم نسبت به چین فرصت سوزی های عجیب و غریبی داشت و سفیر هم معرفی نمیکرد!!! یعنی دقیقا در زمانی که بیشترین فشارهای اقتصادی بر کشور آمده بود و غرب نشان داد که قصد ندارد به واقع تحریمها را بردارد دولت روحانی نسبت به ایجاد گشایش از طریق چین رو بر می گرداند!
بسیاری از وابستگیهای کشور به نرخ دلار حاصل آنست که عمده تجارت ایران از طریق امارات صورت میگیرد یعنی همان کشوری که به تمامیت ارضی ما مستقیما طمع دارد و بیشترین هماهنگی را با اسرائیل و آمریکا دارد.
اگر از ظرفیتهای چین بدرستی استفاده می شد مساله مذاکره، به عنوان ابزار همیشگی جریان غربگرا از آنها گرفته میشد و مسأله تورم تا حدودی کنترل میشد.
اساسا در شرایطی که چین و هند اکثر تولیدات جهان را قبضه کرده اند از طریق تقویت مناسبات با آنها تحریمها تا چه میزان میتواند موثر واقع شود؟!
امروزه کشورهای غرب محور اصلی تولید مایحتاج جهان نیستند لااقلش این است که بگوییم رقیب و جایگزین برای طرف غربی وجود دارد، ولی این واقعیت نباید در ذهن یک ایرانی تثبیت شود.
این مساله بسیار روشنی است که سیاست فشار اقتصادی بر ایران یک «بسته سیاستها» است که یک طرفش عامل تحریم خارجی و یک طرفش عامل داخلی است که جوری اقدام و تصویرسازی کند که تحریم، مؤثر واقع شود و اراده جمهوری اسلامی در مشی استقلال طلبانه و مقاومت او شکسته شود.
هدایت شده از انجمن علمی فقه سیاسی
#یاداشت
#متن_پژوهی
🔸 اشاره
آنچه پیش روی خوانندگان گرامی قرار دارد، یادداشتی از دومین جلسه «حلقه متنپژوهی مطالعات فقه سیاست» انجمن فقه سیاسی دانشگاه باقرالعلوم (علیه السلام) و گروه فقه سیاسی مرکز فقهی ائمه اطهار(علیهم السلام) است. این یادداشت با هدف ارائه خوانشی انتقادی از قرائت های دموکراتیک درباره نقش مردم در مشروعیت سیاسی نگاشته شده و بهطور خاص، متن کتاب «پیامبری و قرارداد» را مورد بررسی قرار داده است.
___________________________________
💢پیامبری و قرارداد تحمیل قرائت بر رخداد
✍️سجاد قدک
محتوا و مدعای کتاب پیامبری و قرارداد مرحوم فیرحی بر پایه «نفی نظریه نصب الهی پیامبر(ص) به عنوان زعیم سیاسی» و به عبارت دیگر نفی ولایت سیاسی پیامبر(ص) است. بر این اساس ایشان ماهیت دولت پیامبر(ص) را منطبق بر قرارداد اجتماعی معرفی میکند. در مورد ارزیابی این کتاب اشکالات جزیی متعددی میتوان طرح کرد، ولی عمده نقد در ناحیه روش و نگاه کلی کتاب قابل طرح است. با بررسی مفاد کتاب، روشن میشود که مؤلف با سوگیری بسیار روشنی به موضوع پرداخته است. این نوع سوگیری را میتوان «تقدم نظریه بر نص» نامید.
ادامه...👇👇
هدایت شده از انجمن علمی فقه سیاسی
👆👆...
✅تبارشناسی مسأله
ولایت سیاسی پیامبر(ص) از جهتی مسألهای فقهی و از شاخه فقه سیاسی محسوب میشود که تکلیف مکلفین و دولت را مشخص میکند و از جهت دیگر مسألهای کلامی است و مربوط به شئون نبوت و امامت است. مسأله فقهی سطحی از استدلال و استناد و مسأله کلامی سطحی بالاتر از دلایل و استنادات را میطلبد. به عنوان نمونه، خبر واحد در مسائل فقهی حجت است، ولی عموماً در مسأله کلامی مورد پذیرش قرار نمیگیرد. مرحوم فیرحی به فرازهایی از قرارداد مدینه استناد میکند که مستند آن عمدتاً کتب تاریخی است و استناد به این فرازها، در حد استدلال فقهی هم مورد پذیرش فقهی قرار نمیگیرد چه برسد به اینکه مورد پذیرش کلامی واقع شود.
✅نفی ولایت سیاسی پیامبر مخالف قاطبه شیعه و سنی
در موضع کلامی باید در نظر داشت که دیدگاه مرحوم فیرحی مخالف با قاطبه اهل سنت و شیعه است. اساساً اختلاف شیعه و سنت با پیشفرض نصب الهی پیامبر شروع میشود با این سوال که آیا بعد از پیامبر، جانشینی از طرف خداوند برای زعامت نصب شده است یا خیر؟ شیعه میگوید نصب شده است و اهل سنت منکر نصب الهی است. دیدگاه مرحوم فیرحی اصل این پرسش را باطل میکند و مخالف نظر فریقین است. ایشان معتقد است که خود پیامبر(ص) هم منصوب الهی نیست چه برسد به جانشینان ایشان! البته در سده اخیر معدود نویسندگان مسلمان به این دیدگاه متمایل شدهاند که از آن جمله است: محمد عبدالرزاق و محمد عابد الجابری. برخی از محققان معتقدند که مرحوم آقای فیرحی در مبانی متأثر از محمد عابد الجابری است.
مرحوم فیرحی معتقد است که تا زمان مرحوم نائینی و ماجرای مشروطه، فقهای شیعه با نگاه دموکراتیک به دین بیگانه بودهاند و لذا ملتفت به ماهیت قراردادی حکومت پیامبر(ص) نیز بودهاند. در مورد مدعای ایشان این اشکال قابل طرح است که فرض میگیریم فقها به این مسأله التفات نداشتهاند؛ چطور اهل بیت(ع) به این مسأله مهم التفات نداشتهاند؟ برعکس، نصوص دینی اعم از آیات و روایات به بیانات متعدد به نصب الهی و ولایت سیاسی پیامبر(ص) تصریح دارند.
✅نسخ برخی فرازهای قرارداد مدینه به وسیله قرآن
مرحوم آیتالله منتظری - یعنی همان فقیهی که برخی همفکران آقای فیرحی ایشان را «لویاتان اسلامی» نامیدهاند - در کتاب دراسات فی ولایة الفقیه با ذکر متن قرارداد مدینه، فرازهایی از آن را «منسوخ شده» به واسطه قرآن میداند. بر این اساس، این اشکال مطرح میشود که اگر ماهیت دولت بر قرارداد، رضایت طرفین قرارداد و برابری استوار است، چطور میتوان بدون کسب رضایت از طرف دیگر (مردم) مفاد قرارداد را تغییر داد و نسخ کرد؟! در واقع میتوان گفت لازمه دیدگاه مرحوم فیرحی در مورد قراردادی بودن دولت پیامبر(ص) صرفاً نفی نظریه رهبری و ولایت سیاسی پیامبر(ص) نیست بلکه نفی مرجعیت سیاسی و اجتماعی شریعت هم است! یعنی براساس مبنا قرار گرفتن قرارداد، برابری و رضایت طرفین فقط رهبر نیست که باید توسط مردم تعیین شود بلکه مشروعیت قوانین دولت هم منوط به قرارداد و رضایت طرفین است. همچنانکه قرارداد مدینه صرفاً به مسأله رهبری نپرداخته و در مورد قوانین دولت و جامعه اسلامی نیز است و مرحوم فیرحی اصرار دارد که شأن رسولالله(ص) در این قرارداد صرفاً شأن پیشنهادی و ارائه پیشنویس است و قوام آن به رضایت طرفین قرارداد است. پس تمام مفاد قرارداد تحت نظریه قرارداد قرار میگیرد نه صرف رهبری.
✅استدلال به سیره قرارداد دلیلی ناکافی
در کتاب تلاش فراوانی صورت گرفته بر این مطلب که پیامبر(ص) اهتمام بسیاری بر قرارداد دارد و از ابتدا حکومت خود را بر آن پایهریزی کرده است و لذا ماهیت دولت پیامبر(ص)، قراردادی است، یعنی همان سنخ دولتی که برخی اندیشمندان غربی، مانند جان لاک، در مورد دولت بر اساس «قرارداد اجتماعی» تصویر میکنند. حال آنکه اساس استدلال ایشان بر دلیلی است که اعم از مدعاست. سیره پیامبر(ص) در مورد قرارداد لزوماً به معنای آن نیست که ماهیت دولت پیامبر(ص) قراردادی باشد و مشروعیت دولت بر اساس رضایت طرفین قرارداد باشد. گرفتن رضایت، توافق و بیعت به عنوان «روشهای حکمرانی» میتواند در نظریه رهبری و نصب هم استفاده شود؛ خصوصاً که در نظریه رهبری نقش مردم در پیشبرد اهداف تعیینکننده است و اهداف رهبری و نظام اسلامی با تجمیع ارادههای افراد جامعه تحقق پیدا میکند. جدا از اینکه سیره عملی معصوم، از نظر فقهی بیش از جواز دلالتی ندارد و الزامآور نیست.
ادامه...👇👇
هدایت شده از گروه فقه سیاسی: مرکز پژوهشی فقه و اجتهاد فاضل
👆👆...
✅نقصانهای استدلال به برابری
مرحوم فیرحی مدعای خود را بر پایه «برابری» سامان داده است. ایشان تناظری برقرار میکند میان فضای اسلام و مسیحیت که هر دو تا زمان مشروطهخواهی، دیدگاهی اقتدارگرایانه نسبت به سیاست داشتهاند. از فضای مسیحیت رابرت فیلمر را مثال میزند که به نابرابری و حق طبیعی پادشاهان معتقد است و در علمای اسلامی نیز میرزای قمی را مثال میزند که در ارشادنامه به «نابرابری و برتری طبیعی» معتقد بوده است. از معتقدان به برابری در مسیحیت جان لاک و از اسلام مرحوم نائینی را ذکر میکند. اما نسبت به تصویری که ایشان ارائه میدهند اشکالاتی قابل طرح است:
✅استنادی نادرست:
به نظر میرسد مرحوم فیرحی از این عبارت میرزای قمی، دیدگاه نابرابری را استفاده کرده است: «آفریدگار عالم افراد بنی نوع آدم را قاطبة از نر و ماده خلقت کرده... بعد از آن یکی را تاج سروری بر سر نهاده و در روی زمین شبیه به جانشین از برای خود قرار داده... و دیگری را ریسمان مذلت و خواری در گردن نهاده و بنده سایر بندگان کرده». در مورد این استفاده نیز تقدم نظریه بر نص قابل مشاهده است. در اشکال به این برداشت میتوان گفت اولا میرزای قمی در مقام ارشاد یک پادشاه مستبد است نه در مقام طرح موضوعات علمی. محذورات این مقام، با یک متن علمی متفاوت است. ثانیا از عبارات ایشان به هیچوجه استفاده نمیشود که حقوق تشریعی برای پادشاهان در برابر غلامان قائل باشند بلکه عبارت ایشان ناظر به «تقدیر الهی» است. بنابراین استخراج یک نظریه حقوقی_سیاسی به عنوان «نابرابری میان شاه و رعیت» مشابه با دیدگاه رابرت فیلمر، از این عبارات میرزای قمی روا نیست.
⬅️مثال نقض: اشکال دیگر به مبنای مرحوم فیرحی آن است که چطور ایشان در کتاب خود، به صراحت ولایت بر قضاءِ پیامبر(ص) را میپذیرد ولی پذیرش ولایت سیاسی پیامبر(ص) را منافی برابری میانگارد؟! چه تفاوتی میان شأن قضا و شأن سیاست از این منظر وجود دارد؟!
⬅️اشکال مبنایی:مقوله برابری یک مقوله حیثی است. انسانها از برخی حیثیتها حقوق و شأن برابر دارند مانند تساوی ایشان در مقابل قوانین الهی؛ ولی از برخی حیثیتها متفاوتند. نصب الهی پیامبر(ص) برخاسته از شایستهسالاری و فلسفه نبوت و امامت است. از این جهت ایشان دچار خلط میان مساوات و عدل شده است. مساوات و برابری در هر موضعی مساوی عدالت نیست. پیامبر(ص) به تصریح قرآن بر مؤمنان ولایت دارد: «النبی اولی بالمؤمنین من أنفسهم». دفاع از مساوات با نفی ولایت پیامبر(ص)، مخالف عدالت است. بر اساس این ولایت است که در آیات متعدد به صورت مطلق امر به اطاعت ایشان شده است که طبعاً شامل اوامر سیاسی پیامبر(ص) نیز میشود. همچنانکه اینگونه آیات بیانگر «مشروعیت آمریت پیامبر(ص)» در عرصه سیاسی هستند بدون آنکه منوط به قرارداد باشند.
——————————————
💠 گروه فقه سیاسی؛ مرکز فقهی ائمه اطهار علیهم السلام
https://eitaa.com/joinchat/1690304590Cfccefed4e8
حکمت و حکومت
دومین جلسه ای که در مورد نقد کتاب «پیامبری و قرارداد» مرحوم اقای فیرحی برگزار شد و حقیر هم در این دو
وعده کردم متن یادداشتی از عرایضم در دو جلسه نقد در کانال قرار بدهم👆
-1826414847_273361282.opus
3.34M
گزارش دوستمون اقا هادی زینعلی از دیدار امروزشون با مقام معظم رهبری و انتقال توصیه های ایشان
اقای زینعلی از فعالان و متخصصان حوزه تعلیم و تربیت هستند
🔸با پنج نفر رفیق نشو!
عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَنْ أَبِيهِ قَالَ: قَالَ لِي أَبِي عَلِيُّ بْنُ اَلْحُسَيْنِ عَلَيْهِمَا اَلسَّلاَمُ يَا بُنَيَّ اُنْظُرْ خَمْسَةً فَلاَ تُصَاحِبْهُمْ وَ لاَ تُحَادِثْهُمْ وَ لاَ تُرَافِقْهُمْ فِي طَرِيقٍ فَقُلْتُ يَا أَبَهْ مَنْ هُمْ عَرِّفْنِيهِمْ
🔺 قَالَ إِيَّاكَ وَ مُصَاحَبَةَ اَلْكَذَّابِ فَإِنَّهُ بِمَنْزِلَةِ اَلسَّرَابِ يُقَرِّبُ لَكَ اَلْبَعِيدَ وَ يُبَعِّدُ لَكَ اَلْقَرِيبَ
🔺وَ إِيَّاكَ وَ مُصَاحَبَةَ اَلْفَاسِقِ فَإِنَّهُ بَائِعُكَ بِأُكْلَةٍ وَ أَقَلَّ مِنْ ذَلِكَ
🔺وَ إِيَّاكَ وَ مُصَاحَبَةَ اَلْبَخِيلِ فَإِنَّهُ يَخْذُلُكَ فِي مَالِهِ أَحْوَجَ مَا تَكُونُ إِلَيْهِ
🔺وَ إِيَّاكَ وَ مُصَاحَبَةَ اَلْأَحْمَقِ فَإِنَّهُ يُرِيدُ أَنْ يَنْفَعَكَ فَيَضُرُّكَ
🔺وَ إِيَّاكَ وَ مُصَاحَبَةَ اَلْقَاطِعِ لِرَحِمِهِ فَإِنِّي وَجَدْتُهُ مَلْعُوناً فِي كِتَابِ اَللَّهِ فِي ثَلاَثَةِ مَوَاضِعَ
الکافي ج ۲، ص ۳۷۶
امام صادق عليه السّلام روايت كرده كه پدرم فرمود:على بن الحسين عليه السّلام به من فرمود:پسر جانم! پنج كس را در نظر دار و به آنها همراه و همسخن و رفيق راه مشو، گفتم:پدر جان!آنها چه كسانىاند؟ فرمود:
1⃣ بپرهيز از همراهى با كذّاب، زيرا كه او به مانند سرب است، نزديك كند به تو دور را و دور كند به تو نزديك را
2⃣ بپرهيز از همراهى فاسق و بدكار، زيرا اوست كه تو را به يك خوراكى بفروشد يا به كمتر از آن 3⃣ مبادا با بخيل رفاقت كنى، زيرا او مالش را از تو دريغ مىدارد، به تو كمك مالى ندهد در وقتى كه بىنهايت بدان نيازمندى
4⃣ مبادا با احمق رفاقت كنى، زيرا او مىخواهد به تو سود برساند ولى از نفهمى به تو زيان مىرساند.
5⃣ مبادا با كسى كه قاطع رحم است رفاقت كنى، زيرا من او را سه جا از قرآن يافتم كه به او لعن شده است
پ ن:
به علت دوستی نکردن با فاسق دقت کنید. او را راحت میتوان خرید و راحت نسبت به تطمیع شل میشود.
شرط عدالت برای حاکمیت(به معنای فاسق نبودن) از رفاقت هم حساس تر است. اگر حاکمان اهل فسق باشند منافع شخصی خود را بر همه مصالح دیگر ترجیح میدهند.
#روایت
#برداشت_سیاسی
🔸عقاید دنباله رو اغراض سیاسی
✍️لابد شما فیلم زیارت و گریه برخی از اعضاء تحریرالشام در کنار قبر معاویه را دیده اید.
یک سوال: مگر همین تکفیریها نبودند که شیعه را به جرم زیارت مشرک میدانستند و آنها را به خاطر همین عقاید شرک آلود «عدو قریب» و واجب القتل می دانستند و هزاران شیعه را به همین جرم کشتند؟! چه شد حالا خودشان اهل زیارت شده اند؟!
در تاریخ جریانات منتسب به اهل سنت، موارد بسیاری را میتوان مثال زد که احکام و عقاید متأثر از منافع و اغراض سیاسی طرح شده است.
در اهل سنت، مشروعیت خلیفه و حاکم ابتدائا بر اساس شیوه انتخاب خلفای راشدین(4 خلیفه اول مسلمانان) تعریف شد. سپس با روی کار آمدن امویان و عباسیان مشروعیت حاکمی که به زور حاکم شده بر آن موارد 4 گانه اضافه شد(مشروعیت با غلبه) و قیام علیه حاکم ولو حاکم جائر و فاسق، مطلقا حرام اعلام شد.
حالا که شیعه در گوشه و کنار حاکمیتی به دست آورده، حرمت قیام علیه حاکم تغییر کرد. بر این اساس باید جریان های منتسب به اهل سنت، علیه بشار اسد و انصار الله یمن و جمهوری اسلامی قیام کنند! آن فتوای حرمت قیام هزار ساله، یک دفعه به وجوب قیام متبدل شد!
زیارت هم مادامی که شیعه انجام دهد شرک است ولی اگر نو اموی ها به زیارت بروند نه تنها شرک نیست بلکه بالاترین اجرها را خواهد داشت!
🔸سخنی با حامیان مذاکره با ترامپ
✍️به آنانکه تنها راه نجات ملت ایران را مذاکره می دانند عرض میکنیم، که اگر شما به دنبال «نتیجه ای از مذاکره با امریکا» باشید، باز هم باید حامی و موافق پاسخ ایران به اسرائیل و عملیات وعده صادق 3 باشید نه مخالف آن. چرا؟
این از بدیهیات دیپلماسی و مذاکره است که مذاکره کننده در صورتی که در موضع ضعف وارد مذاکره شود کاملا بازنده خواهد بود.
پس از سقوط سوریه انگاره تضعیف ایران و محور مقاومت در اذهان تقویت شده است و دشمن طمع پیدا کرده است، در چنین شرایطی، نشستن پای میز مذاکره با ترامپ به معنای استیصال و درماندگی ایران است و طبعا نمیتواند منافع و گشایشهای مورد انتظار شما را حاصل کند.
بنابراین طرفداران مذاکره با امریکا هم باید حامی پاسخ قوی ای از ایران باشد که صحنه را به گونه ای تغییر دهد!
هر چند که دوستان غربگرا در ماجرای برجام هم نشان دادند که قصد استفاده از اصول اولیه مذاکره را ندارند و بر این اساس بود که دائما قبل و حین مذاکره پیام ضعف می فرستادند!
#دیپلماسی
#مذاکره
🔸دو نعمت کمیاب در آخر الزمان
رسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله:
أقلُّ ما یکونُ فی آخِرِ الزّمانِ أخٌ یُوثَقُ بهِ أو دِرْهَمٌ من حَلالٍ.
کمیاب ترین چیز در آخر الزمان برادری قابل اعتماد، یا درهمی حلال است.
🔹پ ن:
وقتی در بعد فردی دوست قابل اعتماد بسیار کمیاب میشود در بعد سیاسی طبعا، دولت/بازیگر سیاسی قابل اعتماد کمتر خواهد بود.
بشار اسد و مسئولان سوریه چوب اعتماد به برخی دولتهای غیرقابل اعتماد را خوردند.
در چنین زمانه ای که دوست قابل اعتماد کمیاب است، عده ای در داخل میخواسته و میخواهند اعتماد به دشمن را تئوریزه کنند!
سخت بودن به دست آوردن مال حلال مصادیق بسیاری دارد چون عرصه های حرام و شبهه ناک بسیار گسترده شده:
- معاملات ربوی ـ شبه ربوی
- معامله های شبهه ناک رمزارزی
- معاملات هرمی
- معاملات و مزایای رانتی
- بورس بازی ها
- فروش/خدمات به کسی که قصد استفاده حرام دارد
- اقداماتی که منجر به کاهش ارزش پول داخلی میشود
- بر هم زدن تعادل بازار، عرضه و تقاضا
- خروج سرمایه از کشور
- خدمت به دول استعماری
- تقلب در مسیر تحصیل، مدارک تحصیلی و مجوزها
- سرقتهای علمی
- رشوه به شکلهای گوناگون
- فریب دادن مشتری در مشاغل تخصصی
و...
#روایت
#برداشت_سیاسی
🔸سری عملیاتهای موسوم به پرچم دروغین
✍️حوادث تروریستی ای که در این ایام، در غرب اتفاق می افتد بسیار مشکوک است.
چه آن حادثه ای که در بازار کریسمس در شرق آلمان اتفاق افتاد و گفته شد پزشک عربستانی عامل آن بوده
و چه آن حادثه ای که در نیواورلئان آمریکا رخ داد و بایدن آن را «تحت تاثیر داعش» دانست.
با توجه به ضعیف شدن داعش در این سالها، به نظر میرسد این عملیاتها از سنخ «عملیات پرچم دروغین» است.
عملیات پرچم دروغین به عملیاتهایی گفته میشود که توسط نهادهای نظامی، شبهنظامی، اطلاعاتی یا سیاسی بهگونهای انجام میشود که این تصور بهوجود آید که گروهها یا کشورهای دیگری این عملیاتها را انجام دادهاند.
این عملیاتها نشان دهنده اراده آمریکا برای حضور بیشتر در سوریه و عراق است کما اینکه واقعیت میدانی هم این سیاست را تایید میکند برای اینکه مردم آمریکا و متحدان آمریکا برای حضور بیشتر آمریکا در عراق و سوریه توجیه شوند ابتدائا باید در آمریکا و غرب احساس ناامنی و خطر کنند.
در واقع این اتفاقات نسخه کوچکی از حوادث 11 سپتامپر در آمریکا است حضور پرتعدادتر، طولانی تر و با هزینه بیشتر در عراق و سوریه موقعی توجیه میشود که شهروند آمریکایی امنیت خودش را در گسیل نیرو به خاورمیانه تعریف کند.
از همین روست که در ادبیات سیاسی مقامات غربی، بسیار پر تکرار است که حوادث منطقه، «مرتبط با امنیت ملی» آنهاست!
دقیقا برخلاف پیامی که رسانه های آنها به مخاطب ایرانی القاء میکند که حوادث منطقه ربطی به یک ایرانی ندارد!