°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
🌷 #هر_روز_با_شهدا_۴۸ #كعبه_و_فرماندهى 🌷شهيد زينالدين به نماز اول وقت بسيار اهميت مى داد و در هر
🌷 #هر_روز_با_شهدا_۴۹
#قلب_كوچكى_از_خون
🌷به دستور آقاى كارنما مجبور بودم در مقر بمانم، اما بعد از گذشـت دو هفته آن قدر اصرار كردم تا راضى شدند مرا به خط اعـزام كننـد. بـه عنوان امدادگر رفتم شلمچه.
🌷در يكى از عملياتها گلوى يكى از بچه ها تركش خورده بود و حالش خيلى وخيم بود. دو نفرِ ديگر هم بـه شـدت زخمى شده بودند. آنها را سوار آمبولانس كرده و با راننده آمبـولانس بـه عقب برگشتيم.
🌷جاده باريـك بـود و آتـش دشـمن شـديد. سـرِ يكـى از مجروحان روى پاى من بود و خونى كه از او روى شلوار من مى ريخت، به شكل قلب كـوچكى روى شـلوارم نقـش بـسته بـود و مـن احـساس مى كردم با قلمو كسى آن را نقاشى كرده است.
🌷دلم نميخواست خون را از لباسم پاك كنم. مى خواستم هر لحظه آن را مى بينم، به يـاد آن رزمنـده بيفتم كه در سختترين شرايط هم غير از ذكر خدا چيزى نمى گفت. او ذكر مى گفت و اظهـار شـرمندگى مى كرد كـه بـه واسـه مجروحيـت نمى تواند در عمليات بعدى شركت كند.
📚 كتاب خاكريز و خاطره
راوى: رزمنده عبدالرضا دامغانى
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f