°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
. متن خاکریز خاطرات ۴۵ ✍ شهیدی که بخاطرِ مادرش ، در قبر چشمانش را باز کرد شهید رو گذاشتند توی قبر
.
👆خاکریز خاطرات ۴۶
🌸اوج تقوا یعنی این عکسالعملِ شهید...
#تقوا #ورع #حق_الناس #مال_حلال #نوجوان_شهید
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
. 👆خاکریز خاطرات ۴۶ 🌸اوج تقوا یعنی این عکسالعملِ شهید... #تقوا #ورع #حق_الناس #مال_حلال #نوجوان_شه
.
👆خاکریز خاطرات ۴۶
🌸اوج تقوا یعنی این عکسالعملِ شهید...
#تقوا #ورع #حق_الناس #مال_حلال #نوجوان_شهید
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
. 👆خاکریز خاطرات ۴۶ 🌸اوج تقوا یعنی این عکسالعملِ شهید... #تقوا #ورع #حق_الناس #مال_حلال #نوجوان_شه
.
📝متن خاکریز خاطرات ۴۶
✍ تقوا یعنی این...
زیر سایۀ درخت مشغولِ بازی بودیم .یکی از بچه ها چشمش خورد به سیبِ سرخی که تویِ جویِ آب افتاده بود. دست کرد سیب رو برداشت و اومد بینِ بچهها تقسیم کرد. اما مسعود سهمش رو نگرفت و گفت: چون نمیدونم صاحبش راضی هست یا نه ، نمی خورم...
🌷خاطره ای از نوجوانیِ شهید مسعود کریمی مجد
📚منبع: کتاب زنگ عبور ، صفحه 111
#تقوا #ورع #حق_الناس #مال_حلال #نوجوان_شهید
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f