eitaa logo
حࢪ‌یم‌؏شـ♥️ـق‌تا‌شھادٺ
779 دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
4.3هزار ویدیو
35 فایل
به‌نامِ‌خداوندِچشم‌انتظارانِ‌بی‌قرار..!!💔 سفر عشق از آن روز شروع شد ڪہ خدا ✨ مهــر یڪ بے ڪفن انداخت میــانِ دل ما .💔 #اندکی‌ا‌زمـا↯ @shorotharim #مدیر↯ @Babasadgh وقف‌بانوی‌بی‌نشآن🌱 وقف‌آقاامام‌زمان🌿
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸 امام صادق (علیه السلام) فرمودند : 🍃هر کس در هر روز صد مرتبه کند ، خداوند گناه را از برایش بیامرزد ، و هیچ خیری نیست در بنده ای که در روزی ، هفتصد گناه را به عمل آورد . 📚 اصول کافی ، ج ۴ ╔━━━๑ღ🍃ღ๑━━━╗ 🕊 @herimashgh. 🕊 ╚━━━๑ღ🍃ღ๑━━━╝
💠🌸💠 🌸💠 💠 ⚡/ / / /⚡ گناه زیاد، سنگینے مۍآورد... دیدید بعضۍها مےخواهند دو رڪعت نماز بخوانند، انگار یڪ ڪوه پشت آنها افتاده.... اینها همــه بر اثر گناهان زیاد است. ه࿐༅⚘༅࿐༅⚘༅ آیت‌الله‌مجتهدۍ ه࿐༅⚘༅࿐༅⚘༅ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ════°✦ ❃ ✦°════ @herimashgh ════°✦ ❃ ✦°════
📚 رمان زیبای 🌈 ✨ قسمت👈پنجاه و سوم✨ محمد تو گوش امین چیزی گفت که نگاه امین فقط روی محمد موند.👀😥 محمد بالبخند به امین،بابا، مامان و من نگاه میکرد. تو دلم گفتم ✨خدایا خودت کمکم کن.من چکار کنم الان؟😣✨ امین به باباومامان نگاه کرد.بابا به فرش نگاه میکرد ولی نمیدونم فکرش کجا بود. مامان به محمد نگاه میکرد،منم به همه. نمیدونستم باید چکار کنم... محمد بالاخره رفت سمت مامان.گل روی میز گذاشت و روی زمین کنارش نشست. قطره های اشک مامان میریخت روی صورتش.😢محمد دستشو بوسید و فقط نگاهش میکرد.👀😘مامان هم محمد رو نوازش کرد،مثل اون روز که امین رو نوازش میکرد.چند دقیقه ای طول کشید. بابا بلند شد و محمد رو در آغوش گرفت، مثل اون روز که امین رو در آغوش گرفته بود. امین شاهد تمام این صحنه ها بود. نتونست تحمل کنه و رفت تو حیاط. محمد وقتی از بابا جدا شد،به جای خالی امین نگاه کرد،بعد به من نگاه کرد.با اشاره بهش گفتم رفت بیرون.اومد پیش من،آروم و بالبخند گفت: _میدونم خودت هم زندگی داری و باید به شوهرت برسی ولی حواست به زن و بچه های منم باشه.😊 اشکهام جاری شد.گفتم: _محمد، من دیگه نمیتو...😢😥 حرفمو قطع کرد و گفت: _قوی باش زهرا.💎نگو نمیتونم.تو باید بتونی.تا وقتی هست،تا وقتی دشمن داره،تا وقتی تو رکاب امام زمان(عج) اونقدر که اسلام پیروز بشه امثال من و امین باید بریم جنگ. باید باشی.نگو نمیتونم. بخواه کمکت کنه. حرفش حق بود و جوابی نداشتم... فقط از خدا کمک میخواستم.ازش میخواستم بهم توان بده. محمد رفت تو حیاط،پیش امین.خیلی با هم صحبت کردن. بعد از رفتن محمد،امین بهم گفت که _اون شب محمد بهش گفته بود،تا وقتی تو نرفته بودی سوریه من نمیدونستم خانواده م وقتی من میرم چقدر سختی میکشن تا برگردم.حالا هم وقتی من برم تو متوجه میشی.کنارشون باش.😊 مخصوصا زهرا. اگه زهرا سر پا و سرحال باشه،میتونه حال بقیه رو هم خوب کنه. شب بعدش محمد با مریم و ضحی و رضوان که چهار ماهش👶🏻 بود،اومدن... ضحی بزرگتر شده بود و بیشتر میفهمید. یه روز از حضرت رقیه(س)💚بهش گفتم. خیلی تحت تأثیر قرار گرفته بود.منم دیدم شرایط مناسبه بهش گفتم بابا محمدت برای اینکه مراقب حرم حضرت رقیه(س)باشه میره و یه عالمه پیشت نیست.از اون روز به بعد همه ش به محمد میگفت کی میری مراقب حرم حضرت رقیه(س) باشی.👧🏻💚 علی و اسماء و امین هم بودن.طبق معمول مسئولیت مفرح کردن جمع اولش با من بود.کم کم امین هم وارد شد و با محمد کلی همه رو خندوندن.😀😁😂😃😄 محمد فردا بعدازظهر میخواست بره.امین بیشتر حواسش به من بود.منم طبق معمول میکردم.از وقتی امین رفته بود احساس پیری میکردم.ولی الان بیشتر دلم میخواست بمیرم. دیگه تحمل این سختی ها واقعا برام سخت بود.😣 گاهی آرزوی مرگ میکردم بعد سریع میکردم. گاهی به خدا شکایت میکردم که دیگه بسمه،بعد سریع استغفار میکردم. گاهی مستأصل میشدم، گاهی کم میاوردم.کارم مدام ذکر گفتن و استغفار و استغاثه بود.😞😣😖 روز بعد همه ناهار خونه ما بودن.امین زودتر از همه اومد.حال و هوای خونه ما براش جالب بود.خونه ما همه میگفتن و میخندیدن و سعی میکردن وقتی با هم هستن خوش باشن.گرچه لحظات گریه هم داشتیم ولی از . امین تو کارهای خونه و ناهار و پذیرایی کمک میکرد.علی و خانواده ش هم اومدن.مثل دفعه قبل محمد زودتر تنها اومد. اول علی بغلش کرد.چند دقیقه طول کشید.بعد امین بغلش کرد.امین حال و هوای خاصی داشت.دوست داشت جای محمد باشه و بتونه بره سوریه.بعد امین نوبت من شد.دل من آروم شدنی نبود. هیچی نمیگفتم.اشک میریختم بی صدا. فقط میخواستم...😭🤐
چه می شود در این روزها که با لباس بر مهمانی خدا وارد شدیم ؛ هدیه‌ای از جنس برای روزها و ماه‌ها و سال‌هایمان در دست بگیریم ، و در پس خط به خط را صدا بزنیم و هر روز به پدر مهربانمان بخوانیم . ••♡↯ [🌿]❥︎ @herimashgh
❤️اگر دوست دارید برای بیدار شوید....👇 ✍امام کاظم(علیه السلام): کسی که دوست دارد برای بیدار شود اگر هنگام خواب بگوید: {🌸 اللَّهُمَّ لَا تُنْسِنِي ذِكْرَكَ وَ لَا تُؤْمِنِّي‏ مَكْرَكَ‏ وَ لَا تَجْعَلْنِي مِنَ الْغَافِلِينَ وَ أَنْبِهْنِي لِأَحِبِّ السَّاعَاتِ إِلَيْكَ أَدْعُوكَ فِيهَا فَتَسْتَجِيبَ لِي وَ أَسْأَلُكَ فَتُعْطِيَنِي وَ أَسْتَغْفِرُكَ فَتَغْفِرَ لِي إِنَّهُ لَا يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا أَنْتَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ.🌸} 👈 خداوند دو به سوی او می فرستد تا او را بیدار کنند. اگر بیدار نشد خداوند دستور می دهد برایش کنند و اگر در آن شب بمیرد از دنیا رفته است.و اگر بیدار شود برای ، هر چه از خدا بخواهد به او کرامت می کند.😇 عزیزانی که دوست دارید بیدار بشید ولی نمیشه به شهید عزیز بسپارید باقیش با خودشون👌 با رفیق شهیدت حرف بزن بهش بگو حتما بیدارت میکنه 👋
حࢪ‌یم‌؏شـ♥️ـق‌تا‌شھادٺ
🌻⃟🌈•| #ڪڶامـ_بـزږگـان درمیان‌مستحبات،آن‌که‌میتواندواقعا رحمت‌حق‌رابرانسان‌نازل‌کند،نمازشب است . .
❤️اگر دوست دارید برای بیدار شوید....👇 ✍امام کاظم(علیه السلام): کسی که دوست دارد برای بیدار شود اگر هنگام خواب بگوید: {🌸 اللَّهُمَّ لَا تُنْسِنِي ذِكْرَكَ وَ لَا تُؤْمِنِّي‏ مَكْرَكَ‏ وَ لَا تَجْعَلْنِي مِنَ الْغَافِلِينَ وَ أَنْبِهْنِي لِأَحِبِّ السَّاعَاتِ إِلَيْكَ أَدْعُوكَ فِيهَا فَتَسْتَجِيبَ لِي وَ أَسْأَلُكَ فَتُعْطِيَنِي وَ أَسْتَغْفِرُكَ فَتَغْفِرَ لِي إِنَّهُ لَا يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا أَنْتَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ.🌸} 👈 خداوند دو به سوی او می فرستد تا او را بیدار کنند. اگر بیدار نشد خداوند دستور می دهد برایش کنند و اگر در آن شب بمیرد از دنیا رفته است.و اگر بیدار شود برای ، هر چه از خدا بخواهد به او کرامت می کند.😇 عزیزانی که دوست دارید بیدار بشید ولی نمیشه به شهید عزیز بسپارید باقیش با خودشون👌 با رفیق شهیدت حرف بزن بهش بگو حتما بیدارت میکنه 👋
هدایت شده از _
🌿 دو چیز در زمین مایھ امان از عذاب خدا بود؛یکۍ از آن دو برداشتھ شد پس دیگرۍ را دریابید و بدان چنگ زنید!اما امانۍ که برداشته شد، خدا بود و امآن باقیماندھ کردن است ڪه خداۍ بزرگ به رسول خدا فرمود:خدا آنان را عذاب نمۍکند در حالۍڪه تو در میان آنانۍ و عذابشان نمۍکند تا آن هنگام ڪه استغفار کنند؛حکمت۸۸📚-! ؏امیرالمومنین」 •••━━━━━━━━━ @MAH_PNHAN_313
💚 ☘زیاد کنید، در خانه ها و مجالستان، سر سفره ها و بازارهایتان، و در مسیر رفت وآمدهایتان، و هر جا که بودید، استغفار کنید، چرا که شما نمی دانید آمرزش خداوند چه زمانی نازل میشود. 📗مستدرک الوسایل ج۵ ص۳۱۹ ❥•|𔓘حࢪ‌یـم؏شق‌تـا‌شہادتـ ➺@herimashgh