هدایت شده از هیأت شهدا
1_12519061.mp3
2.07M
💠 #دعای_عهد
✳️تغییر مقدرات الهی با مداومت بر خواندن دعای عهد...
🌸امام خمینی ره:
اگر هرروز (بعد از نماز صبح) دعای عهد خواندی، مقدراتت عوض میشود....⚡️
#نهج_البلاغه
✨ وَمَنْ لَجَّ وَ تَمَادَى فَهُو الرَّاکِسُ الَّذِي رَانَ اللهُ عَلَى قَلْبِهِ، وَصَارَتْ دَائِرَةُ السَّوْءِ عَلَى رَأْسِهِ
💠 آن کس که در لجاجت خود پا فشاری کند. خداوند پرده ناآگاهی برجان او کشید و بلای تیره روزی گرد سرش گردانید.
📚 #نامه ۵۸
🕊 حرم ندارد
یعنی هنوز می ترسند؛
از این که دست توسل
به دامنش برسد!
#شایان_مصلح
#دوشنبه_های_امام_حسنی💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥عده ای از کشیشان اوانجلیک بر فراز کوهی در شهر کورتیبا در حال دعا کردن بر بطریهای آب معدنی هستند برای مقابله با کرونا .
این مراسم رو تلویزیون برزیل نشون میده و با تبلیغات زیاد قراره این بطریها در کلیسایی بین مردم پخش بشه .
حالا اگه یه روحانی در ایران اینکارو بکنه چه سر وصدایی بشه
💬Ali Rahimi(مبلغ اعزامی به برزیل)
✨﷽✨
✅ حکایتهای پندآموز
✍روزی بهلول داشت از کوچه ای میگذشت شنید که استادی به شاگردهایش میگوید: من در سه مورد با امام صادق(ع) مخالفم.
1⃣یک اینکه می گوید خدا دیده نمیشود. پس اگر دیده نمی شود وجود هم ندارد.
2⃣دوم می گوید: خدا شیطان را در آتش جهنم می سوزاند در حالی که شیطان خود از جنس آتش است و آتش تاثیری در او ندارد.
3⃣سوم هم می گوید : انسان کارهایش را از روی اختیار انجام می دهد در حالی که چنین نیست و از روی اجبار انجام می دهد.
👈بهلول که شنید فورا کلوخی دست گرفت و به طرف او پرتاب کرد. اتفاقا کلوخ به وسط پیشانی استاد خورد. استاد و شاگردان در پی او افتادند و او را به نزد خلیفه آوردند.
⁉️خلیفه گفت : ماجرا چیست؟
استاد گفت : داشتم به دانش آموزان درس می دادم که بهلول با کلوخ به سرم زد. و الان درد می کند. بهلول پرسید : آیا تو درد را می بینی؟ گفت : نه بهلول گفت : پس دردی وجود ندارد. ثانیا مگر تو از جنس خاک نیستی و این کلوخ هم از جنس خاک پس در تو تاثیری ندارد. ثالثا : مگر نمی گویی انسانها از خود اختیار ندارند ؟ پس من مجبور بودم و سزاوار مجازات نیستم.
👌استاد اینها را شنید و خجل شد و از
جای برخاست و رفت
2.mp3
10.4M
#پایی_که_جا_ماند...
📻نمایش صوتی کتاب " پایی که جا ماند" بر اساس خاطرات سید ناصر حسینی پور از زندان های مخفی عراق
#قسمت_دوم
#جلد_دوم
#پایی_که_جا_ماند
#سید_ناصر_حسینی_پور
#دفاع_مقدس
@hyate_shohada
📌 کانال تلگرامی معاند "راسویاب" از دسترس خارج شد
🔹🔸با تلاش رزمندگان سایبری انقلاب، کانال تلگرامی معاند راسویاب از دسترس خارج شد.
♦️این کانال تلگرامی در نشر اکاذیب و ترور و تخریب شخصیت ها و فعالان انقلابی، حمایت از تروریست ها و منافقین کشور محسوب میشد که مورد حمایت سرویس های امنیتی برخی کشورهای غربی و منطقه بود.
#کتاب_عدالت
📖ما نسبت به خودمان زیاد اغماض میکنیم؛ خیلی از امکانات و برخورداریها را برای خود روا میداریم که برای دیگران روا نمیداریم. ما این فرهنگ حاکم بر ذهن خودمان را باید عوض کنیم و مردم هم همینطور؛ اینطور نباشد که مردم در مسابقهی زندگی احساس کنند که هیچ مرز و مانعی بهنام عدالت، جلوی آنها را نمیگیرد.
📓گفتار چهارم: بایدها و نبایدهای عدالتخواهی
#استاد_سید_علی_خامنهای
#قسمت_پانزدهم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #سربازی_اجباری_بانوان!
سنگین کردن کفه عدالت در تقسیم امکانات عمومی کشور
#کرامت_زن
🔰 برشی از سخنرانی #حجت_الاسلام_راجی با موضوع تبیین بیانیه #گام_دوم_انقلاب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #داستان_بیست_و_هفتم ؛ جبهه اینجاست
♨️ توصیه #حاج_قاسم به حضور در کدام عرصه بود؟
🔰 مجموعه کلیپ #میراث_سلیمانی ، برشهایی #پرجاذبه و زیبا از زندگانی سردار حاج قاسم سلیمانی
📚 منبع: "کتاب سلیمانی عزیز، انتشارات حماسه یاران"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻 به آتش کشیده شدن پرچم ایالات متحده در نزدیکی کاخ سفید
هدایت شده از هیأت شهدا
dfc48cb92827c5496287b24d1f3ac4fe.mp3
2.63M
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 یادتان هست می گفتیم تاوان داغ حاج قاسم که هنوز دلمان را می سوزاند عین الاسد نیست.
یادتان هست می گفتیم تاوان خون حاج قاسم حتی رفتن آمریکا از منطقه هم نیست.
تاوان خون حاج قاسم نابودی پیکره ی ظلم و ستم فرعونیان عالم به رهبری آمریکاست.
می گویید نه مجددا وعدهی امام خامنه ای را ببینید.
✍"محمدصالحی"
هیأت شهدا
#مستند_داستانی_امنیتی_عاکف_سری_سوم @kheymegahevelayat #قسمت_صد_و_هشتاد از طرفی ما به سرنخ هایی
#مستند_داستانی_امنیتی_عاکف_سری_سوم
@kheymegahevelayat
#قسمت_صد_و_هشتاد_و_یک
داخل لابی هتل نورالعباس به چهره ها نگاه کردم. دکتر افشین عزتی و نسترن رفته بودند بالا.. من فقط میدونستم یک خانوم اینجا عامل ما هست. اما نمیدونستم کیه.. نمیتونستم صبر کنم ببینم معجزه رخ میده یا نه تا اون عامل و بشناسم. از طرفی بخاطر موقعیت حساس پرونده اصلا اجازه نداشتیم عکس رد و بدل کنیم. حتی از طریق ایمیل ها و خط های امن.
داخل ذهنم چهره یاسر رو سرچ کردم.. با همون چهره ای که درون ذهنم بود باید مطابقت میدادم با چهره اون چندتا خانوم تا ببینم چه وجه اشتراکی میتونم پیدا کنم و بفهمم خواهرِ یاسر کیه.
«برای شناسایی یاسر و خواهرش رجوع شود به قسمت ۱۷۷ مستند داستانی امنیتی عاکف سری سوم... وسطای اون قسمت...
نمیدونم چرا با اینکه در ایران تاکید کردم به حاج هادی که عکس عامل و ببینم گفت صبر کن بهت نشون میدم اما...
حاج هادی عکس این زن و بهم نشون نداده بود. این حرفی که الان میزنم و یادتون باشه. بازم میگم، نمیدونم چرا حاج هادی این و نشونم نداد. در ایمیل هم من نمیتونستم چیزی تقاضا کنم، پس نمیشد بنابرملاحظات امنیتی و اطلاعاتی کاری کرد.
از چهارتا زنی که بعنوان پذیرش کننده بودند دونفرشون و گذاشتم کنار و خطشون زدم چون به کارم نمی اومدن. دوتا دیگه رو برای خودم نگه داشتم تا ببینم به کدومشون باید وصل بشم. به صلاح هم نبود از نیروی کمکی استفاده کنم بگم بیا خواهرت و بهم بشناسون. بین دوتا زنی که کاندیدا کرده بودم برای شناسایی، یکیشون ترکیب صورتش بخصوص چشم ها و گونه هاش حدود ۲۰ درصد به نیروی کمکی «یاسر» و پدر شهیدش که از قبل میشناختمش میخورد.
باید تصمیم میگرفتم. توی دلم چندثانیه ای رو به حضرت علی توسل کردم تا در حقم پدری کنه! یه بسم الله گفتم و رفتم سمت یکی از اون دوتا خانوم، وَ درخواست اتاق کردم. مدارکم و گرفت و یه اتاق بهم معرفی کرد.. بعدش تصمیم گرفتم برم سمت همون زن که احتمال میدادم عامل ما هست.. همینکه رسیدم بهش حرکت کرد رفت سمت آسانسور.. منم فورا رفتم دنبالش.
یه هویی با حالت غضب برگشت نگام کرد. منم خشکم زد و دیگه نتونستم چیزی بگم. ترسیدم بخواد داد و بیداد راه بندازه بگه این به من نظر داشته، اونوقت مگه میشد دهن اون عراقیایی که داخل هتل بودن و بست؟ نه والله!
فرصت کمی داشتم تا بفهمم خودش هست یا نه. باید دست میزاشتم روی شاهرگش و یه کار روانی انجام میدادم روی این زن... تصمیم گرفتم براش فیلم بازی کنم و خودم و زدم به حالت ناراحتی و بغض کردن.. گفتم:
+وصلى الله على الحاج أحمد العبیدی؟ «خدا حاج احمدالعبیدی رو مورد رحمت قراربده.»
با تعجب بهم خیره شد... دوباره عبارت بالارو تکرار کردم...کمی با دستاش وَر رفت... بعد از چندثانیه گفت:
_ ماذا قلت كرر مرة أخرى !! «تو کی هستی؟ دوباره تکرار کن چی گفتی!»
باخودم گفتم خدایا این حاج هادی چرا گند زد به همه چیز.. با اینکه بهش گفتم عکس دختره رو نشونم بده، اما آخرش دست ما رو خالی گذاشت و فرستادمون عراق... اعصابم از این اتفاق به هم ریخته بود.
مجبور شدم خریت محض کنم و ناچارا اصول امنیتی رو بزارم زیر پا. چون تا اینجا اومدم جلو، دیگه نمیشد نیمه کاره رها کنم و برگردم بخوام دوساعت کد بفرستم به ایران که چه خاکی سرم کنم، وَ تهشم از ایران توپ و بندازن داخل زمین من.
دلم و زدم به دریا.. با صراحت تمام بهش گفتم:
+ هل أنت بنت الحاج أحمد العبيدي؟ «آیا تو دختر حاج احمدالعبیدی هستی؟»
نگاه غضبناکی بهم کرد و گفت:
_قل لي البطاقة؟ «کارت و بگو! چیکار داری؟»
گفتم:
+انا عاکف مِنَ الایران. «من عاکف هستم از ایران.»
دیدم چیزی نمیگه.. احساس کردم چشم یه عده دنبال منه و دارن من و این خانوم رو ازپشت سر نگاه میکنن!! حس ششمم بهم دروغ نمیگفت و یقین داشتم.. همزمان درب آسانسور باز شد دونفر اومدن بیرون منم ساکم و که همینجوری محکم توی دستم نگه داشته بودم، طوری که جلب توجه نکنه چسبوندم به کمر اون دختره و هولش دادم داخل آسانسنور!! درب آسانسور بسته شد. دکمه طبقه دو رو زدم. فورا با حالت عصبی بهش گفتم:
+ ارتفعت الموضوعات. حرکنی الاعلی.اخبرالکود؟؟ «سوژه ها رفتند.. منو منتقل کن بالا.. حالا کدت و بگو چنده؟»
فهمید همونی که باید باشم هستم، گفت:
_ ابویاسر/ح/م/ب ۹۶۱۳/...
توی دلم گفتم خدا پدرت و بیامرزه زودتر بگو دیگه. آسانسور طبقه دوم ایستاد.. در که باز شد بهم گفت:
_ لا تخرج يمكنك العودة في ردهة الفندق ، حتى تصبح الغرف فارغة في الدقائق العشر القادمة ويمكنك الذهاب إليها...
بیرون نرو. برگرد پایین برو داخل لابی هتل، تا ۱۰ دقیقه دیگه اتاق مورد نظر خالی میشه و تو میتونی بری اونجا.
بهش گفتم:
+ تذهب لأسفل الدرج مع المصعد... تو با آسانسور برو پایین، من از پله ها میام.
🔰رفع موانع فعالیت اقتصادی؛ مهمترین خدمت مجلس به اقتصاد
🔷 بررسی پیام رهبرانقلاب به مناسبت آغاز به کار یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی
🔹یاداشتی از آقای سیدمرتضی نبوی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و هیأت عالی حل اختلاف و تنظیم روابط قوای سهگانه
▫️ متن كامل اين يادداشت را از اینجا بخوانید:
https://bit.ly/3chhC3C
🌷✨وقتی خبر شهادتش را به مادرش دادند اولین جملهاش این بود:
💠خدا این قربانی رو از ما قبول کنه!
🌷✨و جمله دومش این بود: کاش پدرش زنده بود این روز رو میدید!
💠حالا فهمیدی «دشمن نفسهای آخر رو میکشه» یعنی چی؟!
✨شهید مدافع حرم احمد جلالی نسب
#شبتون_شهدایی🌙✨
هدایت شده از هیأت شهدا
1_12519061.mp3
2.07M
💠 #دعای_عهد
✳️تغییر مقدرات الهی با مداومت بر خواندن دعای عهد...
🌸امام خمینی ره:
اگر هرروز (بعد از نماز صبح) دعای عهد خواندی، مقدراتت عوض میشود....⚡️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ
🎥ریشه حذف نام شهدا کجاست؟
🌎دوره (۹۰ تجربه انقلاب درمسیرظهور)
#استاد_مهدی_امینی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️مقایسه عملکرد رئیس جمهوری نیوزلند خانم
جاسیندا آردِرْن
🔸با رئیس جمهوری ایران شیخ حسن روحانی در کمتر از یک دقیقه
#قضاوت_با_شما
هدایت شده از هیأت شهدا
dfc48cb92827c5496287b24d1f3ac4fe.mp3
2.63M
هدایت شده از هیأت شهدا
﷽
#لحظه_استجابت
🍃اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً🍃
▪️بهارآمریکایی؛
تابستان داغ در راه است؟
🔻می گویند سالی که نکوست، از بهارش پیداست. اگر بهار آمریکا این قدر آتشین است، تابستان آن چگونه خواهد بود.
🔻آمریکا زمانی در منطقه ما دنبال پروژه هایی مانند بهار عربی و تابستان داغ بود و حالا خود شاهد به هم ریختگی اجتماعی است.
🔻آمریکا وقتی بهارش به تعبیر نیویورک تایمز "انفجار انبار باروت" باشد، تابستان داغش چگونه تابستانی می تواند باشد؟
💬 محمد ایمانی
▪️دموکرات آمریکایی ناراحت شده که چرا با «توییت» در امور داخلیشان دخالت میکنیم.
دخالت آن بود که با اعتراضات آبان فشار تحریمهایتان را تشدید کردید، راه ورود دارو به ایران را بستید، سلیمانی را ترور کردید، رسانههایتان آموزش جنگ شهری را شروع کردند.
خیلی مانده تا بیحساب شویم.
🔻هیچ کس مناسبتر از ما خاورمیانهایها نیست که همزمان با جورج فلوید، رو به استعمارگران نژادپرست، فریاد بزند I can't breath.
زانوی اینها را وقتی تحریممان کردند، جنگ راه انداختند، تروریستها را مسلح کردند، محاصرهمان کردند، روی گردنمان حس کردیم.
ما به جورج فلوید نزدیک تریم تا اینها.
💬 ehsan mansouri
▪️قشنگترین توییتهای این ۲-۳ روز برای ایشونه با اختلاف. طرف مدیر بخش ایران تو شورای آتلانتیکه، هی راه افتاده سخنگوی و. خارجه و ... رو کوت میکنه که هرکس مسئول جامعه خودشه!
اینو به خودت باید بگی آخه! یه شغل آبرومند پیدا کن و دماغت رو از مسائل ایران بکش بیرون.
💬 sara