eitaa logo
هیئت‌جامع‌دختران‌حاج‌قاسم
1.1هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
1.1هزار ویدیو
22 فایل
﷽ هیئت‌جامع‌دختران‌حاج‌قاسم مشاوره مسابقه نقش نگار و جشنواره طهورا : @kashan_1403 _________________________________ مدیر کانال دختران حاج قاسم : @h_d_hajghasem_120
مشاهده در ایتا
دانلود
( ♥️ ° 📕 ) 📚| ✍| 📖| قاضی و بانویش آمده‌اند سر مزاری که شلوغ است. صبح بعد از نماز بود که ایمیل رسید. یعنی طلوع آفتاب بود و قاضی آماده می‌شد که سر سفرۀ صبحانه بنشیند. ناامیدانه برای آخرین بار ایمیلش را چک کرد و از خوش‌حالی دیدن ایمیل فرهاد فریادی کشید که همۀ اهل خانه را بیدار کرد و همسرش چای داغ را روی دستش خالی کرد. نه قاضی صدای دردآلودی از همسرش شنید و نه زن دستش سوخت. تمام طول زمانی که با هم خواندند و گریستند، هر دو جز سوختن دلشان چیز نفهمیدند. وقتی تمام شد که هر دو صورتشان از آب چشمانشان شسته شده بود. قاضی بدون کلامی و حرفی بلند شد و راهی محل کارش شد و زن اما هم‌چنان تا خود ظهر در اتاق ماند و برای لحظات زندگیش آه حسرت کشید. ا□■□ دو جا دارم این روزها که بروم. یکی دانشگاه، یکی هم آرامستان. تا من دانشگاهم، شاهرخ سر قبر مادرش است. یک‌راست از دانشگاه می‌روم کنارش و می‌رویم کنار عبدالمهدی مغفوری. از کنار مادر شاهرخ تا نزد عبدالمهدی هشتاد قدم مردانه است. بعد از مغرب هم که می‌رویم خانه‌مان یا خانه‌شان. شاهرخ این روزها آرام است و تسلیم. سر هیچ چیزی، نظری ندارد. دنیا یک‌باره برایش خالی کرده است. باشد و نباشد یک معنی می‌دهد برای شاهرخ؛ فنا شدنی. اگر باشد و داشته باشی‌اش، حتماً یک روز نیست می‌شود و انگار اصلاً نداشتی. اگر هم نباشد و حسرتش را بخوری باز هم که فنا بوده است و هیچ! فقط تنها دل‌گرمی‌ شاهرخ همین نوشته‌های من است. تمام برگه‌ها را گذاشته میان کلاسوری، می‌برد و می‌آورد. می‌خواند و می‌گرید. ⏳ادامه دارد... ⏳ 🌺🌸•••🌺🌸🌺•••🌸🌺 پاتوقی ویژه تمام دختران نازنین ایران زمین 👇🏻 @heyatjame_dokhtranhajgasem