eitaa logo
مسابقه کتابخوانی کنگره ملی شهدای کاشان
1.3هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
988 ویدیو
22 فایل
﷽ مسابقه بزرگ کتابخوانی 🌷کنگره ملی شهدای شهرستان کاشان 🌷 مشاوره مسابقه : @kashan_1403 _________________________________ مدیر کانال دختران حاج قاسم : @h_d_hajghasem_120
مشاهده در ایتا
دانلود
11.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
😊☝️ خانما دقت کنید هر مدلی برای هر جایی مناسب نیست ☺️ https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍 🤍💚🤍💚🤍💚🤍 💚🤍💚🤍💚🤍 🤍💚🤍💚🤍 💚🤍💚🤍 🤍💚🤍 💚🤍 🤍 ✨﷽...✨ 📖 تموم مدت گوشه‌ی لباسش رو گرفته بودم که نیوفتم. اون بدبخت هم سعی کرد باهام‌ کنار بیاد. گرچه که آخرش گفت. - من نمی دونم شما خانوما چرا انقدر به پاشنه بلند عالقه دارین . بقیه ي کفشا کفش نیست ؟ بدون اینکه جوابش رو بدم پشت چشمی نازك کردم و روي یکی از سنگا نشستم . اونم به سمت هواپیما راه افتاد . دستی به مانتوم کشیدم که به لطف سقوط چند جاش پاره شده بود . شلوارم هم که دست کمی ازش نداشت . دوباره فشار مثانه م یادم انداخت نیاز مبرمی به دستشویی دارم . رو به مرد جوون گفتم . من – آقاي ... چرخید به سمتم . - درستکار هستم . واي . چنان با لحن خاصی گفت انگار از روزي که دنیا به وجود اومده این جناب همه ي کاراش درست بود و به این خاطر این اسم رو براي نام فامیلش انتخاب کردن . زیر لب " از خود راضی " اي بهش گفتم و بلند رو بهش گفتم . من – آقاي درستکار اینجا کجا می شه ... و حرفم رو خوردم . روم نشد بگم نیاز به دستشویی دارم . 💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍 https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem
💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍 🤍💚🤍💚🤍💚🤍 💚🤍💚🤍💚🤍 🤍💚🤍💚🤍 💚🤍💚🤍 🤍💚🤍 💚🤍 🤍 ✨﷽...✨ 📖 و حرفم رو خوردم. روم نشد بگم به دستشویی دارم. همونجور که سرش پایین بود اخمی کرد . انگار داشت سعی می کرد بفهمه منظورم چیه . تو دلم گفتم " خوب بفهم منظورم چیه دیگه . وگرنه ناچار می شم تو روت بگم . اونوقت تو بیشتر از من خجالت می کشی برادر " ... متفکر برگشت و نگاهی به سمت هواپیما انداخت . همونجور بلند گفت . درستکار – فکر کنم بشه رفت پشت هواپیما . بهتره زیاد دور نشین که اگر مشکلی پیش اومد بتونم کمکتون کنم . بلند شدم و درمونده نگاهی به کفشام کردم . چه جوري دوباره این راه سنگالخی رو طی می کردم ؟ صداش باعث شد نگاهش کنم . درستکار – بهتره از این طرف برین سمت هواپیما . این قسمت راهش بهتره . نگاه کردم به سمتی که اشاره می کرد . منظورش این بود که برم سمت مخالف جایی که ازش بیرون اومده بودیم . راست می گفت راهش بهتر بود و دید هم نداشت . 💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍 https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem
💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍 🤍💚🤍💚🤍💚🤍 💚🤍💚🤍💚🤍 🤍💚🤍💚🤍 💚🤍💚🤍 🤍💚🤍 💚🤍 🤍 ✨﷽...✨ 📖 منظورش این بودکه برم سمت مخالف جایی که ازش بیرون اومده بودیم. راست می‌گفت راهش بهتر بود و دید هم نداشت. بلند شدم برم اون طرف . که اومد به سمتم و یکی از بطري هاي آب رو گرفت طرفم . بطري رو گرفتم و زیر لب تشکري کردم . سعی کردم خیلی آب هدر ندم . معلوم نبود چه بلایی سرمون بیاد . تا کی اونجا بمونیم . بدون آب هم که نمیشد کاري کرد . وقتی برگشتم دیدم منتظرم نشسته . با دیدنم بلند شد . درستکار – اگر کار دیگه اي ندارین این کلت رو بگیرین و همین جا بمونین تا من بیبنم می تونم یه آتیشی درست کنم یا نه . متعجب گفتم . من – با چی آتیش درست کنین ؟ با دست به کمی اون طرف تر اشاره کرد . درستکار – اونجا چندتا درخته .احتمالا چوب خشک هم باید باشه. ناچاریم هر جور می تونیم یه آتیش به پا کنیم . اینجوري حیوونا نمی تونن غافلگیرمون کنن . با ترس سري تکون دادم . کلت رو گرفتم و نشستم و منتظر شدم ببینم چیکار می کنه . 💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍 https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem
💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍 🤍💚🤍💚🤍💚🤍 💚🤍💚🤍💚🤍 🤍💚🤍💚🤍 💚🤍💚🤍 🤍💚🤍 💚🤍 🤍 ✨﷽...✨ 📖 کلت رو گرفتم و نشستم و منتظر شدم ببینم چیکار میکنه. نیم ساعت بعد به زور آتیشی به پا کرد . البته با استفاده از یه سري چوب و روکش چندتا صندلی و کبریتی که از جیب مسافراي به ملکوت پیوسته پیدا کرده بود . خوبی آتیش این بود که دیگه تو تاریکی نبودیم . جایی نزدیک آتیش رو براي نشستن انتخاب کردم . خودش هم رفت کمی اون طرف تر . نگاش کردم ببینم چیکار می کنه که دیدم شروع کرد به تیمم کردن . بعد تکه پارچه اي پهن کرد و ایستاد به نماز خوندن . پوفی کردم . این وضع و اینجا نماز خوندنم داشت ! نمازش که تموم شد رو کرد بهم . درستکار – نمازتون رو زودتر بخونین بهتره . اینجا افقش معلوم نیست . خوشم نیومد گفت نماز بخونم . می خواستم بگم تو چیکار به کار من داري ! همین که تو نمازت رو خوندي بسه اصلا دلم می خواد قضا بشه . دیگه چیکار به نماز من داري . اما در یک حرکت خبیثانه جواب دادم . من – من نماز نمی خونم . و این حرفم باعث شد با بهت نگاهم کنه . منم زل زدم تو چشمش . تازي فهمیدم چشماي جناب برادر درستکار سبز تیره ست . سریع نگاهش رو ازم گرفت و در سکوت بلند شد و پارچه رو جمع کرد . بدون حرف اومد و جایی نزدیک آتیش نشست و چشم دوخت بهش . چند دقیقه اي که گذشت از تصور اینکه باید تا صبح همینجوري صُمم بکم بشینیم اعصابم به هم ریخت . خدا هم عجب برنامه اي برام درست کرده بود . 💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍 https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🤚 مهربان پدرم ، عزیزتر از جانم ... وقتی سلامتان 🤚می کنم تازه می‌شوم ، جان می‌گیرم ... شکر خدا که شما را دارم ࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐ ☀️خدایا شکرت برای دیدن طلوعی دوباره سلام رفقا جان 🤚 صبح زیبای_آدینتون_بخیروشادی☺️ https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem
غار یخ مراد یکی از جاهای دیدنی گچسر در جاده کرج-چالوس است ، قندیل‌های آویزان از سقف و دریاچه‌های یخ‌زده این غار نگاه هر طبیعت‌دوستی را مجذوب خود می‌کند. قدمت بسیار زیادی دارد و در مقایسه با سایر غارهای ایران، از دمای خیلی خنک‌تری نسبت به هوای بیرون برخوردار است. از سه تالار بزرگ، سه یخچال زیرزمینی و هفت حلقه چاه تشکیل‌ شده و قسمتی از آن به‌صورت چهار طبقه است. 🇮🇷 😍 الّلهُــــــمَّ‌عَجِّــــــل‌لِوَلِیِّکَـــــ‌ الْفَـــــــــرَجْ https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem
🛑‼️ مسابقه‌ی عظیم فرهنگیِ «شعور عاشورایی»‼️🛑 (مجموعه‌ی ۴۰ پیامِ تأثیرگذار از مکتب عاشورا) 🎁 جوایز ارزنده‌ی این مسابقه‌ی کشوری، در اوّلین قدم ۵۰ میلیون تومان برای عموم هم‌وطنان (شرح در پوستر) 📜 چنانچه در جمع برندگان از فرهنگیان گرانقدر باشند، علاوه بر جایزه‌ی نقدی، «تقدیرنامه‌ی استانی» با امضای مدیرکل آموزش و پرورش خراسان رضوی تقدیم خواهد شد. 💎 و ارزشمندترین جایزه‌ی مسابقه که محتوای آن است! ✅ ثبت‌نام در مسابقه و دریافت منبعِ مطالعاتیِ آزمون از طریق: 🌐 zil.ink/maktab_ashoora 💠 ثبت‌نام برای عمومِ هم‌وطنان، آزاد و رایگان است! 🔺 @RooyinDezh