eitaa logo
مسابقه کتابخوانی کنگره ملی شهدای کاشان
1.3هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
989 ویدیو
22 فایل
﷽ مسابقه بزرگ کتابخوانی 🌷کنگره ملی شهدای شهرستان کاشان 🌷 مشاوره مسابقه : @kashan_1403 _________________________________ مدیر کانال دختران حاج قاسم : @h_d_hajghasem_120
مشاهده در ایتا
دانلود
💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍 🤍💚🤍💚🤍💚🤍 💚🤍💚🤍💚🤍 🤍💚🤍💚🤍 💚🤍💚🤍 🤍💚🤍 💚🤍 🤍 ✨﷽...✨ 📓 📖 مهره های تسبیح سفیدش دونه به دونه زیر انگشتاش رد مي شد و ذکری زیر لب ميگفت. حاج عمو هم با رضا و مهرداد حرف مي زد . حرفي بینشون رد و بدل شد که باعث شد حاج عمو ، پدر امیرمهدی رو صدا کنه و با پیوستنش همهمه ای شكل گرفت. اخمای حاج عمو بدجور تو ذوق مي زد . گره بین ابروهاش بیشتر از یه اخم ساده ی از روی نگراني بود. با اومدن مامان و بابا ، همهمه ی به وجود اومده بالا گرفت . و من اینبار حرف ها رو به وضوح مي شنیدم. صدای بابا بلند بود و واضح. بابا –تو خودت پویا رو دیدی ؟ مخاطبش مهرداد بود ... ولي خان عمو مداخله کرد. عمو –داره مي گه گرفته پسره رو زده . بعد شما مي گي خودش پویا رو دیده ؟ چقدر عصبي حرف مي زد . و تازه این جور حرفش درباره ی مهرداد بود "داره مي گه "یعني برادرم شایسته ی احترام نبود ؟ صدای اعتراض پدر امیرمهدی خیلي پایین بود. -آقا داداش! عمو –نه بذار بگم . زدن پسرمون رو ناکار کردن . من که روز اول بهت گفتم داداش اینا وصله ی تن شما نیستن! نگفتم ؟ نگفتم دخترشون به درد امیرمهدی نميخوره ؟ معلوم نیست بین این خانوم و اون به اصطلاح نامزد قبلیش چي بوده که اومده این بچه رو به این روز انداخته! بابا سعي داشت با بهترین لحن جواب خان عمو رو بده. بابا –آقای درستكار ! پویا فقط خواستگاری کرده بود و یه مدت اجازه گرفته بودن برای اشنایي بیشتر . چرا این حرفا رو مي زنین ؟ عمو –اِ ؟ از کجا معلوم که دخترت فیلش یاد هندوستان نكرده باشه ؟ دیده امیرمهدی دست بردار نیست با یه نقشه ی حساب شده از سر راه برداشتنش. بابا –این حرفا چیه ؟ مامان با چشمای گریون به طرف طاهره خانوم رفت . و کنارش نشست . نرگس از کنارشون بلند شد و رفت طرف دیگه . انگار از بودن مامان ناراحت بود . شاید هم نخواست بشینه و به حرفاشون گوش بده. نمي فهمیدم مامان چي مي گه ولي طاهره خانوم فقط دست هاش رو گرفت . بدون اینكه نگاهش کنه. و این رو گرفتن در عین لمس دست ها یعني چي ؟ چرا مغزم کمك نمي کرد تا تعبیر کنم این حرکات رو ؟ باز صدای داد خان عمو بالا رفت. عمو –به خداوندی خدا یه مو از سر این بچه کم بشه دخترت رو به عزا مي شونم! و بابا فقط نگاهش کرد. هیچي نگفت . و من نفهمیدم از سر احترام جواب نداد یا اینكه مثل خان عمو من رو مقصر ميدونست. 💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍 https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
راه برگشتی وجود نداره قدر همه چیز و همون موقع بدونید :) 🤍https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem🤍
میدونی اگه همه هم برن،تنهات بزارن ولی تو خدا رو داری ولی یادت باشه وقتی دورت شلوغه هم خدا یادت نره 🦋💙 🌺https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem🌺
دنبال یه دلیل برای پرواز باش حتی اگه صد تا دلیل برای سقوط داری...😉 🖤https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem🖤