eitaa logo
حدیث (کلامکم نور)
63 دنبال‌کننده
61 عکس
2 ویدیو
9 فایل
کَلَامُکُمْ نُورٌ وَ أَمْرُکُمْ رُشْدٌ وَ وَصِیَّتُکُمُ التَّقْوَی وَ فِعلِکَم الخَیر.... نشر معارف ودرر کلام اهل بیت سلام الله علیهم
مشاهده در ایتا
دانلود
قال امیر المؤمنین(ع): لَا تَجْعَلَنَّ أَكْثَرَ شُغُلِكَ بِأَهْلِكَ وَ وَلَدِكَ فَإِنْ يَكُنْ أَهْلُكَ وَ وَلَدُكَ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ لَا يُضِيعُ أَوْلِيَاءَهُ وَ إِنْ يَكُونُوا أَعْدَاءَ اللَّهِ فَمَا هَمُّكَ وَ شُغُلُكَ بِأَعْدَاءِ اللَّه‏؟! 🔸 امام على(ع) به يكى از يارانش فرمود: همسر و فرزندانت را همه فكر و ذكر خود قرار نده؛ چرا كه اگر همسر و فرزندانت از دوستان باشند، خداوند، [زندگى]دوستان خود را تباه نمى سازد و اگر از دشمنان خدا باشند، چرا [بايد] اهتمام و و ذكر اشتغال تو به دشمنان خدا باشد؟ 📚نهج البلاغة(للصبحی صالح، ص536) _________________
عدة الداعي و نجاح الساعي ج ۱، ص ۲۶۵ پيامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) وَ قَالَ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ مَنْ أَكْثَرَ اَلاِسْتِغْفَارَ جَعَلَ اَللَّهُ لَهُ مِنْ كُلِّ هَمٍّ فَرَجاً - وَ مِنْ كُلِّ ضِيقٍ مَخْرَجاً وَ رَزَقَهُ مِنْ حَيْثُ لاٰ يَحْتَسِبُ . فرمود هر كس زياد استغفار كند خداى تعالى از همه غمها او را نجات مى‌دهد و براى هر سختى راه نجاتى قرار مى‌دهد و به او از راهى كه گمان ندارد روزى مى‌دهد
قال النبی صلی الله علیه و آله خلق اربعه لاربعه: المال للانفاق لا للامساک و العلم للعمل لا للمجادله و العبد للتعبد لا للتعظیم و الدنیا للعبره لا للعماره [1] رسول گرامی فرموده است: چهار چیز خلق شده برای چهار چیز: اول: مال برای انفاق است نه برای حفظ کردن و نگه داشتن. دوم: علم و دانش برای عمل است نه برای مجادله. سوم: بنده های خدا برای اطاعت بندگی است نه برای تکبر و بزرگی. چهارم: دنیا برای عبرت است نه برای عمارت و تشریفات
پیامبر اکرم(ص) فرمود: «لاَ تَصْلَحُ عَوامُّ اُمَّتِی إلَّا بِخَواصِّهَا. قیل: مَا خَواصُّ اُمَّتِکَ یَا رَسُولَ اللَّهِ؟ فَقَالَ: خَوَاصُّ اُمَّتِی أَرْبَعَةٌ: اَلْمُلُوکُ، وَ الْعُلَمَاءُ، وَ الْعُبَّادُ، وَ التُّجَّارُ. قِیلَ: کَیْفَ ذَلِکَ؟ قَالَ9: اَلْمُلُوکُ رُعَاةُ الْخَلْقِ؛ فَإِذَا کَانَ الرَّاعِی ذِئْباً فَمَنْ یَرْعَی الْغِنَمَ؟وَ الْعُلَمَاءُ أَطِبَّاءُ الْخَلْقِ؛ فَإِذَا کَانَ الطَّبِیبُ مَرِیضاً فَمَنْ یُدَاوِی الْمَریِضَ؟ وَ الْعُبَّادُ دَلیِلُ الْخَلْقِ؛ فَإِذَا کَانَ الدَّلِیلُ ضَالّاً فَمَنْ یَهْدِی السَّالِکَ؟ وَ التُّجَّارُ اُمَنَاءُ اللهِ فِی الْخَلْقِ؛ فَإِذَا کَانَ الْأَمِینُ خَائِناً فَمَنْ یُعْتَمَدُ؛[22] عوام [و تودة] امّت من اصلاح نمی شوند؛ مگر به یاری خواص امت. عرض شد: ای رسول خدا! خواص امّت شما چه کسانی هستند؟ حضرت فرمود: خواص امتم چهار گروه اند: پادشاهان [عادل]، علما، عابدان و تاجران. گفته شد: [چگونه اصلاح عوام بستگی به اصلاح خواص دارد و] کیفیّت آن چیست؟ حضرت9 فرمود: شاهان نگهبانان خلق اند. پس زمانی که نگهبان گرگ [صفت] باشد، پس گلّه را چه کسی نگهبانی کند؟ و دانشمندان طبیبان مردم اند. پس زمانی که [خود] طبیب بیمار باشد، پس چه کسی مریض را مداوا کند؟ و عابدان (و زاهدان) راهنمای مردم [به سوی خداوند] هستند پس هنگامی که راهنما گمراه باشد، چه کسی سالک (و روندة به سوی خدا) را راهنمایی کند؟ و تاجران امینهای خدا در میان مردم اند، پس زمانی که امین (و درستکار) خیانت ورزد، به چه کسی اعتماد می شود
‍ 💠تفسير توحيد در بیان امام حسین علیه السلام 🔹صمد يعنى چه ؟ جناب ابن بابويه در توحيد از حضرت سيد الشهداء عليه السلام امام ابى عبدالله الحسين عليه السلام ، در باب تفسير قل هو الله احد روايت كرده است كه : 🔹الصمد الذى لا جوف له ؛ صمد آن كسى است كه براى او جوف نيست . اجوف نيست ، جاى خالى ندارد، پُر است .اگر يك خردل را، يك ذره را از حيطه وجودى او به در ببرى ، او را اجوف دانسته اى نه صمد. علامه حسن زاده آملی
- احیاء قلب قال رسول الله صلی اللَّه علیه و آله: اکثِروا ذِکرَ الْمَوْتِ فَما مِنْ عَبْدٍ اکثَرَ ذِکرَهُ الّا احْیی اللَّهُ قَلْبَهُ وَ هَوَّنَ عَلَیهِ الْمَوْتَ.[1] بسیار یاد مرگ کنید، بنده ای نیست که زیاد یاد مرگ کند مگر این که خداوند قلبش را زنده می نماید و مرگ را بر او آسان می گرداند. 2- ساده شدن سختی ها قال علی علیه السلام: اکثِرُوا ذِکرَ الْمَوْتِ وَ یوْمَ خُروجِکمْ مِنَ الْقُبُورِ وَ قِیامِکمْ بَینَ یدَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلّ تَهُونُ عَلَیکمُ الْمَصائِبَ.[2] بسیار یاد مرگ و نیز یاد لحظات خروج از قبر و ایستادن در مقابل خداوند عز و جل کنید تا سختی بر شما آسان گردد. 3- قناعت قال علی علیه السلام: مَنْ اکثَرَ مِنْ ذِکرِ الْمَوْتِ رَضِی مِنَ الدُّنْیا بِالْکفافِ.[3] کسی که زیاد به یاد مرگ باشد به اندازه احتیاج از دنیا راضی می شود. 4- جلای قلب قال رسول الله صلی اللَّه علیه و آله: انَّ هذِهِ الْقُلُوبَ تَصَدءُ کما یصْدَءُ الحَدیدُ، قیلَ وَ ما جَلائُها؟ قالَ: کثُرَةُ ذِکرِ الْمَوْتِ وَ تَلاوَةُ الْقُرآنِ.[4] این قلب ها زنگ می زند همان طوری که آهن زنگ می زند. عرض کردند: جلای آن به چیست؟ فرمود: زیاد به یاد مرگ بودن و بسیار قرائت قرآن نمودن. 5- بهشت برزخی قال رسول الله صلی اللَّه علیه و آله: افْضَلُ الزُّهْدِ فِی الدُّنْیا ذِکرُ الْمَوْتِ، وَ افْضَلُ الْعِبادَةِ ذِکرُ الْمَوْتِ، وَ افْضَلُ التَّفَکرِ ذِکرُ الْمَوْتِ، فَمَنْ اثْقَلَهُ ذِکرُ الْمَوْتِ وَجَدَ قَبْرَهُ رَوْضَةً مِنْ رِیاضِ الْجَنَّةِ.[5] در دنیا بالاترین زهدها و نیز بالاترین عبادتها و همچنین بالاترین تفکرها، یاد مرگ است، کسی که یاد مرگش سنگین باشد قبرش را باغی از باغ های بهشت خواهد یافت. سلمان رحمهم الله از بازار آهنگران می گذشت جوانی جیغ و داد می نمود، مردم وی را نزد سلمان آوردند و گفتند: گویا دیوانه شده است، جوان وقتی سلمان را نزد خود دید، آرام شد و گفت: وقتی دیدم آهن را روی سندان می کوبند بیاد این آیه افتادم وَ لَهُمْ مَقامِعُ مِنْ حَدِیدٍ[6] [برای آنها در جهنم گرزهایی از آهن سوزان هست.] محبت جوان به دل سلمان راه پیدا کرد و پیوسته با وی رفیق بود. دم مرگ جوان، وقتی که به حال احتضار افتاده بود، حضرت به بالینش رفت و از عزرائیل علیه السلام خواست با وی مدارا کند، او در جواب به سلمان گفت: یا اباعبدالله انا لکل مومن رفیقٌ من با هر مؤمنی رفیقم. مقدار یاد مرگ را در روایت ذیل ببینید. اصحاب به رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله عرض کردند: آیا کسی با شهداء محشور می شود؟ حضرت در پاسخ فرمودند: نَعَمْ، مَنْ یذْکرِ الْمَوْتَ فِی الْیوْمِ و اللَّیلَةِ عِشْرینَ مَرَّةً.[7] بلی کسی که هر شبانه روز، بیست بار یاد مرگ بیفتد. پی نوشت ها [1] كنزالعمال، 42105. [2] بحارالأنوار، ج 6، ص 132. [3] غررالحكم. [4] كنزالعمال، 42130. [5] بحارالأنوار، ج 6، ص 137. [6] سوره حج، آيه 21. [7] تنبيه ‏الخواطر، ص 223.
 امام (س) در کتاب عرفانی «آداب الصلاه» به ذکر روایات متعددی در باب فضیلیت این شب ها و بهترین عبادات در این شب های قدر می پردازند و می فرمایند: «از آن جمله روایاتی است که عارف باللَّه، سید بن طاوس رضی اللَّه عنه در کتاب شریف اقبال نقل فرموده، می‏فرماید: «در کتاب یواقیت، تألیف ابو الفضل بن محمد الهروی، یافتم اخباری در فضل لیله القدر.» تا آن که می‏گوید از پیغمبر نقل است که فرمود: «موسی گفت: «الهی من قرب تو را می‏خواهم.» فرمود: «قرب من از برای کسی است که بیدار باشد در شب‏ قدر.» گفت: «الهی رحمت تو را می‏خواهم.» فرمود: «رحمت من برای کسی است که رحم کند فقرا را در شب قدر.» گفت: «خدایا من گذشتن از صراط را می‏خواهم.» فرمود: «این برای کسی است که تصدّق کند به صدقه‏ای در شب قدر.» گفت: «خدایا از درختهای بهشت و میوه‏های آن می‏خواهم.» فرمود: «این برای کسی است که تسبیح کند به تسبیحه‏ای در شب قدر.» گفت: «خدایا نجات می‏خواهم.» فرمود: «نجات از آتش؟» گفت: «آری.» فرمود: «این برای کسی است که استغفار کند در شب قدر.» گفت: «خدایا رضای تو را می‏خواهم.» فرمود: «خشنودی من از برای کسی است که دو رکعت نماز بخواند در شب قدر.» (آداب الصلاه (آداب نماز)، متن، ص ۳۳۳ و 
سوره مبارکه قدر ویژگی های این شب را چنین بیان می کند: 1. شب قدر شب نزول قرآن است «إِنَّا أنْزَلْناهُ فی‏ لَیْلَةِ الْقَدْر» (قدر/ 1). شاید مهم ترین رخداد تاریخی که قرآن آن را گزارش می کند، نزول جمعی حضرت ختمی مرتبت از مقام قدس به همراه قرآن در شب قدر باشد 2. این شب، شبی ناشناخته است و این ناشناختگی به دلیل عظمت آن شب است: (و ما ادراک ما لیلة القدر). در بزرگی و منزلت و تاثیر این شب، بسیار در روایات گفته شده است اما ارزش و جایگاه آن چنان که باید و شاید هنوز بر همگان شناخته نشده است. 3. شب قدر از هزار ماه بهتر است: «لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْر» (قدر /  3). شب های قدر فرصت مغتنم و با ارزشی است برای بازگشت به خدا، توجه به خویشتن، توبه و استغفار برای کسب خیرات و برکات معنوی از درگاه خداوندگار هستی. 4. در این شب، ملائکه و روح با اجازه پروردگار عالمیان نازل می‌ شوند: «تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ وَ الرُّوحُ فیها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ» (قدر /  4). در سوره دخان می فرماید: «ما این کتاب مبین را در شبی پربرکت نازل کردیم و همواره انذار کننده بوده ایم. در این شب، مقدرات یک سال انسان ها تعیین می شود. (المیزان فی تفسیر القرآن؛ ج: 20؛ ص 382). نکته قابل توجه این است که تقدیر الهی به وسیله فرشتگان، بر اساس شایستگی ها و لیاقت های افراد، میزان ایمان و تقوا و پاکی نیت و اعمال آنهاست؛ یعنی برای هر کس چیزی را مقدر می کنند که لایق آن است یا به تعبیر دیگر، زمینه هایش از ناحیه خود او فراهم شده و این نه تنها با اختیار منافاتی ندارد، بلکه تأکیدی بر آن است. 6. و این نزول - که مساوی با رحمت خاصه الهی بر مومنان شب زنده دار است - تا طلوع فجر ادامه دارد «سَلامٌ هِیَ حَتَّی مَطْلَعِ الْفَجْرِ» (قدر / 5). در شب قدر، رو به آینه محاسبه می‏ نشینیم و چهره جان را بی‏ غبار می ‏بینیم و با باران اشک، دل را در سحر رحمت و مغفرت، شست‏ و شو می‏ دهیم
توحید المفضل ج ۱، ص ۸۷ وَ اِعْلَمْ يَا مُفَضَّلُ أَنَّ رَأْسَ مَعَاشِ اَلْإِنْسَانِ وَ حَيَاتِهِ اَلْخُبْزُ وَ اَلْمَاءُ فَانْظُرْ كَيْفَ دُبِّرَ اَلْأَمْرُ فِيهِمَا فَإِنَّ حَاجَةَ اَلْإِنْسَانِ إِلَى اَلْمَاءِ أَشَدُّ مِنْ حَاجَتِهِ إِلَى اَلْخُبْزِ وَ ذَلِكَ أَنَّ صَبْرَهُ عَلَى اَلْجُوعِ أَكْثَرُ مِنْ صَبْرِهِ عَلَى اَلْعَطَشِ وَ اَلَّذِي يَحْتَاجُ إِلَيْهِ مِنَ اَلْمَاءِ أَكْثَرُ مِمَّا يَحْتَاجُ إِلَيْهِ مِنَ اَلْخُبْزِ لِأَنَّهُ يَحْتَاجُ إِلَيْهِ لِشُرْبِهِ وَ وُضُوئِهِ وَ غُسْلِهِ وَ غَسْلِ ثِيَابِهِ وَ سَقْيِ أَنْعَامِهِ وَ زَرْعِهِ فَجُعِلَ اَلْمَاءُ مَبْذُولاً لاَ يُشْتَرَى لِتَسْقُطَ عَنِ اَلْإِنْسَانِ اَلْمَئُونَةُ فِي طَلَبِهِ وَ تَكَلُّفِهِ وَ جُعِلَ اَلْخُبْزُ مُتَعَذِّراً لاَ يُنَالُ إِلاَّ بِالْحِيلَةِ وَ اَلْحَرَكَةِ لِيَكُونَ لِلْإِنْسَانِ فِي ذَلِكَ شُغُلٌ يَكُفُّهُ عَمَّا يُخْرِجُهُ إِلَيْهِ اَلْفَرَاغُ مِنَ اَلْأَشَرِ وَ اَلْعَبَثِ أَ لاَ تَرَى أَنَّ اَلصَّبِيَّ يُدْفَعُ إِلَى اَلْمُؤَدِّبِ وَ هُوَ طِفْلٌ لَمْ تَكْمُلْ ذَاتُهُ لِلتَّعْلِيمِ كُلُّ ذَلِكَ لِيَشْتَغِلَ عَنِ اَللَّعِبِ وَ اَلْعَبَثِ اَللَّذَيْنِ رُبَّمَا جَنَيَا عَلَيْهِ وَ عَلَى أَهْلِهِ اَلْمَكْرُوهَ اَلْعَظِيمَ وَ هَكَذَا اَلْإِنْسَانُ لَوْ خَلاَ مِنَ اَلشُّغُلِ لَخَرَجَ مِنَ اَلْأَشَرِ وَ اَلْعَبَثِ وَ اَلْبَطَرِ إِلَى مَا يَعْظُمُ ضَرَرُهُ عَلَيْهِ وَ عَلَى مَنْ قَرُبَ مِنْهُ وَ اِعْتَبِرْ ذَلِكَ بِمَنْ نَشَأَ فِي اَلْجِدَةِ وَ رَفَاهِيَةِ اَلْعَيْشِ وَ اَلتَّرَفُّهِ وَ اَلْكِفَايَةِ وَ مَا يُخْرِجُهُ ذَلِكَ إِلَيْهِ لد ۱، صفحه ۸۲  اى مفضّل!بدان كه نان و آب اصل و رأس معاش و زندگى انسان به شمار مى‌روند.به حكمتها و تدابير نهفته در آنها بنگر.نياز آدمى به آب تشديدتر از نيازش به نان است؛زيرا شكيبايى او بر گرسنگى بيش از صبر او در تشنگى است.اين به خاطر آن است كه بدن انسان به آب بيشتر از نان محتاج است.چون كه آدمى براى نوشيدن،شستن خود و لباس[و ظروفش]و سيراب كردن حيوانات و آبيارى مزرعه به آب نيازمند است.به خاطر اين نيازهاى فراوان،آب براحتى در دسترس قرار گرفته تا انسان براى خريدن و تحصيل آن در دشوارى و رنج فراوان نيفتد.اما نان جز با رنج و مشقت و تلاش و حركت به دست نمى‌آيد تا انسان[به كسب حلال مشغول شود و]به خاطر بيكارى و بطالت در سرمستى و فساد غوطه‌ور نگردد.آيا نمى‌بينى كه طفل را با اينكه به سنّ‌ آموزش نرسيده است در نزد مربّى مى‌گذارند تا از بازى و فسادى كه چه بسا او و خانواده‌اش را در امر ناگوارى بيفكند،به دور ماند؟انسان نيز اين گونه است،اگر مشغول نباشد بر اثر سرمستى و خوشحالى و بيكارى،باعث زيان خود و نزديكانش مى‌گردد.براى درك اين واقعيت به كسانى بنگر كه در ثروت،رفاه،بى‌نيازى و خوشى بزرگ شده‌اند.و ببين كه كارشان به كجا كشيده مى‌شود.
توحید المفضل ج ۱، ص ۴۷ يَا مُفَضَّلُ أَوَّلُ اَلْعِبَرِ وَ اَلدَّلاَلَةِ عَلَى اَلْبَارِي جَلَّ قُدْسُهُ تَهْيِئَةُ هَذَا اَلْعَالَمِ وَ تَأْلِيفُ أَجْزَائِهِ وَ نَظْمُهَا عَلَى مَا هِيَ عَلَيْهِ فَإِنَّكَ إِذَا تَأَمَّلْتَ اَلْعَالَمَ بِفِكْرِكَ وَ خَبَرْتَهُ بِعَقْلِكَ وَجَدْتَهُ كَالْبَيْتِ اَلْمَبْنِيِّ اَلْمُعَدِّ فِيهِ جَمِيعُ مَا يَحْتَاجُ إِلَيْهِ عِبَادُهُ فَالسَّمَاءُ مَرْفُوعَةٌ كَالسَّقْفِ وَ اَلْأَرْضُ مَمْدُودَةٌ كَالْبِسَاطِ وَ اَلنُّجُومُ مُضِيئَةٌ كَالْمَصَابِيحِ وَ اَلْجَوَاهِرُ مَخْزُونَةٌ كَالذَّخَائِرِ وَ كُلُّ شَيْءٍ فِيهَا لِشَأْنِهِ مُعَدٌّ وَ اَلْإِنْسَانُ كَالْمَلِكِ ذَلِكَ اَلْبَيْتِ وَ اَلْمُخَوَّلِ جَمِيعَ مَا فِيهِ وَ ضُرُوبُ اَلنَّبَاتِ مُهَيَّأَةٌ لِمَآرِبِهِ وَ صُنُوفُ اَلْحَيَوَانِ مَصْرُوفَةٌ فِي مَصَالِحِهِ وَ مَنَافِعِهِ فَفِي هَذَا دَلاَلَةٌ وَاضِحَةٌ عَلَى أَنَّ اَلْعَالَمَ مَخْلُوقٌ بِتَقْدِيرٍ وَ حِكْمَةٍ وَ نِظَامٍ وَ مُلاَئَمَةٍ وَ أَنَّ اَلْخَالِقَ لَهُ وَاحِدٌ وَ هُوَ اَلَّذِي أَلَّفَهُ وَ نَظَّمَهُ بَعْضاً إِلَى بَعْضٍ جَلَّ قُدْسُهُ وَ تَعَالَى جَدُّهُ وَ كَرُمَ وَجْهُهُ وَ لاَ إِلَهَ غَيْرُهُ تَعَالَى عَمَّا يَقُولُ اَلْجَاحِدُونَ وَ جَلَّ وَ عَظُمَ عَمَّا يَنْتَحِلُهُ اَلْمُلْحِدُونَ اى مفضّل!نخستين عبرت و دليل بر خالق جلّ‌ و علا،همين هيأت دهى، گردآورى اجزا و نظم آفرينى در كار اين عالم است؛از اين رو اگر با انديشه و خرد در كار عالم،نيك و عميق تأمل كنى،هر آينه آن را چون خانه و سرايى مى‌يابى كه تمام نيازهاى بندگان خدا در آن آماده و گرد آمده است.آسمان،همانند سقف، بلند گردانيده شده،زمين بسان فرش،گسترانيده شده،ستارگان چون چراغهايى چيده شده و گوهرها همانند ذخيره‌هايى در آن نهفته شده و همه چيز در جاى شايسته خود چيده شده است.آدمى نيز چون كسى است كه اين خانه را به او داده‌اند و همه چيز آن را در اختيارش نهاده‌اند.همه نوع گياه و حيوان براى رفع نياز و صرف در مصالح او در آن مهياست. اينها همه،دليل آن است كه جهان هستى با اندازه‌گيرى دقيق و حكيمانه و نظم و تناسب و هماهنگى آفريده شده.آفريننده آن يكى و او همان شكل ده،نظم آفرين و هماهنگ‌كنندۀ اجزاى آن است.براستى كه او در قدسش جليل و در كارش بلند مرتبه و وجهش كريم است.خدايى جز او نيست و از آنچه منكران مى‌پندارند منزّه و از آنچه ملحدان به او نسبت مى‌دهند برتر و جليلتر است.
الإمامُ الصّادقُ عليه السلام : ما أقْبَحَ بالرّجُلِ يَأتي علَيهِ سَبْعونَ سَنةً أو ثَمانونَ سَنةً يَعيشُ في مُلكِ اللّه ِ و يَأكُلُ مِن نِعَمِه ، ثُمّ لا يَعرِفُ اللّه َ حَقَّ مَعْرفَتِهِ ! .[بحار الأنوار : 4/54/34 .] امام صادق عليه السلام : چه زشت است كه آدمى در مُلك خداوند، هفتاد يا هشتاد سال زندگى كند و از نعمتهاى او بخورد، اما خداى را چنان كه بايد نشناسد!