♨️ #بخوانید | مردم در خط مقدم!
✍ سلام سربدار - سمانه آتیهدوست
🔻یکی از روزهای تابستان سال ۶۱؛ روستایی در حوالی سبزوار؛ منزل حاج فاطمه:
▫️ خاله صغری! تنور تیاره. پاشو بیا خمیرهارو بزن به تنور.
▪️ خُبه خُبه! حالا ورپریده انگار یک عمره داره نون میپزه. بدو برو سرلگن ببین اگه خمیرا ور اومده حاج فاطمه رو صدا کن بیاد بقیه خمیرارو زواله کنه.
▫️بترکه چشم حسود ان شا الله این یکی تنور آخر باشه و رزمندهها نونارو خورده و نخورده خبر بیارن جنگ سر اومده. آتیش تو جونت بیفته صدام که اینطوری بچههای مردم آواره کردی!
▪️چی شده خاله صغری چی میگی با خودت سرتنور؟
▫️هیچی بابا. داشتم برا صدام از خدا بی خبر دعا میکردم. کجایی پس حاج فاطمه؟! اینطوری که یک وانت نون هم آماده نمیشه چه برسه به یک خاور. عملیاته! بچهها نون میخوان تا جون بگیرن بجنگن. دست بجنبون زنه حاجی.
▪️غصه دار نشو خاله صغری. رفته بودم انبار واسه جنگ زدهها لباس سوا کنم. سر راه زنها رو هم سراغ دادم بیان کمکت.
▫️حاج فاطمه! پس این کامواها چی شد؟ من باید برم غذام رو باره. مشدی عباس الانه که برسه خونهها.
▪️حمیده جان درد و بلات به جونم ننه. پیش پای تو حاجی رو فرستادم جهاد سراغ کامواها رو بگیره. گفت حاج عباس گفته یک سری از خواهرای جهاد تو راه ده اَن. کاموا و نخها هم دستشونه. دیگه الانه باید برسن
▫️راستی حاج فاطمه! میگم سر زمستونی هوا سرد میشه. میترسم رزمندهها تو سوز سرما بمونن. یک فکری زد به کلهام تا زودتر ژاکت و شال گردناشون رو ببافیم. چندتا از همسایههامون عصمت زن رجبعلی و اعظم خانم گفتن واسمون کاموا بیار. یک روی ژاکت و یکی مون میبافیم یک رو دیگه شو یکی دیگ. روز خدا که شد، پشت و رو رو به هم وصل میکنیم.
▪️خدا خیرت بده دخترم. عوضشو از خدا بگیری ننه جون. فقط زودتر آماده کنید تا با بار این دفعه راهی جبهه کنیم.
👈 و اما این داستان تا پایان جنگ ادامه داشت...
🔹 *چقدر این روزها دوباره حال و هوای دهه ۶۰ زنده شده! روزی مردم و هیئتیها #یاحسین میگفتند و زمین را از مین #دشمن پاکسازی میکردند و امروز همان ها با نوای #یازهرا سمپاش روی کول گرفتهاند و کوچه پس کوچههای شهر را از ویروس پاکسازی میکنند.*
🔹 *این روزها چرخ خیاطیها به جای لباس برای رزمندهها و جنگ زدهها، ماسک میدوزند و ظرفها به جای مربا برای جبهه، از مواد ضد عفونی پر میشوند...*
🔹 *مدافعان سلامت روزی وقتی از زمین و آسمان بمب میبارید جای زخمهای ناشی از ترکشها و گلولهها مرهم میگذاشتند و امروز وسط بمباران ویروسی منحوس، مرهمی شدند بر خس خس سینههای گرفته.*
🔹 *راستی برای مردمی پر از عشق و ایمان، چه فرقی میکند خط مقدم کجا باشد؟*
🔰 پایگاه خبری تحلیلی #سلام_سربدار 👇
➕ t.me/joinchat/AAAAADuoYp2BatNAVdKopA
🆔 @hhonarkh
🖤 #دعوتنامه | نذر کتاب "پرچمدار کوچک من"
🖇خانه همبازی با همراهی گروههای جهادی برگزار میکند:
📚 پویش اهدای ۱۰۰۰ جلد کتاب "پرچمدار کوچک من" به مناطق محروم در سراسر کشور
🤔 موضوع کتاب "پرچمدار کوچک من" رو که خاطرتون هست؟
👈 این کتاب شامل داستانهایی از ایدههای خلاقانه مادرهاست برای تربیت حسینی بچهها که همراه شده با نکات کارشناسی و ایده عملی برای برگزاری ۱۰ شب هیئت خانگی با بچهها!
🌷 امسال قصد داریم به کمک شما دوستان مهربان #هزار_جلد از این کتاب رو تهیه کنیم و بفرستیم برای پدر و مادرهایی از روستاها و شهرهایی کشور عزیزمون که توانایی تهیه محصولات فرهنگی رو ندارن.
تا انشالله خانوادههای بیشتری بتونن از این کتاب استفاده بکنند.
💚 هزینه هر یک جلد کتاب (چاپ نهم): ۴۵،۰۰۰ تومان هست و برای تهیه و توزیع ۱۰۰۰ جلد به ۴۷،۰۰۰،۰۰۰ میلیون تومان نیاز داریم (خرید کتاب + حمل و نقل و...).
📌 #چندنکته:
۱. اگر بتوانیم نسخه چاپ قدیم و یا با تخفیف تهیه کنیم، حتما تعداد کتاب بیشتری توزیع خواهد شد.
۲. اگر هزینههای جانبی مثل حملونقل و... تغییر کرد، روی تعداد تاثیرگذار است.
۳. گزارش وضعیت پویش اطلاعرسانی عمومی خواهد داشت.
🏴🤲🏻 بیاید باهم یک #یاحسین بگیم و بانی این کار خیر بشیم.
🍎 لطفا از این شماره کارت برای همراهی استفاده کنید:
💳
5892-1014-5096-4834بانک سپه| مریم حلاج ✅ #مهلت_مشارکت: ۲۰ مرداد ۱۴۰۲ ✅ اطلاعات بیشتر و همکاری: 📲 09367649777 🆔 @hambazitv_admin 🏴 در زیر خیمه اش همه یک خانواده ایم 🔘 @hambazi_tv