#تیکه_کتاب
انبار کوچک، مملو از بیمصرفها و به دردنخورها، مملو از چیزهایی که همیشه گفتهایم: یک روز احتمال دارد به کار بیاید، دیگر از اینها پیدا نمیشود، برای بچهٔ بعدی، به دردِ سفر میخورد.
چمدانهایی که چفت و بست آنها شکسته. گلدان ترک خوردهای که یادگار عمو جان است. روروَکِ اولی. پوتینهای کهنهٔ دومی. خدای من! همه را باید دور ریخت. انبار را باید خالیِ خالی کرد. همینهاست که زندگی را از شکل میاندازد. همینهاست که زندگی را کهنه میکند. موریانه خورده. بید زده. کپک زده. درهم شکسته. بی سر و ته. رنگ و رو رفته. ما فقط کهنگیها را پسانداز میکنیم. ما پاسدارانِ از شکل افتادگیها هستیم. جای عشق کجاست؟ فریاد نزن، به زمزمه بگو: جای عشق کجاست؟ لابهلای این همه آشغال، چطور باید پی عشق بگردم، بیآنکه به خاطره برخورد کنم؟
📕 #یک_عاشقانه_آرام
✍️ #نادر_ابراهیمی
تشکر از دوستان انجمن که مرتب ما را مهمان سفره ی کتاب می کنند.
#هنرمجاهد | قدم رنجه بفرمائید 👇
https://eitaa.com/joinchat/521142341Ca167ecce4a