eitaa logo
هنر مجاهد
2.8هزار دنبال‌کننده
179 عکس
54 ویدیو
6 فایل
شیخ حسین مجاهد • مدرک سطح چهار حوزه علمیه • کارشناس ارشد فیلمنامه نویسی • مولف ۱۴ کتاب تفسیری و داستانی • برگزیده ۱۶ جشنواره ادبی و هنری • کارشناس رسمی صداوسیما • معلم شاید دیر و اندک ولی به قدر توان پاسخ میدم @Salamrafigh1
مشاهده در ایتا
دانلود
هنر مجاهد
#روایت_اربعین ۱۴۰۳ #خاطرات #فلسطین #هنرمجاهد | قدم رنجه بفرمائید 👇 https://eitaa.com/joinchat/52
این عکس خودش تو جشنواره نرفته ها روایت و خاطره ای که با الهام از این عکس نوشتم ، اول شده
سلام و عرض ادب دو تا نکته درباره جشنواره ها بگم و بعدش برم سراغ آن خوراکی خاطره انگیز که بیشتر تون اشتباه حدس زدید😎 ۱. اگه گفتم جشنواره استانی بوده به این معنی نیست که جشنواره‌های استانی مهم نیستن. کاملا برعکس چون این جشنواره‌های استانی هستن که آمادگی افراد رو ارتقاء میدن. حقیقتا نمی‌خواستم کسی فکر کنه تعداد دفعات برگزیده شدن در جشنواره ها (که تو معرفی کانال نوشتم) جشنواره های استانی بوده. اونجا فقط جشنواره‌های کشوری رو نوشتم. ❣ ۲. من از محک خوردن لذت می برم. بنابراین از مدتها قبل یه کانال زدم و همه جشنواره‌های ادبی و هنری رو که می بینم، اونجا اطلاع رسانی می کنم. لینک کانال جشنواره ها: https://eitaa.com/Festivals | قدم رنجه بفرمائید 👇 https://eitaa.com/joinchat/521142341Ca167ecce4a
هنر مجاهد
#خاطره حدس بزنید چیه بعید می دانم بتوانید🧐😎 #هنرمجاهد | قدم رنجه بفرمائید 👇 https://eitaa.com/
حدس های شما: ۱. شبیه پنیره ۲. کره ۳.سرشیر ۴.روغن؟ ۵.شبیه کره محلیه ۶.یه خورده هم شبیه بستنی سنتی با طعم زعفران ۷.کره‌ی محلی پر از دوغ ۸.برنج شِفته شده ۹.کوفته برنجی‌ام رد کرده ۱۰.کره محلی هست با دستگاه زدن ولی همگی اشتباه فرمودید. دو بزرگوار درست حدس زدن. به زبان لری بهش میگن لوی و در فارسی معیار آغوز صداش میزنند☺️ آغوز که از آغاز و شروع گرفته شده در واقع همان شیر اولی ست که نوزاد یا بره می خورد. بسیار پرچرب و مقوی ست در حدی که فقط برای صبحانه باید خورده شود. زندگی تو روستا و همسایه دامدار داشتن این خوبیها رو هم داره😎 | قدم رنجه بفرمائید 👇 https://eitaa.com/joinchat/521142341Ca167ecce4a
سلام و عرض ادب 📓 با روزی چند دقیقه مطالعه، کتاب ها که هیچ، می توان کتابخانه ها را شکست داد. مطالعه روزانه کتاب جدید در انجمن آغاز شد. گمانم این هشتادمین کتاب صاحب سبک باشد آن هم با روزی سه یا چهار صفحه 🧐😌 به نظرتون چه کتاب‌هایی را خوانده ایم؟ | قدم رنجه بفرمائید 👇 https://eitaa.com/joinchat/521142341Ca167ecce4a
از شش صبح پای سیستم بوده ام و هنوز هم باید باشم. از لطف خداست که می توانیم ۱۶ ساعت در روز کار کنیم. الحمدلله رب العالمین
سلام و احترام وقت بخیر می‌دونم دیر وقته ولی واقعا ذوق داشتم اولین محصول باغچه جدیدمون رو بهتون نشون بدم. معتقدم باغبانی و سر و کار داشتن با گیاهان در شخصیت نویسنده موثر است. | قدم رنجه بفرمائید 👇 https://eitaa.com/joinchat/521142341Ca167ecce4a
یک نگاه شجاعانه،هنرمندانه و یک جنگ رسانه‌ای زیبا که از اعماق وجود شیعه مولا جوشیده 🔰 یکی از رزمندگان حزب الله نوشته:مجروح؟ فقط یک چشم و دو انگشت دست راستم رفته.یک چشم و سه انگشت دیگه برای تیراندازی دارم.وقت شلیک یک چشم رو می‌بندم که خب بسته شدواسه شلیک هم دو انگشت بسه،تازه یکی هم زیاد دارم❣️ از صفحه انتشارات باغ گردو در ویراستی https://virasty.com/B_gerdou/1726764315485092257 | قدم رنجه بفرمائید 👇 https://eitaa.com/joinchat/521142341Ca167ecce4a
سلام و عرض ادب و تبریک عید ولادت پدر امت بعضی درختان و نهال های باغ پیشنهاد برگزاری کلاس و کارگاه دارند. من هم به آموزش و رشد متقابل* مشتاقم اما تا عطش کافی در درخت نباشد، رنج باغبان به ثمر نرسد. آن هم باغبانی خسته از طوفان و رنجور از رهگذرهای بی مراعات اگر او بخواهد در زمان مناسب خادمی و باغبانی خواهم کرد. | قدم رنجه بفرمائید 👇 https://eitaa.com/joinchat/521142341Ca167ecce4a
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نفرین و هزار ننگ بر باند هار و رژیم جنایتکار اسرائیل که خنده های تو را به زیر خاک کشاند. تو و هزاران کودک مظلوم فلسطینی😔😔 | قدم رنجه بفرمائید 👇 https://eitaa.com/joinchat/521142341Ca167ecce4a
سلام و عرض ادب 📚 دقیقا خاطرم نیست ولی همین سال های اخیر فراخوانی درباره فرهنگ دیدم و در بخش داستانک شرکت کردم. الحمدلله مجموعه داستانک ارسالی برگزیده شد. دوستان درخواست داشتند که نمونه های برگزیده شده در جشنواره ها را تقدیم کنم. به دیده منت 📓 | قدم رنجه بفرمائید 👇 https://eitaa.com/joinchat/521142341Ca167ecce4a
مستحق حاجی شمس جانمازش را گوشه حجره پهن کرد و به پادو مغازه گفت: هر وقت وکیل آمد، خبرم کن. حاجی نمازش را بلند و غلیظ می خواند. پیرمرد واکسی جلوی در هم آمد و به حاجی اقتدا کرد. نماز حاجی که تمام شد، وکیل هم رسید. حاجی همانجا روی سجاده نشست و گفت: آقا مخلص کلوم، اوقاف گفته باید حجره ها رو خالی کنید. چاره چیه؟ وکیل کیفش را باز کرد و گفت: اول باید زمان بخریم. باید بنویسید که عسر و حرج دارد. حاجی تسبیح دانه عقیق اش را برداشت و گفت: وکیل شون خیلی سفت بود. حتی یه شیرینی هم از حجره ما برنداشت. یه کاره برگشته میگه غصبیه. آقا به من چه اینجا وقف سادات فقیر بوده؟ منم حجره نداشته باشم، فقیر میشم. وکیل گفت: شما نگران نباش حاجی. من دفعه اولم نیست. کل این راسته همین مشکل رو داشتن و حل شده. پیرمرد واکسی، صندوقچه اش را گوشه حجره گذاشت و گفت: حاجی من باید برم. کفش شما رو هم برق انداختم و گذاشتم پشت میز. اگه اشکالی نداره کرایه این ماه رو یه کم دیرتر بدم؟ راستی عیدتون هم مبارک باشه. وکیل گفت: عید چی؟ حاجی زیر لب گفت: غدیر. ضایع نکن. حاجی گفت: یه هفته تاخیر عیب نمی کنه. وکیل پرسید: کرایه کجا رو میگه حاجی؟ حاجی گفت: همین که دم در بساط می کنه دیگه. تو بازار که جای مفتی پیدا نمیشه آقای وکیل. پیرمرد جلو آمد و دست به سینه چند بار از حاجی تشکر کرد و گفت: یه سال پول جمع می کنم که روز غدیر که مردم میان دیدن سادات، ازشون پذیرایی کنم ولی یه دفعه قیمت ارزاق کشید بالا. منم شرمنده شما شدم. پیرمرد دعا به جان حاجی کرد و رفت. وکیل گفت: چرا حرف نمی زنی حاجی؟ چی شد. حاجی گفت: فعلا اون ماجرا کنسله تا بعد. | قدم رنجه بفرمائید 👇 https://eitaa.com/joinchat/521142341Ca167ecce4a