eitaa logo
|هیچا|
62 دنبال‌کننده
111 عکس
46 ویدیو
5 فایل
آدمِ اینجا!... ادمین: @Hich1214
مشاهده در ایتا
دانلود
تصویر ابوعبیده روی سنگ است؛ اینجا، آمریکا. این، صدای احقاق حق مظلومین عالم است که خدای شنوایشان در بوق و کرنای عالم می‌کند...
۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳
۴۹ ۲۵ از امشب به مدت ده شب، به استقبال امتحانات نهایی‌ها می‌رویم. بنا بود همه‌ی موبایل‌ها را تحویل بدهیم، که بحث تماس با خانواده و اسنپ و مترو و... مطرح شد و رضایت مشاورها را گرفتیم؛ در نتیجه قرار شد این ده شب، عوض تحویل دادن، فقط نت گوشی قطع باشد تا حتی وسوسه هم نشویم برای تخطی. خلاصه که، به قول بچه‌ها «ما تو تَرکیم! خدا به دادمون برسه!» خواستم علت غیبتم را پیش‌پیش بگویم که مبادا بی‌ادبی تلقی شود. پشت‌کنکوری‌ها، ما دبیرستانی‌های بیچاره‌ی امتحان‌نهایی‌دار، دانشگاهی‌های مملکت، و همه و همه را از دعایتان فراموش نکنید لطفا... با تشکر فراوان. هیچا~ داستان‌های مبارزه.
۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
ای جانِ جان، بی من مرو... سال ۹۵ بود. اردی‌بهشت سال ۹۵، که مصادف بود با رجب و شعبان. خوب یادم هست که روز بعثت هم بود و برنامه‌ی عیدانه‌طور داشتیم انگار. از خواب که پریدم صدای گریه می‌آمد. - چیزی نشده بابا، مامانت خواب بد دیده، ناراحت شده. برو بخواب؛ زوده هنوز. اولش عصبانی شدم. - خیله‌خب حالا، طوری نشده که، یه خواب بوده تموم شده رفته! سکته کردم اول صبحی... خوابم هم می‌آمد اتفاقا. خوابیدم و دم‌دمای ده و خورده‌ای دوباره بلند شدم. مامان نبودند. یادم نیست چطور بهم گفتند که مادر فوت کردند و من چه حالی پیدا کردم. ولی یادم هست که تا نزدیکای یک ساعت و خورده‌ای نشسته بودم پای آلبوم‌های عکس و فقط ورق می‌زدم و هر جا که به مادر می‌رسید، ناخودآگاه مدتی صبر می‌کردم و خیره می‌شدم. من آن زمان بچه بودم؛ بچه می‌دیدندم دیگران... مرگ برایم از دست دادن و نبودن بود تا رحلت و رفتن به آن دنیا و نکیر و منکر و شب اول قبر. تیر سال ۹۸ ولی دیگر بچه نبودم. یعنی خودم را بچه نمی‌دانستم. (هرچند، هیچ بچه‌ای خودش را بچه نمی‌داند!) این دفعه هم باز از خواب پریدم ولی بهم نگفتند کسی خواب بد دیده، رک و پوست کنده ماجرا را گذاشتند کف دستم که: داریم میریم خونشون برای کارای غسل و کفن...» از پدر خاطره زیادتر از مادر داشتم. دو - سه تا از شعرهایشان را با فاطمه حفظ کرده بودیم و گه‌گداری می‌خواندیم با هم؛ چند خاطره‌ی اکشن کنارشان داشتم حتی و خلاصه خاطراتم با پدر خیلی نزدیک‌تر و واقعی‌تر از مادر بود. الان که فکر می‌کنم، چه در نسخه‌ی ۹۵، چه در نسخه‌ی ۹۸، نمی‌دانم بچه بودم یا بچگانه رفتار کردم، می‌فهمیدم یا ادای فهمیدن در آوردم و یا حتی می‌ترسیدم و ادای نترس‌ها را در آوردم. ولی، من صدای فریاد غم‌دیده‌ها را شنیده‌ام، هق‌هق گریه‌ی زنانه‌ی عزیزانم را شنیده‌ام، در عین بچگی و رو‌اعصابی، برای آرام کردن یکی از نزدیک‌ترین رفقایم وقتی مادربزرگش را از دست داده بود تلاش کرده‌ام (هرچند که هم تلاش ناکامی بود و هم به زعم او عذاب‌آور). من حتی روی پارچه‌‌ی سفید کفن مستحبات نوشته‌ام و در اتاقی که میت درش بوده، نشست و برخاست کرده‌ام و کنار آمدم با اینکه این آدم تا دو روز پیش، با من حرف می‌زد و حالم را می‌پرسید و قرار بود از بیمارستان مرخص شود... امسال، کسِ‌کسانم به رحمت خدا رفتند. امسال که می‌گویم یعنی حدودا ده روز پیش، وقتی من هنوز نتم را فعال نکرده بودم. سایه‌ی نبودن را دوباره اینقدر نزدیک دیدم و یاد این خاطراتم افتادم. من در برابر عظمت این اتفاق، پوچ و گنگ و توخالی‌ام. یک وجودِ ترسوی نادانِ نابلدِ خجل، که بلد نیست بگوید مثل همه‌ی بچه‌ها، مرگ را آدم‌بد قصه می‌داند و از او می‌ترسد و خوف دارد؛ چون مثل گرگ گله می‌زند به دل دنیا و اجل هرکس برسد، می‌پرد و می‌برد و می‌رود و به هیچ‌کس هم کاری ندارد!... اینها را گفتم که بگویم، درود بر روان پاک شجاعت و نترسی از حقیقت و حقانیت؛ درود بر روان پاک ملک‌الموت حضرت عزرائیل و درود و سلام به ارواح طیبه‌ی اموات و بزرگان و اولیای خدا که ما دلمان تنگ آنهاست و آنها یقینا غرق خدا... گفتم که بگویم، الهی زندگی‌ها همه پربرکت و پرحرکت و پرعظمت و پربار، الهی زندگی‌ها همه سرشار از هستی و حیات و خالی از نیستی و فنا، الهی مرگ که آمد در هر خانه، اهل خانه برایش آمده باشند، الهی غم که آمد سراغ هر کس، او در برابرش قوی باشد، الهی دل‌ها به تو گرم است، همه‌ی هستی همه تویی که به تو برگردانده می‌شویم! هوای ما را داشته باش که آن روز موعود، خودمان پیش خودمان خجالت نکشیم و آب نشویم و زبانمان قفل نکند از شرم... رویمان بشود برویم پیش عزیزانمان و دیدار تازه کنیم! چشم به امید تو و لطف تو... پ.ن: پدر و مادر، مادربزرگ و پدربزرگ مامان هستند. ما اینطور صدایشان می‌زدیم. من نتیجه‌شان محسوب می‌شدم یعنی. سالگرد مادر، مدتی پیش بود و سالگرد قمری پدر هم. ممکن است هم برای پدر و مادر و هم برای حاج آقای عبیری، یک فاتحه با صلوات محبت کنید؟ هیچا~ داستان‌های مبارزه.
۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳
اللهم صل علی محمد و آل محمد
۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳
نوشتن دعای حریق بخونید. الهی که بخیر بگذره و منطقه دچار تنش جدی‌تری نشه.
۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳
دعای حریق (بلدالامین) - موسسه تحقیقات و نشر معارف اهل‌البیت علیهم‌السلام https://ahlolbait.com/content/4613/%D8%AF%D8%B9%D8%A7%DB%8C-%D8%AD%D8%B1%DB%8C%D9%82-%D8%A8%D9%84%D8%AF%D8%A7%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C%D9%86
۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳
دوباره نوشتن که صلوات و ذکر امن یجیب هم بگیرید. ما دلمون روشنه به لطفش.
۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳
📢 حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی امشب در دیدار جمعی از خانواده‌های سپاهیان پاسدار که به مناسبت شب میلاد امام رضا(ع) برگزار شد، با ابراز تاثر از حادثه نگران کننده عصر امروز برای رئیس جمهور محترم و همراهان ایشان گفتند: امیدواریم خداوند متعال رئیس جمهور محترم و مغتنم و همراهان ایشان را به آغوش ملت برگرداند. همه برای سلامت این جمع خدمت‌گزار دعا کنند. ملت ایران نگران و دلواپس نباشند، هیچ اختلالی در کار کشور به وجود نمی‌آید. 💻 Farsi.Khamenei.ir
۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳
به قول بچه‌های تکیه همت: آرامش آقا امید و قوت قلب ماست.
۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳
ای وای... ای وای...
۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
May 11
۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
پیام تسلیت رهبر انقلاب اسلامی و اعلام عزای عمومی در پی درگذشت شهادت‌گونه رئیس‌جمهور و همراهان گرامی ایشان 📝 حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در پیامی شهادت حجت‌الاسلام والمسلمین سیّدابراهیم رئیسی رئیس‌جمهور اسلامی ایران، دکتر امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه، حجت‌الاسلام‌والمسلمین آل‌هاشم نماینده ولی‌فقیه در آذربایجان شرقی، دکتر رحمتی استاندار آذربایجان شرقی و همراهان گرامی ایشان در سانحه هوایی را تسلیت گفتند. 📝 متن پیام تسلیت رهبر انقلاب اسلامی به این شرح است: بسم الله الرّحمن الرّحیم انا لله و انا الیه راجعون ▪️با اندوه و تاسف فراوان خبر تلخِ درگذشتِ شهادت گونه‌ی عالم مجاهد، رئیس جمهور مردمی و با کفایت و پرتلاش، خادم‌الرضا علیه السلام جناب حجة الاسلام و المسلمین آقای حاج سید ابراهیم رئیسی و همراهان گرامی ایشان رضوان الله علیهم را دریافت کردم. ▪️این حادثه‌ی ناگوار در اثنای یک تلاش خدمت‌رسانی اتفاق افتاد؛ همه‌ی مدت مسئولیت این انسان بزرگوار و فداکار چه در دوران کوتاه ریاست جمهوری و چه پیش از آن، یکسره به تلاش بی‌وقفه در خدمت به مردم و به کشور و به اسلام سپری شد. ▪️رئیسی عزیز خستگی نمیشناخت. در این حادثه‌ی تلخ، ملت ایران، خدمتگزار صمیمی و مخلص و با ارزشی را از دست داد. برای او صلاح و رضایت مردم که حاکی از رضایت الهی است بر همه چیز ترجیح داشت، از این رو آزردگیهایش از ناسپاسی و طعن برخی بدخواهان، مانع تلاش شبانه روزیش برای پیشرفت و اصلاح امور نمیشد. ▪️در این حادثه‌ی سنگین شخصیتهای برجسته‌ئی مانند حجةالاسلام آل هاشم امام جمعه‌ی محبوب و معتبر تبریز، جناب آقای امیر عبداللهیان وزیر خارجه‌ی مجاهد و فعال، جناب آقای مالک رحمتی استاندار انقلابی و متدین آذربایجان شرقی و گروه پروازی و دیگر همراهان نیز به رحمت الهی پیوستند. ▪️اینجانب پنج روز عزای عمومی اعلام میکنم و به ملت عزیز ایران تسلیت میگویم. جناب آقای مخبر طبق اصل ۱۳۱ قانون اساسی در مقام مدیریت قوه‌ی مجریه قرار میگیرد و موظف است به همراهی رؤسای قوای مقنّنه و قضائیه ترتیبی دهند که ظرف حداکثر پنجاه روز رئیس جمهور جدید انتخاب شود. ▪️در پایان تسلیت صمیمی خود را به مادر گرامی جناب آقای رئیسی و همسر فاضل و بزرگوار ایشان و دیگر بازماندگان رئیس جمهور و خانواده‌های محترم همراهان بویژه والد ماجد جناب آقای آل هاشم معروض میدارم و صبر و تسلای آنان و رحمت الهی برای درگذشتگان را مسألت میکنم. سیّدعلی خامنه‌ای ۴۰۳/۲/۳۱ 💻 Farsi.Khamenei.ir
۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۳