eitaa logo
پشت هیچستانم
644 دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
2.2هزار ویدیو
1 فایل
ارتباط با ادمین: @Saeed_Bojar
مشاهده در ایتا
دانلود
مردی که میزد. «۲» نعناع ، تلخون « ترخون» ، سیبه زمینی ... 🍁🦋🍁 فصل پاییز که میرسید خود به خود خاص خودش را نیز به همراه می آورد.کمترکسی است که این چهره را نشناسد، یا حتی با او از نزدیک برخوردی نداشته تا بهانه ای باشد برای استشمام بوی خوش و تازه ، در کیسه پیچیده شده .خوب به یاد دارم ظهر را که پشت سر گذاشته بودیم و نسیم خنکای باد پاییزی وزیدن میگرفت همراه آن سوز بی رمق پاییزی صدای کشیده و‌ موزون پیر مردی به گوش می‌رسید که خاصی را به همراه داشت . او که در نیمه اول سال با مرکب خود روستاهای اطراف را گز کرده و کوی و آبادی ها را پشت سر هم با پای پیاده یا سواره پیموده بود حالا باید در نیمه دوم سال نوبرانه های خشک و تر و تازه به همراه را به اهالی محله های زادگاه خود میفروخت و بدین منوال کسب روزی حلال میکرد. الاغ سفید رنگی داشت که انگار آنرا بامتالیک های امروزی هم تاخت نمیزد چه برسد که بخواهد چهارپایش را با کسی معامله یا چیزی معاوضه کند. این مطلب را اشاره کردم به این جهت که راقم سطور هیچ وقت او را سوار بر الاغش ندیده بودم. وقتی افسار این زبان بسته را به دست میگرفت و با آن تیپ توی کوچه ها میگشت گویی هستند و چه به مهربانی تمام صورت از تن اوسا نعمت جدا نمیکرد. بی آزار و دوست داشتنی.گاهی میانه کوچه توقفی داشت و خورجین چهارپا را روی زمین نگذاشته بچه ها دور تا دور او حلقه میزدند . باور میکنید هنوز عطر و بوی سبزی هایش توی بعضی کوچه ها به مشام می‌رسد. چرایی آن باشد در روایتی دیگر. 🍂🥀 پشت هیچستانم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یه دنیا حس_خوب_زندگی ،،، بدون شرح . 🍃☘🌸❤️🌸☘🍃 پشت هیچستانم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مردی که میزد نعناع ، تلخون « ترخون» ، سیبه زمینی ... @kheymegah فصل پاییز که میرسید خود به خود خاص خودش را به همراه می آورد.کمترکسی است که این چهره را نشناسد،یا حتی با او از نزدیک برخوردی نداشته تا بهانه ای باشد برای استشمام بوی خوش و تازه ،در کیسه پیچیده شده .خوب به یاد دارم ظهر را که پشت سر گذاشته بودیم و نسیم خنکای باد پاییزی وزیدن میگرفت همراه آن سوز بی رمق پاییزی صدای کشیده و‌ موزون پیر مردی به گوش می‌رسید که خاصی را به همراه داشت . او که در نیمه اول سال با مرکب خود روستاهای اطراف را گز کرده و کوی و آبادی ها را پشت سر هم با پای پیاده یا سواره پیموده بود حالا باید در نیمه دوم سال نوبرانه های خشک و تر و تازه به همراه را به اهالی محله های زادگاه خود میفروخت و بدین منوال کسب روزی حلال میکرد. الاغ سفید رنگی داشت که انگار آنرا بامتالیک های امروزی هم تاخت نمیزد چه برسد که بخواهد چهارپایش را با کسی معامله یا چیزی معاوضه کند. این مطلب را اشاره کردم به این جهت که راقم سطور هیچ وقت او را سوار بر الاغش ندیده بودم.وقتی افسار این زبان بسته را به دست میگرفت وبا آن تیپ توی کوچه ها میگشت گویی هستند و چه به مهربانی تمام صورت از تن اوسا نعمت جدا نمیکرد. بی آزار و دوست داشتنی.گاهی میانه کوچه توقفی داشت و خورجین چهارپا را روی زمین نگذاشته بچه ها دور تا دور او حلقه میزدند . باور میکنید هنوز عطرو بوی سبزی هایش توی بعضی کوچه ها به مشام می‌رسد. چرایی آن باشد در روایتی دیگر/پشت هیچستانم 👇👇👇 @kheymegah
10.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
برای بدون شرح ..‌. پذیرفته باد . 🍃☘🌸🍎🌸☘🍃 پشت هیچستانم
6.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
برای همراهان عزیز و مخاطبان ارجمندم ،، بخیر و‌ سلامتی الهی که خیر ببارد . 🍂🍁🌱🥀🦋🥀🌱🍁🍂 پشت هیچستانم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا