eitaa logo
پشت هیچستانم
581 دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
2هزار ویدیو
1 فایل
ارتباط با ادمین: @Saeed_Bojar
مشاهده در ایتا
دانلود
به بهانه روزجهانی معولان 🥀 در آرشیوم این عکس را پیدا کردم و برای مدتی به آن خیره شدم. اولین دیدار از دختری به نام فاطمه، انگار همین خزان دیروز بود در آذرماه سال ۸۳،به همراه ریاست وقت اداره بهزیستی شهرستان آران و بیدگل دوست بزرگوارم جناب آقای دکتر، از پیش هاهنگی شده بود تا دیداری با چند معلول در سطح شهرستان داشته باشیم برای حسن ختام دیداربه نام ستاره ای در نصرآبادکویر آن سالها «سفیدشهر»خورد. آشنایی و دیدار چهره به چهره با معلول گمنامی که شرح روایتش داستان مستندیک عمر تلاش، فعالیت، خون دل خوردن است. . او کنارمان نشست و تعدادی دفترچه های نقاشی شده و تیکه کاغذهای نوشتار از او که میگفتن :نامه های اوست به خدا ... من غرق در افکاری شدم که انگار باید گرفته شود.با تماشای نقاشیها نگاهم به فاطمه و قل دومش زهرا گره خورده بود. مهم داستان اینجاست « تازه طول درمانی را شروع کرده بودم که پزشک معالجم توصیه کرده بود به هیچ وجه نبایدبه شما استرس وارد شود، منع کامل ازحضور در هرگونه مراسم غم وحتی شادی» و اکنون در این نشست دختری را مقابلم نشاندند با یک. از نوع فعالیت، اقدامات صورت گرفته ، همراهی ام با این، چه نقل شده از من و یا بصورت بصورت اخبار مبنی بر اینکه چگونه فاطمه نقاش شده است رسانه ها روایتها کرده اند ولی همه آنچه تا بحال شنیده و یا دیده اید کل ماجرا نیست. خودم نیز تمایلی ندارم در که بسته بودم سخن سرایی کنم که هرچه هست است. با عرض تبریک این روز برای دوستان . ✍ سعید بوجار آرانی
هدایت شده از صدای آران و بیدگل
به بهانه روزجهانی معولان 🥀 در آرشیوم این عکس را پیدا کردم و برای مدتی به آن خیره شدم. اولین دیدار از دختری به نام فاطمه، انگار همین خزان دیروز بود در آذرماه سال ۸۳،به همراه ریاست وقت اداره بهزیستی شهرستان آران و بیدگل دوست بزرگوارم جناب آقای دکتر، از پیش هاهنگی شده بود تا دیداری با چند معلول در سطح شهرستان داشته باشیم برای حسن ختام دیداربه نام ستاره ای در نصرآبادکویر آن سالها «سفیدشهر»خورد. آشنایی و دیدار چهره به چهره با معلول گمنامی که شرح روایتش داستان مستندیک عمر تلاش، فعالیت، خون دل خوردن است. . او کنارمان نشست و تعدادی دفترچه های نقاشی شده و تیکه کاغذهای نوشتار از او که میگفتن :نامه های اوست به خدا ... من غرق در افکاری شدم که انگار باید گرفته شود.با تماشای نقاشیها نگاهم به فاطمه و قل دومش زهرا گره خورده بود. مهم داستان اینجاست « تازه طول درمانی را شروع کرده بودم که پزشک معالجم توصیه کرده بود به هیچ وجه نبایدبه شما استرس وارد شود، منع کامل ازحضور در هرگونه مراسم غم وحتی شادی» و اکنون در این نشست دختری را مقابلم نشاندند با یک. از نوع فعالیت، اقدامات صورت گرفته ، همراهی ام با این، چه نقل شده از من و یا بصورت بصورت اخبار مبنی بر اینکه چگونه فاطمه نقاش شده است رسانه ها روایتها کرده اند ولی همه آنچه تا بحال شنیده و یا دیده اید کل ماجرا نیست. خودم نیز تمایلی ندارم در که بسته بودم سخن سرایی کنم که هرچه هست است. با عرض تبریک این روز برای دوستان . ✍️ سعید بوجار آرانی
به بهانه روز جهانی معلولان 🥀 در آرشیوم این عکس را پیدا کردم و برای مدتی به آن خیره شدم. اولین دیدار از دختری به نام فاطمه... @kheymegah انگار همین خزان دیروز بود در آذر سال ۸۳ به همراه ریاست وقت اداره بهزیستی آران و بیدگل دوست بزرگوارم دکتر مجید کبرایی، از پیش هماهنگی شده بود تا دیداری با چند معلول در سطح شهرستان داشته باشیم. برای حسن ختام دیدار به نام ستاره ای در نصرآبادکویر آن سالها «سفیدشهر»خورد. آشنایی و دیدار چهره به چهره با معلول گمنامی که شرح روایتش داستان مستندیک عمر تلاش، فعالیت، خون دل خوردن است. او کنارمان نشست و تعدادی دفترچه های نقاشی شده و تیکه کاغذهای نوشتار از او که میگفتند: نامه های اوست به خدا ... من غرق در افکاری شدم که انگار باید گرفته شود.با تماشای نقاشیها نگاهم به فاطمه و قل دومش زهرا گره خورده بود.مهم داستان اینجاست «تازه طول درمانی را شروع کرده بودم که پزشک معالجم توصیه کرده بود به هیچ وجه نباید به شما استرس وارد شود، منع کامل ازحضور در هرگونه مراسم غم وحتی شادی» و اکنون در این نشست دختری را مقابلم نشاندند با یک... از نوع فعالیت، اقدامات صورت گرفته ، همراهی ام با این، چه نقل شده از من و یا بصورت بصورت اخبار مبنی بر اینکه چگونه فاطمه نقاش شده است رسانه ها روایتها کرده اند ولی همه آنچه تا بحال شنیده و یا دیده اید کل ماجرا نیست.خودم نیز تمایلی ندارم در که بسته بودم سخن سرایی کنم که هرچه هست مشت نمونه خروار است. با تبریک این روز به دوستان . ✍ سعید بوجار آرانی @kheymegah