eitaa logo
پشت هیچستانم
652 دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
2.2هزار ویدیو
1 فایل
ارتباط با ادمین: @Saeed_Bojar
مشاهده در ایتا
دانلود
یاد . بماند به یادگار. 🥀 خدا را شاکرم هر وقت اثری در حوزه از حقیر تمام میشد و میخواستم آنرا رو نمایی کنم توفیق نصیب میشد تا در حضور شخصیت بزرگواری این اتفاق به ثمر بنشیند . روزگار بود . دهشتناک و دلهره آور . از آن روزگار هم عبور کردیم هر چند به سختی ، داغ ها به سینه ماند به دلسوزی تمام قد و هر چه بود یک فصل از زندگی بود که آنهم گذشت، قصدم نقل آن روزها نیست . این مقدمه را عرض کردم که شرح روایت ماجرای حضور آیت الله شهید ، امام جمعه معظم و سابق شهرستان کاشان را مرور کنم . مدت زمانی نگذشته بود که جنابشان حاج شیخ عباسعلی سلیمانی بعنوان نماینده محترم ولی فقیه منطقه و امام جمعه کاشان تشریف فرما شده بودند و از حسن اتفاق جلسه شورای فرهنگ عمومی کاشان با حضور معظم له و‌ باید در دفتر ایشان بر گزار میشد . اینکه ابتدای نوشتار عرض کردم نصیب حال حقیر بوده و میشود اینجاست ؛ نظر به اینکه آن تاریخ مقارن با شروع ایام ماه ، عزای سید و سالار شهیدان کربلا بود در آن مراسم از تابلو و اثر جدید حقیر با عنوان : باز این چه شورش است که در خلق عالم است رو نمایی و پرده برداری گردید . خوب به خاطر دارم که پس از رونمایی تابلو به دستان مبارک ، ایشان فرمایشات خویش را با این جمله شروع کردند : پیشانی کار فرهنگ باید ولایی ، عاشورایی و با هنر هنرمندانی رقم بخورد که برای نسل های بعد ماندگار باشد و ... خدایش رحمت کند . حیف از این ابر مرد روحانی و خوش به سعادتش که نصیبش شد . در یاد و نامش را گرامی بداریم . ✍ سعید بوجار ارانی 🍂🖤🍂 پشت هیچستانم
۱۵ شهریور ۱۴۰۲
عکسها خاطره میسازند و جاودانه میماند یک سال از مرحوم اکبر غیرتی گذشت. 🍂🖤🍂 استاد ابوالشهید ناصر از آن دست مردان هیئتی، آرام و‌بی آزار روزگارست که کسی نیست از او به نیکی،خوش رویی و به احترام یاد نکند.‌ از دهه شصت و همکلاسی با مهدی آقا زاده ایشان تا به امروز با این خانواده حشر و‌ نشر داشته و دارم. برای استاد رحمت الله بایدبه تفصیل و‌ جداگانه بنویسم ‌و‌ از حرفه هنری و مردم داری اش خاطراتی را که به سینه دارم روایت کنم که حیف مجال گفتنی ها در این مناسبت نمیگنجد. ولی چرا در آستانه فرزند عزیزش مرحوم اکبر با این مقدمه شروع کردم ؛ عمو رحمت با آنکه داغ های فراوانی به سینه داشت و‌لی احترام و مهربانی اش به اطرافیانش کم نمیشد تا آنکه خبر شهادت مظلومانه فرزند عزیزش را آوردند. داش آموز راهنمایی بودم که در منزل ایشان جمعتی جمع شده بود و‌ باید با رسیدن ایشان خبر شهادت ناصر را به وی بدهند. انگار همین دیروز بود عمو‌ رحمت‌الله گویا کارصاحب منزلی را که باید ناتمام رها میکرده با خاطری آرام انجام میدهد و سپس راهی منزل میشود. راقم سطور شاهد و مثل همه تماشاگر آن صحنه حزن انگیز بودم که وقتی او رسید اکبر جوانِ رشید، خوش تیپ و عزیز دٰردانه کمر خمیده، پدر را در آغوش کشید. زار و شیونی بود که فضا را پر کرد. پدر و فرزند برای مدتی سر در سینه یکدیگر گریه ها کردند تا اینکه پدر روی پسر را بوسید و‌‌ با صدایی لرزان ولی مردانه رو به اکبر کرد و گفت: صبور باش و افتخار کن برادرت لیاقت داشت. و چه تلخ تر آنکه بار دیگر آن پدر را هم دید. 🥀 هیچستانم
۲ آذر ۱۴۰۲
👌هم زمان با گرامیداشت روز عید اثر فوق در سال ۱۴۰۰ خلق و در فضای مجازی رو نمایی گردید . با افتخار در روز سوم شعبان همان سال همزمان با گرامیداشت روز پاسدار و تجلیل از قهرمانان : طی مراسمی با حضور مقامات لشکری و کشوری در سالن اجلاس شاه عبدالعظیم حسنی شهر ری این تابلو به نماینده محترم ولی فقیه و امام جمعه محترم وقت کاشان حضرت اهدا گردید . « روح آن مرد وارسته که نصیبش شد به نیک نامی زنده و گرامی باد » 🌷🌷🌿❤️🌿🌷🌷 « » از سری طرح های تکنیک : راپید روترینگ ، ماژیک و قلم های روان نویس رنگی روی مقوای گلاسه معمولی ابعاد : ۴۰/۶۰ سانتیمتر تاریخ خلق اثر : سال ۱۴۰۰ اثر : مهندس سعید بوجار آرانی ☘🌹🌿🍎🌿🌹☘ باز نشر مجدد بعنوان : عیدانه از طرف آموزشگاه آزاد هنری سعید تقدیم به مخاطبان گرامی و همراهان ارجمندم پذیرفته باد . پنجشنبه ۱۹ بهمن ۱۴۰۲ ه ، ش پشت هیچستانم https://eitaa.com/hichestan49
۱۹ بهمن ۱۴۰۲
ما به این یک جان بدهکاریم که چیزی نیست 👌وقتی نگاهم به این تصویر گره خورد چیزی در جواب نداشتم برای آن بنویسم تا به یاد آوردم روزی این دست اسلحه جبهه مقاومت را حمل میکرد و تا زمان حیات عزیزش تعرفه رٱی او گواه بر حضور میدانی اش در حماسه آفرینی پای صندوق بود و التیام به دل دوست دارنش برای بیشتر یاد آوری کردن ذهن خواب رفته ام پناه بردم به همان تا رسیدم به اثر قلمی شده آری وقتی از پاره پاره های تن سردار شهید حاج قاسم سلیمانی این عکس دست بجا مانده نشان شد به علمدار میدان دفاع از حریم اهل بیت «ع» ذهنم درگیر شد تا به ایده ای جدید برسم دلم تاب نداشت و دستانم را به یا ی می طلبید که با به جان خسته کاغذ روحی دوباره ببخشد که طرح بزنم و فریاد بر آرم گرچه افتاد ولی پا بر جاست بیرق سبز رشادت اینبار در دستی که روزی مجروح شده و انگشتری خاص به انگشتانش زینت را هدیه کرده و او را متمایز نشان میداد یک گل واژه شد جهت خلق اثری برای یاد بود دومین سال شهادت و دشمنان قسم خورده به این دین و آیین قلم رقصید و‌ چرخید و نشان بیرق علوی در همان دست جدا شده از بدن بهترین و عزیزترین بجای ماند که ما راه گم نکنیم و اینبار همان دست قلم و جدا شده یاد آوری میکند با حضور در پای صندوق های رٱی جاودانه بسازیم 🍃🌹🍃 از سری طرح های تکنیک: راپید روترینگ و روان نویس های رنگی روی مقوای گلاسه معمولی ابعاد: ۷۰/۱۰۰ سانتیمتر تاریخ خلق اثر: سال ۱۴۰۰ اثر: مهندس سعید بوجار آرانی پشت هیچستانم
۱۴ تیر ۱۴۰۳
هدایت شده از صدای آران و بیدگل
ما به این یک جان بدهکاریم که چیزی نیست 👌وقتی نگاهم به این تصویر گره خورد چیزی در جواب نداشتم برای آن بنویسم تا به یاد آوردم روزی این دست اسلحه جبهه مقاومت را حمل میکرد و تا زمان حیات عزیزش تعرفه رٱی او گواه بر حضور میدانی اش در حماسه آفرینی پای صندوق بود و التیام به دل دوست دارنش برای بیشتر یاد آوری کردن ذهن خواب رفته ام پناه بردم به همان تا رسیدم به اثر قلمی شده آری وقتی از پاره پاره های تن سردار شهید حاج قاسم سلیمانی این عکس دست بجا مانده نشان شد به علمدار میدان دفاع از حریم اهل بیت «ع» ذهنم درگیر شد تا به ایده ای جدید برسم دلم تاب نداشت و دستانم را به یا ی می طلبید که با به جان خسته کاغذ روحی دوباره ببخشد که طرح بزنم و فریاد بر آرم گرچه افتاد ولی پا بر جاست بیرق سبز رشادت اینبار در دستی که روزی مجروح شده و انگشتری خاص به انگشتانش زینت را هدیه کرده و او را متمایز نشان میداد یک گل واژه شد جهت خلق اثری برای یاد بود دومین سال شهادت و دشمنان قسم خورده به این دین و آیین قلم رقصید و‌ چرخید و نشان بیرق علوی در همان دست جدا شده از بدن بهترین و عزیزترین بجای ماند که ما راه گم نکنیم و اینبار همان دست قلم و جدا شده یاد آوری میکند با حضور در پای صندوق های رٱی جاودانه بسازیم 🍃🌹🍃 از سری طرح های تاریخ خلق اثر: سال ۱۴۰۰ اثر: مهندس سعید بوجار آرانی پشت هیچستانم 💢رسانه خبری صدای آران و بیدگل در https://eitaa.com/joinchat/878575675C1fe03ca003
۱۷ تیر ۱۴۰۳
👌باز نشر مجدد یاد، بماند به یادگار 🥀 خدا را شاکرم هر وقت اثری در حوزه از حقیر تمام میشد و میخواستم آنرا رو نمایی کنم توفیق نصیب میشد تا در حضور شخصیت بزرگواری این اتفاق به ثمر بنشیند روزگار بود دهشتناک و دلهره آور. از آن روزگار هم عبور کردیم هر چند به سختی، داغ ها به سینه ماند به دلسوزی تمام قد و هر چه بود یک فصل از زندگی بود که آنهم گذشت، قصدم نقل آن روزها نیست این مقدمه را عرض کردم که شرح روایت ماجرای حضور آیت الله شهید، امام جمعه معظم و سابق شهرستان کاشان را مرور کنم مدت زمانی نگذشته بود که جنابشان حاج شیخ بعنوان نماینده محترم ولی فقیه منطقه و امام جمعه کاشان تشریف فرما شده بودند و از حسن اتفاق جلسه شورای فرهنگ عمومی کاشان با حضور معظم له و‌ باید در دفتر ایشان برگزار میشد اینکه ابتدای نوشتار عرض کردم نصیب حال حقیر بوده و میشود اینجاست؛ نظر به اینکه آن تاریخ مقارن با شروع ایام ماه و عزای سید و سالار شهیدان کربلا بود در آن مراسم از تابلو و اثر جدید حقیر با عنوان : باز این چه شورش است که در خلق عالم است رو نمایی و پرده برداری گردید خوب به خاطر دارم که پس از رونمایی تابلو به دستان مبارک ایشان فرمایشات خویش را با این جمله شروع کردند پیشانی کار فرهنگ باید ولایی، عاشورایی و با هنر هنرمندانی رقم بخورد که برای نسل های بعد ماندگار باشد،خدایش رحمت کند حیف از این ابر مرد روحانی و خوش به سعادتش که نصیبش شد در ایام پیش رو یاد و نامش را گرامی بداریم با ذکر شریف ✍ سعید بوجار آرانی 🍂🖤🍂 پشت هیچستانم
۱۹ تیر ۱۴۰۳
👌باز نشر مجدد یاد، بماند به یادگار 🥀 خدا را شاکرم هر وقت اثری در حوزه از حقیر تمام میشد و میخواستم آنرا رو نمایی کنم توفیق نصیب میشد تا در حضور شخصیت بزرگواری این اتفاق به ثمر بنشیند روزگار بود دهشتناک و دلهره آور. از آن روزگار هم عبور کردیم هر چند به سختی، داغ ها به سینه ماند به دلسوزی تمام قد و هر چه بود یک فصل از زندگی بود که آنهم گذشت، قصدم نقل آن روزها نیست این مقدمه را عرض کردم که شرح روایت ماجرای حضور آیت الله شهید، امام جمعه معظم و سابق شهرستان کاشان را مرور کنم مدت زمانی نگذشته بود که جنابشان حاج شیخ بعنوان نماینده محترم ولی فقیه منطقه و امام جمعه کاشان تشریف فرما شده بودند و از حسن اتفاق جلسه شورای فرهنگ عمومی کاشان با حضور معظم له و‌ باید در دفتر ایشان برگزار میشد اینکه ابتدای نوشتار عرض کردم نصیب حال حقیر بوده و میشود اینجاست؛ نظر به اینکه آن تاریخ مقارن با شروع ایام ماه و عزای سید و سالار شهیدان کربلا بود در آن مراسم از تابلو و اثر جدید حقیر با عنوان : باز این چه شورش است که در خلق عالم است رو نمایی و پرده برداری گردید خوب به خاطر دارم که پس از رونمایی تابلو به دستان مبارک ایشان فرمایشات خویش را با این جمله شروع کردند پیشانی کار فرهنگ باید ولایی، عاشورایی و با هنر هنرمندانی رقم بخورد که برای نسل های بعد ماندگار باشد،خدایش رحمت کند حیف از این ابر مرد روحانی و خوش به سعادتش که نصیبش شد ✍ سعید بوجار آرانی @kheymegah
۲۰ تیر ۱۴۰۳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌به بهانه رونمایی از کتاب؛ جرقه‌های 🍃🌹☘🌸☘🌹🍃 نسل جوان و روپا آمده امروز کمتر او را می شناسد. ما در محله و اقوام به عباس می شناسیمش، عباس آقا فرزند خیر گرانقدر آقای حاج علی اصغر حیدری مقدم آرانی . حقیر ایشان را از وقتی که بعنوان یک در خط مقدم جبهه های حق مشغول رزم بود می شناسم . دیروز با تاکتیک های رزم جزو جان برکفانی بوده است که هماره درکنار همرزمانش اسلحه در دست داشته و از مرزهای سرزمین مان دفاع میکرده است. و اکنون که به قول خودش ازکاروان جا مانده است و حسرت روز های جبهه و جنگ را دارد سلاح به دست گرفته است و این بار در میدان دانش رزم و تجربه سالهای دفاع مقدس ،خون دل خوردن را در مقاله های معتبر ارائه داده است و با نگارش کتاب در صدد آن است تا سند افتخار و مدرکی داشته باشد برای آیندگان . برادر ارجمندم جناب حاج عباس حیدری مقدم بزرگواری هیئتی، متعصب و ولایتی دیروز که عمری را در سنگر دفاع مقدس سپری کرده است الان با سفید کردن موهای خود و کوله باری از آموخته های عملی در خط مقدم فعالیت میکند. چندی پیش آخرین اثر این عزیز درسالن همایش خلیج فارس موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس با حضور فرماندهان لشکری و کشوری و بیش از دویست نفر از اساتید دروس دفاع مقدس دانشگاه های سراسر کشور شد . دهم تیر ماه ۴۰۳ برگ زرینی از افتخارات یکی دیگر از فرزندان پاک خود نمایی کرد با آرزوی موفقیت و سلامتی برای این ✍مهندس سعید بوجار آرانی 🍃🌷☘🦋☘🌷🍃 پشت هیچستانم https://eitaa.com/hichestan49
۲۱ تیر ۱۴۰۳
هدایت شده از صدای آران و بیدگل
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌به بهانه رونمایی از کتاب؛ جرقه‌های 🍃🌹☘🌸☘🌹🍃 نسل جوان و روپا آمده امروز کمتر او را می شناسد. ما در محله و اقوام به عباس می شناسیمش، عباس آقا فرزند خیر گرانقدر آقای حاج علی اصغر حیدری مقدم آرانی . حقیر ایشان را از وقتی که بعنوان یک در خط مقدم جبهه های حق مشغول رزم بود می شناسم . دیروز با تاکتیک های رزم جزو جان برکفانی بوده است که هماره درکنار همرزمانش اسلحه در دست داشته و از مرزهای سرزمین مان دفاع میکرده است. و اکنون که به قول خودش ازکاروان جا مانده است و حسرت روز های جبهه و جنگ را دارد سلاح به دست گرفته است و این بار در میدان دانش رزم و تجربه سالهای دفاع مقدس ،خون دل خوردن را در مقاله های معتبر ارائه داده است و با نگارش کتاب در صدد آن است تا سند افتخار و مدرکی داشته باشد برای آیندگان . برادر ارجمندم جناب حاج عباس حیدری مقدم بزرگواری هیئتی، متعصب و ولایتی دیروز که عمری را در سنگر دفاع مقدس سپری کرده است الان با سفید کردن موهای خود و کوله باری از آموخته های عملی در خط مقدم فعالیت میکند. چندی پیش آخرین اثر این عزیز درسالن همایش خلیج فارس موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس با حضور فرماندهان لشکری و کشوری و بیش از دویست نفر از اساتید دروس دفاع مقدس دانشگاه های سراسر کشور شد . دهم تیر ماه ۴۰۳ برگ زرینی از افتخارات یکی دیگر از فرزندان پاک خود نمایی کرد با آرزوی موفقیت و سلامتی برای این ✍مهندس سعید بوجار آرانی 🔸کانال خبری صدای آران وبیدگل 👇👇👇👇👇 @aranvabidgol_voice
۲۲ تیر ۱۴۰۳
👌شور و شیدایی از قاب دوربین شماره « ۸ » عصر تاسوعای سال ۴۰۲ بود دسته عزاداران اباالفضلی ها که حرکت کرد فرصت خوبی بود تا کمی برای دلم باشم عمه ام صدایم کرد با احترام همیشگی دست او را که بوسیدم کنارش نشستم از من کلی احوالپرسی و دلجویی داشت مادری به قد تمام چشم انتظار و امید به آنکه خدا ارحم الراحمین است و اما بعد حاجیه خانم شمسی لقب دوست تنها خواهر از اخوان پر جمعیت لقب دوست در محله است بسان خورشید با آنکه گرد غربت و پیری رخساره اش را گرفته هنوز شور و حرارت دارد و انگار اوست که را به ستوه آورده است. ام الشهید جاویدالاثر برادر مبارز و روحانی اصغر مدبر نژاد کمتر کسی است که این خانواده ولایی، هیئتی، خیر و سفر دار بی ادعا را نشناسد خانواده ای که از پدر، فرزندان و تا به اصغرشان بیش از سهم خود به این نظام و انقلاب تقدیم نکرده باشند چیزی از خدمت به ارزشها را کم ندارند (تازه بحث دامادهای ایثارگر و جانباز این مادر بماند به وقت دیگر) عمه جانم کوهی است مقاوم در برابر همه ناملایمات زندگی، همراه و همسری نمونه برای شوهرش.خدمتگزاری برای فرزندانش و بویژه خادم فرشته گونه برای دختری که از بدو تولد با بیماری اش همراه و همدم این مادر بوده و هست او که از روزهای آغازین جنگ اصغر خود را با عزت و افتخار بدرقه کرد و تا به امروز خبری از او بطور مشخص نیست خبر فرزندش را برایش دادند، سنگ قبری با عنوان مفقودالاثر درست کردند ولی مگر دل او آرام میشود به ایشان که می‌رسی در برابر این همه صبوری فقط باید گفت امان از عمه جان مایه افتخاری ✍سعید بوجار آرانی هیچستانم
۲۴ تیر ۱۴۰۳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌به بهانه رونمایی از کتاب؛ جرقه‌های نسل جوان و روپا آمده امروز کمتر او را می شناسد. ما در محله و اقوام به عباس می شناسیمش، عباس آقا فرزند خیر گرانقدر آقای حاج علی اصغر حیدری مقدم آرانی. حقیر ایشان را از وقتی که بعنوان یک در خط مقدم جبهه های حق مشغول رزم بود می شناسم . دیروز با تاکتیک های رزم جزو جان برکفانی بوده است که هماره درکنار همرزمانش اسلحه در دست داشته و از مرزهای سرزمین مان دفاع میکرده است. و اکنون که به قول خودش ازکاروان جا مانده است و حسرت روز های جبهه و جنگ را دارد سلاح به دست گرفته است و این بار در میدان دانش رزم و تجربه سالهای دفاع مقدس ،خون دل خوردن را در مقاله های معتبر ارائه داده است و با نگارش کتاب در صدد آن است تا سند افتخار و مدرکی داشته باشد برای آیندگان . برادر ارجمندم جناب حاج عباس حیدری مقدم بزرگواری هیئتی، متعصب و ولایتی دیروز که عمری را در سنگر دفاع مقدس سپری کرده است الان با سفید کردن موهای خود و کوله باری از آموخته های عملی در خط مقدم فعالیت میکند. چندی پیش آخرین اثر این عزیز درسالن همایش خلیج فارس موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس با حضور فرماندهان لشکری و کشوری و بیش از دویست نفر از اساتید دروس دفاع مقدس دانشگاه های سراسر کشور شد . ✍مهندس سعید بوجار آرانی 📡 ┄┄┅✿❀🌺❀✿┅┄┄ 🍁 خیمه گاه؛ بزرگ ترین و پرمخاطب ترین رسانه آران و بیدگل👇👇👇 🆔https://eitaa.com/joinchat/2996830307Cf412b6fd7c
۲۴ مرداد ۱۴۰۳
یاد بود آزاده سرافراز ی که داستان اسارت و شهادتش جانسوز است. حسین مجروح شده بود که با دوستانش به اسارت گرفته شدند. تمام بچه ها را سوار بر ماشین کردند و راهی شدند برای زندان عراق. تن مجروح و زحمی حسین در طول مسیر از حال می رود و آن نانجیب ها گمان میکنند که او شهید شده و حسین عزیز را در حالیکه جانی در بدن داشته از کامیون بیرون می اندازند. حسین می ماند و یک و دوستانش ناله کنان و یک . حسین اسیری که به آزادی اصلی رسید و غریبانه به می‌رسد و او را مفقودالاثر اعلام میکنند و ادامه ماجرا ... 🥀☘🌹🌹🌹🌹☘🥀 ضمن قدر شناسی و تشکر از ادمین و مدیریت محترم تنها کانال خبری که پست ویژه روز ۲۶ مرداد ماه را باز نشر داد . کانال خبری مهرشان پر فروغ و اجرشان با شهید مظلومی که چند سطری نحوه شهادتش ابتدای پست روایت شد. قدر دانم که همواره در انتخاب پست هایی از کانال محبت شان جاری است ، بویژه نشر پست : 👌یاد که در گلشن ... را فراموش نکردند . سلامت و توفیق شان را از خدای مهربان خواهان و خواستارم. با تجدید ارادت و احترام ✍ مهندس سعید بوجار آرانی 🍂👇🦋🌹🦋👇🍂 پشت هیچستانم https://eitaa.com/hichestan49
۲۸ مرداد ۱۴۰۳