عکسها خاطره میسازند و جاودانه میماند
یک سال از#غروب_غم_انگیز مرحوم اکبر غیرتی گذشت.
🍂🖤🍂
استاد#رحمت_الله_غیرتی ابوالشهید ناصر از آن دست مردان هیئتی، آرام وبی آزار روزگارست که کسی نیست از او به نیکی،خوش رویی و به احترام یاد نکند.
از دهه شصت و همکلاسی با مهدی آقا زاده ایشان تا به امروز با این خانواده حشر و نشر داشته و دارم. برای استاد رحمت الله بایدبه تفصیل و جداگانه بنویسم و از حرفه هنری#چله_دوانی و مردم داری اش خاطراتی را که به سینه دارم روایت کنم که حیف مجال گفتنی ها در این مناسبت نمیگنجد. ولی چرا در آستانه #سالگرد فرزند عزیزش مرحوم اکبر با این مقدمه شروع کردم ؛ عمو رحمت با آنکه داغ های فراوانی به سینه داشت ولی احترام و مهربانی اش به اطرافیانش کم نمیشد تا آنکه خبر شهادت مظلومانه #شهید_ناصر فرزند عزیزش را آوردند. داش آموز راهنمایی بودم که در منزل ایشان جمعتی جمع شده بود و باید با رسیدن ایشان خبر شهادت ناصر را به وی بدهند. انگار همین دیروز بود عمو رحمتالله گویا کارصاحب منزلی را که باید ناتمام رها میکرده با خاطری آرام انجام میدهد و سپس راهی منزل میشود. راقم سطور شاهد و مثل همه تماشاگر آن صحنه حزن انگیز بودم که وقتی او رسید اکبر جوانِ رشید، خوش تیپ و عزیز دٰردانه کمر خمیده، پدر را در آغوش کشید. زار و شیونی بود که فضا را پر کرد.
پدر و فرزند برای مدتی سر در سینه یکدیگر گریه ها کردند تا اینکه پدر روی پسر را بوسید و با صدایی لرزان ولی مردانه رو به اکبر کرد و گفت: صبور باش و افتخار کن برادرت
لیاقت #شهادت داشت. و چه تلخ تر آنکه بار دیگر آن پدر#داغ_اکبرش را هم دید.
🥀
هیچستانم