با ابراز همدردی و عرض تسلیت
خدمت خانوادههای داغدار
خدایش رحمت کند
#دایی_آقا_رضا مردی از تبار عشق و #دلدادگی_بود . پیر غلام هیئت محترم حضرت اباالفضل ع آران ، روحش شاد یاد و نامش گرامی باد .
ارادتمند و دوست دارش سعید
🍂🍁🥀🖤🥀🍁🍂
پشت هیچستانم
14.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
برای#واپسین_امشب
الهی که #باران_رحمتش بخیر ببارد،
بدون شرح ...
پذیرفته باد .
🥀🦋☘🍎☘🦋🥀
پشت هیچستانم
https://eitaa.com/hichestan49
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پنج شنبه است و ياد درگذشتگان
🌹 اَللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَاتِ
🌺 یاد همه آنایکه #به_دیار_حق شتافته اند را گرامی بداریم با حمد و سوره و ذکر شریف #صلوات .
🍃☘🌸🥀🌸☘🍃
پشت هیچستانم
https://eitaa.com/hichestan49
پشت هیچستانم
و امروز که دیوارها حائل شدن میان ما، من چه #مضطرب در پیِ توام. و چه هیچم بی تو... و چه من تنها هستم
یکی از همراهان خوب کانالم که اخیرا مادرش را از دست داده و در غم او به
#سوگ_نشسته است با ارسال این عکس و دل نوشته آورده است :
✍هر صبح و هرغروب که به دیدنش میروم ؛
از مکان جدید مادر #خانه_جدیدش
عکس میگیرم.
دیدن عکس مزارش هم بهم آرامش میده
ولی حیف که دیگر ندارمش ...
🍂🍁🦋🥀🦋🍁🍂
روح همه مادران#آسمانی ، عزایزان در خاک آرمیده قرین رحمت و مغفرت الهی
آمین .
با ابراز همدردی و آرزوی آرامش برای دلهایی که درغم عزیزانشون #بی_تاب است .
سعید ...
🍃☘🌸🌹🌸☘🍃
پشت هیچستانم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برای #آغازین_امروز
فقط یک کلام کافیست :
#ایمان_به_خدا
🍃☘🌸🍎🌸☘🍃
پشت هیچستانم
https://eitaa.com/hichestan49
آرزوهایی که فراموش شدنی نیست
دو چرخه رالی ؛
« #رالی ، مارک معروف آن سالهای دور بود که برای یک دو چرخه #برند محسوب
میشد ».
🦋
خوب به یاد دارم پدرم به زحمت فراوان و بقول خودش با پس اندازی که جمع کرده بود یک دوچرخه برای خودش خریداری کرده بود.
آن سالها حاج #صفر_علی_مکاری در آبادی مان فروشنده دوچرخه و لوازم یدکی و جانبی آن بود. برای این مرد آرام خوش برخورد و کاسبکار دوست داشتنی سالهای آشنایی باید در فرصتی به تفسیر بنویسم .
حاجی نمونه بارزی از یک بنگاه دار ماشین های لوکس امروزی بود با وقار و محترم ولی در حد و قواره دوچرخه هایی که برای خیلی ها #رویای، دست نیافتنی بود .
چه شور و شوقی داشتیم وقتی پدر دوچرخه را با خودش به خانه آورد .
انگار ما بچه ها که تا آن روز مرکبی نداشتیم احساس میکردیم همه چی برایمان مهیا شده و به آرزو های مان رسیده ایم .
پدر قول داد یکی به یکی و در نوبتی جداگانه ترک « سواره بر عقب دو چرخه »
ما را تا خانه پدر بزرگ خواهد برد و در این #حظ شریک خواهد کرد .
راستی بعضی از آنچه به عنوان یک آرزو در ذهن داریم خود به خود چه زیبایی هایی را برایمان به یادگار گذاشته اند.
با غرق شدن در این عکس دلم هوایی شد و آرزو کردم دوباره برگردم به آن سالها ...
بدون آنکه به هیچ چیز دیگر فکر کنم ، به پدرم بگویم:
بابا جان حالا بیا من را هم سوار بر دوچرخه #زمان با خود ببر به آن سالهای دور ...
آیا میشود شما رکاب بزنید و با هم دور بزنیم دنیای بی خیالی را !؟
می دانم نمیشود ولی باز#آرزوست و ما به عشق دست پیدا کردن به آرزوها روزگار سپری میکنیم .
یادش بخیر
🍃☘🌸🌹🌸☘🍃
✍ سعید بوجارآرانی
پشت هیچستانم