📙 خوانش کتاب #دکل
#قسمت_پنجاهویک
نمی دانم تجربه دارید یا نه؛ گاهی انسان در زندگی شخصی اش به بُعد مادی و دنیایی بیشتر توجه میکند و توجهش به امور معنوی کمرنگ و رقیق می شود و به وضوح احساس میکند که حالش بد است؛ قسیالقلب شده است خیلی راحت طغیان میکند افسرده و پرخاشگر میشود و حتی احساس پوچی میکند. اینها پیامد و نتیجهی نادیده گرفتن بعد معنوی و روحی ماست. افرادی که خودکشی میکنند به خاطر همین بی توجهی به امور معنوی و تربیت بعد روحی انسان است.
خب، همهی اینها را گفتم تا به این نتیجه برسیم که رویکرد انقلاب در آن فضای مادی و مکتبهای مطرح دنیا یک رویکرد نوینی بود که آغاز عصر جدیدی را اعلام میکرد جوهر اصلی در انقلاب رابطه ی دین و دنیاست؛ یعنی همان دین و سیاست و دین و زندگی. حیات طیبه ای هم که قرآن از آن نام میبرد یعنی زندگی گوارایی که احساس کنیم دنیا و آخرت ما بر طبق مصلحت ما پیش میرود. زندگی گوارا فقط دنیا نیست، فقط آخرت هم نیست ملّتهایی که فقط به دنیا چسبیدهاند و زندگی دنیوی پیشرفته ای دارند، لزوماً زندگی گوارا ندارند انقلاب ما حرفش قرآنی است و میگوید زندگی گوارا زمانی است که رفاه مادی با عدالت معنویت و اخلاق همراه باشد. از آن طرف پرداختن به آخرت تنها نیز حرف اسلام نیست. اسلام نمیگوید من میخواهم زندگی اخروی و بعد از مرگ مردم را آباد کنم، ولی دنیای آنها هرجور شد شد. این منطق اسلام نیست اسلام سخنش این است که زندگی جامعه اسلامی باید از موهبتهای الهی سرشار شود و انسان با استفاده از بهره مندیهای مادی راه معنویت را گم نکند. اگر دین و دنیا با هم و توأمان در نظر گرفته شود دیگر در جامعه، ظلم و بی عدالتی و تبعیض نمیبینیم جنگ و برادرکشی از بین میرود. ناامنیها به صفر میرسد و انبیاء الهی برای این قضیه و همراه کردن دین و دنیا مجاهدت کردند و جان دادند.
انقلاب ایران از ابتدا به دنبال چنین چیزی بوده و هست. لذا کلمه ی «جمهوری» و «اسلامی» همین معنا را تداعی میکند. اسم «جمهوری اسلامی» برای کسانی که زمان قبل از انقلاب را درک کرده اند، خیلی معنا دارد و آنها کاملاً این را میفهمند که جمهوریت و اسلامیت یعنی چه. جمهوری یعنی ای مردم ایران شما حق دارید نسبت به همه ی امور کشورتان تصمیم ساز باشید و دخالت کنید؛ یعنی ای مردم! حکومت، شما را حساب میکند و نظام باید نیازها و حقوق شما را ببیند و به رأی و نظر شما احترام بگذارد. جمهوریت؛ یعنی ای مردم تکیهی نظام به شماست و برای رسیدن به اهدافش به شما نیاز جدی دارد؛ یعنی ای ملّت بزرگ! شما دیگر بدون اختیار نیستید شما صاحب اختیار هستید در کدام دوران مثل بعد از انقلاب مردم صاحب رأی و اختیار بوده اند؟
- بچه ها حرف انقلاب و نگاه انقلاب به مردم همین است. حالا اگر یک مسئول خلاف این حرف و خلاف این نگاه عمل میکند، صددرصد او انقلابی نیست از آن طرف «اسلامی بودن یعنی حرکت این نظام و انقلاب در چهارچوب دین خداست. یعنی اسلام و دین خداست که بر نظام ما حکومت میکند نه امیال و هواهای نفسانی. لذا اسلامی بودن معنایش این است که حاکم دینی نگاه میکند به حرف خدا و اهل بیت الله تا ببیند چگونه به مردم خدمت کند. لذا نگاه حاکم دیکتاتور به مردم نگاه ارباب و رعیت است، اما نگاه حاکم دینی این است که خادم و نوکر مردم است.
- خب حالا فرض کنید انقلاب ایران وقتی با این نگاه وارد فضای سیاسی دنیا میشود چه کسانی دادشان بلند شده و جیغ میزنند؟ طبیعی بود که سردمداران گمراهی و ستم واکنش نشان دهند. اما این واکنش ناکام ماند چپ و راست مدرنیته و دو قطب شرق و غرب با ظهور انقلاب ایران غرش کردند و عصبانی شدند. آنها با ظهور انقلاب ایران برای منافع خود احساس خطر میکردند لذا تا میتوانستند برای خفه کردن این صدای جدید، دست و پا زدند شرق و غرب برای از میدان به در کردن ما همه کار کرد؛ هم ما را درگیر جنگ خارجی کرد و هم درگیر جنگ داخلی و منافقین. شما تحمیل جنگ هشت ساله را ببینید کل دنیای استکبار علیه ما بود. از آن طرف درگیر منافقین داخلی شدیم که هر روز شخصیتهای مهم و تأثیرگذار و مردم ما را ترور میکردند. چقدر علیه ما در اوایل انقلاب کارشکنی میشد حتی در تصمیم گیری مردم و انتخابات ما نفوذ میکردند تا مهرههایی مثل بازرگان و بنی صدر به عنوان اولین نخست وزیر و رئیس جمهور رأی بیاورند چرا که آنها از لحاظ مبنای فکری، غربگرا و لیبرال بودند و یقیناً با روی کار آمدن آنها در بدنه ی نظام به راحتی میتوانستند نفوذ کنند؛ یعنی دشمن هیچ موقع کنار نمینشیند و همه جا برای زمین زدن انقلاب ما نقشه دارد.
ادامه دارد...🍃
•••✾•🌿🌺🌺🌺🌿•✾•••
@HidajeNoo💫