استوری آزیتا ترکاشوند
۱۷ آذر ۱۳۱۳ شیر علی مردان خان بختیاری و چند تن از خوانین لر بختیاری در زندان قصر تهران توسط رضا شاه اعدام شدند.
سالگرد شهادت شیر علی مردان خان
👉 @roshangarii 🚩
هدایت شده از روشنگری
6.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺 نظام سرمایه داری به زبان ساده!
❌ این ۹۰ ثانیه را با دقت ملاحظه بفرمایید..
🇵🇸 @Roshangari_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌شایعه : زمان محمد رضا پهلوی امارات بیابون بود الان ببین چی شده از ما جلو زدن
فیلمی تاریخی از شهر ابوظبی پایتخت امارات متحده عربی در دهه شصت میلادی
(۱۳۳۸ تا ۱۳۴۸ شمسی)
⚠️بفرستید واسه اونا که میگن امارات متحده عربی زمان شاه بیابون بود و...
گروه پژوهشی آرتا
https://eitaa.com/joinchat/2525560832C7caee8d264
7⃣غوغای شفاعت #حضرت_فاطمه_سلام_الله_علیها در روز قیامت :👇
┏━━━ °•✍•°━━━┓
@AsnadolMasaeb
┗━━━ °•📚•°━━━┛
✅حضرت رسول اکرم(ص) می فرماید :
«إِنَّمَا سُمِّيَتْ اِبْنَتِي فَاطِمَةَ(س) لِأَنَّ اَللَّهَ عَزَّوَجَلَّ فَطَمَهَا وَ فَطَمَ مَنْ أَحَبَّهَا مِنَ اَلنَّارِ»
♦️دختر من فاطمه(س) ناميده شد، زيرا كه خداوند عزّوجل او و دوستانش را از آتش جهنم جدا می سازد.(۱)
👤سلمان فارسی می گوید :
حضرت رسول اکرم(ص) فرمودند :
«یَا سَلْمانُ! مَنْ أَحَبَّ فاطِمَةَ(س) ابْنَتی، فَهُوَ فِی الْجَنَّةِ مَعی؛ وَ مَنْ أَبْغَضَها، فَهُوَ فِی النِّارِ»
♦️ای سلمان! هر کس دخترم فاطمه(س) را دوست بدارد، در بهشت در کنار من خواهد بود؛ و هر کس او را دشمن بدارد در آتش جهنّم خواهد بود.
«یَا سَلْمانُ! حُبُّ فاطِمَةَ ینْفَعُ فِی مِأَةِ مَوْطِنٍ، أَیسَرُ تِلْک الْمَواطِنِ، أَلْمَوْتُ وَالْقَبْرُ وَالْمیزانُ وَالْمَحْشَرُ وَالصِّراطُ وَ الْمُحاسَبَةُ»
♦️ای سلمان، دوستی فاطمه(س) در صد جایگاه به حال انسان سودمند است که راحت ترین این جایگاه ها عبارت است از مرگ و قبر و میزان و سنجش [اعمال] و محشر و [پل] صراط و حساب کشی.
«فَمَنْ رَضِیتْ عَنْهُ ابْنَتی فاطِمَةُ رَضیتُ عَنْهُ، وَ مَنْ رَضیتُ عَنْهُ رَضِی اللَّهُ عَنْهُ؛ وَ مَنْ غَضِبَتْ عَلَیهِ فاطِمَةُ غَضِبْتُ عَلَیهِ، وَ مَنْ غَضِبْتُ عَلَیهِ غَضِبَ اللَّهُ عَلَیهِ»
♦️پس از هر کس دخترم فاطمه(س) راضی باشد، من از او خشنود می گردم، و هر کس که من از او خشنود باشم خدا از او خرسند خواهد بود؛ و هر کس فاطمه(س) از او خشمگین باشد، من بر او خشم می کنم، و هر کس من بر او خشم کنم، خداوند بر او غضب می کند.
«یَا سَلْمانُ! وَیلٌ لِمَنْ یظْلِمُها وَیظْلِمُ ذُرِّیتَها وَشیعَتها»
♦️ای سلمان! وای بر کسی که به فاطمه و به فرزندان و شیعیانش ظلم و ستم کند!(۲)
👤امام صادق(ع) به نقل از حضرت رسول اکرم(ص) می فرماید :
«إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ تُقْبِلُ ابْنَتِي فَاطِمَةُ(س) عَلَى نَاقَةٍ مِنْ نُوقِ الْجَنَّةِ مُدَبَّجَةَ الْجَنْبَيْنِ خِطَامُهَا مِنْ لُؤْلُؤٍ رَطْبٍ قَوَائِمُهَا مِنَ الزُّمُرُّدِ الْأَخْضَرِ ذَنَبُهَا مِنَ الْمِسْكِ الْأَذْفَرِ عَيْنَاهَا يَاقُوتَتَانِ حَمْرَاوَانِ عَلَيْهَا قُبَّةٌ مِنْ نُورٍ يُرَى ظَاهِرُهَا مِنْ بَاطِنِهَا وَ بَاطِنُهَا مِنْ ظَاهِرِهَا دَاخِلُهَا عَفْوُ اللَّهِ وَ خَارِجُهَا رَحْمَةُ اللَّهِ وَ عَلَى رَأْسِهَا تَاجٌ مِنْ نُورٍ لِلتَّاجِ سَبْعُونَ رُكْناً كُلُّ رُكْنٍ مُرَصَّعٌ بِالدُّرِّ وَ الْيَاقُوتِ يُضِيءُ كَالْكَوْكَبِ الدُّرِّيِّ فِي أُفُقِ السَّمَاءِ وَ عَنْ يَمِينِهَا سَبْعُونَ أَلْفَ مَلَكٍ وَ عَنْ شِمَالِهَا سَبْعُونَ أَلْفَ مَلَكٍ وَ جَبْرَئِيلُ آخِذٌ بِخِطَامِ النَّاقَةِ يُنَادِي بِأَعْلَى صَوْتِهِ غُضُّوا أَبْصَارَكُمْ حَتَّى تَجُوزَ فَاطِمَةُ(س) بِنْتُ مُحَمَّدٍ(ص) فَلَا يَبْقَى يَوْمَئِذٍ نَبِيٌّ مُرْسَلٌ وَ لَا رَسُولٌ وَ لَا صِدِّيقٌ وَ لَا شَهِيدٌ إِلَّا غَضُّوا أَبْصَارَهُمْ حَتَّى تَجُوزَ فَاطِمَةُ(س) فَتَسِيرُ حَتَّى تُحَاذِي عَرْشَ رَبِّهَا جَلَّ جَلَالُهُ وَ تَرُوحُ بِنَفْسِهَا عَنْ نَاقَتِهَا»
♦️هنگامى كه روز قيامت فرا رسد، دخترم فاطمه(س) سوار بر اشترى از اشتران بهشتى وارد عرصه محشر مى شود، كه مهار آن ناقه از مرواريد درخشان، و چهار پاى آن از زمرد سبز، دنباله اش از مشك بهشتى، چشمانش از ياقوت سرخ، و بر فراز آن، قبه اى(خيمه اى) از نور، كه بيرون آن از درونش و درون آن از بيرونش نمايان است، فضاى داخل آن قبه انوار عفو الهى و خارج آن خيمه، پرتو رحمت خدايى است، و بر فرازش تاجى از نور كه داراى هفتاد پايه است از در و ياقوت كه همانند ستارگان درخشان در افق آسمان نور افشانند.
از جانب راست آن مركب هفتاد هزار ملك، و از طرف چپ آن هفتاد هزار فرشته، در حالى كه جبرئيل مهار ناقه را گرفته است، با صداى بلند ندا مى كند :
نگاه خود را برگيريد، و چشم ها را به پايين افكنيد، اين فاطمه(س) دختر محمد(ص) است كه عبور مى كند.
در آن هنگام ، حتى پيامبران و انبياء و صديقين و شهدا همگى از ادب ديده فرو مى گيرند، تا اينكه فاطمه(س) عبور مى كند و به تنهایی در مقابل عرش پروردگار خویش قرار مى گيرد.
حضرت فاطمه(س) در این هنگام می گوید :
«إِلَهِي وَ سَيِّدِي! احْكُمْ بَيْنِي وَ بَيْنَ مَنْ ظَلَمَنِي! اللَّهُمَّ احْكُمْ بَيْنِي وَ بَيْنَ مَنْ قَتَلَ وُلْدِي!»
♦️خدای من و سرورم! بین من و بین کسانی که به من ظلم کردند حکم کن! خدایا! بین من و بین کسانی که فرزندم را به قتل رساندند حکم کن!
آنگاه از جانب خداوند جلّ جلاله ندا مى شود :
«يَا حَبِيبَتِي وَ ابْنَةَ حَبِيبِي سَلِينِي تُعْطَى وَ اشْفَعِي تُشَفَّعِي وَ عِزَّتِي وَ جَلَالِي لَا جَازَنِي ظُلْمُ ظَالِمٍ»
♦️ای محبوبه من! و اى دختر حبيب من! از من آنچه مى خواهى، بخواه تا عطابت كنم و شفاعت كن هر كس را که مايلى تا من قبول فرمايم.
@AsnadolMasaeb
ادامه مطالب :👇
✅ابن فتال نیشابوری می نویسد :
حضرت فاطمه(س) روزی احساس کرد که زمان وفات خویش فرا رسیده است، ام ایمن و اسماء بنت عمیس را احضار فرمود و کسى را به دنبال امام على(ع) فرستاد و وقتی امام على(ع) آمد، به ایشان فرمود :
📋《یَا ابْنَ عَمِّ! إِنَّهُ قَدْ نُعِیَتْ إِلَیَّ نَفْسِی وَ إِنَّنِی لَأَرَى مَا بِی لَا أَشُکُّ إِلَّا أَنَّنِی لَاحِقَهٌ بِأَبِی سَاعَهً بَعْدَ سَاعَهٍ وَ أَنَا أُوصِیکَ بِأَشْیَاءَ فِی قَلْبِی》
♦️اى پسر عمو!
احساس مى کنم که مرگ من فرا رسیده است و آن چنان هستم که تردید ندارم به اینکه هر ساعت به پیوستن به پدرم نزدیکتر مى شوم و اکنون به چیزهایى که در دل دارم تو را وصیت مى کنم.
در این هنگام؛ امام علی(ع) فرمود :
📋《أَوْصِینِی بِمَا أَحْبَبْتِ یَا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ(ص)!》
♦️اى دختر رسول خدا(ص)! به آنچه مى خواهى وصیت کن!
📋《فَجَلَسَ عِنْدَ رَأْسِهَا وَ أَخْرَجَ مَنْ کَانَ فِی الْبَیْتِ ثُمَّ قَالَتْ : یَا ابْنَ عَمِّ!
مَا عَهِدْتَنِی کَاذِبَهً وَ لَا خَائِنَهً وَ لَا خَالَفْتُکَ مُنْذُ عَاشَرْتَنِی!》
♦️سپس کنار بالین او نشست و هر که را در خانه بود، از خانه بیرون کرد.
فاطمه(س) سپس فرمود :
اى پسر عمو! مى دانى که هرگز به تو دروغ نگفته ام و از هنگامى که با یکدیگر زندگى مشترک داریم با تو مخالفتى نکرده ام.
امام علی(ع) فرمود :
📋《مَعَاذَ اللَّهِ! أَنْتِ أَعْلَمُ بِاللَّهِ وَ أَبَرُّ وَ أَتْقَى وَ أَکْرَمُ وَ أَشَدُّ خَوْفاً مِنَ اللَّهِ أَنْ أُوَبِّخَکِ غَداً بِمُخَالَفَتِی فَقَدْ عَزَّ عَلَیَّ بِمُفَارَقَتِکِ وَ بِفَقْدِکِ إِلَّا أَنَّهُ أَمْرٌ لَا بُدَّ مِنْهُ وَ اللَّهُ جَدَّدَ عَلَیَّ مُصِیبَهَ رَسُولِ اللَّهِ وَ قَدْ عَظُمَتْ وَفَاتُکَ وَ فَقْدُکَ فَإِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ مِنْ مُصِیبَهٍ مَا أَفْجَعَهَا وَ آلَمَهَا وَ أَمَضَّهَا وَ أَحْزَنَهَا هَذِهِ وَ اللَّهِ مُصِیبَهٌ لَا عَزَاءَ عَنْهَا وَ رَزِیَّهٌ لَا خَلَفَ لَهَا》
♦️پناه بر خدا! که تو به احکام خدا داناتر و پرهیزکارتر و بهتر از آنى و بیشتر از آن از خدا مى ترسى که من فرداى قیامت بتوانم بگویم که مخالفتى با من روا داشته اى و مفارقت و از دست دادن تو بر من، سخت گران است، ولى افسوس که از این جدایى چاره نیست.
و به خدا سوگند! با مرگ تو مصیبت از دست دادن پیامبر (ص) بر من تازه مى شود و مرگ تو و از دست دادن تو مصیبتى بسیار بزرگ است، ولى همگان از خداییم و همگان به سوى او باز گردنده ایم و این مصیبت چه سخت و درد انگیز و دشوار و اندوه افزاست و این اندوهى است که چیزى مایه تسکین آن نیست و هیچ چیز آن را جبران نمى کند.
و سپس هر دو برای مدتی گریستند.
📋《ثُمَّ بَکَیَا جَمِیعاً سَاعَهً وَ أَخَذَ عَلِیٌّ رَأْسَهَا وَ ضَمَّهَا إِلَى صَدْرِهِ وَ قَالَ لَهَا :
أَوْصِینِی بِمَا شِئْتِ فَإِنَّکِ تَجِدِینِی وَفِیّاً أُمْضِی کُلَّ مَا أَمَرْتِنِی بِهِ وَ أَخْتَارُ أَمْرَکِ عَلَى أَمْرِی!》
♦️سپس امام على(ع) سر فاطمه زهرا(س) را بر سینه نهاد و فرمود :
به آنچه مى خواهى وصیت کن که به هر چه وصیت کنى عمل خواهم کرد و فرمان تو را بر خواسته خود ترجیح مى دهم.
سپس حضرت فاطمه زهرا(س) فرمود :
📋《جَزَاکَ اللَّهُ عَنِّی خَیْرَ الْجَزَاءِ یَا ابْنَ عَمِّ! أُوصِیکَ یَا ابْنَ عَمِّ! أَنْ تَتَّخِذَ لِی نَعْشاً فَقَدْ رَأَیْتُ الْمَلَائِکَهَ صَوَّرُوا صُورَتَهُ》
♦️وصیت مى کنم براى حمل جسد من تابوتى بسازى که تصویر آن را دیدم و فرشتگان نشانم دادند.
امام(ع) فرمود :
📋《صِفِیهِ إِلَیَّ فَوَصَفَتْهُ فَاتَّخَذَهُ لَهَا فَأَوَّلُ نَعْشٍ عُمِلَ فِی وَجْهِ الْأَرْضِ ذَلِکَ وَ مَا رَأَى أَحَدٌ قَبْلَهُ وَ لَا عَمِلَ أَحَدٌ》
♦️چگونگى آن را توصیف کن، و فاطمه(س) براى او توصیف کرد و على(ع) نیز آن چنان تابوت و سریرى را فراهم کرد.
و این نخستین تابوتى بود که ساخته شد و پیش از آن کسى چنان فراهم نساخته بود.
سپس فاطمه زهرا(س) این چنین وصیت نمود :
📋《أُوصِیکَ أَنْ لَا یَشْهَدَ أَحَدٌ جِنَازَتِی مِنْ هَؤُلَاءِ الَّذِینَ ظَلَمُونِی وَ أَخَذُوا حَقِّی فَإِنَّهُمْ أَعْدَائِی وَ أَعْدَاءُ رَسُولِ اللَّهِ(ص) وَ أَنْ لَا یُصَلِّیَ عَلَیَّ أَحَدٌ مِنْهُمْ وَ لَا مِنْ أَتْبَاعِهِمْ وَ ادْفِنِّی فِی اللَّیْلِ إِذَا هَدَأَتِ الْعُیُونُ وَ نَامَتِ الْأَبْصَارُ ثُمَّ تُوُفِّیَتْ!》
♦️به تو وصیت مى کنم که هیچ یک از این کسانی که بر من ستم روا داشتند و حق مرا گرفتند، در تشییع جنازه ام حاضر نشوند که آنان دشمنان من و دشمنان رسول خدا(ع) هستند.
و اجازه مده که هیچ یک از پیروان ایشان هم شرکت کنند و وقتی چشمهاى مردم به خواب رفت و آرام گرفت، مرا در نیمه ی شب به خاک بسپار!
📚منبع :
۱)روضة الواعظین ابن فتّال نیشابوری، ج۱، صص۱۵۱-۱۵۰
@TarikhEslam
3️⃣5️⃣لحظات پایانی عمر #حضرت_فاطمه_سلام_الله_علیها :👇
#روز_شمار_فاطمیه
#وقایع_ماه_جمادی_الثانی
@TarikhEslam
✅حضرت فاطمه(س) در لحظه های آخر عمر شریفشان، هنگام وضو برای نماز، به اسماء بنت عمیس فرمود :
📋《هَاتِی طِیبِیَ الَّذِی أَتَطَیَّبُ بِهِ، وَ هَاتِی ثِیَابِیَ الَّتِی أُصَلِّی فِیهَا، فَتَوَضَّأَتْ ثُمَّ وَضَعَتْ رَأْسَهَا، فَقَالَتْ لَهَا : اجْلِسِی عِنْدَ رَأْسِی فَإِذَا جَاءَ وَقْتُ الصَّلَاهِ فَأَقِیمِینِی، فَإِنْ قُمْتُ وَ إِلَّا فَأَرْسِلِی إِلَى عَلِیٍّ(ع)》
♦️عطرم را که با آن، معطر میشوم و لباسهای نمازم را بیاور
حضرت(ص) وضو ساخته، سپس سرش را بر زمین گذاشت و به اسماء فرمود :
کنار سرم بنشین، وقتی زمان نماز شد مرا بیدار کن اگر بیدار نشدم کسی را دنبال علی(ع) بفرست.
چون امام علی(ع) برای نماز ظهر به مسجد رفته بود.
اسماء می گوید :
وقتی وقت نماز رسید، اسماء گفت :
ای دختر پیامبر اکرم(ص)! وقت نماز است، امّا متوجّه شد که فاطمه(س) از دنیا رفته است.
در ادامه آمده است که حضرت فاطمه(س) قبل از شهادتشان به اسماء فرمودند :
📋《اَنَّ جَبْرَئِیلَ أَتَى النَّبِیَّ(ص) لَمَّا حَضَرَتْهُ الْوَفَاهُ بِکَافُورٍ مِنَ الْجَنَّهِ، فَقَسَمَهُ أَثْلَاثاً ثُلُثٌ لِنَفَسِهِ وَ ثُلُثٌ لِعَلِیٍّ، وَ ثُلُثٌ لِی فَقَالَتْ :
یَا أَسْمَاءُ! ائْتِنِی بِبَقِیَّهِ حَنُوطِ وَالِدِی مِنْ مَوْضِعِ کَذَا وَ کَذَا، فَضَعِیهِ عِنْدَ رَأْسِی فَوَضَعَتْهُ، ثُمَّ تَسَجَّتْ بِثَوْبِهَا》
♦️جبرئیل در زمان رحلت پیامبر اکرم(ص) کافوری از بهشت آورد و پیامبر اکرم(ص) آن را سه بخش کرد، یک سوم آن را برای خودش برداشت، یک سوم را برای علی(ع) گذاشت و یک سوم بقیه را نیز به من داد!
سپس فرمود : ای اسماء! باقی مانده حنوط پدرم را بیاور و کنار سرم بگذار.
اسماء می گوید : آن را آوردم و کنارش گذاشتم. سپس جامه بر سر کشید و خود را پوشاند و فرمود :
📋《انْتَظِرِینِی هُنَیْهَهً ثُمَّ ادْعِینِی فَإِنْ أَجَبْتُکِ وَ إِلَّا فَاعْلَمِی أَنِّی قَدْ قَدِمْتُ عَلَى أَبِی، فَانْتَظَرَتْهَا هُنَیْهَهً ثُمَّ نَادَتْهَا فَلَمْ تُجِبْهَا》
♦️کمی منتظرم باش و بعد مرا صدا کن، اگر پاسخت را ندادم، بدان که نزد پدرم رفتهام. اسماء مدّتی به انتظار نشست، سپس او را صدا زد، ولی پاسخی نشنید.
اسماء صدا زد :
ای دختر محمّد مصطفی(ص)!
ای دختر گرامیترین فرزندی که از زنان متولّد شده است!
امّا فاطمه(ع) پاسخی نداد.
اسماء پارچه را از صورت فاطمه(س) کنار زد و دید، فاطمه(س) از دنیا رفته است.
سپس اسماء خود را بر روی فاطمه زهرا(س) انداخت، در حالی که او را میبوسید و میگفت : فاطمه(س) جان! هرگاه نزد پدرت پیامبر اکرم(ص) رفتی سلام اسماء را به او برسان!(۱)
📚منبع :
۱)کشف الغمه اربلی، ج۱، ص۵۰۰
@TarikhEslam
4️⃣5️⃣ #امام_حسن_علیه_السلام و #امام_حسین_علیه_السلام وارد خانه شدند.👇
#روز_شمار_فاطمیه
#وقایع_ماه_جمادی_الثانی
@TarikhEslam
✅در این هنگام امام حسن(ع) و امام حسین(ع) وارد شدند و گفتند :
📋《یَا أَسْمَاءُ! مَا یُنِیمُ أُمَّنَا فِی هَذِهِ السَّاعَهِ!》
♦️ای اسماء! مادرمان در این وقت نمیخوابید! اسماء گفت :
📋《یَا ابْنَیْ رَسُولِ اللَّهِ(ص)! لَیْسَتْ أُمُّکُمَا نَائِمَهً قَدْ فَارَقَتِ الدُّنْیَا!》
♦️ای فرزندان پیامبر اکرم (ص)! مادرتان نخوابیده، بلکه از دنیا رفته است.
📋《فَوَقَعَ عَلَیْهَا الْحَسَنُ یُقَبِّلُهَا مَرَّهً وَ یَقُولُ :
یَا أُمَّاهْ! کَلِّمِینِی قَبْلَ أَنْ تُفَارِقَ رُوحِی بَدَنِی وَ أَقْبَلَ الْحُسَیْنُ(ع) یُقَبِّلُ رِجْلَهَا وَ یَقُولُ :
یَا أُمَّاهْ! أَنَا ابْنُکِ الْحُسَیْنُ(ع) کَلِّمِینِی قَبْلَ أَنْ یَنْصَدِعَ قَلْبِی فَأَمُوتَ》
♦️امام حسن(ع)، خودش را بر روی مادر انداخت و در حالی که او را میبوسید میگفت :
ای مادر! پیش از آن که جانم از تنم بیرون رود با من، سخن بگو.
امام حسین(ع) نیز پیش آمد و در حالی که پاهای مادرش را میبوسید، میگفت :
مادر جان! منم، پسرت حسین(ع)!
پیش از آنکه قلبم بشکافد و از تپش بیفتد با من، سخن بگو!
در این هنگام، امام علی(ع) در مسجد حضور داشت.
بلافاصله اسماء حسنین(ع) را به دنبال پدرشان فرستاد و گفت :
📋《يَا ابْنَيْ رَسُولِ اللَّهِ(ص)!
انْطَلِقَا إِلَى أَبِيكُمَا عَلِيٍّ(ع) فَأَخْبِرَاهُ بِمَوْتِ أُمِّكُمَا!》
♦️ای فرزندان پیامبر اکرم(ص) نزد پدرتان بروید و او را از رحلت مادرتان، آگاه سازید.
آنان نیز سراسیمه به سمت مسجد رفتند.(۱)
📚منبع :
۱)کشف الغمه اربلی، ج۱، ص۵۰۰
@TarikhEslam
5️⃣5️⃣خبر به امیرالمومنین #امام_علی_علیه_السلام رسید! 👇
#روز_شمار_فاطمیه
#وقایع_ماه_جمادی_الثانی
@TarikhEslam