از دوستانِ جانی مشکل توان بریدن......
آآآه
.
سفر بخیر عزیزم
سفر بخیر رفیقم
سفر بخیر میثاقم
.
#اولین_و_آخرین_دیدار
میشه منت به سرم بذارید برای رفیق جوانم، نماز لیلة الدفن بخوانید 🙏🙏
.
میثاق بنت مهدی
اونقدر از صبح هنرجوهات، برات قشنگ قشنگ نوشتن که من دیگه روم نمیشه بنویسم، از تو، از امروز، امروزی که وقتی نشستم رو زمین کنارت دنیا رو سرم خراب شد.
دیدی منو؟ شکل عکسام بودم؟ دیدی واقعی بودم...
دراز کشیدم و زل زدم به لامپ صورتیِ کم نور اتاق، اشکام سر میخورن میریزن روی بالشت.
محسن چاووشی میخونه: دستم از دست تو دوره، دلم انگار تو تنوره، توی سینه ام که صبوره غمو موندگار کردی...
باهات حرف میزنم، میگم: میثاق دختر یه کاری کن، یه دعایی، یه چیزی، حالم بده.
بعد یادم میفته چقدر ما همیشه برات زحمت داریم حتی الان ولت نمیکنیم.
میثاق شبی که فرداش ارائه داشتم یادته؟ چقدر برام تایپ کردی، هی نوشتی، هی نوشتی...
حلالم میکنی برای این همه زحمت؟
دارم فکر میکنم الان داری به حرف کدوممون گوش میدی،
رفتی رشت تو بالکن قشنگه ی زینب نشستی و داری حرفهای اونو میشنوی یا تبریزی نشستی کنار نفیسه ای که برای بار دوم چاییش یخ کرده
شایدم رفتی کنار دریای بابلسر داری درد دل طاهره رو گوش میدی، یادم هست اول آشناییمون گفتی عاشق دریایی
شرجیِ اهوازم بد نیست شبا، فائزه خیلی دلش نگران تو بود امروز، میگفت فاطمه میثاق نترسه؟ تنها نمونه؟ گفتم میثاق قویه نگران نباش.
ولی فکر کنم اگه به انتخاب خودت باشه رفتی دست دارسنج رو گرفتی با هم یه گوشه از گوهرشاد نشستید...
ما قلبمون داره کنده میشه از این مسافتهای مزخرف دنیایی، ولی تو خودت به نوبت به داد دل تنگ همه برس.
ما همیشه برات زحمت داشتیم، حتی الان ....
الان
الان که نیستی.
الان که رفتی.
خاک مگه قبلنا سرد نبود؟؟؟؟
.
#پریشان_نویسی
میخواهیم دست در دست هم دهیم، بستههای ارزاق تهیه کنیم برای خانوادههای کمبضاعت تا این شبها سفرههایشان خالی نماند. هر چه نور و خِیر در این قدم است، فرشینه راهِ خواهر عزیزمان، #میثاق_رحمانی. به نیت عزیز تازه گذشتهمان خیرات میکنیم اما به گواه کلام مولایمان امیرالمؤمنین همه ما به این زاد و توشه محتاجیم. آهِ! مِن قِلَّةِ الزّادِ، و طُولِ الطَّريقِ، و بُعدِ السَّفَرِ، و عَظيمِ المَورِدِ!
تا ساعت ۲۴ روز چهارشنبه منتظر محبت شما هستیم، بعد از آن ارزاق تهیه و توزیع میشود. لطفتان، هر مقدار که هست، به روی چشم:
۵۰۴۱۷۲۱۰۴۶۰۳۴۲۹۵(جهت کپی کردن شماره کارت، روی آن کلیک کنید) بِنامِ سید محمدحسین غضنفری نیازی به اعلام یا ارسال رسید نیست، کارت اختصاص به خیریهی سفرهی آسمانی [@sofreasemaniii] دارد.
هدایت شده از مجلهٔ مدام
هر ماجرایی سرآغازی دارد. این پست، ابتدای ماجرای ماست؛ پستی که احتمالا سالها بعد به آن برمیگردیم و میگوییم: یادش بخیر!
سهشنبه، بیست و دومِ خرداد یک هزار و چهارصد و سه، ابتدای ماجرایِ #مجله_مدام
@modaam_magazine
هدایت شده از حُفره
به نظرم درک معنای واقعی سوگ تازه جاییست که میافتی توی روزمرگی! همه فکر میکنند خب خوب شدهای. دیگر مثل روزهای اول بیقرار نیستی و داری به کارهایت میرسی. یکجورهایی هم همین است. صبحها بیدار میشوی. چای دم میکنی. دستت میرود که پیام بدهی و یادت میآید که نیست. اولین دانهی گیلاس میافتد توی حلقت. کتابت را برمیداری. چقدر افتضاح است یا چقدر دوستش داری. دوباره دنبال گوشیات میگردی که راجع به کتاب جدیدت بگویی و یادت میآید که نیست. دانههای گیلاس یکی یکی روی هم میافتند. داری خودت را با متن جدیدی مشغول میکنی. میخواهی نظرش را بدانی. روی متن نگه میداری و علامت فوروارد را میزنی و یادت میآید که نیست. غروب شده. میخواهی بروی چیز خندهداری برایش تعریف کنی و باز هم چکش " نیست" برای هزارمینبار کوبیده میشود روی قلبت. میپرسند خوبی؟ و تو سر تکان میدهی ولی دانههای گیلاس دارند خفهات میکنند. آخر شب شده و سریال جدیدت را تمام کردهای. باید بخوابی. حالا دیگر یادت هست که نیست. دلتنگی مثل ملحفهای پیچیده شده دورت. جرات میکنی بروی سراغ صفحهی چتتان که حالا آن پایین پایینهاست. پروفایلش را میبینی. آن پیامهای تیک نخوردهات را و حتی آخرین بازدیدش را. انگار تا همینجا کافیست تا دانههای گیلاس راه گلویت را ببندند. نفست یکجاهایی توی ریه گیر کند و دعا کنی که خستگی این جنگ لعنتی را ببرد و بخوابی. یک خواب دوستداشتنی که واقعیتها را میبلعد. درست مثل حفرهی توی قلبت که دارد تو را میبلعد.
دوباره فردا میشود و همه میگویند بهتری نه؟ و تو دوباره سر تکان میدهی...
#حفرهها
#سوگ
@hofreee
هدایت شده از مجلهٔ مدام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عیدتون، مُـــــدام :)
این ریلز رو توی اینستاگرام با بقیه به اشتراک بذارید. (فقط فیلترشکنتون روشن باشه.)
مدام؛ یک ماجرای دنبالهدار | @modaam_magazine
هدایت شده از سفره آسمانی
پایان طرح قربانی عید قربان
خدا بهتون برکت بده
۶۵ میلیون به لطف و مهربانی شما جمع شد
آماده میشیم برای غدیر
#قربانتاغدیر
هدایت شده از سفره آسمانی
#سفره_آسمانی
| اطعام به عشق علی |
.
الحمدالله الذي جعلنامن المتمسكين بولايه علي بن ابيطالب عليه السلام ....❤️
🔸روزبزرگي در راه است...
روزي كه شيعه بودن و عشق به آقا اميرالمؤمنين در وجود تك تك ما محبينشون شعله ورتر ميشه.
روزي كه بسيار بر خيرات و اطعام مردم تاكيد شده،اجر هر اطعام و خيرات در اين روز چندين برابره...🙏🌷
🤝اين يعني همه بايد در شادي اين روز بزرگ شريك بشن و همه رو در شادي شريك كنند
.
5041721046034295
غضنفری ،هدیه ای از سفره آسمانی
💳شماره کارت پین شده 💳
.
#قربانتاغدیر
#حق_با_على_است
#هر_كى_اندازه_ى_خودش
#هر_چند_كوچك_اما_سهيم_باشيم
بسم الله الرحمن الرحیم
.
اون روزی که تصمیم گرفتیم هر ماه دور هم جمع بشیم، به ذکری و یادی و توسلی و دعایی، خیلیاشون کوچولو بودن و خیلیاشون هنوز به دنیا نیومده بودن.
حالا اونقدر بزرگ شدن که خودشون بهترین اسباب بازیاشون رو انتخاب کردن و اوردن برای بچه های دیگه...
همراههای کوچکِ سفرهی آسمانی...
.
اگر خواستین تو هدیه اسباب بازی شریک بشید به من پیام بدین🙏
#هدیه_اسباب_بازی
#سفره_آسمانی
#کار_زیاده
@sofreasemaniii
خانمِ میثاق خانوم
من قرار بود فقط، جلسه هشتم رو ارسال و نقد کنم...
قرار نبود تا آخرش نیای...
دارم هنرجوهامو ارزیابی میکنم، ترم تمومه...
کاش خودت بودی برای ارزیابی.
کاش خودت نتیجه رو مینوشتی.
کاش دل من اینقدررررر برات تنگ نبود.....
😭😭😭😭😭😭😭😭
#پریشان_نویسی
#من_از_یادت_نمیکاهم
enc_16886604346303551066363.mp3
2.13M
بسم الله الرحمن الرحیم
ظهر روز عید قربان، به پسرک گفتیم یک هفته فقط خوشحالی و و دست و شادی و هدیه داریم، تا خودِ غدیر...
بعد همان جا توی ماشین، چند تا آهنگ شاد دانلود کردیم که تا غدیر گوش کنیم.
میان یکی از آن همه شعر شاد، یک تک مصرع، از آن روز تا حالا کاری با من کرده که تمام این شبها و روزها دارم زمزمهاش میکنم، بعد چشمانم تار میشود.
روی هم محکم فشارشان میدهم صورتم خیس میشود و تاری از بین میرود.
این جذاب ترین، تکراریِ این شبها و روزها بود...
غم و رنج و فراق و دلتنگی اگر که هست، که اگر نباشد دنیا بی معنی میشود.
یک روزها و ساعتهایی هم هست که همهی آن ها را یادت برود حتی برای مدتی کوتاه.
و من بیچارهی همان مدت کوتاهم...
صله دادن سنت بزرگان است و صله گرفتن منشِ گدایانی چون من.
بابای مهربانِ عالم، مِن حَیثُ لا یَحتسِب صلهام بده...
همان حال خوب را میخواهم... حال خوبِ رویایی....
.
#حال_همه_خوبه_توی_راه_نجف
#عیدترین_عید_جهان_مبارک
#آرمانشهر
.
@hiyaam
بسم الله الرحمن الرحیم
.
باقیماندهای قورمهسبزی را توی ظرف در دار ریختم و گذاشتم توی فریزر.
تاپلئونی ها را بسته بندی کردم، سید حسین فردا ببرد دفتر.
یک پرس تهچین دست نخورده توی یخچال مانده هنوز، نذر هر ساله هانیه و سعید آقاست.
کاپ کیک های عمه ناهید را که ظهر از خانه مامان انسی آوردم گذاشته ام تا قبل خواب با چایی بخورم.
کیک زبرای مهسا، را هم گذاشتم کنار ناپلئونیها.
میوه ها را هنوز جا به جا نکرده ام، دراز کشیده ام روی مبل و مهرههای کمرم تیر میکشد.
دارم فکر میکنم یعنی زهرا اینها چی درست کرده بودن؟
عصری زنگ زد که بیا غذا ببر گفتم الان مهمانی ام و شب مهمان دارم.
از مامان هم که از صبح بی خبرم.
توی ده کیلومتری با رفقایش غرفه داشتند که مرغ سوخاری و کباب ترکی و ذرت درست کنند.
بابا اما زنگ زد، خودش برایم تعریف کرد، که فاطمه امسال ظرف گوشتها جدا بود، آبِ گوشت ها را هم تقسیم کردیم همه را، خیلی خوب شد، برنج هم خوب و دون درآمد.
هر وقت از آشپزی کردنش راضی باشد مثل بچه ها با ذوق تعریف میکند.
جنس آشپزی روز غدیرش همیشه با دهه اول محرم فرق دارد.
سید حسین کلیپ نهاییِ گزارش کار سفره آسمانی را آماده میکرد که خوابش برد...
به سید احسان اینها گفته بودم شام بیایند اینجا دور هم باشیم، چشمان سید احسان از خستگی باز نمیشد زود رفتند.
فاطمه و آقا مهرداد هم حوالی یازده شب آمدند سر سلامتی و عید مبارکی.
گفتند بالا نمیآییم همینجا دم در عرض ارادت میکنیم و میرویم، گفتم چایمان دم است و شیرینی و میوهمان اماده.
آمدند و نشستیم به گپ، گفتم کاش شام میآمدید...
مهره های کمرم تیر میکشد.
قطره استامینوفن زینب را میگذارم توی یخچال، امروز به ضرب همین قطره درد لثههایش را تحمل کرد، توی همهی عکسهای امروزش دارد گریه میکند.
میروم که کم کم بخوابم.
خاله منصوره پیام داده: فردا جشن داریم ، میای؟
.
مهرههای کمرم تیر میکشد.
شبها چقدر کوتاه شده...
صدای اذان توی سکوت این وقتِ خانه واضح از پنجره میآید.....
شکرِ خدا که نام علی در اذانِ ماست....
.
#پریشاننویسی_یا_روزانهنویسی_یا_بیهوانویسی
#الحمدلله
.
@hiyaam
هدایت شده از سفره آسمانی
31.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#سفره_آسمانی
.
حب علی پیر و جوان و کوچک و بزرگ نمیشناسد.
اسم علی به میان باشد همه پای کارند....
چه ضیافت رنگینی بر پا شد، به همت شما و به یاری محبان امیرالمومنین.
الحمدلله کما هو اهله🤲🤲
#غدیرتامباهله
#به_عشق_علی
#مهمانی_غدیر
#قربانتاغدیر
پ ن :هزار پرس باقالی پلو با گوشت بهمراه میوه (🍒،🍑 ، 🍌) شربت ،شیرینی،نوشابه،ماست ،تراول صدی و ..قاب یاعلی ،رسید بدست پیش از ۳۵۰ خانواده
(۲۷۰ میلیون به لطف و مهربانی شما عزیزان و رفقامون در گروه یاران علی ،هیچ به توان بینهایت و علویات )
دمتون گرم 💙
هدایت شده از مجلهٔ مدام
📷 بخش اول گزارش تصویری رونمایی و دورهمی مدام یک (کتاب)
مدام؛ یک ماجرای دنبالهدار | @modaam_magazine