eitaa logo
اشعار و سبک های حسن کردی
573 دنبال‌کننده
53 عکس
5 ویدیو
0 فایل
زندگی بی تو هست آخر هیچ عشق یعنی حسین و دیگر هیچ
مشاهده در ایتا
دانلود
من زنده ام به عشق محرم حسین جان شکر خدا به روضه رسیدم حسین جان جز اینکه پای روضه ی تو زندگی کنم شوقی نداشتم به دو عالم حسین جان از زندگی فقط به همین دلخوشم که من در پای منبرت شدم آدم حسین جان در آخر الزمانِ پر از دردِ بی کسی جز تکیه ی تو نیست پناهم حسین جان گردیده بی قراری شب های روضه ات بر هرچه هست و نیست مقدم حسین جان من از خدا به غیر غمت را نخواستم ای ارزشی ترین نفس غم حسین جان گویند هر که در غم زینب گریسته با روح و جان تو شده محرم حسین جان https://eitaa.com/hkordy
مرثیه حضرت مسلم ابن عقیل علیه السلام من که چون روح امامم اینجا بی جواب است سلامم اینجا هر چه در بود به رویم بستند کوفیان هر چه بگویی هستند عشق کشتن به دل و جان دارند من ندانم به چه ایمان دارند کودکانش همه پر نیرنگند فکر سوغاتی بعد از جنگند سنگ در دست به فکر محک اند فکر خندیدن بعد از کتک اند شهر از مرگ نشان ها دارد خولی و شمر و سنان ها دارد کوفه تمرین علی کشتن کرد تازه این ست شروعش برگرد لشکری تشنه ی جانت شده است اشک من نامه رسانت شده است هیچ کس منتظرت نیست نیا کوفه شهر پدرت نیست نیا نیزه ها بر تو ولی منتظرند نیزه ها از همه خون خوارترند دخترت تا که نلرزد برگرد سرت از نیزه نیافتد برگرد هر چه نامرد به خط در کوفه یک حبیب است فقط در کوفه پسر حضرت زهرا برگرد حرف ناموس شد اینجا برگرد آتش افتاد و سرم را سوزاند فکر فردا جگرم را سوزاند آسمان روی سرم گشت خراب می کشد قلبم از این فکر عذاب چه عذابی ست به جانم افتاد دَخَلَتْ زینب علی ابن زیاد؟ https://eitaa.com/hkordy
مرثیه حضرت مسلم ابن عقیل علیه السلام از زخم ها اصلا خیالی در سرم نیست اما تو و تنهایی ات در باورم نیست در کوچه ی تنهایی ام با دست بسته با قلب خونین غیر ذکر حیدرم نیست این آخرین لحظه فقط یاد تو هستم تا ساعتی دیگر سری در پیکرم نیست دارم برایت اشک می ریزم که اینجا از آن همه، امروز یک تن یاورم نیست شکر خدا در کوفه ی نامرد، تنهام از خانواده هیچ کس دور و برم نیست شکر خدا وقتی که دندانم شکسته شاهد به دندان شکسته خواهرم نیست شکر خدا امروز چشم ساربانی تا آخرین لحظه پی انگشترم نیست اینجا اگر چه زخم ها خوردم ولیکن دست سیاهی در کمین دخترم نیست https://eitaa.com/hkordy
اشعار و سبک های حسن کردی
فهرست دستیابی به مطالب کانال جهت دسترسی راحت تر به اشعار و سبک های محرم #امیرالمؤمنین_علیه_السلام #ح
دوستان مداح عزیز جهت دسترسی راحت تر به اشعار و سبک ها می توانید از هشتگ های بالا استفاده کنید👆👆👆 التماس دعای فرج
قافله می رسد از راه پناهنده شوید آی گم گشته دلان مردم یابنده شوید این حسین است که از راه خدا می آید این حسین است که دنبال شما می آید قافله در شب صحراست بیا تا برویم عشق در منزلِ تنهاست بیا تا برویم زنگ این قافله زنگار ز دل می گیرد هله برخیز که از خواب دلت می میرد هر که را زندگی اش گم شده پیداش کنید برسانید به این قافله، آقاش کنید هر که او مرد خطر نیست بگو برگردد هر دلی را که جگر نیست بگو برگردد آمده تا که طریقت به حقیقت برسد آمده تا که شریعت به حقیقت برسد آمده تا که به حج رنگ خدایی بدهد به اسیران زمین شوق رهایی بدهد آی ای شب زدگان نور جلی می آید حضرت عشق حسین بن علی می آید https://eitaa.com/hkordy
زمزمه های عاشورایی هیچ کی نکرد به حال من رحمی خنده نداره این تن زخمی زخمای روگونه م واسه کشیده های یک سپاهه کل فضای صورتم شبیه چادرم سیاهه این قد خمیدگی م برا اون شب جاموندن تو راهه ای وای حسین ای وای حسین ای وای حسین جان 2 گفتم چرا تو اومدی برگرد ضعیف گیر آوردی نزن نامرد از بس کریهه چهره ات بند اومده از ترس زبونم عقب برو نامحرمی خودم میام بده امونم موهای سوختمو نکش چی می خوای آخه تو ز جونم 3 چی اومده سر چشات بابا؟ کجا با چی سوخته لبات بابا؟ خیلی پریشونه رگات چه بد بریده حنجر تو از کوفه تا شام چند دفعه رفته روی نیزه سر تو؟ خیلی جسارت شد تو شام به همسر و به خواهر تو توو خوابی یا بیهوشِ از دردی کشتیم تو از بس تلظی کردی داری با این ناز نگات قلب باباتو می سوزونی می رم برات رو می زنم هر طور شده با هر زبونی من قول دادم به مادرت باید که تو زنده بمونی 2 انگار گلوت بریده با شمشیر لباتو خون گرفته جای شیر تیر سه پر گرفت ازم زیبایی چشم ترت رو میخواست که از آغوش من ببره با خودش سرت رو حالا چه جور ببندم این زخم بزرگ حنجرت رو 3 تویی که غرق خون رو دست منی چه کار کنم که دست و پا نزنی تو بی سر و بابای تو سرگردونه وسط لشکر هیچکی ندیده تا به حال منو چنین حیرون و مضطر کجا باید برم حالا از شرم مادر تو اصغر هر بار به لب اسم علی بردی نیزه به نیزه پشت هم خوردی مونده روی پیکر تو نقطه به نقطه زخم شمشیر این زخم باز پهلویت کرده برام مادر و تصویر زود اومدم زنده ببینمت ولی حیف شده بود دیر 2 حق داری پانشی حضور من شمشیرا قسمت قسمتت کردن تنت یه جور سرت یه جور به نوعی می کشه باباتو می رسونم به همدیگه اعضای اربن ارباتو دستاتو بر داشتم ولی می مونه رو زمین پاهاتو 3 دیگه رمق نمونده تو زانوم انگار یه نیزه رفته تو پهلوم تا قبل از این هرگز علی کسی ندیده صیحه ها مو دق می کنن اهل حرم بشنون این بغض صدامو گرچه کوچیکته ولی کفن برات کردم عبامو افتاده اند دستات سر راهم افتادی و شکست تکیه گاهم بی تو به کی تکیه کنم پاشو یه فکری کن علمدار بلند شو تا نشینه رو چادر خیمه پای اشرار من و تو با ید نزاریم زینب بره تو کوچه بازار 2 عمیقه زخم رو سرت ای وای کوبیده گشته پیکرت ای وای سخته برام می بینمت اینجوری پاشیده تنی تو باور نمی کنم نف سِ آخرت رو می زنی تو هنوز توی لذت اون ذکر برادر گفتنی تو 3 اینجا پر از دشمنای زهراست پاشو امانت پدر تنهاست واسه ی دست خواهرت آماده کرده اند طنابارو ای وای اگه بسوزونن با آتیش کینه حجابارو با تازیانه می کنند تسویه با زینب حسابارو درت آوردم از زیر سنگا بسه دیگه نزن تو دست و پا بسکه سبک بودی عمو یه نیزه برد هوا تنت رو بیرون کشیدم از زیر یه پای وحشی گردنت رو کندم من از روی تنت نعلای اسب دشمنت رو 2 مونده یه سر نیزه توی پهلوت خوردی زمین شکسته شد زانوت بسته شده با خاک و خون راه نفس راه گلویت دیدن زره نیست تو تنت هی رد شدند همه ز رویت مونده روی سنگای خونیِ کنارت عطرت و بویت 3 سوزوندنت با داغی سنگا کشوندنت رو خوارای صحرا سالم نمونده رو تنت یه نقطه ی کوچیکی حتی نجمه کجاست حیرت کنه از این قد و قامت بالا احلی من العسل شده کرببلا براتو حالا طاقت نداری خواهرم برگرد دارن میان برا سرم برگرد ببین تنم از نیزه ها داره روی خاکا می ریزه از هر طرف روی سرم سنگ و تیر و عصا می ریزه برای غارت داره یک لشکر تو قتله گا میریزه ۲ برو که پا به چادرت نخوره نبین چه جوری از قفا می بره برو تا وقتی جون میدم نبینه صحنه رو چشاتو نزار که شمر بلند کنه جلوی من صدا براتو آخه کسی نمونده تا داشته باشه بازم هواتو ۳ با پا زد و چشماتو پر خاک کرد چکمه ها شو با پیرهنت پاک کرد مقطع الاعضای من عجیب طرز کشتن تو صد تا عبا کفن شه باز کمه برای بردن تو باید بگردم روی سر نیزه ها دنبال تن تو @hkordy
زمینه امام حسین علیه السلام با آه دلم با جواز نگات یه عمره سینه می زنم تا جون دارم برات مجنون توام چی میشه که توام بخوای که زندگی من تموم بشه به پات حسین جان عزیز بهتر از جان می دونی پات می مونم تا به پایان حسین جان امید بی نوایان نگاتو برندار از ما گدایان ای حسین جان تویی یارم کس و کارم حالم خوبه تا وقتی که حسینو دارم دلم تنگه غم آهنگه برای کربلات دلم دوباره تنگه دلتنگت هستم(ای حسین جان) 3 2 جانسوز نگات من بمیرم برات زدن تو رو جلو چش خواهر و بچه هات تنهایی حسین تو کجایی حسین از زیر سنگ و نیزه ها داره میاد صدات شهیدم تو رو تا خسته دیدند روش قتل صبرُ برگزیدند حسینم رمقتو بریدند تنت رو روی خاکا می کشیدند ای حسینم شدی غارت منو حیرت سر تو دست به دست می رفت برا غنیمت سرت بر نی سرم زخمی تو رفتی و خواهر تو رفت اسارت دلتنگت هستم(ای حسین جان) @hkordy
زمینه شروع سینه زنی نَفَسُ المهمومِ لِظُمُنا تسبیح آه حسین آه حسین آه حسین آه حسین آه می کشم برا ارباب سر بریده آه می کشم برا جسم به خون تپیده آه می کشم برا رأس نیزه چشیده آه حسین آه حسین آه حسین آه حسین آه می کشم برای تنهایی ت تو گودال آه می کشم برای اون شکوه پامال آه می کشم بسه اینقد نزن پر و بال آه حسین آه حسین آه_ ببین خواهرت از غمت_ جون داده آه_ ببین پیرهنت دست کی_ افتاده آه غریب مادر حسین @hkordy
زمزمه های عاشورایی برام سخته اینجور سرت رو ببینم رگای بهم ریخته ی حنجرت رو ببینم رد خیزرون رو چشای ترت رو ببینم بابا منو بغل کن و ببر دیگه خسته شدم من مثل سرت به نیزه ها به زمین بسته شدم من 2 کجا بودی توی شلوغی بازار توی خنده بازار یه عده مردم بی عار اونجایی که افتادش از نیزه سرِ علمدار چشمام هنوز زخمه مثه زخم چشای عمو جونم یه حرفایی هست که فقط میگم برای عمو جونم 3 عمو رفتی و پشت خیمه شکست نمی گم که کی دستای خواهرتونُ رو بست من اونجا برا اولین بار دیدم یک مرد مست چه جور با عمه حرف میزد عمو بمونه برا بعدن فقط ببین که خواهرت رو کیا به اسیری بردن برام سخته اینجور سرت رو ببینم گلوی بهم ریخته ی پر پرت رو ببینم سه شعبه تیرِ مونده توو حنجرت رو ببینم سرت به مویی بنده رو دستام بگو چه کار کنم من با این سه شعبه ای که مونده تو گلو چه کار کنم من 2 سر تو چی آورده تیر سه شعبه تموم گلوی تو رو برده تیر سه شعبه به حلق تو نه، قلب من خورده تیر سه شعبه فکر نمی کردم ببینم تو رو توو این دریای خون هر چی که رو زدم بازم به رحم نیومد دلاشون 3 با دست خودم توی قبرت می زارم الهی نبینم تو رو روی نیزه کنارم سر تو کجا و سرِ نیزه ها ای نگارم ای کاش نبینه مادرت به روی نیزه ها سر تو ای کاش نخنده حرمله به گریه های مادر تو حضرت علی اکبر علیه السلام برام سخته اینجور تنت رو ببینم هزاران رد نیزه رو پیرهنت رو ببینم برام سخته رقصیدن دشمنت رو ببینم نظم تنت ریخته بهم بابا فقط شرمنده میشه این نیزه های بی حیا مگه ز سینه ت کنده میشه 2 تو رو هر طرف می کشیدن سوارا چقد نیزه کاشتند توی پیکرت نیزه دارا چقدر پخش شده توی صحرا تنت ای نگارا از بس که صیحه ها زدم گفتن حسین جون میده اینجا باور نمی کنی ولی عمه ببین رسیده اینجا حضرت ابالفضل علیه السلام برام سخته چشم ترت رو ببینم شکاف عمیق رو فرق سرت رو ببینم هزار تا تیر مونده توو پیکرت رو ببینم اون قامت رشید تو چه جوری تا خورده ابالفضل تن بدون دست تو از همه پا خورده ابالفضل 2 برا چشم تو حرمله نقشه داشته دقیقاً تیرش رو به جایی که می خواسته کاشته یکی آخریشم برا سینه ی من گذاشته چهار هزار تا تیر همه نشونه رفت بر بدن تو وقتی که از اسب افتادی تیرا فرو رفت تو تن تو عاشورایی غروب شد نیومد خبری از احوال تو دویدم من از خیمه تا قتله گا رو به دنبال تو خمیده خمیده به دنبال پیکر پامال تو دیدم که شمر می چرخه با خنجر به دور پیکر تو آماده است با خنجر کندش برا ذبح سر تو 2 سنان با سنانش ز جونت چی می خواد چقدر سنگای بدتر از نیزه سمت تو میاد دیدم شمرِ خوشحال با چکمه ش رو سینه ت راه افتاد افتادی و افتادم و چادر خواهر تو پا خورد تا ذبح بشی دیدم حسین که چند دفعه سر تو پا خورد 3 سه شعبه به سینه ت نشست و تو رو کشت دیدم که تیر حرمله رو کشیدی تو از پشت چقدر توی گودال کتک خوردی با پا و از مشت مادرُ هی صدا زدی وقتی که دست و پا زدی جلوی من تو دست و پا به زیر نیزه ها زدی https://eitaa.com/hkordy
143.1K
زمزمه های عاشورایی 1402
239.7K
نفس المهموم لظمنا تسبیح
یک شعر قدیمی از من التماس دعا روضه شروع شد دل ما را بیاورید سرمایه ام سلاح بکا را بیاورید یک سال میشود که پرم وا نمیشود دستم به اسمان تو بالا نمیشود یک سال میشود که دلم خاک خورده است این چشم خشک راه به جایی نبرده است حالا شروع تازه برایم فراهم است ((تحویل سال سوخته گان از محرم است)) پرواز عشق با پر گریه میسر است توبه به پای روضه اگر شد چه بهتر است تعلیم درس عشق که در روضه میشود بالاتر از مکاتب صد حوزه میشود این عشق پر بهاست به عالم نمیدهم من طعم چای روضه به زمزم نمیدهم اینجا فرشته های خدا صف کشیده اند هر قطره قطره اشک شما را خریده اند این لحظه ها چقدر پر از نور میشویم چه ساده از عذاب خدا دور میشویم دلتنگ روضه هستم و دلتنگ کربلا با گوشه نگاه بفرما بزن مرا https://eitaa.com/hkordy
کربلا آخر دنیاست پیاده نشویم قتله گاه تو در اینجاست پیاده نشویم بگو عباس کمی بیش تأمل بکند تشنگی منتظر ماست پیاده نشویم در دل لشکر کوفه، پسر شیر خدا کینه ی حضرت باباست پیاده نشویم چشم تا چشم فقط خوار مغیلان دارد این چه خاکی و چه صحراست پیاده نشویم کودکت در بغل مادر خود می لرزد در دل قافله غوغاست پیاده نشویم حرمله، شمر و سنان، خولی و اخنس ای وای لشکر کوفه مهیاست پیاده نشویم بین لشکر سخن از غارت و از سوختن است تازه این اول غمهاست پیاده نشویم https://eitaa.com/hkordy
زمزمه حضرت رقیه سلام الله علیها از بس که داد زدم نزن صدام دیگه در نمیاد هر چه که گفتم آی کمک هیچکی جوابمو نداد داد می کشید روی سرم با همه نیروش منو زد حتی پس از اینکه شدم خسته و بیهوش منو زد بابا حتی چند نفری منو زدن چند بار با پا رو صورت من آمدن 2 فقط میگم برای تو کبوده کل بدنم عمه باید فکری کنه برای غسل و کفنم صورت من پر از ردِ پنجه های نامحرمه چشای تارم واسه ی اون سیلی های محکمه چکمه ی شمر محاله از یادت بره سیلیِ زجر اما از اونم بدتره @hkordy
@qazalegerye مرثیه حضرت رقیه سلام الله علیها خوب شد آمدی و فهمیدم سرِ در خون خضاب یعنی چه خیزران را که خوب حس کردم آه بابا شراب یعنی چه؟ خواهرم بعد مجلس آن روز گوشه ای بهت کرده می لرزد من نفهمیده ام چرا اینقدر او از اسم کنیز می ترسد قاریِ نیزه ها ،مسافر من زیر چشمت ردِ کبودی چیست؟ راستی ای سلاله ی حیدر قصه ی خیبر و یهودی چیست؟ یادگاریِ آن شبِ صحرا استخوان درد و این کبودی هاست ولی این زخم تاول دستم اثر کوچه ی یهودی هاست حرکت دست هام علتش این است تار گردیده چشم کم سویم گیسوی من که خوب یادت هست نیست حالا ولی نمی گویم... ازدحام و شلوغیِ بازار ملأ عام و رقص و خوشحالی دور تا دورم از غریبه پر حیف جای عمویمان خالی پرِ خاکستر است رگ هایت جای سر که تنور روشن نیست طاقت من زیاد گشته بگو قصه ی ذبح از قفایت چیست؟ ایتا https://eitaa.com/hkordy تلگرام https://telegram.me/joinchat/BE87JT3IMXezIJ9xe7T-EA
زمزمه جانسوز حضرت رقیه سلام الله علیها سلام بابا عزیز نازنینم خوش اومدی گل نیزه نشینم چقدر تغییر کرده قاب چهره ت بمیرم چهره تو زخمی نبینم خیلی دلتنگتون بودم دلتنگ اون نوازشات چه کار کنم حرف بزنی بازم تو با من با چشات 2 روی پیشونیتون یک زخم بازه هنوز سنگ ریزه مونده رو لباتون مگه راهب نشسته بود سرت رو چرا خاکستریه باز موهاتون انگشتام حیف که سوخته و جونی نمونده تو تنم تا یه بار دیگه موهاتو با دستم شونه بزنم 3 خون گوشاتو با اشکام می شورم خودم سنگارو از موهات می گیرم از اون روزی که حرف معجرم شد هزار بار آرزو کردم بمیرم غرورمو شکسته اون نیزه دارت که بی حیا می رقصید با سر شما جلو مردم تو بازارا @hkordy
194.7K
سلام آقا بازم دلتنگتونم
فریاد گلوی خستگان است رقیه یک پنجره رو به آسمان است رقیه چون کوه، علمدار قیام گریه است بانوی همیشه قهرمان است رقیه @qazalegerye @hkordy
مرثیه حضرت رقیه سلام الله علیها من بعد تو هر لحظه بیمارم عمو جان یک جان به چشمانت بدهکارم عمو جان من در نبودت لحظه لحظه گریه کردم با چشمهای زخمی و تارم عمو جان چشم تو روشن، بعد تو ای غیرت الله انگشت نمای کوچه بازارم عمو جان چشمم کبود و صورتم زخمی ست، زیرا از چشم این مردم گنه کارم عمو جان یک سو نگهبان زجر و یک سو حرمله، من بین دو تا وحشی گرفتارم عمو جان از هر که شاید بگذرم هر کافر اما از زجر بچه کش نه بیزارم عمو جان از مو بلندم کرد و راحت بر زمین زد این روزها خیلی سبک بارم عمو جان هم قافله ای ها یم تحمل می کنندم اما برای زجر سربارم عمو جان از بس سرم را سنگ ها بردند در شام گوشم سیاه و سخت تبدارم عمو جان موی مرا یک پیر زن چنگی زد و گفت من شانه ات را لازمش دارم عمو جان فکر سر پیچیده روی نیزه ی تو پیچیده برهم سخت افکارم عمو جان حالا تو روی نیزه ها و در عوض من با پرچم اشکم علمدارم عمو جان تو روی نی دفع خطر می کردی از من یک جان به چشمانت بدهکارم عمو جان https://telegram.me/joinchat/BE87JT3IMXezIJ9xe7T-EA ایتا https://eitaa.com/hkordy