eitaa logo
اشعار و سبک های حسن کردی
573 دنبال‌کننده
53 عکس
5 ویدیو
0 فایل
زندگی بی تو هست آخر هیچ عشق یعنی حسین و دیگر هیچ
مشاهده در ایتا
دانلود
ذکر توسل همه ی انبیا علی ست دست خدا و گوش و زبان خدا علی ست وابسته است گردش هفت آسمان به او بعد از خدای اول بی انتها علی ست چشم تمام خلق قیامت به دست اوست زیرا فقط مقسِّم روز جزا علی ست در های و هوی سخت تمامی غزوه ها روی لبِ رسول خداوند یا علی ست آن یک نفس که می رسد الطاف قدسی اش بر کلِّ "ما سِوا" نفس مرتضی علی ست ما را چه هول لحظه مرگ است بی گمان تا قبض روح شیعه ی دلداده با علی ست صدها خلیفه یک نخ کفشش نمی شوند "لا" بوده اند آن دو و نون لنا علی ست ما را به آن فراری از جنگ ها چه کار شکر خدا که رهبر میدان ما علی ست فردا که روز بی کسیِ دشمن علی ست فریاد قلب خسته ی ما یک صدا علی ست https://telegram.me/joinchat/BE87JT3IMXezIJ9xe7T-EA ایتا @hkordy
ماییم و باز حال و هوای محرمت دنبال کار هیأت و دنبال پرچمت دلتنگ عطر ناب ترین فصل ماتمت تسبیح ماست زمزمه و نوحه و دمت با هر محرم تو نفس ها عوض شدند در پای منبر تو چه کس ها عوض شدند از هرچه بگذریم از این غم نمی شود از روضه ی حسین و محرم نمی شود مهر تو لحظه ای ز دلم کم نمی شود آدم بدون عشق که آدم نمی شود در من دوباره عاشقی آغاز کرده ای صد پنجره به روی دلم باز کرده ای این اشک ها برای تو تقوا برای ما دنیای ما فدای تو فردا برای ما بی تو نداشت جاذبه دنیا برای ما این روضه هاست مثل مسیحا برای ما ما را رفیق روضه ات آقا حساب کن بر چشمه چشمه اشک دل ما حساب کن من زنده ام که گریه کنم پای روضه ات در من که مست می شوم از چای روضه ات حتی بهشت پر نکند جای روضه ات جبریل پای ثابت شبهای روضه ات دنیا بدون کرببلا دیدنی که نیست خاکی به غیر خاک تو بوسیدنی که نیست *** حس میکنم که حال دلم حال دیگری ست چون روزهای خاطره انگیز نوکری ست @hkordy
زمینه سربند هر شب دهه اول محرم دوباره مَحرمت شدم آقا_آقا شریک ماتمت شدم آقا_آقا گذاشتی که گریه کُنت باشم_باشم سینه زنِ غمت شدم آقا_آقا حالم بد میشه بی تو تو نبودی می مُردم فراموشم نکن که خیلی غصه تو خوردم حسین حسین یا مظلوم 2 هواتو کرده این دل زارم_زارم خیلی امام حسین دوست دارم_دارم دنیای من تو هستی ای عشقم_عشقم نوکریِ تو بهترین کارم_کارم با مهرت یک عمره در ساحل آرامشم نخواستم غیر از تو رو از خدا توو خواهشم 3 من که توو روضه های تو دریام_دریام تموم زندگیم فدات آقام_آقام از کودکی با تو ام و حالا_حالا لذت پیر غلامیتو میخوام_می خوام ببخش اگر که امروز بدنام ترین نوکرم بدم اما توو روضه ت سپید شد موی سرم 4 برات بمیرم ای غریب آقا_ آقا کاش می شدم برات حبیب آقا_آقا این روزا با مهدی منم میگم_میگم سلام علی شیب الخضیب آقا_آقا کشتنت با رحمی در کمال نافهمی از تنت نیزه دارا هر یک بردن یه سهمی غریب مادر حسین @hkordy
143.6K
زمینه سربند هر شب دهه اول محرم
زمینه شبهای دهه اول محرم حضرت مسلم ابن عقیل علیه السلام دروغ بودن نامه های نامرد_نامرد قسم میدم به مرتضی برگرد_برگرد حیا ندیدم توی این کوفه_کوفه دلم رو ناسزاها شون خون کرد_خون کرد لبخنداشون چون تیره سنگاشون چون شمشیره گلوی سه شعبه در پیش اصغرت گیره کوفه نیا حسین جان 2 بچه کشی یه عادته اینجا_اینجا برگرد جون بچه های زهرا_زهرا خجالتی ندارن از اینکه_اینکه دست روی زن بلند کنند اینها_اینها خواهرت و اسارت بمیرم و نبینم کاش روی نی همسرِ اسیرم و نبینم کوفه نیا حسین جان ورود کاروان با اسم کربلا دلم لرزید لرزید دل حرم هم با دلم لرزید لرزید اعوذُ بللهِ مِنَ الغربت غربت با گریه ی شما دلم لرزید لرزید بین دشمن هلهله ست چه شوری تو قافله ست بیا برگردیم داداش اینجا پر از حرمله ست حسین حسین یا مظلوم 2 رسیده کربلا به دلدارش_یارش علقمه هم دیده علمدارش_یارش توو دامن رباب علی آروم_آروم پیاده شد خدا نگهدارش_یارش یا قتیل العبرات محروم میشی از فرات تو خون شنا می کنی ای سفینة النجات حسین حسین یا مظلوم حضرت رقیه سلام الله علیها خوش اومدی خوش قول ترین بابا_بابا عزیز من زخمی جبین بابا_بابا معجر نیافتاد از سرم بگو_بگو به غیرت من آفرین بابا_بابا سیلی خوردم ولیکن آه من رو ندیدن روسریم سوخت ولی باز آستین شد معجر من بابا حسین مظلوم 2 از تو هرآنچه کینه داشت دشمن_دشمن گرفته انتقامشو از من_از من این ردِ پنجه ها رو که دیدی_دیدی مال همین امروزه که زدن_زدن زخمام از حد فزونه دو چشمم پر ز خونه خونِ لبِ من از سنگ از تو از خیزرونه بابا حسین مظلوم طفلان حضرت زینب سلام الله علیها مگه میشه ساکت باشه خواهر_خواهر وقتی تویی بی کس و بی یاور_یاور اول بزار فدات بشن این دو_این دو بعداً منم فدات شم ای دلبر_دلبر جون این نوجونام فدای نوجونات توو عزاشون چشم من نمی افته به چشمات حسین حسین یا مظلوم 2 بیا بخر آبروی منو _داداش بیا کنار بزار نه گفتنو_داداش تو ای عزیز تر از جونم بزار _کنم پیش کشی هر دو پاره ی تنو_داداش به خدا که اگر هم تو خون پرپر بشینن هرگز هرگز دشمنات آه من رو نبینن حسین حسین یا مظلوم حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلام عمه ببین قیامته گودال_گودال تن عمو داره میشه پامال_پامال ببین زیر بارون تیغ و تیر_ای وای توو قتله گاه رفته چه جور از حال_از حال من مگه می تونم دست روی دست بزارم باید تیغو از روی گلو عمو بر دارم عمو حسین یا مظلوم 2 دستم فدای راه تو عمو_عمو میگیرم از خونْ بغلت وضو_وضو صدای خورد شدن دست من _حالا دلت رو برده تا کجا بگو_بگو ای کاش بابا می بود و می دید این لحظه ها رو روی خونین و دستِ سپر عبدالا رو عمو حسین یا مظلوم حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام حال عجیبمو ببین عمو_عمو غم نده من رو اینچنین عمو _عمو خیلی خجالت می کشم وقتی_وقتی پا می کشی روی زمین عمو_عمو امانت داداشم با نیزه تابت دادند تشنه بودی و سنگا بد جوری آبت دادند یا قاسم ابن الحسن 2 فقط یه پیرهن از تو موند اینجا_اینجا یه خط خون منو کشوند اینجا_اینجا صدای تو از زیر این سنگا_سنگا عزیز من منو رسوند اینجا_اینجا چی اومده سر تو بی زره پیکر تو من موندم و خجالت قاسم از مادر تو یا قاسم ابن الحسن حضرت علی اصغر علیه السلام صدای خنده هاتو گم کردم_مادر گریه نکن که با تو هم دردم_مادر ببین برا یه قطره آب از صبح_از صبح همه ی کربلا رو می گردم_مادر لالالالالالایی بخواب آروم جونم عمو با آب میادش بابات گفته می دونم لالالالالالایی 2 می دونی که جون منه حسین_حسین می ره برات رو بزنه حسین_حسین برای آخرین دفه بزار _بزار دستاتو دور گردن حسین_حسین دعا کردم برای اینکه سالم بمونی از رو نیزه یه روزی روضه برام نخونی لالالالالالایی حضرت علی اکبر علیه السلام آبروی کرببلا علی _علی پاشو غرور خیمه ها علی_علی دق می کنم کنار تو بدون_بدون نفس بکش عمر بابا علی_علی یک حرم منتظرند تا با تو برگردم من بگو چه کنم با این پیکر اربن اربن ولدی علی علی 2 نشونی های پیکرت پخش ند_اینجا تو کربلا بال و پرت پخش‌ ند_اینجا حرومیا با نیزه دور من_اکبر برای جایزه ی سرت پخش ند_اینجا دل بریدم پس از تو از این دنیای فانی بعد از تو لذتی نیست دیگر در زندگانی ولدی علی علی @hkordy
شور احساسی امام حسین علیه السلام کی جز تو دلواپسه غمهای نوکر هاشه مگه کسی هست جز تو دوای دردام باشه حسین حسین ثارالله کی غیر تو یک عمره فکر من تنهایه توی رفاقت با من کی بوده جز تو پایه منم همونکه اصلأ کسی نداره جز تو کیه که آبروشو برام بزاره جز تو کی جز تو توو سختیها کنار من می ایسته کیه بجز تو اونکه شبیه هیچکی نیسته غرور قلب من رو همه شکستن جز تو رفیقا از کنارم همگی رفتن جز تو چه خون دل ها خوردم به پای روضه ت آقا یه دنیای دیگه هست دنیای روضه ت آقا نفس بریدم گرچه تو سختی و تنگنایم محاله از تو یک روز دم نزنم آقایم تا راه به روضه دارم دری به روم بسته نیست نوکرتون به هیچکی به جز تو وابسته نیست تا وسط یه لشکر افتادی رفتی از حال تو رو کشوندن زخمی رو خاک و خون تا گودال حسین غریب مادر حسین غریب مادر نفس نفس با خونت راه گلوت بند اومد تو رو با تیغ و نیزه هر کی رسید از راه زد اهل حرم رو گریوند بدجور دلم رو سوزوند وقتی که دید می بینم با پا تو رو برگردوند شکسته شد آیینه ت نشسته شمر رو سینه ت این آخرین باره که زینب داره می بینه ت تشنه بودی قربون ترک ترک لبهات خودم دیدم رو نیزه خون می چکید از چشمات https://telegram.me/joinchat/BE87JT3IMXezIJ9xe7T-EA ایتا @hkordy
زمزمه های عاشورایی هیچ کی نکرد به حال من رحمی خنده نداره این تن زخمی زخمای روگونه م واسه کشیده های یک سپاهه کل فضای صورتم شبیه چادرم سیاهه این قد خمیدگی م برا اون شب جاموندن تو راهه ای وای حسین ای وای حسین ای وای حسین جان 2 گفتم چرا تو اومدی برگرد ضعیف گیر آوردی نزن نامرد از بس کریهه چهره ات بند اومده از ترس زبونم عقب برو نامحرمی خودم میام بده امونم موهای سوختمو نکش چی می خوای آخه تو ز جونم 3 چی اومده سر چشات بابا؟ کجا با چی سوخته لبات بابا؟ خیلی پریشونه رگات چه بد بریده حنجر تو از کوفه تا شام چند دفعه رفته روی نیزه سر تو؟ خیلی جسارت شد تو شام به همسر و به خواهر تو توو خوابی یا بیهوشِ از دردی کشتیم تو از بس تلظی کردی داری با این ناز نگات قلب باباتو می سوزونی می رم برات رو می زنم هر طور شده با هر زبونی من قول دادم به مادرت باید که تو زنده بمونی 2 انگار گلوت بریده با شمشیر لباتو خون گرفته جای شیر تیر سه پر گرفت ازم زیبایی چشم ترت رو میخواست که از آغوش من ببره با خودش سرت رو حالا چه جور ببندم این زخم بزرگ حنجرت رو 3 تویی که غرق خون رو دست منی چه کار کنم که دست و پا نزنی تو بی سر و بابای تو سرگردونه وسط لشکر هیچکی ندیده تا به حال منو چنین حیرون و مضطر کجا باید برم حالا از شرم مادر تو اصغر هر بار به لب اسم علی بردی نیزه به نیزه پشت هم خوردی مونده روی پیکر تو نقطه به نقطه زخم شمشیر این زخم باز پهلویت کرده برام مادر و تصویر زود اومدم زنده ببینمت ولی حیف شده بود دیر 2 حق داری پانشی حضور من شمشیرا قسمت قسمتت کردن تنت یه جور سرت یه جور به نوعی می کشه باباتو می رسونم به همدیگه اعضای اربن ارباتو دستاتو بر داشتم ولی می مونه رو زمین پاهاتو 3 دیگه رمق نمونده تو زانوم انگار یه نیزه رفته تو پهلوم تا قبل از این هرگز علی کسی ندیده صیحه ها مو دق می کنن اهل حرم بشنون این بغض صدامو گرچه کوچیکته ولی کفن برات کردم عبامو افتاده اند دستات سر راهم افتادی و شکست تکیه گاهم بی تو به کی تکیه کنم پاشو یه فکری کن علمدار بلند شو تا نشینه رو چادر خیمه پای اشرار من و تو با ید نزاریم زینب بره تو کوچه بازار 2 عمیقه زخم رو سرت ای وای کوبیده گشته پیکرت ای وای سخته برام می بینمت اینجوری پاشیده تنی تو باور نمی کنم نف سِ آخرت رو می زنی تو هنوز توی لذت اون ذکر برادر گفتنی تو 3 اینجا پر از دشمنای زهراست پاشو امانت پدر تنهاست واسه ی دست خواهرت آماده کرده اند طنابارو ای وای اگه بسوزونن با آتیش کینه حجابارو با تازیانه می کنند تسویه با زینب حسابارو درت آوردم از زیر سنگا بسه دیگه نزن تو دست و پا بسکه سبک بودی عمو یه نیزه برد هوا تنت رو بیرون کشیدم از زیر یه پای وحشی گردنت رو کندم من از روی تنت نعلای اسب دشمنت رو 2 مونده یه سر نیزه توی پهلوت خوردی زمین شکسته شد زانوت بسته شده با خاک و خون راه نفس راه گلویت دیدن زره نیست تو تنت هی رد شدند همه ز رویت مونده روی سنگای خونیِ کنارت عطرت و بویت 3 سوزوندنت با داغی سنگا کشوندنت رو خوارای صحرا سالم نمونده رو تنت یه نقطه ی کوچیکی حتی نجمه کجاست حیرت کنه از این قد و قامت بالا احلی من العسل شده کرببلا براتو حالا طاقت نداری خواهرم برگرد دارن میان برا سرم برگرد ببین تنم از نیزه ها داره روی خاکا می ریزه از هر طرف روی سرم سنگ و تیر و عصا می ریزه برای غارت داره یک لشکر تو قتله گا میریزه ۲ برو که پا به چادرت نخوره نبین چه جوری از قفا می بره برو تا وقتی جون میدم نبینه صحنه رو چشاتو نزار که شمر بلند کنه جلوی من صدا براتو آخه کسی نمونده تا داشته باشه بازم هواتو ۳ با پا زد و چشماتو پر خاک کرد چکمه ها شو با پیرهنت پاک کرد مقطع الاعضای من عجیب طرز کشتن تو صد تا عبا کفن شه باز کمه برای بردن تو باید بگردم روی سر نیزه ها دنبال تن تو @hkordy
تا دم مرگ تو را مرثیه خوان خواهم ماند نوکرت بوده و هستم و همان خواهم ماند مثل فطرس همه ی عمر به چشمان پر اشک صبح و شب رو به حرم نامه رسان خواهم ماند زیر باران غمت دل به جنون خواهم زد مثل یک موج در اوج هیجان خواهم ماند حسرت هیچ کسم نیست در این تنهایی عبد آقای جوانان جنان خواهم ماند تن به مرداب جهالت ندهم با مهرت گرچه یک قطره ولی در جریان خواهم ماند هر کسی در گذر عمر عوض خواهد شد من که در قاطبه ی گریه کنان خواهم ماند رشک من عاقبت کار زهیر است فقط سائل عاقبت خیری تان خواهم ماند پنجه در زلف ضریحت نکشیدم چندی ست باز در حسرت آن کعبه ی جان خواهم ماند؟ مثل بی تابی فرزند به آغوش پدر از حرم دورم و در آه و فغان خواهم ماند @hkordy
چشم یک شهر به دست کرم توست حسین بهترین شادی ما اشک غم توست حسین سوخت از عمر هرآن لحظه که بی عشق گذشت عشق نابی که، فقط در حرم توست حسین از گزند همه آفات سلامت باشد آنکه تا هست گرفتار غم توست حسین دل ویرانه که در معرض نابودی بود سبزی زندگی اش از قدم توست حسین فکر تنهایی ما بوده ای از صبح ازل تا قیامت دل ما ملتزَم توست حسین تا جهان چشم گشوده است تو حاضر بودی آنچه در ذهن نگنجد عدم توست حسین لحظه ی آخر و پیراهن خونینی که شاهد رنج دم و باز دم توست حسین مثل عباس،سرِ نیزه نشینت، قاری بر روی نیزه نگین علم توست حسین @hkordy
زمینه امام حسین علیه السلام با آه دلم با جواز نگات یه عمره سینه می زنم تا جون دارم برات مجنون توام چی میشه که توام بخوای که زندگی من تموم بشه به پات حسین جان عزیز بهتر از جان می دونی پات می مونم تا به پایان حسین جان امید بی نوایان نگاتو برندار از ما گدایان ای حسین جان تویی یارم کس و کارم حالم خوبه تا وقتی که حسینو دارم دلم تنگه غم آهنگه برای کربلات دلم دوباره تنگه دلتنگت هستم(ای حسین جان) 3 2 جانسوز نگات من بمیرم برات زدن تو رو جلو چش خواهر و بچه هات تنهایی حسین تو کجایی حسین از زیر سنگ و نیزه ها داره میاد صدات شهیدم تو رو تا خسته دیدند روش قتل صبرُ برگزیدند حسینم رمقتو بریدند تنت رو روی خاکا می کشیدند ای حسینم شدی غارت منو حیرت سر تو دست به دست می رفت برا غنیمت سرت بر نی سرم زخمی تو رفتی و خواهر تو رفت اسارت دلتنگت هستم(ای حسین جان) @hkordy
عمرم بدون نوکری ات عزتی نداشت بی اشک روضه روز و شبم لذتی نداشت ای شرط توبه ی پدر دور از بهشت بر ما خدا بدون غمت رحمتی نداشت هرگز سیاه پوش کسی جز تو نیستم این کم ترین ارادتِ من منتی نداشت رخت عزات پرچم سیار کوچه هاست بی رخت عشق نوکری ام قیمتی نداشت پیراهن سیات مرا رو سپید کرد چل سال اگر نه زندگی ام برکتی نداشت غیر از حرم_پناه من_این شهر رو سیاه مثل جهنم است اگر هیأتی نداشت تا بیش از این نسوختم از آفتاب هجر سایه بکش به رویم اگر زحمتی نداشت در حصر عشق هستم و یک عمر با کسی جز خاطر حسین دلم صحبتی نداشت https://telegram.me/joinchat/BE87JT3IMXezIJ9xe7T-EA ایتا @hkordy
زمینه شروع سینه زنی نَفَسُ المهمومِ لِظُمُنا تسبیح آه حسین آه حسین آه حسین آه حسین آه می کشم برا ارباب سر بریده آه می کشم برا جسم به خون تپیده آه می کشم برا رأس نیزه چشیده آه حسین آه حسین آه حسین آه حسین آه می کشم برای تنهایی ت تو گودال آه می کشم برای اون شکوه پامال آه می کشم بسه اینقد نزن پر و بال آه حسین آه حسین آه_ ببین خواهرت از غمت_ جون داده آه_ ببین پیرهنت دست کی_ افتاده آه غریب مادر حسین @hkordy
مرثیه حضرت رقیه سلام الله علیها من بعد تو هر لحظه بیمارم عمو جان یک جان به چشمانت بدهکارم عمو جان من در نبودت لحظه لحظه گریه کردم با چشمهای زخمی و تارم عمو جان چشم تو روشن، بعد تو ای غیرت الله انگشت نمای کوچه بازارم عمو جان چشمم کبود و صورتم زخمی ست، زیرا از چشم این مردم گنه کارم عمو جان یک سو نگهبان زجر و یک سو حرمله، من بین دو تا وحشی گرفتارم عمو جان از هر که شاید بگذرم هر کافر اما از زجر بچه کش نه بیزارم عمو جان از مو بلندم کرد و راحت بر زمین زد این روزها خیلی سبک بارم عمو جان هم قافله ای ها تحمل می کنندم اما برای زجر سربارم عمو جان از بس سرم را سنگ ها بردند در شام گوشم سیاه و سخت تبدارم عمو جان موی مرا یک پیر زن چنگی زد و گفت من شانه ات را لازمش دارم عمو جان فکر سر پیچیده روی نیزه ی تو پیچیده برهم سخت افکارم عمو جان حالا تو روی نیزه ها و در عوض من با پرچم اشکم علمدارم عمو جان تو روی نی دفع خطر می کردی از من یک جان به چشمانت بدهکارم عمو جان https://telegram.me/joinchat/BE87JT3IMXezIJ9xe7T-EA ایتا https://eitaa.com/hkordy
شور یا زمزمه حضرت رقیه سلام الله علیها رقیه مولاتی مدد می گیرم از تویی که دلداری هر وقت که می افتم توی گرفتاری زندگی مو بی بی به تو بدهکارم حسینی بودن رو من از شما دارم منی که از طفلی گریه کنت هستم زلف دلم رو من به روضه هات بستم عزت گرفتم با رقیه گفتن هام از نوکریه تو عوض شده دنیام گدای دریای سخاوتت هستم همیشه تشنه ی زیارتت هستم بگیر از اخلاقم تو بی وفایی رو ازم نگیر حال خوش گدایی رو احسانت و هیچ وقت نمی برم از یاد خدا رو شکر کارم به دست تو افتاد تو خیمه ها افتاد آتیش روی دستات از بس دویدی شد پر آبله پاهات دست کدوم ظالم به گوشوارت خورده همونکه باباتو رو نیزه ها برده نگاهت افتاده هر وقت سوی نیزه اشکت رو درآورد سر روی نیزه هر بار که چشم عمو افتاد به تو از نی خون گریه کرده بر حال تو پی در پی به اسم خارجی تو رو صدا کردن قد کوچیکتو چه جوری تا کردن صورت کبودی از دست کدوم نامرد سیلی زجر آور چه کار با چشمت کرد @qazalegerye @hkordy
حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلام این نفس ها فدای هر نفسش من بمیرم برای هر نفسش با نفس هاش خون زند بیرون از تنش روی صفحه ی هامون به کدامین گناه کشته شود؟ اینقدر بی پناه کشته شود؟ یک نفر یک سپاه عدالت نیست عمه بگذر ز من که مهلت نیست او که امید لحظه هایم بود هم عمو هم پدر برایم بود نفسش در تلاطم افتاده زیر شمشیر مردم افتاده زخم هایش ستاره باران است نه یکی نه دو تا هزاران است بدنش نیزه زار گردیده زیر پا چند دست چرخیده پنجه ای می رسد به گیسویش خنجری می رود به پهلویش سهمش از هر کرانه شمشیر است از زمین نیزه از هوا تیر است من یتیمم ولی جگر دارم غیرت از حضرت پدر دارم می شوم چون پسر، عمویم را پیش کش میکنم گلویم را آمدم من ولی نگو دیر است چقدر قتله گاه دلگیر است سنگ ها وحشیانه می بارند با عمویم چه دشمنی دارند؟ صبر کن مهربان که در راهم تو نباشی نفس نمی خواهم ای که دست تو بوده مأمن من دست بی تو وبال گردن من قتله گاهت شبیه کوچه و من سپرت می شوم به جای حسن قامتم مثل قاسمت گر نیست از علی اصغرت که کمتر نیست https://telegram.me/joinchat/BE87JT3IMXezIJ9xe7T-EA
شور یا سیدالشهدا به تو بدهکارم به قدر یک دنیا گذشته توو روضه ات جوونی ام آقا پناه آوردم من به جمع نوکرهات دلم سیاه شد از فراق کربلات شبای جمعه توو دلم چه آشوبه فقط توی روضه ت حال دلم خوبه به یاد تو با این چشم ترم میگم با هر نفس ذکر حرم حرم میگم هر شب جمعه باز زهرا پریشونه هزار و چند ساله روضه ت و می خونه اگر کشتند چرا آبت ندادند... یه لشکر افتاده تو آخرین لحظه به جون تو با سنگ و چوب و با نیزه کشون کشون بردن تنت رو تا گودال توو دست و پا اسبا چقد شدی پامال به تو جسارت کرد جسارت بسیار با پا برت گردوند یه بار دوبار چند بار صدام گرفت از بس تو رو صدا کردم تنت رو از رو سر نیزه جدا کردم سر تو می چرخید به دست یک نامرد سر و برا جایزه برد و تو خورجین کرد غریب شدن سخته برای زن بیشتر جلوی چشم تو منو زدن بیشتر بعد تو کی اینجا هوامونو داره حالا که رو خیمه آتیشه می باره @hkordy
مرثیه حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام شب ششم شد و قلبم در اضطراب شده ز حجم مرثیه در سینه انقلاب شده هوای مرثیه امشب خراب و طوفانی ست بخوان که روضه از آن روضه های بارانی ست حسین گفتم و این بهترین عمل شده است دوباره روضه ی احلی من العسل شده است کشیده ام نفسِ اعتقادیه روضه زدم به نام حسن دل به وادیه روضه دوباره روضه ی مردی کریم میخوانم شب ششم ز بلایی عظیم میخوانم کسی که در دل میدان زره نپوشیده چو شیر شرزه ی در تاب و تب خروشیده دل حسین از این حُسن عارضش لرزید دل سپاه ز هل مِن مبارزش لرزید ز اهل کوفه به جنگش چه آبروها برد به غیرتی_که ندارند_ کوفیان برخورد همینکه شعله ی ان تنکرونی اش پیچید اجل به دور سر نحس کوفیان چرخید نشست تیغ نگاهش به پیکر ازرق پرید زود به یک ضربه اش سر ازرق حکایت ضرباتش به مرتضی رفته غرور سرخ نگاهش به مجتبی رفته ولی چه حیف زمان حماسه کوتاه است بخوان به روضه که باران سنگ در راه است ز سنگ ها خطِ سرخی روی جبین افتاد به نیزه ای بدنش بی هوا زمین افتاد چه زخم ها که نشسته به دست و بازویش رسیده پنجه ی یک بی حیا به گیسویش چقدر خم شده این جسم زخمیِ درهم نمای چهره اش از تیغ ها شده مبهم چه زخم های مهیبی زده بر این پیکر شکسته تر شده حتی ز قامت اکبر چقدر جای سُمِ مرکب است روی تنش چقدر کم شده از حجم کوچک بدنش غبار کوچه نشسته است روی گیسویش کشیده نیزه عمو از شکاف پهلویش @hkordy
مرثیه حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام چشم هایت حدیث مهجوری مثل زهرا تو سرِّ مستوری آیه در آیه نور علی نوری از پلیدی هر آینه دوری تو و یک کهکشان فداکاری سیزده ساله میر و سرداری چون پدر صورتت تماشایی ست چهره ات آفتاب زهرایی ست دل بخشنده ی تو دریایی ست شهره ات تا همیشه آقایی ست وقت احسان شبیه بارانی چون پدر عزت کریمانی بین سرها سری به تنهایی تو خودت لشکری به تنهایی حیدر دیگری به تنهایی شمس روشنگری به تنهایی برندار از رخت نقاب آقا می شود شمس در عذاب آقا می روی کاش که زمین نخوری مثل کوچه تو هم کمین نخوری سنگ بر صفحه ی جبین نخوری زیر سم ستور چین نخوری مادرت بین خیمه خون جگر است نازکی تن تو درد سر است کوچه وا شد برای کشتن تو چند تا نیزه رفته در تن تو؟ رد تیغ است دور گردن تو شده گرد و غبار جوشن تو شده جانت اسیر مرکب ها تن تو مانده زیر مرکب ها ناگهان رفت تیغ ها بالا برد یک نیزه ای تو را بالا رفت از پهلوی تو تا بالا پیکرت رفت بی هوا بالا خوب مهمان شدی عزیز من تیر باران شدی عزیز من کوفه در تو مدینه را می دید هر که زد ضربه ای به تو خندید تن بی جوشنت ز هم پاشید بدنت روی نیزه ها چرخید چه سبک گشته پیکرت حالا قد کشیدی ز نعل مرکب ها واشده بند بند پیکر تو می چکد خون ز پای تا سر تو شده تکثیر جسم پرپر تو چه شکافی ست روی حنجر تو نازنینم ببین مرا کشتی پا نکش بر زمین مرا کشتی ایتا https://eitaa.com/hkordy تلگرام https://telegram.me/joinchat/BE87JT3IMXezIJ9xe7T-EA