eitaa logo
اشعار و سبک های حسن کردی
579 دنبال‌کننده
58 عکس
5 ویدیو
0 فایل
زندگی بی تو هست آخر هیچ عشق یعنی حسین و دیگر هیچ
مشاهده در ایتا
دانلود
تقدیم به حضرت ام الادب، ام العباس، حضرت فاطمه ام البنین سلام الله علیها روضه ی کربلاست تقدیرش مثل زینب شکسته تصویرش داغ شرمندگیِ عباس است علت قد و قامت پیرش کربلا را ندید، اما ماند روی قلبش همیشه تأثیر‌ش داغ عباس ها نه، داغ حسین کرد با موج غم زمین گیرش با سکینه همیشه می فرمود: بگذرد از عمو و تقصیرش آب می شد رباب را می دید آتش شرم کرده تبخیرش از لبِ تشنه ی علی می گفت اشک هر روز و آه دلگیرش: حرمله در نبودِ عباسم با سه شعبه گرفته از شیرش روزگارش تمام روضه شده کار او صبح و شام روضه شده اشک و خون نقش چشم هایش بود کربلای بقیع جایش بود گرچه ام البنینِ تنها شد داغدار غم پسرها شد گرچه قطع الیمین شد عباسش روی نیزه نگین شد عباسش چار فرزند او شدند شهید نخل او را تبر اگر چه برید کم نشد از محبتش به حسین بیشتر شد ارادتش به حسین همه فکرش حسین بود حسین فکر و ذکرش حسین بود حسین https://telegram.me/joinchat/BE87JT3IMXezIJ9xe7T-EA
میلادیه حضرت صدیقه ی طاهره سلام الله علیها شرح خیرالعمل ولایت توست زندگی وام دار خلقت توست ای معمای آفرینش که... قبل هر نور نور رحمت توست ای قدیمی ترین بهار خدا هر چه دارد زمین به برکت توست بیشتر از هزار اقیانوس شرح یک قطره از سخاوت توست جمله ها کوچک اند وقتی که صحبت از عزت و کرامت توست به نمازت نماز زینت یافت بسکه محض خدا عبادت توست چه نیازی به سیم و زر داری عشق حیدر شکوه ثروت توست چه مقامی برای جبرائیل بهتر از اینکه پای صحبت توست از کمالت شرف کمال گرفت شرفی که غبار عفت توست بی نظیر خدا چه اعجازی در قنوت پر از لطافت توست گوشه چشمت چه می کند بی بی فضه یک گوشه از صناعت توست تو مگر روز حشر دیده شوی چون قیامت فقط قیامت توست افتخار بزرگ اهل البیت به تو و آیه های عصمت توست ما به نامت همیشه حساسیم این هم از لطف بی نهایت توست بهترین احتجاج بر حق ما صحبت از نحوه ی شهادت توست قبر پنهانی تو چون خورشید سند محکم برائت توست https://eitaa.com/hkordy
روشن جهان ز نام تو یا باقرالعلوم نشناخت کس مقام تو یا باقرالعلوم هستیم ما غلام تو یا باقرالعلوم مؤمن به هر کلام تو یا باقرالعلوم عمری ست درس عشق در این خانه خوانده ایم نور کلام توست اگر شیعه مانده ایم روشن ترین ستاره ی دنیای معرفت ای در حدیث ناب تو دریای معرفت در محضر تو ای گل رعنای معرفت زانو زده جهان به تماشای معرفت مهر تو بوده است صراط جهانی ام مدیون باقر است همه زندگانی ام ما پای منبرت به سعادت رسیده ایم ما با تواییم اگر به هدایت رسیده ایم هستیم زنده چون به ولایت رسیده ایم دنبال نور عشق به هیأت رسیده ایم علم از کلام توست نفس می کشد هنوز آری به نام توست نفس می کشد هنوز غرق اند اهل علم به دریای منبرت چون قطره ای ست علم همه پای منبرت نوری جهان نداشته منهای منبرت ما را ببر همیشه به ژرفای منبرت ای سایه سار جنت الاعلا بقیع تان محراب آسمانی دنیا بقیع تان ای آبروی علم، جهان وام دار تو حرفی نداشتند بزرگان کنار تو پایان نداشت معرفت بی غبار تو خورشید شمع سوخته ی بر مزار تو دستی بکش به شانه ی بی تکیه گاه ما خورشید باش مثل همیشه به راه ما رؤیا شده مدینه و صبح زیارتت ما را ببر به دیدن شرح کرامتت دلتنگ گشته ایم برای سخاوتت قربان فصل فصل غم بی نهایتت خون گریه های کرببلا یادگار توست در ما صدای کرببلا یادگار توست https://eitaa.com/hkordy
تو ای جان جهانم که کبود و نیمه جان هستی به زیر پیرهن چون پوستی بر استخوان هستی چه زخم سرخی از آهن به روی گردنت مانده شبیه فاطمه تصویرِ محوی از تنت مانده شکوه سجده هایت دشمنت را از نفس انداخت خراش تازیانه ها تنت را از نفس انداخت لبان روزه دارت را به سیلی باز می کردند گلویت را به سنگینی آهن ناز می کردند نمی پرسد کسی جز تازیانه حال پهلویت لگد ها پشت هم آید به استقبال پهلویت تنت را تخته های پاره روی دوش آوردند تمام شهر از داغت گریبان چاک می کردند هزاران شاخه گل با احترام اشک تسلیمت کفن پشت کفن از هر کران گردیده تقدیمت اگر چه زخم آهن بر تنت را شرح گفتن نیست خدا را شکر اما ردِ پایی روی این تن نیست اگر چه کشته ی غربت نشین شهر بغدادی ولی پیش نگاه خواهرت از زین نیافتادی کسی با چکمه بر صحن دلت آیا قدم بگذاشت؟ کسی انگشتر و انگشت از روی تنت برداشت؟ https://eitaa.com/hkordy
میلادیه حضرت سیدالشهدا علیه السلام ای عشق آمدی و تسلای ما شدی روح و روان و راحت جان های ما شدی پایان ترسِ روزِ مبادای ما شدی از عرش نور آمدی آقای ما شدی حبل المتین اهل ولایت، خوش آمدی سر سلسله، به خط شفاعت خوش آمدی قلب بهشت با تو تپیدن گرفته است فطرس دوباره بال پریدن گرفته است جبریل وحی نوبت دیدن گرفته است در شهر، شور عشق وزیدن گرفته است از روشنای نام تو جنت سراج داشت دنیا فقط به چون تو کسی احتیاج داشت تازه شده هوای بهشت و ترنّمش افتاده است آتش دوزخ تلاطمش زیباست روی صورت زهرا تبسمش حالا کسا شناخته خورشید پنجمش بر طاق عرش نام تو در اهتزاز شد پرونده ی شفاعت از این لحظه باز شد شب بودم و به مهر تو اکنون سپیده ام حالا که آمدی قدمت روی دیده ام حُسن حسین بوده هر آنچه شنیده ام عمری فقط به سمت حرم پر کشیده ام پروانه ایم و حضرت خورشید آمده است جان دوباره ای به مأذن امید آمده است عاشق تر است آنکه به تو مبتلا تر است چشمش به هر چه غیر تو بی اعتنا تر است هر کفتری به گنبد تو باوفا تر است در آسمان کرببلایت رها تر است جنت زمینی است به پاسِ ضریح تو من زنده می شوم به تماسِ ضریح تو ای تربتت شراب ترین باده از ازل کار دلم به دست تو افتاده از ازل حتی خدا به نور تو دل داده از ازل ما بوده ایم کرببلا زاده از ازل دردی دوا نکرده کسی غیر تو ز ما ما را دوباره پر بده در راه کربلا بگذر ز کوچه های دلم جان من فدات تا گل دهد کویر تنم زیر ردِّ پات اردیبهشت می وزد از پشت پلک هات با من چه کرده ای تو به دوری ز کربلات این لطف توست مثل منی از تو دم زده این شعر را نگاه تو بی شک رقم زده چشمم ز هر کسی به ضریحت دخیل تر نام تو هست از همه عالم جمیل تر باران بزن به آتش نفسم، خلیل تر دلتنگ کربلام، ز اشکم دلیل تر؟ خوشبخت آنکه پلک دلش خیس روضه هاست چشمان او تجسم تندیس روضه هاست نشنیده است جز تو کسی التماس ما وقف تو بوده است تمام حواس ما از تو جدا شدن شده تنها هراس ما بوی حسین می دهد عطر لباس ما نوکر شدم که رو نزنم من به هر کسی غیر از تو من نگفته ام ارباب بر کسی گهواره ات که منبر پیدای روضه شد... لب های تشنه ات که الفبای روضه شد... میلاد تو تولد زیبای روضه شد چشمان خیس فاطمه امضای روضه شد ای دانه دانه اشک غمت بی بدل ترین حی علی العزای تو خیرالعمل ترین ای که ذبیح کرببلایی حسین جان جسمِ مُرَمَّلٌ البِدمایی حسین جان زخمی سنگ و چوب و عصایی حسین جان زیبای سر جدا ز قفایی حسین جان ای کشته ی فتاده به هامون عزیز دل ای صید دست و پا زده در خون عزیز دل @hkordy
الهی و ربی من لی غیرک توبه ام توبه نشد هر چه که همت کردم من به ستاری تو سخت جسارت کردم هر چه تو دوست شدی با من الوده ولی بی حیاتر شده با نفس رفاقت کردم رمضان است و دل از خواب نکندم افسوس مثل هر سال من از لطف تو غفلت کردم من از این فلسفه روزه از این فیض عظیم به همین تشنگی ساده قناعت کردم روزه هم چشم مرا باز نکرده،نکند عادتم بود اگر هرچه عبادت کردم هر چه هستم سر دیوانگی ام میمانم روزه ام را فقط افطار به تربت کردم خواستم از عطش روزه بگویم اما از لب تشنه اش احساس خجالت کردم روزه ام روضه شد و روضه مرا میکشدم یاد ان تشنه لب کرببلا میکشدم ایتا https://eitaa.com/hkordy تلگرام https://telegram.me/joinchat/BE87JT3IMXezIJ9xe7T-EA
39.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یوسف من چاه را با نیزه ها حس کرده ای... شب ۸رمضان 1402 حرم مطهر حضرت رضا علیه السلام مداح : شاعر:
نا امیدی نبود نزد گدایان حسن دست ما را برسانید به دامان حسن نشنیده است کسی خواهش روزی از ما می رسد روزی ما صبح و شب از خوان حسن حاجتم نیست در این شهر به احسان کسی عادتم داده خداوند به احسان حسن نشکند گوشه ای از نان کسی را همه عمر آنکه یک روز نمک گیر شد از نان حسن بنویسید جذامی زمین خورده نشست سر یک سفره کنار لب خندان حسن حُسن رفتار چنان داشت که از رحمت او مرد شامی شده یکباره غزل خوان حسن حرف او را نخریدند سپاهش غم نیست آمده خیل ملک گوش به فرمان حسن سفرایش همه رفتند و یکی بازنگشتت در عوض این همه نوکر همه قربان حسن و بدانند همه کوفه صفت های زمان که فروشی نبود عشق محبان حسن می رسد صبح ظهوری که بنا خواهد شد مثل ایوان نجف گنبد و ایوان حسن ایتا https://eitaa.com/hkordy تلگرام https://telegram.me/joinchat/BE87JT3IMXezIJ9xe7T-EA
ای که سی سال تو با درد مدارا کردی روز و شب آرزوی دیدن زهرا کردی بعد تشییع تن یاس شکسته هر روز مرگ خود را ز خداوند تمنا کردی ماه تنهای پر از زخم، پس از مادرمان کس نفهمید که با چاه چه نجوا کردی تو از آن روز که مسمار به پهلوش گرفت سر خود را به دم تیغ مهیا کردی خنده ی آن زن ملعونه تو را کشت نه تیغ بعد ها راز دل خویش هویدا کردی خنده ی اولی و دومی و قنفذ را بارها در گذر کوچه تماشا کردی سرت از تیغ شکست و دلت از ضرب قلاف فرق سر را شبیه پهلوی زهرا کردی https://eitaa.com/hkordy
مرثیه شب شهادت امیرالمؤمنین علیه السلام بخشنده ی غریب شبانگاه کوچه ها برخیز خانه پر شده از آه کوچه ها خرما و نان کوفه زمین مانده یاعلی ای ناشناس نیمه شب کوچه ها علی حالا که می روی دل من را نظاره کن رحمی به قلب سوخته ی پر شراره کن زردی صورت تو نشان از جدایی است حرف دلم دوباره امان از جدایی است مرهم که بر شکاف سرت بی جواب شد دنیا دوباره بر سر زینب خراب شد خیبر گشا چرا ز زمین پا نمی شود؟ چشمت_امید زندگی ام_وا نمی شود میلی به زندگی به دلت نیست واضح است این بی قراری ات پدر از چیست؟ واضح است از زخم تیغ زخم دلت بیشتر شده ست چشمت به یاد یاس شکسته ست تر شده ست زخم سرت کشیده دلم را مدینه و... دیوار و آتش و در و مسمار و سینه و... شد زنده یاد ضلع شکسته برابرم ذکرم کنار تو شده ای وای مادرم سیلیِ کوچه بال و پرت را شکسته است شمشیر آن قلاف، سرت را شکسته است کوه کمر شکسته ی بشکوه یا علی ای داغدار کوثر مجروح یا علی کمتر به فکر نان یتیمان کوفه باش بابا دوباره جانِ یتیمان کوفه، باش قصدت به رفتن است که مرهم اثر نکرد در عزم رفتنت غم من هم اثر نکرد حالا که می روی به من از کربلا بگو از کاف و ها و یا و از آن ماجرا بگو با من که غرق عشق حسینم، از او بگو از تیغ های تشنه به خون گلو بگو از بوسه های من به رگ گردنش بگو از پاره پاره ریخته های تنش بگو از کهنه پیرهن بگو و غارتش پدر از لحظه های آخر و از غربتش پدر رنگت چرا عوض شده ای غیرت حرم؟ وقتی که حرف می زنی از داغ معجرم من را ببین که سوخته از بی قراری ام حالا که می روی به چه کس می سپاری ام؟ ایتا https://eitaa.com/hkordy تلگرام https://telegram.me/joinchat/BE87JT3IMXezIJ9xe7T-EA
حسین جان... جنس بی قیمت و افتاده ته بازارم تو بیا باز ضرر کن، بخرم، بردارم جز ضرر گرچه برای تو ندارم اما چون همیشه پدری کن، به کسی نسپارم تو چنان بوده ای ای عشق، که من از اینکه به کسی جز تو بدهکار شوم بیزارم ما که گفتیم غلامیم شما هم مولا لطف کن بین غلامان خودت بشمارم پسرم از پدرم نوکری ات برده به ارث پدرم، من، پسرم، عاشق این تکرارم آنچنانم که بدون تو بهشتم نروم فکر بی تو شدنم سخت دهد آزارم چندمین مرتبه اش نیست به یادم که چه خوب دست پر مهر تو برداشت گره از کارم از ضریحت دو سه تا بوسه طلبکارم من تا ضریحت طلبم را ندهد، بیمارم https://eitaa.com/hkordy