دختر دارم دامن زری
دختر نگو ماه و پری
ستاره دامن شب
خورشید زیر روسری
دختر نگو ستاره
نور از چشاش میباره
ستاره آی ستاره
خدا تو رو دوست داره
دختر گل بهاره
چادرشُ دوست داره
مقنعه شو دوست داره
روسری شو دوست داره
طراح: مهسا محمّدرضایی - منبع: رسانه تنها مسیری
#شعر_کودکانه
منبع:الگوی ایرانی
استفاده از این منبع فقط با ذکر منبع مجازه
آموزش یار ﷽ قرآنی
👼
#داستان
🐶🐱🐭🐭🐹🐰🐰🐼🐼🐨🐯🦁
آپارتمان حیوانات
توی جنگل سبز یه درخت کاج بود که از همه ی درختهای جنگل بلندتر و زیباتر بود .این درخت در جایی قرار داشت که از رویشاخه هاش همه ی جنگل و درختای سر سبزش دیده می شدند.
به خاطر همین مدتها بود که به خاطر این درخت بین بعضی از حیوونای جنگل دعوا می شد . سنجاب و جغد و دارکوب و کلاغ و ... همه می خواستن لونشونو روی این درخت بسازن .
بلاخره اختلاف و درگیری بین اونها بالا گرفت و کار به کلانتری کشید .پلیس جنگل تصمیم گرفت با بزرگترای جنگل مشورت کنه و راه چاره ای پیدا کنه .جلسه ی شورا برگزار شد و هر کسی نظری داد .اما در بین همه ی نظر ها، حرفی که لک لک پیر زد از همه جالبتر بود .
لک لک گفت من توی شهر آدمها دیدم که خونه هایی روی هم می سازن و بهش آپارتمان می گن .بهترین کار اینه که روی درخت کاج هم یه آپارتمان چند طبقه درست کنیم تا همه ی حیوانات درخت نشین جنگل، بتونن یه خونه روی اون درخت داشته باشن.این نظر با موافقت همه روبرو شد و قرار شد به زودی آپارتمان حیوانات در جنگل سبز ساخته بشه .
دارکوب که مهارت زیادی توی خونه ساختن، روی درختان داشت، نقشه ی آپارتمان رو کشید و به همه نشون دارد نقشش حرف نداشت .اون یه آپارتمان ده طبقه ی خیلی زیبا طراحی کرده بود .طبقه ی اول برای سنجاب ،طبقه ی دوم برای لک لک پیر، طبقه ی سوم برای جغد ،طبقه ی چهارم برای دارکوب ،طبقه ی پنجم برای کلاغ و...
قرار شد دو طبقه از آپارتمانشون رو هم برای پذیرایی از مهمونایی که به جنگل اونها مهاجرت می کنن ،خالی نگه دارن.
شنبه ،اول هفته کار ساختن آپارتمان شروع شد.دارکوب با فاصله های منظم روی درخت سوراخهای بزرگی ایجاد می کرد.بعد سنجاب وارد این سوراخها می شد و با ابزاری که داشت، اتاق بزرگی توی هر سوراخ درست می کرد.بعد نوبت کلاغ بود که وارد اتاقها بشه و خاک و زباله هارو از اونجا بیرون بریزه و تمیز کنه .وقتی اتاقها تمیز می شدند جغد مبلها و تختخوابهایی اندازه ی اونها می ساخت و لک لک اونارو توی اتاقها نصب می کرد. تا آخر هفته همه ی واحدها ساخته شدند.
بعدش همه کمک کردن و با هم در و پنجره های آپارتمانشون رو کار گذاشتند. آخر کار هم همه با هم قلمو دست گرفتند و شروع به رنگ کردن در و پنجره های آپارتمانشون کردن.
آپارتمان که تموم شد بقیه ی حیوونای جنگل برای اونها پرده های قشنگی به عنوان هدیه آوردند تا پشت پنجره هاشون نصب کنند.با نصب پرده ها ،آپارتمان درخت کاج زیباتر و زیباتر شد.
کار آپارتمان تموم شد و موقع اسباب کشی رسید هر کسی با کمک دوستاش اسباب و اثاثیه ی خودش رو توی آپارتمانش برد .اولین روزی که حیوانات وارد آپارتمانشون شدند توی جنگل یه عالمه شادی و شور برپا شده بود. نزدیک غروب که شد آپارتمان نشینها ،پنجره هاشونو باز کردن و جلوی پنجره نشستن .با این صحنه انقدر درخت کاج قشنگ شده بود که تا چند شب همه ی حیوونا می یومدن زیر درخت کاج و دور هم می نشستن و صفا می کردن. حیوونای توی آپارتمان هم از مهمونایی که اومده بودن پیش اونا شب نشینی، پذیرایی می کردن.حالا جنگل سبز یه آپارتمان قشنگ برای حیوونای کوچیکی که روی درخت زندگی می کنند،داره .اگه به جنگل سبز سر زدید از اون آپارتمان هم دیدن کنید.
👶🏻 👶🏻
#ماجرای_دندان_خرگوش
#قصه_کودکانه
یکی بود یکی نبود غیر از خدا هیچ کس نبود
در یک جنگل زیبا 🌲🌳🌴🌳🌴🌲
یک خرگوش بازیگوش بود🐰 که خیلی هویج دوست داشت .
خرگوش کوچولو هویجاشو زیر بالشش می گذاشت . صبح که می شد یک هویج بر می داشت و می خورد .یک روز یک هویج بزرگ برداشت تا اومد گاز بزند دندونش لق شد.
خرگوش کوچولو خیلی ترسید دویدو رفت پیشه آقا بزه آخه آقا بزه دکتر جنگل بود.🐑
آقا بزه گفت بشین تا دندونتو برات بکشم تا اومد وسایلش و بیار خرگوش کوچولو ترسید و سریع بلند شد و رفت. خرگوش رفت پیشه آقا فیل و داستان و برای فیل تعریف کرد.🐘
آقا فیل گفت من یک راهی بلدم تا دندونتو بکشم آقا فیل یک نخ آوردو وصل کرد به دندان خرگوش یک سردیگر نخ هم که می خواست به در خونه وصل کنه خر گوش ترسید و نگذاشت و دوید و رفت. خرگوش خیلی ناراحت بود. رفت و روی سنگی نشست به هویج تو دستش نگاهی کرد و یه گاز زد وقتی هویج و درآورد دندونش و روی هویج دید.
خرگوش کوچولو خیلی خوشحال شد که راحت شده بودو با خوشحالی رفت و با بقیه شروع به بازی کرد
🐰🐰🐰
AUD-20230519-WA0008.mp3
4.81M
#قصه_صوتی
"هدیه تولد بابا سنجاب "
با صدای ماندگار( مریم نشیبا)
🌻 ∩_∩
(„• ֊ •„)🌻
┏━━━∪∪━━━┓
💜 😍💜
┗━━━━━━━━━┛
AUD-20230519-WA0009.mp3
3.89M
فایل صوتی
#قصه_صوتی
"سمورهای شجاع"(قسمت اول)
با صدای (خاله شادی)
💗 ∩_∩
(„• ֊ •„)💗
┏━━━∪∪━━━┓
⭐️ 😍 🌙
┗━━━━━━━━━┛
AUD-20230519-WA0010.mp3
3.79M
فایل صوتی
#قصه_صوتی
"سمورهای شجاع"(قسمت دوم)
با صدای (خاله شادی)
💗 ∩_∩
(„• ֊ •„)💗
┏━━━∪∪━━━┓
⭐️ 😍 🌙
┗━━━━━━━━━┛
#شعر
نزدیک خانه ما
یک مسجد قشنگ است
که از مناره هایش
بانگ اذان بلند است
گلدسته های زیبا
گویی طلایی رنگ است
کز آن رنگ طلایی
صوت قرآن بلند است
گوید به ما موذن
هر صبح و ظهر و هر شب
برخیز ای مسلمان
وقت نماز تنگ است
👶🏻 👶🏻
الهـی به خـواب
دوستـانــم آرامـش
به بیداریشان آسـایش
به زنـدگیشـان عافـیـت
به عمـرشـان عـزت و
بـه وجــودشـان
سلامتی عطا بفرما
شبتون آروم
✾࿐༅🌿🌼🌿༅࿐✾
زندگی کاروانیست زودگذر؛
آهنگی نیمه تمام،
و تابلویی زیبا و فریبنده،
میسوزد و میسوزاند...
و هیچ چیز،
در آن رنگ حقیقت نمیگیرد،
جز خوبی و محبت و مهربانی،
مهربان باشیم❤️
انرژی_مثبت😍
✨خوشبختی زمانیست ڪه وجودت ارمغان آرامش برای دیگران باشد .
✨هر زمان احساس ڪردی دیگران در ڪنارت احساس آرامش دارندبدان ڪه خوشبختی .
✨چون خودت آرامی ڪه میتوانی
دیگران را آرام ڪنی
#تربیتی
🧮 تشویق و تنبیه باید حساب شده باشد
👨👩👧👦 باید روشن شود آیا بچه بازیچه و وسیله است که گاهی برای تسکین غیظ و گاهی برای تسکین عاطفه بکار رود یا انسان است و مربی باید با او برخورد کاملاً جدی داشته باشد؟ مثلاً بوسیدنش روی حساب باشد که به فکر بیفتد چه عمل خوب یا کار بزرگ و مهمی از او سرزده که مربی نوازشش می کند؟
🎁 #تشویق و نوازش، جایزه ی #فرزند است. پدر نباید محبت خودش را مجانی به فرزند بدهد. باید خرده خرده به درجه ی محبت بیفزاید تا فرزند احساس کند کسب محبت نیاز به لیاقت بیشتر دارد و هرچه بیشتر از خودش لیاقت نشان دهد، می تواند از آن دستِ عاطفه، چیز بیشتری کسب کند.
⛔️ پدر و مادر باید در تشویق طفل #بخیل باشند تا او رشد کند. گاهی انسان بچه اش را نگاه می کند و عاطفه اش تحریک میشود و او را نوازش میکند. این برخوردی حیوانی است و تاثیر سوء دارد. چرا؟ چون کارِ عکس العملی است و تحت تحریک نفسانیات است. بچه را می بیند که سالم است و خوب راه میرود، تحریک میشود و او را می بوسد. در آینده، این طفل انسانی نامطلوب میشود!
✅ اما اگر لبخند، نگاه، نوازش، صحبت، تفریح و همبازی شدن با بچه، روی حساب باشد، او ساخته می شود و احساس شخصیت می کند.
📗 برشی از کتاب #تربیت_دینی_کودک
✍ اثر مرحوم #آیت_الله_حائری_شیرازی
👶🏻 👧🏻
#قرآنی
🦋#چگونه_فرزندانمان_را_قرآني_كنيم ؟🦋
🔷 آیت الله حائری شیرازی:
👈 من یادم هست وقتی که بچه بودم، در خانواده وقتی همه به خواب میرفتند، آخر شب میآمدم خدمت پدر.
پدرم این قصههای پیغمبران را در همان طفولیت برای من نقل میکرد و گاهی مثلاً یک قصه چندین شب طول میکشید و همینطور مقید بودم و گوش میکردم.
وقتی این برنامهاش مصادف شد به ایام محرم، پدرم جریان عاشورا و جریان مسافرت حضرت، جریان بیعت گرفتن از امام حسین در مدینه، جریانی که از این ماه رجب شروع شده است، به تفصیل، شب به شب نقل میکرد.
🔸اینها کارهای موثری است. یعنی پدر و مادر یکی از خدمات بزرگی که به فرزند میکنند همین است که سرگذشت اینها را برای طفل بیان کنند.
این در وجود طفل از همان طفولیت اثر میگذارد.
💐 در اخلاقش، کردارش، رفتارش، در عبادتش، نمازش، روزه اش اثر میگذارد و همهٔ اینها را اصلاح می کند.💐
#تربیت_فرزند_قرآنی
👶🏻 👧🏻