وقتى بر سر فرزندتان فریاد مى کشید چه اتفاقى مى افتد؟
تصور کنید که همسرتان کنترل خشم اش را از دست میدهد و بر سر شما فریاد میکشد. حالا تصور کنید که او ۳ برابر شماست و هنگام فریاد کشیدن به سمت شما خم شده است. تصور کنید که شما برای غذا، سرپناه، امنیت و حفاظت خود کاملا به او وابسته هستید. تصور کنید که او منبع اصلی شما برای دریافت عشق، اعتماد به نفس و شناخت از دنیای اطراف است. حالا تمام احساسات بالا را با هم جمع کنید و ۱۰۰۰ بار بزرگتر کنید. این دقیقا اتفاقیست که در درون کودک وقتی بر سرش فریاد میکشید می افتد.البته که همه ما گاهی از دست فرزندانمان خشمگین و عصبانی میشویم. چالشی که در این مواقع با آن روبرو هستیم این است که با استفاده از عقل و درایت «ابراز» خشم را کنترل کنیم و در نتیجه آثار منفی آن را بر فرزندانمان به حداقل برسانیم
#کتلت_مارشال
طرز تهیه
هم خیلی راحته سینه مرغ که با نمک ،فلفل سرکه بالزامیک ، یک حبه سیر رنده شده مزه دار میکنیم و به مدت یک ساعت تو ظرف در دار تو یخچال میراریم و با گوشت کوب پهن میکنیم و یه طرف سینه ی مرغ بادمجان ورقه ای سرخ شده، گردو خورد شده، جعفری ساطوری شده، پوره گوجه، پنیر پیتزا یا پارمیزان و ... میزاریم و و طرف دیگه سینه مرغ و روش بر میگردونیم و دورش و به کمک گوشت کوب به هم می چسبونیم و بعد مثل مرغ سوخاری اول داخل ارد معمولی دوم تخم مرغ زده شده بعد داخل پودر سوخاری می غلطونیم و سرخ میکنیم
اینم یه نون خوشمزه بدونه فر مناسب عصرونه و صبحانه😍🥯🍞
🥪نان زیره تابه ای
✔️رسپی نان روغنی زیره👇👇
✔️مواد لازم
✔️نصف لیوان شیر
✔️یه ق غ خ پودر خمیر مایه
✔️۴ ق غ خ شکر
✔️۳ق غ خ روغن مایع یا کره
✔️یه تخم مرغ
✔️دو و نیم لیوان آرد
✔️یه ق مربا خ زیره
✔️یه ق چ خ زرد چوبه
✔️کمی نمک
ابتدا به شیر ولرم یه ق غ خ شکر اضافه میکنیم روش پودر خمیر مایه رو میریزیم درش میزاریم ده دقیقه تا عمل بیاد تو یه ظرف دیگه بقیه ی مواد غیر آرد با هم مخلوط میکنیم و خمیر مایه عمل اومده رو اضافه میکنیم بعد آرد کم کم اضافه میکنیم تا خمیر لطیفی بدست بیاد روی خمیر میپوشونیم یه ساعت تو جای گرم استراحت میدیم تا ور بیاد . بعد خمیر به چونه های مساوی تقسیم میکنیم و با کمک وردنه باز میکنیم روش میپوشونیم نیم ساعت استراحت میدیم بعد تو کمی روغن داغ دو طرفش سرخ میکنیم
#همسرانه
رفتارهای اشتباه همسرتان را بلافاصله و با تندی و خشونت به ایشان گوشزد نکنید.
بعد از اتمام فعالیت هاي روزانه می توانید در یک محیط دوستانه نکات لازم را به همسرتان تذکر دهید.
❤️ شوخیهایی که رابطه با همسرتان را سرد میکند
🔹شوخی، ابزاری قدرتمند برای نزدیک کردن افراد به یکدیگر، مدیریت تعارض و کاهش تنشها است. در بسیاری از موارد اگر شوخی با حفظ احترام بهطرف مقابل صورت بگیرد میتواند روابط بین زوجین را گرم و صمیمی کند. اما گاهی همین شوخیها موجب دردسر و حتی فروپاشی رابطه میشود.
#همسرانه
↪️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
إِنَّ الإِنسانَ خُلِقَ هَلوعًا
(معارج، ۱۹)
https://eitaa.com/hlgole2
#درمانی
🔺برای جلوگیری از شب ادراری فرزندتان به نکات زیر توجه کنید
💟 مصرف غذاها و نوشیدنیهای حاوی کافئین، میان وعدههای پر نمک و نوشیدنیهای حاوی قند زیاد را خصوصاً در هنگام غروب کاهش دهید.
💟 هر دو یا سه ساعت یکبار در روز و قبل از رفتن به رختخواب از کودک بخواهید که به سرویس بهداشتی برود.
💟 در صورت نیاز، یکبار در طول شب کودک را از خواب بیدار کنید که به دستشویی برود. اگر بیشتر از یکبار کودک را از خواب بیدار کنید، ممکن است الگوی خواب کودک مختل شود و به این ترتیب صبح روز بعد به سختی برای رفتن به مدرسه از خواب بیدار شود.
💟 اگر کودک شب را بیرون از خانه سپری میکند، لباس زیر اضافه در وسایلش قرار دهید. از کودک بخواهید که از میزبان برای رفتن به سرویس بهداشتی و یا تعویض لباسهایش کمک بخواهد.
👶🏻 👧🏻
#آموزشی
🔹️کودکم در چه زمینه ای استعداد داره ؟
🔻اگه کودکت به طبقه بندی اشیا علاقه زیادی داره !
🔻 یا وسایل و اسباب بازی هاشو رو بر اساس رنگ، اندازه یا شکل می چینه
🔻 یا در موقع ورود به خونه کفشهاشو رو جفت می کنه یه متفکرتحلیل گر ومنظمه .
🔻از بازی هایی با الگوی جفت کردن و فعالیت های تقویت ریاضی در پرورش استعداد استفاده کنید.
👶🏻 👶🏻
#درمانی
علایم_هشدار_دهنده_در_مورد_حرف_زدن_کودک 👇
اگر کودک شما این علایم را دارد به گفتار درمان مراجعه کنید
در هر سنی، به صدا پاسخ نمی دهد.
• در سن 9 ماهگی، استفاده از حروف صدادار و بی صدا با یکدیگر مانند "بابا" ندارد.
• در سن 11 تا 12 ماهگی، چیزی را نشان نمی دهد و اشاره نمی کند.
• در سن 18 ماهگی، دستورات ساده را درک نمی کند.
• در سن 18 تا 21 ماهگی، هیچ کلمه ای را به کار نمی برد.
• در سن 24 ماهگی، عبارات 2 کلمه ای به کار نمی برد و به دستورات ساده، پاسخ نمی دهد.
• در سن 24 تا 36 ماهگی، تکلم او به سختی توسط والدین درک می شود.
• در سن 36 تا 48 ماهگی، تکلم او به سختی توسط افراد غریبه درک می شود.
• کودکی که از صحبت در مورد موقعیت ها و مسائل مختلف اجتناب می کند.
• هرگونه پسرفت در زبان یا مهارت های اجتماعی در هر سنی مشاهده شود.
• اگر لکنت در شرایط بدون استرس، تکرار تمام کلمه وجود دارد.
👶🏻 👶🏻
#داستان
🔹️مادربزرگ عنکبوت
در زمانهای قدیم فقط حیوانها روی زمین زندگی می کردند و شمال زمین کاملا تاریک بود در ابتدا حیوانها به این تاریکی عادت کرده بودند. اما بعدها متوجه شدند که هنگام راه رفتن، یا در سوراخ ها می افتند و یا با هم برخورد می کنند. بدین ترتیب از تاریکی خسته شدند و تصمیم گرفتند چاره ای پیدا کنند.
جغد دانا گفت:”بیایید همگی در جایی جمع شویم و فکر بکنیم.” حیوانها هر کدام با فکر و عقیده ای از دور و نزدیک آمدند. جغد دانا گفت:”دوستان، چه کار باید کرد؟ اینجا همیشه تاریک است و بارها برایمان مشکلات و دردسرهایی پیش آورده است. باید این وضع را تغییر دهیم. ولی چطور؟”
کلاغ پیر اولین کسی بود که حرف زد و گفت:”من در پروازهای فراوانم شنیده ام که در طرف دیگر زمین حیوانها در روشنایی زندگی می کنند.”
خرس بزرگ پرسید:” روشنایی یعنی چه؟”
کلاغ پیر جواب داد:”در جایی که روشنایی هست، حیوانها همه چیز را می بینند. همدیگر را و هر چه را که در دوردست هاست می بینند.”
کلاغ پیر ادامه داد:”شاید حیوانهای آن سرزمین، روشنایی شان را با ما قسمت کنند.”
روباه فریاد زد:”نه، نه، مطمئن هستم این کار را نمی کنند. حتما روشنایی باارزش و قیمتی است. ما باید آن را به اینجا بیاوریم.” سمور آبی سرش را از آب بیرون کرد و گفت:”چه خوب! ولی چه کسی باید آن را بیاورد. این سفر طولانی و پردردسر است؟
قوی ترین و شجاع ترین حیوانها با هم بحث کردند. هر کدام از آنها فکر می کرد که از همه تیزپاتر و باهوش تر است. سرانجام موشی دیگران را ساکت کرد و گفت:”من می روم، چون می توانم روشنایی را با دمم بگیرم و بیاورم.”دیگران هم قبول کردند.
موش برای سفر طولانی به آن سوی زمین آماده شد. سفرش خطرها و مشکلهای زیادی داشت، اما او بسیار با اراده بود. او رفت و رفت تا به نزدیکی روشنایی رسید. با دیدن نور، چشمانش سوخت. انتظار چنین درخشش و تابشی را نداشت. چشمانش را بست و همین شد که از آن روز به بعد چشم های موش ضعیف شد. حتی امروز هم چشم های موش های کور تقریبا بسته است.
سرانجام موش به مرکز روشنایی رسید. با تمام دقت، تکه ای از آن را برداشت، زیر دمش جا داد و دوباره به راه افتاد تا به سرزمین خودش برگردد. اما روشنایی بسیار داغ و سوزان بود و موهای دمش را سوزاند و چیزی جز پوست نازکی باقی نماند.
حتی امروز هم اگر او را از نزدیک ببینید متوجه می شوید که دمش فقط پوست است. او وقتی به مقصد رسید دیگر چیزی از روشنایی نمانده بود. حیوانها منتظر او و روشنایی بودند. وقتی او را دست خالی دیدند ناامید شدند.
عقاب فریاد زد:”حالا، من می روم.” و بعد به سوی آسمان اوج گرفت و از نظرها دور شد. پرواز طولانی و خسته کننده ای در پیش داشت. سرانجام عقاب به مرکز نور رسید و کمی در اطراف آن چرخید و بعد با سرعت به طرفش فرود آمد. و تکه ای از آن را برداشت و بر فرق سرش گذاشت و راه افتاد. روشنایی بسیار داغ و سوزان بود و فرق سرش را سوزاند.
وقتی عقاب به سرزمین تاریک رسید، روشنایی ناپدید شده بود. حیوانها که او را دست خالی دیدند، بسیار غمگین و ناامید شدند. همه فریاد زدند:” قوی ترین و شجاع ترین حیوانها تلاش کردند و موفق نشدند و ما هنوز در تاریکی هستیم.”
ناگهان صدای ضعیف و نازکی گفت:”ببخشید برادران، شما تلاشتان را کردید. حالا نوبت خواهر شماست که شانس خود را امتحان کند.” حیوانها اطراف خود را نگاه کردند تا بفهمند صدا از کجا می آید، اما چیزی ندیدند. پرسیدند:”این کیست که حرف می زند؟”
صدا جواب داد:” من هستم مادربزرگ عنکبوت. با این بدن کوچکم نقشه خوبی دارم که دلم می خواهد آن را امتحان کنم.”
حیوانها مطمئن بودند که او موفق نمی شود. اما قبول کردند. مادربزرگ عنکبوت با سرعت در سوراخی دوید که پر از خاک رس بود. مقداری خاک برداشت و در ظرفی ریخت و در آن را محکم بست بعد با یکی از هشت تا دستش آن را برداشت و به راه افتاد. در طول سفر مرتب تار می تنید تا اثرش بر جا بماند و راه برگشت را روشن کند.
مادربزرگ عنکبوت به مرکز روشنایی رسید. تکه ای از آن را برداشت و درون ظرفش گذاشت و در آن را محکم بست تا روشنایی فرار نکند و از همان راهی که تارهایش نشان می داد، برگشت.
حیوانها منتظر مادربزرگ عنکبوت و روشنایی بودند. او خیلی زود به مقصد رسید و از حیوانها خواست تا به شکل دایره دور او جمع شوند. بعد در ظرف را برداشت و همه جا پر از نور شد. آنقدر تابنده و پر شکوه که همه با تعجب به آن نگاه می کردند.
از آن روز به بعد، در آنجا روز و شب وجود داشت. حیوانها شاد شدند. چون می توانستند یکدیگر و اطرافشان را ببینند و بدانند به کجا می روند. جشن بزرگی همراه شروع شد. حیوانها از مادربزرگ عنکبوت تشکر و قدردانی کردند. بعد او به آرامی وارد جنگل شد و به همان جایی که از آن آمده بود رفت. از درختی بالا رفت و مشغول کار شد. حتی امروز هم اگر به دقت نگاه کنید، هنوز مشغول تار تنیدن است.
👶🏻 👶🏻
کودکتان نباید اینها را بشنود!
«تو واسه من مهمنیستی»
شما میدانید معنی این جمله چیست. اتفاقا شما اهمیت میدهید به همین دلیل است که ناراحت هستید.
خب، پس چرا این را میگویید و باعث میشوید هر دوی شما احساس ناراحتی کنید؟! این نوع از ابراز بیتوجهی میتواند تبدیل به عادت شود. خب، حتما میدانید که مهمترین الگوی بچهها پدر و مادر هستند و این رفتارها را الگوبرداری میکنند.
تربیت فرزند
یکی دیگر از اشتباهات رایجی که والدین مرتکب میشوند، تهدید کردن بچههاست.
به او نگویید «اگر دوباره زبانت را دربیاوری، تنبیهات میکنم»؛ زیرا وقتی کودک را در چنین شرایطی قرار میدهید، علاقه او را برای لجبازی با خودتان، دوبرابر میکنید و مطمئن باشید او، کار بدش را تکرار خواهد کرد.
روش درست: تکرار جمله «اگر باز هم به خواهرت لگد بزنی، دیگه هیچ وقت نمیآییم پارک»، رفتار کودک شما را تغییر نمیدهد، بلکه باعث میشود فکر کند هنوز تا قبل از اینکه او را از محل بازی بیرون کنید، میتواند با چندتا لگد حسابی دیگر، خدمت خواهرش برسد. پس، بهتر است به او تذکر بدهید که اگر رفتارش را درست نکند، به خانه برمیگردید و در صورتی که آن را نادیده گرفت، بدون درنگ، به حرفی که زدهاید، عمل کنید. این موضوع باعث میشود او، از جدیت شما مطمئن باشد.
✨﷽✨
#حکایت
✍دختر کوچولو وارد بقالی شد و کاغذی را بهطرف بقال دراز کرد و گفت: «مامانم گفته چیزایی که در این لیست نوشته را لطفاً بهم بدین، اینم پولش.»
بقال کاغذ را گرفت و لیست نوشته شده در کاغذ را فراهم کرد و به دست دختر بچه داد. بعد لبخندی زد و گفت: «چون دختر خوبی هستی و به حرف مامانت گوش میدی، میتونی یک مشت شکلات بهعنوان جایزه برداری.» ولی دختر کوچولو از جای خودش تکان نخورد!
مرد بقال که احساس کرد دختر بچه برای برداشتن شکلاتها خجالت میکشد، گفت: «دخترم! خجالت نکش، بیا جلو خودت شکلاتهاتو بردار.»
💥دخترک پاسخ داد: «عمو! نمیخوام خودم شکلاتها را بردارم، میشه شما بهم بدین؟» بقال با تعجب پرسید: «چرا دخترم؟ مگه چه فرقی میکنه؟» دخترک با خندهای کودکانه گفت: «آخه مشت شما از مشت من بزرگتره!» خیلی از ما آدم بزرگها، حواسمان به اندازهی یک بچه کوچک هم جمع نیست که بدانیم و مطمئن باشیم که مشت خدا از مشت آدمها و وابستگیهای اطرافشان بزرگتر است.!.
═══✼🍃🌹🍃✼══
#قرآنی_دینی
انتخاب نام نیکو برای فرزندان
پیامبر اکرم(ص) فرمودند «اسم های زیبا برای فرزندانتان انتخاب کنید؛ زیرا که در روز قیامت هرکسی را به اسمش صدا میزنند» .
حضرت امیرالمؤمنین علی (ع) فرمودند «قبل از اینکه فرزندانتان به دنیا بیایند، برای آنها اسم انتخاب کنید.»
نام کودک، قبل از چهار ماه و ده روز انتخاب شود. (روایت داریم برای پسر، محمّد یا علی و برای دختر، فاطمه نام بگذارید تا ان شاء اللّه، سالم بماند.
روزی امام محمّد باقر (علیه السّلام) به عیادت یکی از شیعیان، که مریض شده بودند، وقتی به در خانهی این فرد رسیدند، فرزند کوچک مرد بیمار، درب خانه را بر روی امام باز کرد. امام باقر(علیه السّلام) از او پرسیدند، اسمت چیست؟ عرض کرد: اسمم محمّد است. حضرت فرمود: در خانه، تو را به چه نامی صدا میزنند؟ عرض کرد علی. امام باقر(علیه السّلام) به او گفت میخواهی به تو یک بشارت بدهم؟ خوشحال باش که شیطان، به واسطهی این نام، خیلی از تو دور است. شیطان وقتی میشنود که افرادی همدیگر را به نام محمّد و علی صدا میزنند، مثل آتش ذوب میشود. امّا وقتی شیطان میشنود که یک نفر، نام دشمنان ما را بر روی خود نهاده است، خوشحال میشود».
امروز وهابیت از نام علی، حسن، حسین و ... بدشان میآید، نام فرزندانمان را به این اسامی میگذاریم؛ زیرا این اسامی مایهی برکت هستند و باعث ناراحتی دشمنان میشوند.
انتخاب نامی که برگرفته از نام اهل بیت باشد در تربیت مؤثّر است، ولی علّت تام نیست؛ چراکه خوراندن روزی حلال، تلاش برای قرار گرفتن فرزند در محیط عاری از گناه نیز مؤثّر خواهد بود.
👶🏻 👧🏻
#شعر
از قله ی کوه
یک توپ زیبا
قل خورد و افتاد
در خانه ی ما
من از اتاقم
بیرون دویدم
هی گشتم اما
آن را ندیدم
اما سر کوه
یک توپ روشن
می کرد دالی
از دور با من
👶🏻 👧🏻
هدایت شده از بدانیم سالم بمانیم 🍏
🔶🔹شیرگاو شفا،
🔸روغن گاو دوا
🔹وگوشت آن مرض است
بخاطر همین گوشت گاونخوریدمضرات آن👇
🍖مصرف گوشت گاو باعث #غلظت خون میشود
🍖 باعث #واریس، تیرگی پوست، افسردگی و وسواس میشود.
🍖گوشت گاو به شدت سودا زا بوده
🍖 برای #کبد مضر است
🍖 استفاده از آن سبب تیرگی پوست صورت وجذام میشود
🍖باعث بزرگ شدن #طحال میشود
🍖باعث ورود زرد آب به روده و بیماریهای سوداوی میشود.
🔷👩⚕ @bualii 👨⚕🔷