eitaa logo
آموزش ادبیات دعاها و قرآن
75 دنبال‌کننده
871 عکس
847 ویدیو
44 فایل
راه عشق خدائی را دنبال کنیم تا به عشق خدائی با خوبان دردنیا و اخرت برسیم ان شاءالله
مشاهده در ایتا
دانلود
. قصه‌ی مهتاب و ستاره مهتاب کوچولو دخترکوچولوی نازیه که در یک خانه ی کوچک با مامان وباباش زندگی میکند. او آسمان را خیلی دوست دارد.شبها قبل ازخواب به ستاره های آسمان نگاه می کند و با آنها حرف می زند. اودختر خیلی مرتب و منظمی است و کارهایش را خوب انجام می دهد.مامان و باباش خیلی دوستش دارند و از او راضی هستند . قصه مهتاب و ستاره.نویسنده:مهری طهماسبی دهکردی قصه مهتاب و ستاره.نویسنده:مهری طهماسبی دهکردی شبها که مهتاب کوچولو به رختخوابش می رود تا بخوابد، همین که چشمهایش را می بندد، فرشته ی مهربان از پنجره وارد اتاقش می شود وکارهای خوب مهتاب را می شمارد و به تعداد کارهای خوبی که مهتاب در آن روز انجام داده ،برایش از آسمان ستاره می چیند و می گذارد روی سقف اتاق.سقف اتاق مهتاب به خاطر کارهای خوبش، پر از ستاره های کوچولوشده است. اگر روزی اشتباه کند وحواسش هم نباشد، فوری معذرت خواهی میکند. یک روز که مهتاب رفته بود کودکستان،دوستش ستاره،خیلی دیر آمد.مهتاب ازاو پرسید:«ستاره چرا دیر اومدی؟ »ستاره گفت:« آخه مامانم مریض بود نتونست منو به موقع بیاره .» مهتاب متوجه شد که لباس ستاره اتو ندارد و موهایش هم به هم ریخته است.مهتاب نگاهی به سرتاپای ستاره انداخت و به او گفت:«ستاره خیلی خنده دار شدی لباسات ، موهات… وای چقدر امروز خنده دار شدی!» بعد هم به ستاره خندید. ستاره خیلی ناراحت شد اما به روی خودش نیاورد و چیزی نگفت.آن روزوقتی مهتاب به خانه رفت ،ناهارش را خورد و در کارها به مامان کمک کرد، تمام کارهایش را هم خوب انجام داد تا شب .آن شب موقع خواب چشمهایش را که بست، منتظر فرشته ماند اما هرچه صبر کرد فرشته نیامد.دوباره چشمهایش را بست اما فرشته مهربان نیامد که نیامد. مهتاب با خودش فکر کرد؛ گفت خوب من امروز صبح که از خواب بیدار شدم رفتم دست وصورتم رو شستم ،به مامان و بابا سلام کردم. صبحانه رو کامل خوردم،مامان لباس تنم کرد.وسایلمو برداشتم رفتم کودکستان،برگشتم خونه تلویزیون دیدم، تمرینهامو انجام دادم خوراکی خوردم با دوستم بازی کردم بعد از شام هم که مسواک زدم… او هرچه فکرکرد، نفهمید چه کار کرده که فرشته مهربان به سراغش نیامده. مهتاب آنقدر با خودش فکر کرد که خوابش برد.صبح که از خواب بیدار شد دید هیج ستاره ای روی سقف اتاقش نیست. خیلی ناراحت شد.می خواست گریه کند که مامانش آمد و گفت: مهتاب جان سلام چرا نمیای دست وصورتت رو بشوری؟ مهتاب چیزی نگفت.سلام کرد و رفت کارهایش را انجام داد و با مامان رفتند کودکستان .ستاره هم آمده بود . مهتاب تا ستاره را دید گفت: ستاره مامانت خوب شده دیگه؟ ستاره گفت:«آره ببین امروز مرتب شدم لباسم موهام …. دیروز آخه مامانم مریض بود،نتونست منو آماده کنه،منم یه خرده نامرتب اومدم.» مهتاب یک دفعه چیزی یادش آمد؛ به ستاره گفت: تو دیروز ناراحت شدی؟ستاره گفت:« آره ناراحت شدم .»مهتاب همان جا از ستاره معذرت خواهی کرد و صورت اورا بوسید و فهمید که به خاطر چی فرشته مهربان نیامده بود.چون از این که مهتاب،دوستش را مسخره کرده بود؛ناراحت شده بود. ساعتها گذشت و شب از راه رسید. مهتاب بی صبرانه منتظر وقت خواب بود. وقتی خوابید و چشمهایش را بست،فرشته مهربان آمد. مهتاب به او سلام کرد. فرشته مهربان گفت:« سلام دختر مهربونم سلام گلم تو چقدر خوبی .عزیزم مهتاب چشمهاتو ببند.» مهتاب هم چشمهایش را بست یک دفعه سقف اتاقش پر از ستاره های درخشان شد. فرشته گفت:« این ستاره ها برای دختر خوبم که خیلی گله. خودش که خوبه تازه به دوستاش هم خوبی میکنه و کسی رو ناراحت نمی کنه. مهتاب چشمهایش را بست و لالا کرد و تا صبح خوابهای خوب دید.قصه ی ما به سر رسید کلاغه به خونه ش نرسید. بالا رفتیم آسمون پایین اومدیم زمین بود قصه ی ما همین بود نویسنده:مهری طهماسبی دهکردی☘️🌷☘️
خورشید🌞 سلام سلام آی بچه ها آی پدرا آی مادرا مربیای مهربون منم منم خورشید خانوم زمین🌎 زمینم و زمینم می چرخم و می چرخم دور خودم می چرخم دور خورشید می چرخم دور خودم بچرخم شب می شه و روز می شه دور خورشید بچرخم سال می شه خوب بچه ها باید بدونید یک سال چهار فصل داره چهار فصل زیبا داره فصل اول بهاره بهار:🪻 بهارم و بهارم شادی با خود میارم شکوفه های سفید گل های تازه دارم سه ماه دارم همیشه فروردین اولیشه اردیبهشت و خرداد ماه های بعدیش می شه تابستان:🌳 تابستونم تابستون پرنده های رقصون میوه های رنگارنگ اومد تو باغ و بستان دومین فصل سالم بعد بهار می آیم تیر و مرداد و شهریور سه ماه گرم دارم پاییز:🍁 پاییزم من بچه ها فصل باد و سر و صدا برگای زرد می ریزم از شاخه درختا بارون می باره نم نم سه ماه دارم پشت هم مهر و آبان و آذر پشت گرما می شه خم زمستان:❄️ زمستونم من سردم نگی که خبر نکردم لباسای گرم بپوشین نگی که خبر نکردم دی که بشه من میام برف میاد پشت بام دو ماه آخر سال بهمن و اسفند تمام همه بچه ها با هم: بعد زمستون بچه ها باز دوباره بهار می شه عید می شه نوروز می شه بهار:بهارم و بهارم فصل اول سالم تابستان:فصل دوم آی بچه ها تابستونه تابستون پاییز:فصل سوم آی بچه ها پاییزه و پاییزه زمستان :آخریم زمستون آی بچه ها همه شما رو قربون 👶🏻 👧🏻
یک روز در اتاقم تنها نشسته بودم بی حال و کم حوصله ، غمگین و خسته بودم برادرم به من داد ، چند کتاب قصه گفت بخوان ای خواهر دوری بکن ز غصه من آن کتابها را خوشحال و شاد خواندم با قصه غصه ها را از قلب خویش راندم شد باز در به رویم ، درهای روشنایی می یافتم از آن پس رفیق آشنایی 😍🌹😍🌹
‍ 🔆🐔ملخک بی ادب🐔🔆 یکی بود یکی نبود ملخک سر به سر خانم قد قدا می گذاشت و دانه  جوجه ها را می برد و می خورد قد قدا می ترسید که جوجه هایش گرسنه بمانند. روز اول که قدقدا خانم، ملخک را سر سفره غذایش دید گفت: یک دانه گندم بردارو ببر. قابلی ندارد. ملخک یکی خورد و یکی برد تشکر هم نکرد.  روز دوم قدقدا خانم گفت: امروز هم مهمان ما باش،ولی تو که خوب می پری چرا نمی روی از مزرعه گندم برداری؟ روز سوم قدقدا به ملخک گفت: نه دیگه این دانه ها غذا برای جوجه کوجولو من است نمی ذارم هر روز بیای و دانه ببری و جوجه کوچولوها گرسنه بمونند. اما باز هم ملخک گوش نکرد و رفت سراغ جوجه ها وخواست دانه برداره که خانم قدقدا پرید که ملخک را بگیرد.  اما ملخک جستی زدو پرید روی دیوار و فرار کرد. خانم قدقدا گفت:یه بار جستی ملخک... فردا صبح باز هم ملخک چند بار آمد و دانه ها را برداشت و جستی زد و رفت‌قدقدا هم کاری نتوانست بکند ملخک به خانم قدقدامی خندید . قدقدا خانم به او گفت؟ دو بار جستی ملخک...  قدقدا خانم نشست و نقشه ای کشید . روز بعد رفت و پشت یک جعبه قایم شد ،ملخک که دیدخبری از قدقدا نیست با خیال راحت راحت آمد و کنار جوجه ها  مشغول خوردن شد. یک مرتبه قدقدا خانم پرید و ملخک را به نوکش گرفت ملخک هر چه دست و پا زد نتوانست خودش را نجات بدهد. قدقدا خانم ملخک را انداخت تو ظرف آب و گفت؟":حالا حسابی دست و پا بزن تا بفهمی کارت اشتباه بوده جوجه ها دانه ها را خوردند و کنار سطل آب رفتند و ملخک را نگاه کردند. بعد دست و پایش را گرفتند و از آب بیرون کشیدند. متنی 🐔 🔆🐔 🐔🔆🐔
🏡مزرعه کوچک ⛱⛱سارا در قوطی کوچک را باز کرد. از داخل آن یک چای کیسه‌ای برداشت، نخ کیسه را گرفت. کیسه را توی لیوان آب جوش زد. آب خوش‌رنگ و خوش‌بو شد. بعد چای را برای پدرش برد. ⛱⛱چای کیسه ای به سارا نگاه کرد و آرام گفت: «فکر می‌کنم دختر مهربانی باشد.» ⛱⛱سماور صدای چای را شنید و گفت: «بیخودی خوش‌حال نشو! درست است که تو برای او یک چای درست کرده ای؛ ⛱⛱ولی دیگر هیچ فایده‌ای نداری، او تو را به سطل زباله می‌اندازد.» ⛱⛱چای کیسه ای ناراحت شد. ⛱⛱سارا به طرف آشپزخانه آمد و او را برداشت. چای کیسه‌ای ترسید، چشم‌هایش را بست. ⛱⛱سارا کنار پنجره رفت. چای کیسه‌ای با خودش گفت: «حتماً می‌خواهد مرا از پنجره بیرون بیندازد.» ⛱⛱سارا به آرامی در کیسه را باز کرد. برگ‌های چای را روی خاک گلدان شمعدانی‌اش ریخت و گفت: «مامان بزرگ می‌گوید، برگ چای برای رشد گیاه مفید است.» ⛱⛱چای به سماور نگاه کرد و خندید. بعد به آسمان نگاه کرد. یاد مزرعه ای افتاد که از آنجا آمده بود: مزرعه ای سر سبز، زیر نور آفتاب! 💕💕
💜⭐️لالایی گلها⭐️💜 لالا گل لاله که گل دارم به گهواره  لالا مینا گل زرد و سرخ و زیبا  لالا گل صد پر بخواب ای نازنین دلبر  لالا گل یاسم درخت سیب و گیلاسم  لالا گل سنبل جهان شد پر گل و بلبل  لالا گل نسرین همه رفتین در و بستین   لالا گل گلشن که شمع تاریک و روز روشن   لالا گل سوسن سرت خم کن لبت بوسم  لالا گل الو درخت سیب و زردالو   لالا گل عناب شدم از گریه هات بی تاب  لالا گل خیری چرا اروم نمیگیری  لالا گل زیره چرا خوابت نمی گیره  لالا گل بادوم بخواب اروم بخواب اروم   لالا گل نرگس بلا بر تو نیاد هرگز   لالا گل بادوم بخواب اروم بخواب اروم ⭐️ 💜⭐️ ⭐️💜⭐️ 💜⭐️💜⭐️ ⭐️💜⭐️💜⭐️ ╲\╭┓ ╭💜⭐️ ┗╯\╲
در این دنیـا دو چیز بهترینند زندگی کردن ازسرشوق و خندیدن  از ته دل از صمیم  قـلـب ♡ هـر دو را بـرایتـان از خـداوند مهربان خواستارم 💗 شبتون رویایی مـهربـونـا 💗 ✾࿐༅🌿🌼🌿༅࿐✾
🌸سلام صبح زیبـای اردیبهشتی تون دل‌انگیز🌸🥰
در این دنیـا دو چیز بهترینند زندگی کردن ازسرشوق و خندیدن  از ته دل از صمیم  قـلـب ♡ هـر دو را بـرایتـان از خـداوند مهربان خواستارم 💗 شبتون رویایی مـهربـونـا 💗 ✾࿐༅🌿🌼🌿༅࿐✾
🔴درمان کودک_خجالتی 1⃣ هميشه احساس كودک را تاييد كنيد. وقتی ترسيد نگيد اين كه ترس نداره يا نترس، بايد گفت ميدونم ميترسی. در صورت نفی و رد احساس كودک، او به اين نتيجه ميرسد كه من هيچی نميفهمم، هر چه احساس ميكنم اشتباه است و شروع به نفی احساس خود و شخصيت خود ميكند. 2⃣ كودک را به صورت مستقيم تصحيح نكنيد. هرگز او را جلوی دوستانش يا در مقابل جمع يا حتی جلوی خواهر و برادرش اصلاح نكنيد. اگر كلمه ای گفت كه اشتباه بود، در جمله ای از آن كلمه استفاده كنيد. در صورت لزوم، در اتاقش به تنهايی درباره كار اشتباهش صحبت كنيد. 3⃣ وقتی با شما صحبت می كند به او توجه مخصوص نشان بدهيد. اگر در حال تلفن حرف زدن، صحبت با دوستانتان، كار با كامپيوتر، يا تماشای تلويزيون هستيد لحظه يي كارتان را متوقف كنيد، به چشمانش نگاه كنيد، و در صورت لزوم از او بخواهيد بعد از اتمام كارتان با او صحبت خواهيد كرد. 4⃣ به او احساس گناه ندهيد. مثلا خسته شدم از دستت، پيرم كردي، كاش بميرم راحت بشم. به خاطر شما تو اين خراب شده موندم، تو هم لنگه بابات/مامانت هستی. 5⃣ از خجالتی بودن او در جمع حرفی به میان نیاورید، کودکان خجالتی در برابر حرف ديگران حساسند. کودکان خجالتی بیش از قضاوت های منفی به قضاوت های مثبت محتاج اند. 6⃣ در پی هر پیشرفت کوچکی او را تحسین کنید. "به تو افتخار می كنم كه.." 👶🏻 👧🏻
✅️ راهکارهای برای رفع دل_درد_کودکان 👈هنگام شیر دادن توجه کنید که کودک به همراه شیر، هوا به داخل معده اش نمکد. 👈سعی کنید در حالت نشسته به کودک شیر بدهید و برای اینکه خسته نشوید از بالش هایی در زیر کودک استفاده کنید. 👈بعد از اتمام شیر خوردن حتما آروغ نوزاد خودتان را بگیرید. 👈کودک را به پهلو بخوابانید. 👶🏻 👶🏻
بهترین روش آموزش کار خوب به کودکان: جدول جایزه: یکی از روش های موثر برای ایجاد عادت های خوب در بچه ها ، استفاده از جدول جایزه است. روی یک مقوای بزرگ یک جدول بکشید که حدود پنج تا ده ستون داشته باشه. بالای جدول کاری رو که قراره بچه انجام بده رو بنویسید یا نقاشی کنید. هر بار که بچه اون کار رو انجام داد یه برچسب توی جدول بچسبونید . وقتی که یک ردیف پر شد، می تونید به بچه یه جایزه بدید مثل رفتن به پارک، سینما یا رستوران و یا خریدن بازی کامپیوتری، کارتون یا اسباب بازی کوچک. بهتره این جایزه رو خود بچه از قبل انتخاب کنه. این روش رو می تونید برای تشویق بچه به نشستن روی لگن، مسواک زدن، خوابیدن تو اتاق خودش، ترک شب ادراری و .... استفاده کنید این روش برای بچه های دو تا هفت سال استفاده كرد از هفت تا يازده سال ميتوانيد با ژتون يا تيله اين كار را انجام داد
وقتى بر سر فرزندتان فریاد مى کشید چه اتفاقى مى افتد؟ تصور کنید که همسرتان کنترل خشم اش را از دست میدهد و بر سر شما فریاد میکشد. حالا تصور کنید که او ۳ برابر شماست و هنگام فریاد کشیدن به سمت شما خم شده است. تصور کنید که شما برای غذا، سرپناه، امنیت و حفاظت خود کاملا به او وابسته هستید. تصور کنید که او منبع اصلی شما برای دریافت عشق، اعتماد به نفس و شناخت از دنیای اطراف است. حالا تمام احساسات بالا را با هم جمع کنید و ۱۰۰۰ بار بزرگتر کنید. این دقیقا اتفاقیست که در درون کودک وقتی بر سرش فریاد میکشید می افتد.البته که همه ما گاهی از دست فرزندانمان خشمگین و عصبانی میشویم. چالشی که در این مواقع با آن روبرو هستیم این است که با استفاده از عقل و درایت «ابراز» خشم را کنترل کنیم و در نتیجه آثار منفی آن را بر فرزندانمان به حداقل برسانیم
✅️ هوش از پدر به کودک ارث میرسد یا مادر؟ 💟 بسیاری از ما تصور می کنیم که هوش از هر دو والد به ارث می رسد. اما حقیقت این نیست! 💟 فقط یکی از والدین باعث به ارث رسیدن هوش به فرزند می شود و آن هم مادر است. تحقیقات گسترده ای که بر روی این موضوع انجام شده نشان می دهد که هوش از طریق ژن خاصی که بر روی کروموزوم X وجود دارد به کودک منتقل می شود. دو عدد از کروموزوم X در زنان وجود دارد. 💟 اما می خواهیم ببینیم این ژن خاص چیست و چرا انقدر اهمیت دارد. 💟 ژنی که مربوط به هوش است بسته به اینکه از طرف مادر یا پدر آمده رفتار متفاوتی دارد. این ژن اگر از پدر به ارث برسد به سیستم لیمبیک و اگر از مادر باشد به قشر مخ می رود. 💟 هر دوی این مکان ها در مغز هستند اما تفاوت بسیاری در نحوه ی عملکرد دارند. سیستم لیمبیک محل پردازش احساسات، غریزه و خلق و خوی است در حالی که قشر مخ هوش را کنترل می کند. 💟 به عبارت دیگر اگر این ژن از طرف مادر باشد دقیقا به همان جایی می رود که مورد نیاز است ولی اگر از طرف پدر باشد اینطور نیست. 💟 (مردان فقط یک کروموزوم X دارند ) بنابراین می توان گفت بهترین پیش بینی برای اینکه کودک تا چه اندازه باهوش خواهد بود میزان IQ مادر است! 👶🏻 👧🏻
🔹️مسابقه مدرسه 🌺به نام خدای مهربون🌺 یه روزی از روزهای زیبای بهار خانم معلم مهربون که به کلاس آمد رو به بچه‌ها کرد و گفت: بچه‌ها یه مسابقه داریم همه خوشحال شدن و پرسیدن چه مسابقه ای؟ خانم معلم گفت من به هر نفر یه بذر گل می‌دهم و هر کسی زیباترین گل رو پروش بده برنده مسابقه است. هر کدوم از بچه‌ها با خوشحالی میگفت حتما من برنده مسابقه هستم. زهرا با شادی به خونه رفت و قضیه مسابقه رو به مامانش گفت و خواست یه کتاب درباره پرورش گل‌ها براش از کتابخانه بگیره. مادر زهرا همراه او به کتابخانه مسجد رفتن و یه کتاب به امانت گرفتن زهرا هم با دقت کتاب رو خواند و هر چی کتاب نوشته بود انجام داد. دو هفته گذشت و زهرا هر روز به گلش رسیدگی میکرد و مراقبش بود و نه زیاد بهش آب می داد و نه کم و هر روز به گلش نگاه میکرد و باهاش حرف میزد و می‌گفت: گل قشنگم زودتر رشد کن و بزرگ شو که خیلی دوستت دارم روز مسابقه فرا رسید بچه‌ها با خودشان کلی گلدان گل آوردن. زهرا هم خوشحال به کلاس رفت و همه با تعجب به او و گل قشنگش نگاه کردند و همه دورش جمع شدند و از گل زهرا تعریف کردند. وقتی خانم معلم همه گل‌ها رو دید گفت برنده مسابقه زهرا خانم هست دوستان زهرا ازش پرسیدن چه طوری گل به این زیبایی پرورش داده اونم جواب داد که از راهنمایی‌های کتاب پرورش گل‌ها استفاده کرده. خانم معلم هم به زهرا آفرین گفت و چند دونه بذر گل با یک گلدان زیبا بهش جایزه داد. 👶🏻 👧🏻
نحوه برخورد با پنهان کاری نوجوانان حامی و پشتیبان نوجوان باشید والدین باید تلاش کنند بدون سین‌جیم کردن نوجوان و ایجاد تنش به او یادآوری کنند دوستش دارند و هر زمان بخواهد می‌تواند در مورد هرچیزی با آنها صحبت کند. بهترین احساسی که یک نوجوان می‌تواند به خانواده‌اش داشته باشد این است که خانواده حامی او هستند و لازم نیست چیزی را از آن‌ها پنهان کند. تجسس ممنوع قطعا والدین نسبت به رفتارهای نوجوانشان کنجکاو هستند اما به هیچ وجه نباید در وسایل و کارهای نوجوان تجسس کنند؛ زیرا منجر به بی‌اعتمادی او می‌شود و فضا را برای پنهان‌کاری بیشتر فراهم او می‌کنند. به نوجوانان احساس گناه یا ترس را القا نکنید بسیاری از والدین زمانی که احساس می‌کنند بین آنها و فرزندشان فاصله ایجاد شده است نگران می‌شوند و سعی می‌کنند با القای احساس گناه به نوجوانان و مقصر جلوه دادن آن‌ها، جلوی این اتفاق را بگیرند. این رفتار کاملا غلط است و نتایج معکوسی دارد. گوش شنوایی خوبی باشد ویژگی مهمی که والدین باید در خودشان پرورش دهند، توانایی زیاد گوش دادن است، یعنی والدین بتوانند بدون قضاوت کردن، نصیحت کردن و یا اظهارنظر فقط و فقط گوش بدهند. اکثر نوجوانانی که به بیرون از خانه پناه می‌برند، معتقدند کسی در خانه آنها را درک نمی‌کند. مراقبت نامحسوس والدین باید به طور نامحسوس نوجوان خود را رصد کنند به گونه‌ای که فرزندشان احساس نکند روی رفتارهای او تمرکز کرده‌اند. در حقیقت نوجوانی زمان حساسی برای خانواه‌ها است چرا که برای نوجوانان زمان انتقال و شکل‌گیری شخصیت است و برای خانواده‌ها اولین مواجهه با رفتارهای متناقض و جدید فرزندانشان است. طبق گفته روان‌شناسان این دوره گذراست و لازم نیست والدین بیش از اندازه نگران رفتارهای فرزندانشان باشند. سرزنش نکنید بسیاری از والدین برای جلوگیری از تکرار اشتباه نوجوان، با سرزنش شدید سعی می‌کنند او را تنبیه کنند و جلوی خطاهای بعدی را بگیرند. این رفتار باعث می‌شود نوجوانان کارهایشان را به دور از چشم خانواده‌ها انجام دهند. و در نهایت این‌که بهترین راه برقراری ارتباط با نوجوان این است که بگوییم مانند دوست در کنارش هستیم و او را حمایت می‌کنیم تا احساس صمیمیت کند و همه مسائل را با ما درمیان بگذارد. ✨✨✨✨✨✨✨✨ نکته های طلایی رفتار با کودکان و نوجوانان
وقتى بر سر فرزندتان فریاد مى کشید چه اتفاقى مى افتد؟ تصور کنید که همسرتان کنترل خشم اش را از دست میدهد و بر سر شما فریاد میکشد. حالا تصور کنید که او ۳ برابر شماست و هنگام فریاد کشیدن به سمت شما خم شده است. تصور کنید که شما برای غذا، سرپناه، امنیت و حفاظت خود کاملا به او وابسته هستید. تصور کنید که او منبع اصلی شما برای دریافت عشق، اعتماد به نفس و شناخت از دنیای اطراف است. حالا تمام احساسات بالا را با هم جمع کنید و ۱۰۰۰ بار بزرگتر کنید. این دقیقا اتفاقیست که در درون کودک وقتی بر سرش فریاد میکشید می افتد.البته که همه ما گاهی از دست فرزندانمان خشمگین و عصبانی میشویم. چالشی که در این مواقع با آن روبرو هستیم این است که با استفاده از عقل و درایت «ابراز» خشم را کنترل کنیم و در نتیجه آثار منفی آن را بر فرزندانمان به حداقل برسانیم
طرز تهیه هم خیلی راحته سینه مرغ که با نمک ،فلفل سرکه بالزامیک ، یک حبه سیر رنده شده مزه دار میکنیم و به مدت یک ساعت تو ظرف در دار تو یخچال میراریم و با گوشت کوب پهن میکنیم و یه طرف سینه ی مرغ بادمجان ورقه ای سرخ شده، گردو خورد شده، جعفری ساطوری شده، پوره گوجه، پنیر پیتزا یا پارمیزان و ... میزاریم و و طرف دیگه سینه مرغ و روش بر میگردونیم و دورش و به کمک گوشت کوب به هم می چسبونیم و بعد مثل مرغ سوخاری اول داخل ارد معمولی دوم تخم مرغ زده شده بعد داخل پودر سوخاری می غلطونیم و سرخ میکنیم
اینم یه نون خوشمزه بدونه فر مناسب عصرونه و صبحانه😍🥯🍞 🥪نان زیره تابه ای ✔️رسپی نان روغنی زیره👇👇 ✔️مواد لازم ✔️نصف لیوان شیر ✔️یه ق غ خ پودر خمیر مایه ✔️۴ ق غ خ شکر ✔️۳ق غ خ روغن مایع یا کره ✔️یه تخم مرغ ✔️دو و نیم لیوان آرد ✔️یه ق مربا خ زیره ✔️یه ق چ خ زرد چوبه ✔️کمی نمک ابتدا به شیر ولرم یه ق غ خ شکر اضافه میکنیم روش پودر خمیر مایه رو میریزیم درش میزاریم ده دقیقه تا عمل بیاد تو یه ظرف دیگه بقیه ی مواد غیر آرد با هم مخلوط میکنیم و خمیر مایه عمل اومده رو اضافه میکنیم بعد آرد کم کم اضافه میکنیم تا خمیر لطیفی بدست بیاد روی خمیر میپوشونیم یه ساعت تو جای گرم استراحت میدیم تا ور بیاد . بعد خمیر به چونه های مساوی تقسیم میکنیم و با کمک وردنه باز میکنیم روش میپوشونیم نیم ساعت استراحت میدیم بعد تو کمی روغن داغ دو طرفش سرخ میکنیم