باز مرا در غمت واقعه جانی است
در #دل زارم نگر، تا به چه حیرانی است
#دل_که_ز_جان_سیر_گشت_خون_جگر_میخورد
بر سر خوان غمت باز به مهمانی است
چون #دل تنگم نشد شاد به تو یک زمان
باز گذارش به غم، کوبه غم ارزانی است
#تا_سر_زلفین_تو_کرد_پریشان_دلم
هیچ نگویی بدو کین چه پریشانی است؟
از #دل من خون چکید بر جگرم نم نماند
تا ز غمت دیدهام در گهر افشانی است
آه! که در طالعم باز پراکندگی است
بخت بد آخر بگو کین چه پریشانی است
#رفت_که_بودی_مرا_کار_به_سامان،_دریغ!
نوبت کارم کنون بی سر و سامانی است
صبح وصالم بماند در پس کوه فراق
روز امیدم چو شب تیره و ظلمانی است
وصل چو تو پادشه کی به گدایی رسد؟
جستن وصلت مرا مایهٔ نادانی است
خیز، #دلا، وصل جو، ترک #عراقی بگو
دوست مدارش، که او دشمن پنهانی است
#اشعار_عاشقانه_عراقی #غزلیات_و_اشعار_عراقی #گلچین_بهترین_اشعار_و_غزل_عاشقانه_عراقی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/1062
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
دلی یا #دلبری؟ یا جان و یا جانان؟ نمیدانم
همه هستی تویی، فیالجمله، این و آن نمیدانم
#به_جز_تو_در_همه_عالم_دگر_دلبر_نمیبینم
بجز تو در همه گیتی دگر جانان نمیدانم
به جز غوغای #عشق تو درون #دل نمییابم
به جز سودای وصل تو میان جان نمیدانم
#چه_آرم_بر_در_وصلت؟_که_دل_لایق_نمیافتد
چه بازم در ره #عشقت؟ که جان شایان نمیدانم
یکی #دل داشتم پر خون شد آن هم از کفم بیرون
کجا افتاد آن مجنون، در این دوران؟ نمیدانم
دلم سرگشته میدارد سر زلف پریشانت
چه میخواهد از این مسکین سرگردان؟ نمیدانم
#دل_و_جان_مرا_هر_لحظه_بیجرمی_بیازاری
چه میخواهی از این مسکین سرگردان؟ نمیدانم
اگر مقصود تو جان است، رخ بنما و جان بستان
و گر قصد دگر داری، من این و آن نمیدانم
مرا با توست پیمانی، تو با من کردهای عهدی
شکستی عهد، یا هستی بر آن پیمان؟ نمیدانم
تو را یک ذره سوی خود هواخواهی نمیبینم
مرا یک موی بر تن نیست کت خواهان نمیدانم
چه بیروزی کسم، یارب، که از وصل تو محرومم
چرا شد قسمت بختم ز تو حرمان؟ نمیدانم
چو اندر چشم هر ذره، چو خورشید آشکارایی
چرایی از من حیران چنین پنهان؟ نمیدانم
به امید وصال تو #دلم را شاد میدارم
چرا درد #دل خود را دگر درمان نمیدانم؟
نمییابم تو را در #دل، نه در عالم، نه در گیتی
کجا جویم تو را آخر من حیران؟ نمیدانم
عجبتر آنکه میبینم #جمال تو عیان لیکن
نمیدانم چه میبینم من نادان؟ نمیدانم
همیدانم که روز و شب جهان روشن به روی توست
ولیکن آفتابی یا مه تابان؟ نمیدانم
به زندان فراقت در، #عراقی پایبندم شد
رها خواهم شدن یا نی، از این زندان؟ نمیدانم
#اشعار_عاشقانه_عراقی #غزلیات_و_اشعار_عراقی #گلچین_بهترین_اشعار_و_غزل_عاشقانه_عراقی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/1061
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
با من #دلشده گر یار نسازد چه کنم؟
دل غمگین مرا گر ننوازد چه کنم؟
#بر_من_آن_است_که_با_فرقت_او_میسازم
وصلش ار با من بیچاره نسازد چه کنم؟
جانم از آتش غم سوخت، نگویید آخر
تا غمش یک نفسم جان نگدازد چه کنم؟
#خود_گرفتم_که_سر_اندر_ره_عشقش_بازم
با من آن یار اگر #عشق نبازد چه کنم؟
یاد ناورد ز من هیچ و نپرسید مرا
باز یک بارگیم پست نسازد چه کنم؟
چند گویند مرا: صبر کن از لشکر غم؟
بر من از گوشهٔ ناگاه بتازد چه کنم؟
#من_بدان_فخر_کنم_کز_غم_او_کشته_شوم
گر #عراقی به چنین فخر ننازد چه کنم؟
#اشعار_عاشقانه_عراقی #غزلیات_و_اشعار_عراقی #گلچین_بهترین_اشعار_و_غزل_عاشقانه_عراقی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/1060
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
مرا جز #عشق تو جانی نمیبینم نمیبینم
دلم را جز تو جانانی نمیبینم نمیبینم
#ز_خود_صبری_و_آرامی_نمییابم_نمییابم
ز تو لطفی و احسانی نمیبینم نمیبینم
ز روی لطف بنما رو، که دردی را که من دارم
بجز روی تو درمانی نمیبینم نمیبینم
#بیا،_گر_خواهیم_دیدن_که_دور_از_روی_خوب_تو
بقای خویش چندانی نمیبینم نمیبینم
بگیر، ای یار، دست من، که در گردابی افتادم
که آن را هیچ پایانی نمیبینم نمیبینم
ز راه لطف و #دلداری، بیا، سامان کارم کن
که خود را بی تو سامانی نمیبینم نمیبینم
#عراقی_را_به_درگاهت_رهی_بنما،_که_در_عالم
چو او سرگشته حیرانی نمیبینم نمیبینم
#اشعار_عاشقانه_عراقی #غزلیات_و_اشعار_عراقی #گلچین_بهترین_اشعار_و_غزل_عاشقانه_عراقی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/1056
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
ما دگرباره توبه بشکستیم
وز غم نام و ننگ وارستیم
#خرقهٔ_صوفیانه_بدریدیم
کمر عاشقانه بر بستیم
در خرابات با می و معشوق
نفسی عاشقانه بنشستیم
#از_می_لعل_یار_سرمستیم
وز دو چشمش خمار بشکستیم
شاید ار شور در جهان فکنیم
کز می لعل یار سر مستیم
چون بدیدیم آفتاب رخش
از طرب، ذرهوار، بر جستیم
#چنگ_در_دامن_شعاع_زدیم
تا بدان آفتاب پیوستیم
ذره بودیم، آفتاب شدیم
از #عراقی چو مهر بگسستیم
این همه هست، خود نمیدانیم
کین زمان نیستیم یا هستیم؟
#اشعار_عاشقانه_عراقی #غزلیات_و_اشعار_عراقی #گلچین_بهترین_اشعار_و_غزل_عاشقانه_عراقی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/1052
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
شاید که به درگاه تو عمری بنشینم
در آرزوی روی تو، وانگاه ببینم
#دریاب_که_از_عمر_دمی_بیش_نمانده_است
بشتاب، که اندر نفس باز پسینم
فریاد! که از هجر تو جانم به لب آمد
هیهات! که دور از تو همه ساله چنینم
#دارم_هوس_آنکه_ببینم_رخ_خوبت
پس جان بدهم، نیست تمنی به جز اینم
آن رفت، دریغا! که مرا دین و #دلی بود
از دولت #عشق تو نه #دل ماند و نه دینم
از بهر #عراقی، به درت آمدهام باز
فرمای جوابی، بروم یا بنشینم؟
#اشعار_عاشقانه_عراقی #غزلیات_و_اشعار_عراقی #گلچین_بهترین_اشعار_و_غزل_عاشقانه_عراقی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/1059
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
بر در یار من سحر مست و خراب میروم
جام طرب کشیدهام، زآن به شتاب میروم
#ساغری_از_می_لبش_دوش_سؤال_کردهام
وقت سحر به کوی او بهر جواب میروم
از می ناب جزع او گرچه خراب گشتهام
تا دهد از کرشمهام باز #شراب، میروم
#بر_سر_خوان_درد_او_درد_بسی_کشیدهام
تا کشم از دو لعل او بادهٔ ناب میروم
جذبهٔ حسن #دلکشش میکشدم به سوی خود
از پی آن کشش دگر، همچو ذباب میروم
برقع تن ز شوق او پیش رخش گشادمی
لیک ز شرم روی او بسته نقاب میروم
#در_سر_باده_میکنم_هستی_خویش_هر_زمان
خاک رهم، رواست گر بر سر آب میروم
شحنهٔ #عشق هر شبی بر کندم ز خواب خوش
در هوس خیال او باز به خواب میروم
شاید اگر هوای او میکشدم، که در رهش
بر سر آب چشم خود همچو حباب میروم
بیخود اگر ز صومعه بر در میکده روم
گر تو خطا گمان بری راه صواب میروم
نیست مرا ز خود خبر، بیش ازین که: در جهان
مست و خراب آمدم، مست و خراب میروم
#اشعار_عاشقانه_عراقی #غزلیات_و_اشعار_عراقی #گلچین_بهترین_اشعار_و_غزل_عاشقانه_عراقی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/1055
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
من آن قلاش و رند بینوایم
که در رندی مغان را پیشوایم
#گدای_درد_نوش_می_پرستم
حریف پاکباز کم دغایم
ز بند زهد و قرابی برستم
نه مرد زرق و سالوس و ریایم
#ردا_و_طیلسان_یکسو_نهادم
همه زنار شد بند قبایم
مگر خاکم ز میخانه سرشتند
که هر دم سوی میخانه گرایم؟
کجایی، ساقیا، جامی به من ده
که یک دم با حریفان خوش برآیم
#مرا_برهان_زخود،_کز_جان_به_جانم
درین وحشت سرا تا چند پایم؟
زمانی شادمان و خوش نبودم
از آنم کاندرین وحشت سرایم
مرا از درگه پاکان براندند
به صد خواری، که رند ناسزایم
برون کردندم از کعبه به خواری
درون بتکده کردند جایم
درین ره خواستم زد دست و پایی
بریدند، ای دریغا، دست و پایم
بماندم در بیابان تحیر
نه ره پیدا کنون، نه رهنمایم
امید از هر که هست اکنون بریدم
فتاده بر در لطف خدایم
از آن است این همه بیداد بر من
که پیوسته ز یار خود جدایم
ز بیداد زمانه وارهم من
عراقی گر کند از کف رهایم
#اشعار_عاشقانه_عراقی #غزلیات_و_اشعار_عراقی #گلچین_بهترین_اشعار_و_غزل_عاشقانه_عراقی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/1054
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
شود میسر و گویی که در جهان بینم؟
که باز با تو دمی شادمانه بنشینم؟
#به_گوش_دل_سخن_دلگشای_تو_شنوم؟
به چشم جان رخ راحت فزای تو بینم؟
اگر چه در خور تو نیستم، قبولم کن
اگر بدم و اگر نیک، چون کنم؟ اینم
#به_سوی_من_گذری_کن،_که_سخت_مشتاقم
به حال من نظری کن که، سخت مسکینم
ز بود من اثری در جهان نبودی، گر
امید وصل ندادی همیشه تسکینم
بدان خوشم که مرا جان به لب رسید، آری
ازان سبب دو لب توست جان شیرینم
#اشعار_عاشقانه_عراقی #غزلیات_و_اشعار_عراقی #گلچین_بهترین_اشعار_و_غزل_عاشقانه_عراقی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/1058
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
نیست کاری به آنم و اینم
صنع پروردگار میبینم
#صبر_از_تو_نکرد_دل،_والله
نیست پروای عقلم و دینم
سخنی، کز تو بشنود گوشم
خوشتر آید ز جان شیرینم
#در_جهان_گر_دل_از_تو_بردارم
خود که بینم، که بر تو بگزینم؟
کرمی کن، گرم بخواهی کشت
هم بدان ساعدان سیمینم
با #عراقی، که عاجز غم توست
خردهگیری مکن، که مسکینم
#اشعار_عاشقانه_عراقی #غزلیات_و_اشعار_عراقی #گلچین_بهترین_اشعار_و_غزل_عاشقانه_عراقی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/1057
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
ما چو قدر وصلت، ای جان و جهان، نشناختیم
لاجرم در بوتهٔ هجران تو بگداختیم
#ما_که_از_سوز_دل_و_درد_جدایی_سوختیم
سوز #دل را مرهم از مژگان دیده ساختیم
بسکه ما خون جگر خوردیم از دست غمت
جان ما خون گشت و #دل در موج خون انداختیم
#در_سماع_دردمندان_حاضر_آ،_یارا،_دمی
بشنو این سازی که ما از خون #دل بنواختیم
عمری اندر جستو جویت دست و پایی میزدیم
عمر ما، افسوس، بگذشت و تو را نشناختیم
زان چنین ماندیم اندر ششدر هجرت، که ما
بر بساط راستی نزد وفا کژ باختیم
#چون_عراقی_با_غمت_دیدیم_خوش،_ما_همچو_او
از طرب فارغ شدیم و با غمت پرداختیم
#اشعار_عاشقانه_عراقی #غزلیات_و_اشعار_عراقی #گلچین_بهترین_اشعار_و_غزل_عاشقانه_عراقی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/1053
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
به یک گره که دو چشمت بر ابروان انداخت
هزار فتنه و آشوب در جهان انداخت
#فریب_زلف_تو_با_عاشقان_چه_شعبده_ساخت؟
که هر که جان و #دلی داشت در میان انداخت
دلم، که در سر زلف تو شد، توان گه گه
ز آفتاب رخت سایهای بر آن انداخت
#رخ_تو_در_خور_چشم_من_است،_لیک_چه_سود
که پرده از رخ تو برنمیتوان انداخت
حلاوت لب تو، دوش، یاد میکردم
بسا شکر که در آن لحظه در دهان انداخت
من از وصال تو #دل برگرفته بودم، لیک
زبان لطف توام باز در گمان انداخت
#قبول_تو_دگران_را_به_صدر_وصل_نشاند
دل شکستهٔ ما را بر آستان انداخت
چه قدر دارد، جانا، #دلی؟ توان هردم
بر آستان درت صدهزار جان انداخت
عراقی از #دل و جان آن زمان امید برید
که چشم جادوی تو چین در ابروان انداخت
#اشعار_عاشقانه_عراقی #غزلیات_و_اشعار_عراقی #گلچین_بهترین_اشعار_و_غزل_عاشقانه_عراقی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/1149
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈