4.mp3
13.9M
﷽
▪️من همون کبوترم▪️
زمینه کربلائی حسین طاهری
#وفات_حضرت_معصومه سلام الله علیها
┈••✾•🍂🥀🍂•✾••┈
@hmmnasehe
┈••✾•🍂🥀🍂•✾••┈
بدون عنوان(193).mp3
25.52M
✔️ حضرت معصومه سلام الله علیها
▪️معنای شفاعت
▪️در قرآن می فرماید:
«شفاعت هیچ کس پذیرفته نیست»، پس چه طور قائل به شفاعت هستیم؟
▪️قرآن را باید درست فهمید
▪️امیدوارکننده ترین آیه قرآن
▪️شفاعت حضرت معصومه سلام الله علیها
#سخنرانی
#شهادت_حضرت_معصومه علیها السلام
┈••✾•🍂🥀🍂•✾••┈
@hmmnasehe
┈••✾•🍂🥀🍂•✾••┈
با توجه به این که امروز شهادت حضرت معصومه علیها السلام هست،
سوال از صوت بالا مطرح میشه:
❓کدوم آیه امیدوارکننده ترین آیه هست؟
با ذکر سوره و شماره آیه
🔷 به این موارد توجه داشته باشین:
▫️حتما در پاسخ نام و نام خانوادگی و شماره سوال ذکر بشه.
▪️موارد بالا و پاسخ حتما در قالب یک پیام باشه.
▫️پاسخ رو تا ظهر روز شنبه به شناسه زیر ارسال کنین:
@hmmnaseh
▪️به قید قرعه هدیه ۵۰ هزار تومنی تقدیم میشه.
ناصح
⬅️ زنی آوازه خوان و رقاصه به نام "شعوانه" در بصره زندگی می کرد ، در شهر ، مجلس گناهی بر پا نمیشد مگ
✅ سلام 🌸
شبتون بخیر
◀️ ازین صحیت میکردیم که هیچ کس در هیچ شرایطی نباید نا امید بشه،
اگه بدترین و گناه کارترین فرد هم توبه کنه خدا ازش قبول میکنه و گذشتش رو میبخشه.
قرار شد چند تا حکایت از بخشندگی خدا بگیم.
✅ حکایت دوم از زبان امام سجاد علیه السلام:
✅ مردی با خانواده اش سوار کشتی شد، دریا طوفانی شد و کشتی شکست و غرق شد، همه خانواده از دنیا رفتن به جز زن خانواده که با تکه چوبی خودش رو به ساحل رسوند.
✴️ در ساحل جوانِ "راهزنی که مرتکب همه گناهان میشد" زن را دید، از زن پرسید:
انسان هستی یا جنّ؟
همین که زن گفت انسان، جوانِ راهزن قصد گناه کرد، بدون این که کلامی بگوید پایین پای زن نشست،
بدن زن به لرزه افتاد.
جوان گفت: از چه میترسی؟
زن به آسمان اشاره کرد (از خدا میترسم)، جوان گفت: تا حالا این گناه را انجام دادی؟
زن گفت : نه.
جوان گفت: تو این طور میترسی در حالی که کاری نکردی و الآن هم من تو را مجبور کردم!
من باید این طور بترسم.
دست از زن برداشت و مشغول توبه شد.
❇️ بعد از مدتی در بیابانی میرفت که با راهبی همسفر شد، راهب گفت:
این آفتاب سوزان است و آزار دهنده، بیا دعایی کنیم تا خدا سایه ای برای ما بفرستد.
جوان گفت:
من کار خوبی از خودم سراغ ندارم تا دعا کنم، راهب گفت:
من دعا میکنم تو آمین بگو.
🔰 خیلی زود بعد از دعا ابری بالای سرشان ظاهر شد و در طول مسیر با آنها حرکت میکرد و برایشان سایه می انداخت.
به جایی رسیدن که مسیرشان جدا میشد، دیدند ابر بالای سر جوان در حرکت است!
راهب گفت: این ابر برای دعای تو بود نه من، داستانت را برایم بگو.
بعد از شنیدن ماجرایِ جوان توبه کار راهب گفت:
خدا گذشته تو را بخشیده، مواظب باش در آینده چگونه رفتار میکنی.
📚کافی ، ج ۲، ص ۶۹
#مقابله_بامشکلات
#ناامیدی
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@hmmnasehe
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
#هر_روز_با_قرآن
#صفحه_70
به نیابت از شهدای اسلام هدیه به امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)