#همیار_فرهنگی
یادمه چند سال پیش ، طرحی اجرا شد بنام #همیاران_پلیس ، که نکات جالبی داشت که با هم مرور میکنیم؛
🔴 در این طرح ، دانش اموزان ، با قوانين و مقررات راهنمايي و رانندگي ، مثل
🔹بستن كمربند ايمني،
🔹صحبت نكردن با تلفن همراه،
🔹پرهيز از خوردن و آشاميدن،
🔹رانندگي در حين خواب آلودگي،
🔹رعايت سرعت و سبقت مجاز،
🔹صحبت نكردن با ديگران ،
🔹توجه به جلوي خودرو و مسير راه
و غیره ، آشنا ميشدن
«بعد از یادگیریِ قوانین ، به دانشآموز كارت شناسایی داده میشد۰
پلیس همیار در صورت دیدن تخلف ، موظف بود تذکر بده و اگه راننده که معمولا از خانواده پلیس همیار بود ، توجه نمیکرد ، ميتونست تخلف رو به اولین مامور پليس راهنمايي و رانندگي اطلاع بده.»
یکی از اهداف این طرح ، كم شدن تلفات انسانی و ضررهای مادی ، در اثر سوانح رانندگی بود ، که تا حد زیادی محقق شد
🔴 در این طرح دانش آموز یاد میگرفت که
🔸چطوری از دیگران کمک بگیره و چطوری به ديگران کمک کنه
🔸یاد میگیرفت، چجوری در كار های گروهي و اجتماعي مشارکت کنه
🔸از اهميتِ نقش رهبري و وظايف اعضای گروه مطلع میشد
🔸تمرین میکرد که برای كسب موفقيت تلاش کنه
🔸از موفقيت ديگران، شاد مي شد،
🔸به اهميت قانون آگاه میشد
🔸رعايت قانون رو مفيد و ضروري مي دونست
🔸از وظايف و مسئوليت هاي خودش آگاه میشد
🔸مقیّد میشد تا وظایف خودش رو بخوبی انجام بده و مسئولیت کارهاش رو قبول کنه
🔸یاد میگرفت ، به كساني كه مسئوليت خود را انجام نميدن با شيوه مناسب تذكر بده
🔸حس مسئوليت پذيري را از دوران كودكي در فرد زنده ميكرد
🔸دانش آموز رو براي ورود به اجتماع آماده ميكرد.
🔴 در حال حاضر ، در مدرسهها طرحهاي
✅ آداب و مهارت اسلامي(طرح كرامت)، هميار پليس
✅ گذربان مدرسه
✅ ايمني و ترافيك
به دانشآموزان آموزش داده ميشه
⚠️پ.ن
⁉️ سوال اینه که
1⃣ چرا مشابه این طرح ها در مساجد ، اجرایی نمیشن ؟!
2⃣ مسجدی هست که شروع کننده باشه ؟!
3⃣ میشه کار طوری سازماندهی بشه که با اهداف #فرهنگی #مسجد ، مطابقت داشته باشه؟!
4⃣ چه کسانی باید ، #برنامه_ریزی و #سازماندهی کنن؟!
5⃣ نتایجش چه خواهد بود؟!
6⃣ چه کسانی باید #مطالبه_گری کنن ؟!
✍ #ر_خلخالی
#هر_مسجد_یک_اندیشکده (همیا)
ممنون از نشر مطالب کانال همیا👇
🆔 @hmyair
ورود به سایت همیا👇
🌏hmya.ir
#خاطره
روایتی جالب از نحوهی برخورد #آقا با جوانی که با لباس متفاوتی به نماز جماعت آمده بود!
در مسجدی که بنده نماز میخواندم، بین نماز مغرب و عشا هیچ وقت داخل #مسجد جا نبود؛ همیشه بیرون مسجد هم جمعیت متراکم بود؛ ۸۰ درصد جمعیت هم از قشر جوان بودند.
در همان سالها پوستینهای وارونه مُد شده بود و جوانانِ خیلی اهل مد آن را میپوشیدند. یک روز دیدم جوانی که از این پوستینهای وارونه پوشیده، صف اول نماز در پشت سجادهی من نشسته است. یک حاجی محترم بازاری هم که مرد خیلی فهمیدهای بود و من خیلی خوشم میآمد که او در #صف_اول مینشست، در کنار این جوان نشسته بود. دیدم رویش را به این جوان کرد و چیزی در گوشش گفت و این جوان یکباره مضطرب شد.
برگشتم به آن حاجی محترم گفتم چه گفتی؟ به جای او #جوان گفت چیزی نیست. فهمیدم که این آقا به او گفته که مناسب نیست شما با این لباس در صف اول بنشینید! گفتم: نه آقا، اتفاقاً مناسب است شما همینجا بنشینید و تکان نخورید.
گفتم: حاجی! چرا میگویی این جوان عقب برود؟ بگذار بدانند که جوان با لباسی از جنس پوستین وارونه هم میتواند بیاید به ما اقتدا کند و نماز جماعت بخواند!
با #اخلاق، سراغ این جوانان و دلها و روحها و ورای قالبهاشان بروید؛ آن وقت #تبلیغ انجام خواهد شد. (۱۳۷۶/۳/۲۶)
#حمید_کثیری
#هر_مسجد_یک_اندیشکده (همیا)
#مساجد_نخبه_پرور
🆔 @hmyair
🟢 چرا انجام واجبات دینی انقدر برای بعضی از بچهها سخته؟
یکی از بزرگترین نگرانیهای والدین درباره تربیت دینی بچهها اینه که چرا بعضی از بچهها به واجبات دین مثل نماز و روزه اهمیت نمیدن. چرا نماز خوندن، روزه گرفتن، رعایت حجاب و ... انقدر براشون سخته؟
یکی از عوامل مهمی که توی پایبندی بچهها به دین تأثیر داره، تصوریه که اونها از دین دارن.
یادمه چند سال پیش سر کلاس #تاریخ_ادبیات_کودکان بودم و موضوع جلسه #ادبیات_دینی بود. استاد حدوداً پنجاه ساله کلاس، تصویری رو از بچگی خودش ترسیم کرد که اون تصویر توی ذهنش در مورد دین حک شده بود. بخشی از اون تصویر این بود:
«بابابزرگم وقتی صدای اذان میومد عباشو میانداخت روی دوشش، دست منو میگرفت و میگفت بریم مسجد. دستای بزرگش یه جور گرمای خاصی داشت که تو تمام مسیر حِسِش میکردم. از دور منارهها معلوم بودن و منو میکشیدن سمت خودشون. تو حیاط مسجدم یه حوض بزرگ بود که همه دورش وضو میگرفتن و صحنهی خیلی دیدنیای بود، ما هم دستامونو میکردیم توی آب و کِیف میکردیم.
اون زمانا خونهها اینقدر چراغ و لامپ نداشتن ولی در عوض مساجد خیلی پر نور بودن. یعنی همین که وارد #مسجد میشدیم کلی نور میزد توی صورتمون و هیچ جای دیگه اینجوری نبود. شیشههای مسجدم رنگی بود. وقتی نور میزد توی شیشهها؛ رنگهای قرمز، آبی، زرد و سبز رو روی دیوارا میدیدیم که واقعاً دیدنی بود.»
استادمون آخرش گفت: «من از #بچگی این تصویر رو از نماز، مسجد و دین دارم. همیشه یاد اون شیشههای رنگی هستم»
صحبت استاد که تموم شد دیدم جو کلاس خیلی سنگین شده و واقعیتش چهره تعداد زیادی از بچهها دَر همه! همونجا بود که یکی، دو نفر که جسورتر بودن گفتن: «اما ما اصلاً یه همچین تصویری از #کودکی به همراه نداریم. ما باید نماز میخوندیم، ساکت میشدیم و ... وگرنه فحش و کتک و این چیزا رو داشتیم برای اینکه خدا ناراحت نشه!! »
دو تا موضوع که حتماً بهش فکر کنیم؛
1️⃣ مگه این روزا همه جا نمیگن کودکی خیلی مهمه و هر چیزی که در کودکی ثبت بشه تا آخر عمر همراه آدم میمونه. با این وضعیت ما چقدر به تصویری که از دین داریم توی ذهن بچههامون حک میکنیم توجه داریم؟
2️⃣ خود ما چه تصویری از #دین توی ذهنمون حک شده؟ تصویر بیشتر خشن هست یا دلنشینتر از هر تصویر دیگه و یا خنثی است؟
✍🏻 حمید کثیری
#مدرسه_والدین
#هر_مسجد_یک_اندیشکده (همیا)
#مساجد_نخبه_پرور
🆔 @hmyair