eitaa logo
هُبوط | فاطمه سعادت
143 دنبال‌کننده
107 عکس
13 ویدیو
3 فایل
فاطمه دختر خواهر همسر مادر دچار ِ کمی جنون نویسندگی #ف_سین_ه @fatemesaadat89
مشاهده در ایتا
دانلود
بی‌گمان این ماه است که با نهایت ادب بر ساحت ِ چهارده جان ِ جهان... جام ِ نور آورده... بی‌گمان ساقی ِ این مستی، عباس است... . من جسارت نمیکنم اما _حساب عباس ِ فاطمه از حساب ِ تمام عالم و آدم جداست..._ . . @hobut68
جمله‌ی ناب ِ "حساب ِ عباس ِ فاطمه از حساب عالم و آدم جداست" برگرفته از این کتاب است و صاحبش سیدمهدی شجاعی...
من فکر می‌کنم ظهر عاشورا مکانیسم جسم آدمی تغییر می‌کند... حتی اکوسیستم انسانی و زمینی کن‌فیکون می‌شود... . ریه‌ها نمی‌توانند دی‌اکسیدکربن را پس بدهند و توی خودشان مچاله می‌شوند، برای همین نفس‌ها سنگین می‌شود... برای همین تغییرات است که توی مغزمان صداهایی می‌شنویم از پاره شدن مویرگ‌ها... صدایی شبیه سوختن باریکه‌های سیم داخل لامپ‌ها... جیز... تق... نمی‌دانم ظهر عاشورا چند میلیون مویرگ می‌سوزد و جزغاله می‌شود و یا چند ریه سیاه می‌شود از دی‌اکسیدکربن‌های اضافه... نمی‌دانم چرا هر چه به ظهر عاشورا نزدیک می‌شویم هوا به جای ورود به ریه، به غده‌ی تیروئید تزریق می‌شود و آنجا باد می‌کند... ظهر عاشورا که می‌شود گلو سنگین می‌شود... ریه‌ سنگین‌تر و مغز پر از صدای سوختن است... . ظهر تمام می‌شود... با همان سنگینی‌اش... می‌شود ساعت ۳ همه‌ی آن سنگینی‌ها تبدیل می‌شود به خون! بوی خون می‌پیچد توی گلو... توی ریه‌ها خون لخته می‌شود... مویرگ‌های مغز پاره پاره می‌شوند و خون می‌پاشد به زیر جمجمه و از آنجا سر می‌خورد توی شقیقه‌ها... حتی آن ساعت، گوش‌ها صدای خون می‌شنوند...! صدای خون چیزی‌ست شبیه صدای شیهه‌ی اسب... چیزی شبیه به صدای افتادن و خرد شدن ِ چیزی روی خاک... صدای خون خیلی شبیه است به شره کردن آب از ارتفاعی حدود دو متر بر روی زمین... خون صداهای زیادی دارد... صدایش کلمه است... سر.. اسب... جیغ... آتش... آب و خیلی کلمات دیگر که صدای خون‌اند... صدای خون مویرگ‌های مغز را متلاشی می‌کند... . . ظهر عاشورا... حوالی ساعت سه... مویرگ‌های زیادی متلاشی می‌شوند... @hobut68
دوست دارم بدانم استاد فرشچیان موقع جان دادن به این قاب... چند بار به زانو افتاده و چند بار به سر زده است...؟! . امان از این قاب وای از این قاب... . @hobut68
یا اهل العالم... یا اهل العالم. . . . . . مُقَطَّعُ الْاعْضا. . . . امان از امشب... امان از بوی خون ِ پیچیده در گلوهامان... . .
هدایت شده از حرفیخته
فإذا اختنَقتُمْ، بالحُسينِ تنفّسوا اگر دل‌تان سخت به تنگ آمد، با ذکر حسین(ع) نفس بکشید.🖤 یا حسین...
زخم‌ها... آبستن ِ جوانه و شکوفه‌اند... و خون‌ها و اشک‌ها آبستن ِ رشد... . زخم ِ تنهایی امّا ... زنی‌ست کز کرده در گوشه‌ی نم‌ناک ِخانه زنی‌ست جنین از دست داده... زخم ِ تنهایی... یک حاملگی ِ شکست‌خورده‌ست... . @hobut68
این روزها، در دعواها، بی‌حرمتی‌ها، خشونت‌ها و... یک دیالوگ بدون صدا میبینم و در ذهنم پلی می‌شود: _ مملکت مال بابای منه!!! _تو غلط کردی! مملکت ارث بابای من بوده!! . همه در تلاشند این ادعا را ثابت و در چشم طرف مقابل فرو کنند... والسلام! .
انسان بی‌چاره است!!! چاره ندارد جز تسلیم. . . تسلیم ِ بی‌نهایت ِ خداوند. . . . و این پذیرش ِ بی‌چارگی و تسلیم آغاز ِ پرواز است... آغاز ِ رهایی... . @hobut68
به در کوبیدیم... به در کوبیدیم... فریاد زدیم... عربده کشیدیم... نالیدیم... زانو به زمین ساییدیم... از پا افتادیم... صدایمان را شنیدند... و صدایی ن‌َشنیدیم. . . . غافل از آنکه تَحْبِسُ الدُعا شده بودیم. . . @hobut68
خدا جان! اگر گناهانی را که تحبس‌الدعامان کرد، نمی‌بخشی... دست کم به‌ ما نشان بده‌شان...
بگویمت خدا...؟ بگویمت رفیق...؟ رفیق ِ آن که رفیقی ندارد؟ بگویمت مَرهَم...؟ بگویمت پناه...؟ پناه ِ آن بی‌پناه ِ آواره؟ . اصلا بیا تو را "تمام" صدا کنم... تمام ِ بی‌تمام ِ من... تمام جان! تمام ِ جان! همان که خودت می‌دانی... همان کن... @hobut68