داستانی کوتاه با چهار اپیزود ِ سرشار از خیالپردازی در صفحهی اصفهان آیندهی روزنامهی اصفهان زیبا...
بیستوسوم دی ماه چهارصد و سه
لینک صفحه: isfahanziba.ir/74620
#ف_سین_ه
@hobut68
ممنون میشم اگر اتاق گفتوگو رو خوندید، نظرتون رو بهم بگید...
@fatemesaadat89
یکی بود یکی نبود...
امروز اولین روز پدری بود که بابایی نبود...
پارکینسون داشت، آلزایمر هم...
زانو درد داشت، زخم بستر هم...
پروستات! باتری قلب!
خیلی هم حرف نمیزد!
با همهی اینها، دلمان خوش بود به "بابایی عیدتون مبارک" گفتنمان و دیدار مبارک هایی که در جوابش میداد...
امسال دیدارمان مبارک نبود!
اصلا امسال برای ما با نامبارکی شروع شد. اما یقین دارم برای بابایی مبارک بود... خانهی نو! آدمهای خوب ِ نو و لبخند ِ خدا حتما برایش مبارک بود. حتما دیدارش هم مبارک بود!
#بابایی
اللهم صل علی محمد و آل محمد
@hobut68
اینکه میگویند کربلا در کربلا میماند اگر زینب نبود شوخی نیست! شعار هم نیست! عین واقعیت است...
اصلا آن یک سال و اندی که بعد از عاشورا زنده ماند، مقصودش همین گسترش کربلا و عاشورا بوده! که اگر اینچنین نبود، همان بعدازظهر عاشورا بالای سر برادرها، برادرزادهها یا پسران، جانش را تسلیم فرشتگان خداوند میکرد. . .
زینب ماند تا کربلا در کربلا دفن نشود... ماند تا کربلا را جاری کند در رگها و مویرگهای تاریخ. . .
#ف_سین_ه
@hobut68
آتش بس
دلم میخواهد زنان ِ غزه را یکی یکی بغل کنم و بگویم شما زینبهای عصر ما بودید. . .
دلم میخواهد کودکان غزه را یکی یکی بغل کنم و بگویم تمام شد. . . اما نه! برای آنها هیچ وقت تمام نمیشود! این یک سال و سه ماه برای کودکان غزه، مثل خون است؛ جاری توی رگهایشان! مثل فکر است... مثل آب است... مثل بغض است... مثل داغ است... مثل همه چیز است! این یک سال و سه ماه برای کودکان غزه، سالها سالها سالها ادامه خواهد داشت. . .
آتش بس!
ما از داغ فلسطین دق نکردیم و زنده ماندیم! آتش بس شد!
.
سلام بر خوبان عالم
سلام بر حسین
آن زمان که بر شانههای پیامبر
میخندید و شادمان بود...
@hobut68