eitaa logo
هدهد اول (پسرانه)
304 دنبال‌کننده
310 عکس
108 ویدیو
16 فایل
اولیا و مربیان اول دبستان غیردولتی پسرانه هدهد (روش میزان اصفهان) ارتباط تلفنی در ساعت 14 تا 15 ☎️ 32296770 پیام به معلم راهنما: 🆔 @amirmoazeni پیام به ادمین: 🆔 @dabestan_hodhod1
مشاهده در ایتا
دانلود
🍀سلام خدمت والدین گرامی عرض ادب و احترام 📩لطفا از طریق فرم زیر و پس از مشاهده اسامی داوطلبان عضویت در انجمن اولیامربیان، به اشخاص مورد نظر خود رای دهید. http://www.hodhod.school/?page_id=1320 ✅انتخابات انجمن اولیا و مربیان 📌فرصت تا ساعت 24 جمعه 29 مهر پیشاپیش از همراهی و مشارکت شما بزرگواران کمال تشکر را داریم🌺
43.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬گزارش تصویری از فعالیت های مهر ماه کلاس اول دبستان هدهد دوره اول
هدایت شده از مدارس پسرانه هدهد
*تشویق و تنبیه : دو روی سکه کنترل گری رفتار دیگران* در هر دو راهکار تشویق و تنبیه، به طور طبیعی احساسی از جنس: تهدید / نظارت / ارزیابی شدن/ محدودیت زمان/ امر و نهی/ رقابت با دیگران می کنیم! این باور که با محرک های بیرونی می توان امور ملال آور را جذاب کرد، نوعی ساده اندیشی است. بلکه برعکس، خلاقیت را کم و عملکرد در امور حتی عادی را کم کیفیت تر می کند. از جهت علمی بهت آور است: - ضعف عملکرد افراد در ازای دریافت پاداش ! - نفرت از کاری که باید برای به دست آوردن پاداش ، انجام داد. به خصوص هر چه وعده پاداشی که داده می شود، مطلوب تر باشد. رفتارگرایان نیز الان بر این باورند که وسوسه دریافت پاداش، تمرکز ما را از انجام مسئولیت یا تکلیف با کیفیت کم می کند. پرسش جدی این است: *چرا باید دیگران را ترغیب به کاری کنیم که علاقه فطری و طبیعی به آن ندارند؟!* حتی در چنین شرایطی که به این نتیجه رسیدیم که تکلیف کسل کننده باید انجام شود، باز هم تشویق و تنبیه تنها گزینه نیست. روش های آزادمنشانه و محترمانه تری هم وجود دارد! *حالاپاداش بدهیم یا تنبیه کنیم؟* به مرور رفتارگرایان از تنبیه و ایجاد تجربه ناخوشایند، به مچ‌گیری در زمان انجام کارهای درست (تشویق) رسیده اند. اما : - *پاداش ، اثر تنبیهی دارد.* این دو راهکار، ضد هم نیستند. دو روی یک سکه هستند و شبیه به هم عمل می کنند. این دو راهکار، در زمانی که نیروهای طبیعی میدانی در انگیزه بخشی موثر نیستند، به کار می آید. از طرفی آموزگاران و والدینی که از تشویق استفاده می کنند، به احتمال بیشتری به راهکار تنبیه هم متوسل می شوند (رابطه معنادار). پاداش مانند تنبیه، ماهیت کنترل کننده از طریق فریفتن دارد. و بعضی -عمده افراد- پاداشی که به آن امید بسته اند را دریافت نمی‌کنند. رفتارگرایان جهت حل این مشکل می گویند : ۱. پس پاداش را به همه بدهیم! (بی اهمیت کردن تلاش، و عملا پاداش نبودن وقتی بی معیار و شرط است) ۲. از قبل معیار ندهیم و بی شرط عمل کنیم. بعد از انجام کار بگوییم : فلان چیز را دادم چون فلان کار را کردی. (به اعتقاد ما نیز لااقل اثر سوء کمتری دارد) - *پاداش روابط را مخدوش می سازد.* ... *نابغه یا دانشمند هفته !!* همکاری و ارتباط صادقانه و مثبت، اعتماد، شرط لازم برای یادگیری ، عملکرد بهینه و انجام تکالیف با کیفیت و لذت بخش است. حتی پاداش هم به حفظ و توسعه روابط مثبت و همدلانه کمک نمی‌کند. این دو راهکار ، محصول نابرابری است و توسط کسی که قدرت نابرابر و تفوق دارد اتفاق می افتاد. پاداش در روابط افقی و عمودی در رشد یادگیری، خلاقیت و مسئولیت پذیری خلل ایجاد می کند. پاداش ها، حس مشترک برای تعاون، همکاری و کار تیمی را کاهش می دهند. ستیز ، حسادت ، حس نابرابری و تبعیض را افزایش. به خصوص وقتی تعداد پاداش، محدود است. *رقابت و مسابقه*، ۱. ایجاد اضطراب میکند و بر عملکرد فرد تاثیر منفی می گذارد. ۲. افراد ضعیف تر را دلسرد و بی اعتماد به نفس می کند. ۳. نتایج را به عوامل ورای کنترل نسبت می دهیم و در نتیجه احساس ضعف در توانایی ایجاد ، و حس مسئولیت پذیری را کم می کند. ۴. خصومت و تنش مسموم در جمع ایجاد می کند (مقصر تلقی کردن سایرین) به خصوص در مواقع تنبیه و تشویق جمعی. - *پاداش ها، علتها را نادیده می گیرد* نیاز نیست به علت ایجاد مشکل توجه شود! چرا جیغ می زند؟ چرا تکلیف نمی نویسد؟ چرا کم انگیزه است؟ ... مهم نیست. علت جذابیت رفتارگرایی، این است که تلاش چندانی از سمت مداخله گر نیاز ندارد! وقتی انگیزه ای برای تغییر یا یادگیری نیست و مطابق میل ما رفتار نمیشود ، از این دو راهکار استفاده می شود. در صورتی که بدون فهم چرایی رفتار، تجویز اصلاح ممکن نیست. - *پاداش، خطر پذیری را تضعیف میکند* چرا که مطابق میل دیگری بودن را تشویق میکند. پاداش، به ظاهر می تواند مستلزم تلاش خلاقانه باشد. ولی در عمل چنین نیست. مطابقت رفتار برای کسب پاداش ، هدف می شود. - *کاهش علاقه و کنجکاوی* محرک های بیرونی و مشوق های قراردادی، لذت درونی از خود کار و کنجکاوی ها را کم می کند. و از کیفیت کار، می کاهد. پاداش، به مرور علاقه را در افراد می کشد. و قدرت تخریبی دارد! شرط و پیش نیازها ، معمولا مطلوبیت و ارزش کمتری دارند. پاداش ها، چون عامل کنترل گرند ، استقلال افراد را کم می کنند. اصولاً افراد، محدودیت ها را دوست ندارند. و در محدودیت ها، خلاقیت کم می شود. با این همه مشکل! باز هم رفتارگرایان به ظاهر دقیق تر ، فکر میکنند با *ترکیب دو نوع انگیزه درونی و بیرونی* می توان به بهترین نتیجه رسید! یا اینکه *استفاده مقطعی از پاداش* را آسیب زا نمی بینند! یا اینکه *پاداش دادن را اجتناب ناپذیر و مطلوب مردم و غیرقابل حذف* می دانند! یا اینکه می گویند: *بعضی افراد ذاتا تمایل به مشوق های بیرونی دارند!* در حالی که برعکس! انسان ها فطرتا دنبال کاوشگری هستند. مسئله ما با دعوت به بس