eitaa logo
پیر طریقت
1.3هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
726 ویدیو
48 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هو مبادا به عقیده‌ای خاص خود را مقید کنی و به غیر آن کفر ورزی و روی گردانی، که در آن صورت خیر کثیری را از دست خواهی داد، و از علم به آنچه حقیقت است محروم خواهی ماند؛ همچون هیولا قابل همه‌ی صور معتقدات باش، زیرا خداوند تعالی وسیع‌تر و عظیم‌تر از این است که عقیده‌ای او را محصور کند . فص هودی @bayazidbastami
[از آنجا که] «همه کس، محرم اسرار حقیقت و واقف احوال اهل طریقت نیستند، پس [اصحاب معرفت] از برای ستران اسرار و اخفای آن احوال، الفاظ و عباراتی که در محاورات اهل صورت در مقاصدِ مجازی مستعمل و مشهور باشد استعاره کنند؛ تا جمالِ آن معانی از دیده‌ی بيگانگان دور مانَد و از نظر نامحرمان، مستور. دی، شانه زد آن ماه خَم گیسو را بر چهره نهاد زلف عنبر بو را پوشیده بدین حیله رخ نیکو را تا هرکه نه محرم، نشناسد او را» ✍ 📕 ص۱۲۷ @sarire_kelk
هو و گفت: «یا چنان نمای که باشی، یا چنان باش که نمایی». @sarire_kelk
هو هر که را خُلق و خوی فراخ دیدی، و سخن گشاده و فراخ حوصله، که دعای خیرِ همه عالَم کند، که از سخنِ او تو را گشادِ دل حاصل می‌شود، و این عالَم و تنگیِ او، بر تو فراموش می‌شود... [آن فرشته است و بهشتی]، و آن که اندر او و اندر سخن او قَبضی می‌بینی و تنگی و سردی... آن شیطان است و دوزخی! 📕 تصحیح محمدعلی موحد ص۷۱۳ @sarire_kelk
هو آن ساعت که مظلوم از دست ظالم به رنج آید و از دردِ دل و سوزِ جگر به حق نالد، از آن ناله و سوزِ وى زلزله در طبقات آسمان افتد و مقرّبان در غلغل آیند، و آن دعای مظلوم بر مثال شرارات آتش سوى هوا بَر شود و تا به حضرت عزّت ذوالجلال هیچ چیز آن را حجاب نکند؛ و ربّ العالمین گوید: وَ عِزَّتی لأنصُرَنَّکَ وَ لَو بَعدَ حِينٍ (به عزّت و جلالم سوگند كه تو را يارى مى‌رسانم، گرچه بعد از مدّتى باشد) 📕 @sarire_kelk
https://t.me/Analhaghhoo عشق و عرفان : شرح هفت شهر عشق عطار نیشابوری (قسمت بیست و هشتم) منزل دوم  :عشق بعد از وادی طلب سالک دل سوخته به وادی  «عشق» می رسد. کسی که به این وادی می‌رسد تمام وجودش در شوق رسیدن به او و فهمیدن غرق آتش است.  سالک در وادی طلب به این مرحله می‌رسد که تمام وجودش در طلب فهمیدن  و رسیدن است. و آن‌قدر در این طلب است که در انتها به جذب می‌رسد. و هرچه می‌خواهد را می‌بیند و می چشد. و کسی از این وادی عبور می‌کند که گمان نبرد این انتهای کار است. تا به وادی عشق برسد. در این مرحله سالک باید سرکش و رونده باشد. آن‌قدر عاشق باشد که عاقبت‌اندیشی نکند. هیچ‌چیز برایش جز رسیدن مهم نباشد. به دنبال کافری و مسلمانی نیست. شک و یقین را نمی‌شناسد. یعنی او چنان در آتش است که به شک کردن و یقین پیدا کردن فکر نمی‌کند. تنها در اندیشه رفتن،رسیدن و شدن  است. جای آن‌که بخواهد وقتش را صرف این کند که آیا این سوختن و رفتن درست است یا به وجود داشتن و نداشتن حق فکر کند، فقط تمام وجود خود را صرف رفتن می‌کند. «او چنان عاشق است که هیچ‌چیز جز خدا را نمی‌بیند.» دنبال خوب و بد بودن نیست. همه‌چیز برایش  یکسان است. به همه‌چیز عشق می‌ورزد. و در بدترین اتفاقات خرد و خوبی می‌بیند. چون همه‌چیز را از خودش تا دورترین نقطه عالم متصل بهم می‌داند که در همه آن‌ها خدا را می‌بیند. همه‌چیز که یک پیکر را تشکیل می‌دهند. یک پیکر که خداست. هیچ‌چیز جدا نیست. و این‌گونه است که سالک عاشق همه‌چیز می‌شود چون در هر چیزی معبود خود، حق را می‌بیند. « او هرچه دارد را می‌بازد تا به وصال برسد.» و مدام در سوز و گداز است. تا خودش را بیابد. و بفهمد نفسش حق است. چون او نیز جزیی از این پیکر واحد است. «جزیی از این شکوه عالم هستی است.» و آن‌چنان به همه‌چیز و همه‌کس عشق می‌ورزد که همه در او صلح و آشتی و  خوبی می‌بینند. چون کسی را آزار نرساند که آزار به هر چیز موجود در هستی گویی آزار به خود و حق است. و سالک سرشار از عشق جز به مهربانی نتواند اندیشد. هر چه گویم عشق را شرح و بیان چون به عشق آیم خجل گردم از آن شرح عشق و عاشقی هم عشق گفت عقل در شرحش چو خر در گل بخفت
از جنید بغدادی قدّس-الله روحه-العزیز پرسیدند که: مرید را از مطالعه کلمات و حکایات مشایخ و اولیاء الهی چه فایده؟ گفت: تقویتِ دل و ثباتِ قدمِ مجاهدت و تجدید عهدِ طلب. گفتند: این را مؤکّدی(دلیلی قاطع) از قرآن داری؟  گفت: بلی ، «و کُلّاً نَقُصُّ علیک من أنباء الرُّسُل ما نثبّت به فؤادک». (هود/120) "و هرآینه از خبرهای فرستادگان برتو حکایت نمائیم تا بدان واسطه دل تورا ثابت بداریم و استواری بخشیم در رهروی". 🌱فریدالدین عطار نیشابوری علیه الرحمه: از قرآن و احادیث صرف نظر کنی ، هیچ سخن بالای سخن مشایخ طریقت نیست. زیرا سخن ایشان ، نتیجه کار و حال است ، نه ثمره حفظ و قال ؛ و از عیان است ، نه از بیان ؛ و از اسرار است ، نه از تکرار ؛ و از علم لدنی است ، نه از علم کسبی ؛ و از جوشیدن است ، نه از کوشیدن ؛ و از عالم " ادبني ربي " است ، نه از عالم " علمني ربي " که ایشان ورثه انبیاء اند صلوات الله. https://t.me/Analhaghhoo
هو 💥در راه سلوک... گردنه ای سخت تر و دشوارتر از حسادت نیست. حسد از سخت ترین اَمراض روحی و اَخلاقی است. که منشاء آن احساس نقص خود و احساس کمال دیگران است‌. یعنی حاسد همیشه در این دغدغه به سر می برد که از دیگری کمتر است. این احساس کمتری توام است با بدخواهی و کینه توزی... که همهء اینها از شرارت نَفس نشات می گیرد
RILTIM_Beautiful_Melodic_Deep_House_|_Remix_|_Vocal_House_|_Relax.mp3
17.2M
هو فقط همان‌گونه که اصالتاً یا فطرتاً هستی باش، اینجا و اکنون خالی از خواسته‌ها خالی از جستجو کاملاً خالی از افکاری که حول محور من-شخص می‌گردند. 👈خالی باش حتی از همین حسی که از خالی بودن داری هم خالی شو، چون همین هم چیزی مثل همان حس ناکافی بودن و کمبود است که تمام رنج‌ها از همان‌جا رشد می‌کنند. «تمام حالات ذهنی توهم‌اند، از تمام آنها فراتر برو» بی ذهن باش. جایی که ذهن نباشد، مشکلی هم نیست. البته که ذهن همچون بادی که می‌وزد همچنان ادامه خواهد داشت اما آن دیگر هیچ تأثیری روی تو نخواهد داشت چراکه تو حالا خودت را به‌عنوان آن شاهد بی من یا همان آگاهی ناب می‌شناسی." ✅از تعالیم https://t.me/Analhaghhoo
هدایت شده از استاد نائیجی
🔺 علامت انسان کامل 🔹 به چیز خاصی عشق و علاقه ندارد و امید و آرزوی امری خاص را در دل نمی پروراند. 📚 ترجمه و شرح مصباح الانس ج۵ ص ۳۴۴۸/استاد نائیجی @ostadnaeiji
هو ‍ همه آگاه هستند، همه‌ی ما. ما از افکار، احساسات، حواس، و ادراکات آگاهیم. همه در تجربه‌ی آگاه بودن سهیم هستند اما به‌طور نسبی فقط عده کمی از اینکه آگاه هستند، آگاهند. زندگی اکثر افراد شامل یک جریان افکار، تصاویر، باورها، احساسات، حواس، دیدنی‌ها، صداها و چیزهایی از این قبیل است. عده کمی هستند که می‌پرسند: «آن چیست که این جریان افکار، احساسات و حواس را می‌شناسد؟ من با چه چیزی از تجربیاتم آگاهم؟» 🟥شناختِ وجودِ خودمان یا به بیان دقیق‌تر شناختِ آگاهی از وجودِ خودش در ما اصلی‌ترین و اساسی‌ترین و مأنوس‌ترین تجربه ماست. در این تجربه است که صلح و آرامش، سعادت و عشقی که همه مشتاق آن هستند ساکن است. این شناخت از وجودِ خودمان در هرکدام از ما به‌عنوان تجربه‌ی «من هستم» یا این دانش «من» می‌درخشد. این تجربه‌ی بدیهی و آشنا هیچ کیفیت عینی ندارد و به همین جهت توسط اکثر مردم نادیده گرفته می‌شود. این نادیده گرفتنِ وجودِ خودمان علت اصلی بدبختی است.
هو مرتبه یگانگی که مرتبه معرفت است ورای مرتبه عبودیّت است. "هو" ورای مرتبه عابد و معبود یا ربّ و مربوب است . از قول بایزید [بسطامی] نقل کرده اند که گفت : عَجِبتُ مِمّن عَرَفَ الله کَیفَ یَعبُدُه" ، یعنی من در شگفتم که چطور کسی که به خدا معرفت پیدا کرده و به مرتبه یگانگی یا مقام اسم "هو" رسیده است باز میتواند به مرتبه "من-تو" که مرتبه عبادت و بندگی است فرود آید . شیخ بایزید شیخ بایزید بسطامی( قدس سره) گفت: به چشم یقین در حق نگریستم، بعد از آن که مرا از همه موجودات به درجه استغنا رسانید و به نور خود منور گردانید و عجایب اسرار بر من آشکار کرد. لاجرم حق مرا حقیقت بیفزود و حق را به حق نگاه کردم و حق را به حقیقت بدیدم. چون نگه کردم خود را دیدم بدایت درجه انبیا، پس چندانی در آن بی نهایتی برفتم که گفتم بالای این هرگز کسی نرسیده است و برتر از این مقام ممکن نیست. چون نیک نگه کردم، سر خود را بر کف پای یکی نبی دیدم. 🔖 پس معلوم شد که نهایت حال اولیاء بدایت احوال انبیاست و نهایت انبیاء را غایت نیست. 📝 تخلیص از# سلطان العارفین بایزید بسطامی، ص 210-203 https://t.me/Analhaghhoo