eitaa logo
پیر طریقت
1.3هزار دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
706 ویدیو
46 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
و گفت : «اندیشه خویش را نگاه دار زیرا که مقدمه همه چیزهاست که هر که را اندیشه درست ، شد ما بعد آن هر چه بر او رود از افعال و احوال همه درست بود.» ذكر @sufianehh
نقل است که در بغداد دزدی را آویخته بودند. جــُنـــَید برفت و پای او بوسه داد. از او سوال کردند. گفت: "هزار رحمت بر وی‌ باد که در کار خود مَرد بوده‌است و چنان این کار را به کمال رسانیده است که سَر در سَر آن کار کرده است."
و گفت معرفت آن است که در خود یک ذره خصومت نیابی. ذکر @sufianehh
و گفت: دو خصلت است که دل را فاسد کند: بسیار خفتن و بسیار خوردن.» ذكر @sufianehh
💠در بابِ حضور دل و گفت: «هر نمازی که دل درو حاضر نبود به عقوبت نزدیکتر بود.» ذکر @sufianehh
و گفت: «حجاب میان[ بنده و ]خدای آسمان و زمین نیست عرش و کرسی نیست. پنداشت و منی تو حجاب توست. تو خود از میان برگیر و به خدای رسیدی.» ذکر
گفت : سي سال است که استغفار میکنم از یک شکر گفتن. گفتند : چگونه؟ گفت : بازار بغداد بسوخت اما دكان من نسوخت مرا خبر دادند گفتم الحمد لله. از شرم آنکه خود را به از برادران مسلمان خواستم و دنیا را حمد  گفتم از آن استغفار میکنم.
نقلست که یک روز با جمعی میرفت جماعتی جوانان می آمدند و فساد میکردند تا به لب دجله رسیدند. یاران گفتند: یا شیخ دعا کن تا حق تعالی این جمله را غرق کند تا شومی ایشان ، از خلق قطع شود. پس معروف گفت: دستها بردارید. گفت الهی چنانکه درین جهان عیش شان خوش داری ، در آن جهان شان عیش خوش ده.
و گفت: «هر که مدح و ذم مردمان هر دو به نزدیک وی یکسان بود ، زاهد بود» ذكر پی نوشت: مدح : ستایش کردن ذم : بدگویی کردن
هو «هرکه خود را بر غیرِ خود فضل نهد، او متکبّر است». @sarire_kelk
و گفت شکر آن بود که نعمت را نبینی مُنعِم را بینی.» ذکر
هو و گفت: «طلب علم و اخبار از کسی لایق است که از علم، به معلوم شود و از خبر، به خبر؛ اما هرکه از برای مباهات، علمی خواند و بدآن رتبت و زینتِ خود طلب کند تا مخلوقی او را پذیرد، هر روز دورتر باشد و از او مهجورتر گردد». @sarire_kelk
هو اهل معرفت آن قومند که: چون سخن گویند،                    از خدا گویند و چون عمل کنند،                  برای خدا کنند و چون طلب کنند،           از خدای طلب کنند   
هو و گفت: هر که باطل بسیار شنود              حلاوت طاعت ازدل او برود.
‍ ﷽ و گفت: صاحب استقامت باش نه صاحب کرامت که نفس تو کرامت خواهد وخدای استقامت. @khaksarx
هو و گفت: «یا چنان نمای که باشی، یا چنان باش که نمایی». @sarire_kelk
هو نقلست که یکبار جنید را پای درد کرد فاتحه خواند و بر پای دمید هاتفی آواز داد که شرم نداری که کلام ما در حق نفس خود صرف کنی
هو نقلست که یکی ازو دعا خواست گفت: حق تعالی تو را از فتنه " تو" نگاهدارد
هو گفت: هر کسی از وی آزادی طلبند و من ازو بندگی              که بندهٔ او در بند او به سلامت بود و آزاد در معرض هلاکت
هو یک شب بر تخت خفته بود. نیم‌شب سقف خانه بجنبید، چنانکه کسی بر بام می‌رود. آواز داد که: کیست؟ گفت: آشناست. اشتری گم کرده‌ام بر این بام طلب می‌کنم. گفت: ای جاهل! اشتر بر بام می‌جویی؟ گفت: ای غافل! تو خدای‌را در جامه اطلس خفته بر تخته زرین می‌طلبی
هو گفت:در سفری بودم، صحرا پربرف بود، و گبری را دیدم دامن در سرافگنده و از صحرای برف می‌رفت و ارزن می‌پاشید. ذالنون گفت: ای دهقان! چه دانه می‌پاشی؟ گفت: مرغکان چینه نیابند. دانه می‌پاشم تا این تخم به برآید و خدای  بر من رحمت کند. گفتم: دانه ای که بیگانه پاشد از گبری نپذیرد. گفت:اگر نپذیرد، بیند آنچه می‌کنم. گفتم: بیند. گفت: مرا این بس باشد. پس ذوالنون گفت چون به حج رفتم آن گبر را دیدم عاشق آسا در طواف گفت: یا اباالفیض! دیدی که دید و پذیرفت، و آن تخم به برآمد، و مرا آشنایی داد، و آگاهی بخشید، وبه خانه خودم خواند؟ ذوالنون از آن سخن در شور شد. گفت: خداوندا! بهشتی به مشت ارزن به گبری چهل ساله ارزان می‌فروشی. هاتفی آواز داد: که حق تعالی هرکه را خواند، نه به علت خواند، و هرکه را راند نه به علت راند. تو ای ذوالنون! فارغ باش که کار انفعال لمایرید با قیاس عقل تو راست نیوفتد.
هو وقتِ عزیز خود جز به عزیزترین چیزها مشغول مکن و عزیزترین چیزهای بنده شغلی باشد بین الماضى والمستقبل.» یعنی وقت نگاه دار ذكر @sufianehh
هو و گفت: «خدایا! مرا زاهدی نمی‌باید، و قرّائی نمی‌باید، و عالِمی نمی‌باید! اگرم از اهل چیزی خواهی گردانید، اهلِ شمه‌ای از اسرار خود گردان و به درجه‌ی دوستان خود برسان». @sarire_kelk
هو گفت: «هرکه بر ستوری لعنت کند، ستور گوید: آمین، از من و تو هر که در خدای عزّ و جلّ عاصی‌تر است لعنت بر او باد». @sarire_kelk
هو دورترین خلایق به حق آن است که اشارت (به حق) بیش کند و نزدیکترین خلایق به حق آن است که بار خلق بیش کشد و خوی خوش دارد.