eitaa logo
پیر طریقت
1.4هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
777 ویدیو
48 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هو گر عاشق دلداری ور سوختهٔ یاری بی نام و نشان می‌رو زین نام و نشان تا کِی
من چیزی نمی‌گویم بلکه با سکوت خاطرنشان می‌کنم زیرا سکوت از بلاغت رساتر است . روشن­تر از خاموشی چراغی نديدم و سخن به از بی سخنی نشنيدم ساکن سرای سکوت شدم. و گفت معرفت به خاموشی نزدیک تر است که به سخن گفتن
مرغی دیگری میگوید: ابلیس راهزن من است و من با او به زور بر نمی آیم، راه نجاتم چیست؟ هدهد پاسخ میدهد: تا نفس اماره با توست، ابلیس از تو دور نخواهد شد. آرزو های بی حد تو، ابلیس تو هستند. اگر یک آرزو را بر آوری، صد ابلیس دیگر در پی آن با تو خواهند بود. @sufianehh
نقل است که یک روز شیخ ابوالحسن بوشنجی در راهی می‌رفت. ناگاه مردی درآمد و پس گردنی بر شیخ زد و برفت. مردمان گفتند: چرا کردی؟ که او شیخ ابوالحسن است، مردی بزرگ." پشیمان شد و باز آمد و از شیخ عذر می‌خواست. شیخ گفت: "ای دوست! فارغ باش... که ما این نه از تو دیدیم. از آن‌جا که زدند، غلط نزدند." @sufianehh
چون بدید ابلیس را موسی به راه گشت از ابلیس موسی رمزخواه گفت دایم یاددار این یک سخن من مگو تا تو نگردی همچو من @sufianehh
هو و گفت: هر که باطل بسیار شنود              حلاوت طاعت ازدل او برود.
هو نقلست که یکبار جنید را پای درد کرد فاتحه خواند و بر پای دمید هاتفی آواز داد که شرم نداری که کلام ما در حق نفس خود صرف کنی
هو نقلست که یکی ازو دعا خواست گفت: حق تعالی تو را از فتنه " تو" نگاهدارد
هو گفت: هر کسی از وی آزادی طلبند و من ازو بندگی              که بندهٔ او در بند او به سلامت بود و آزاد در معرض هلاکت
هو یک شب بر تخت خفته بود. نیم‌شب سقف خانه بجنبید، چنانکه کسی بر بام می‌رود. آواز داد که: کیست؟ گفت: آشناست. اشتری گم کرده‌ام بر این بام طلب می‌کنم. گفت: ای جاهل! اشتر بر بام می‌جویی؟ گفت: ای غافل! تو خدای‌را در جامه اطلس خفته بر تخته زرین می‌طلبی
هو بودی که ز خود نبود گردد شایستهٔ وصلِ زود گردد چوبی که فنا نگردد از خود ممکن نبوُد که عود گردد هر گه که وجود تو عدم گشت حالی عدمت وجود گردد @sufianehh
هو اگر وزن کنید کبرِ زاهدانِ روزگارِ ما را و علما و قراءِ ایشان را ، بسی زیادت آید از کبرِ امرا و ملوک. ذکر حاتم اصم @sufianehh