هو
و یقین دان که چون تو شر خود را از دیگران واداشتی شر هیچکس به تو نرسد.
#نامه_ها #جلد_دوم #نامه_نود_شش
هو
و چون خواهی که شر کسی از تو مصروف بود تو شر خود از دیگران مصروف دار. و هیچ اندیشه مدار. و این راهی عظیم است که تو را وانمودم.
#نامه_ها #جلد_دوم #نامه_نود_شش
هو
در آن کوش که شر خود از خود کفایت کنی که چون شر از تو برخیزد همه عالم را دوست خود بینی.
#نامه_ها #جلد_دوم #نامه_نود_شش
هو
تا توانی راحتی به درویشان میرسان و مال و جاه و قلم و زبان خود را در راه عاجزان خرج کن که روزی خواهی و دست ندهد.
#نامه_ها #جلد_دوم #نامه_نود_شش
هو
چندانکه توانی ظلم مکن و وا ظالمان یکی مباش و الا لعنت الله علی الظالمین فراموش مکن.
#نامه_ها #جلد_دوم #نامه_نود_شش
هو
اما این قوم را ضعفا الطریقه و مجانین الحق خوانند به یک قطره مست شدند. مردان بودند در این راه که بحار نوش کردند و هنوز لب ایشان خشک است و جز هل من مزید نمیگویند.
#نامه_ها #جلد_دوم #نامه_نود_شش
هو
جوانمردا! اگر نماز کردن بدین آسانی بود که تو میپنداری خلیل همانا نگفتی "رب اجلنی مقیم الصلاة و من ذریتی" وا تو چه گویم که تو هنوز هیچ ندانستهای، به خیالات فاسد قناعت کردهای و به ظنون کاذب سیر شدهای، از خدا غافل مانده و از راه او اعراض کرده و با دشمنان او در ساختهای.
#نامه_ها #جلد_دوم #نامه_نود_شش