هو از من گذشت و من هم از او بگذرم ولی با چون منی به غیر محبت روا نبود  #شهریار

هو جنگ، اول با خویشتن کند و اخلاق خود را مهذب گرداند و همه نصیحت ها با خویشتن کند. گوش خود را بمالد و شب و روز با خویشتن جنگ کند که، تو چه کردی و از تو چه حرکت صادر شد که مقبول نمی شوی؟ مثلا، ده کس خواهند که در خانه روند، نه کس راه می یابند و یک کس بیرون می ماند و راهش نمی دهند. قطعا این کس به خویشتن بیندیشد و زاری کند که، عجب من چه کردم که مرا اندرون نگذاشتند؟ باید گناه بر خود نهد و خویشتن را مقصر و بی ادب شناسد. # مولانا # فيه ما فيه ( ص 193) #مولوي #فيه_ما_فيه⚘

هو خلل از این است که خدا را به نظرِ محبت نمی نگرند، به نظرِ علم می نگرند و به نظرِ معرفت و به نظرِ فلسفه! نظرِ محبّت کارِ دیگر است. #شمس_تبریزی⚘ #مقالات

هو در هر صد سال یک شخص از رحم مادر بیاید که یگانگی خدای را بشاید شیخ ابوالحسن خرقانی

هو نماز کردن و روزه داشتن کار عابدان بود اما آفت از دل جدا کردن کار مردان بود شیخ خرقانی

هو بزرگترین تواضع آن بود که دور کند از تو کبر و خشم را در تو بمیراند. تذکرة الاولیاء ذکر جواب الانطاکی "رحمة الله علیه"

هو سوار عشق شو وز ره میندیش که اسب عشق بس رهوار باشد به یک حمله تو را منزل رساند اگر چه راه ناهموار باشد... #مولانا

هو خدای را هشت نظر هست که هیچ کس طاقت آن ندارد. #شمس_تبریزی

هو تو با خود خیالی کردی و از خیال خود می‌رنجی، و از خیال، خیالی دیگر زایید و با آن یار شد، و باز دیگری و دگر. سه بار بگو: ای خیال برو، اگر نرود تو برو. #شمس_تبریزی

هو یکی صد زاری می کند بر در، که در خانه لحظه ای راه دهند. می گویند: البته راه نیست . و یکی می زارد که ساعتی رها کنید تا برون رَوَم. می گویند : نی، آن کی شود؟ #شمس_تبریزی

هو از ساقی‌نامۀ حکیم پرتوی : بده می ، که در مذهب و کیشِ دل ، چه کعبه ، چه بتخانه ،،، در پیشِ دل ، بزن شیشۀ  کفر و ایمان ، به سنگ ، بِنِه خشتِ خُم ،،، بر سرِ صلح و جنگ ، مشو پای‌بندِ گِلِ کفر و دین ، به مستی ،،، فشان دست ، بر آن و این ، سویِ عالَمِ بیخودی ، کن گذر ، که از کفر و ایمان ، نمانَد اثر ، درین بیشه ، پا برکش از آب و گِل ، که هم شیرمردیّ و ،،، هم ، شیردل ، #حکیم_پرتوی

هو در خانقاه طاقت من ندارند، در مدرسه از بحثِ من دیوانه شوند؛ مردمانِ عاقل را چرا دیوانه باید کرد؟ #شمس_تبريزى